بدون دیدگاه

آرمان‌های شاعرانه جوانان امروز

نگاهی به ترانه «برای»؛ ساخته شروین حاجی‌پور

مهدی غنی

برخی نسل جوان کشور را متهم می‌کنند که از آرمان‌ها و فضایل اخلاقی و ارزش‌های متعالی فاصله گرفته‌اند و به مطالبات غریزی و روزمره مبتلا هستند. گذشته از اینکه این نوع قضاوت‌های کلی و مطلق‌نگر عموماً با واقعیت فاصله دارد، وقتی چنین گزاره‌ای مبتنی بر داده‌های عینی و پژوهش علمی نباشد، از اعتبار و دقت لازم برخوردار نخواهد بود. در اینجا ما بدون اینکه به رد یا نقد قضاوت فوق بپردازیم، با مراجعه به ادبیات معترضان، به‌عنوان یک نمونه بارز و اثرگذار از هنرنمایی این نسل به واکاوی و ارزیابی ترانه «برای…» اثر شروین حاجی پور می‌پردازیم تا شناخت بهتری از این نسل به دست آریم.

برنامه عصر جدید، دوم فروردین ۱۳۹۸ میزبان جوانی بود به نام شروین حاجی‌آقاپور، اهل بابلسر مازندران که هم ترانه‌سرا و هم نوازنده و هم خواننده بود. وی به‎خاطر صدای خاصش در آن برنامه خوش درخشید و با رأی موافق چهار داور برنامه تا فینال راه یافت. کارشناس عصر جدید صدای او را غیرتقلیدی نامید که برای موسیقی ما لازم است و تا حدی ساختارشکن و اظهار امیدواری کرد که در آینده خواهد درخشید. او که دانش‌آموخته کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مازندران است، در ترانه خود تعبیری از عشق را نشان داد که از معامله‌گری و منفعت‌طلبی فراتر بود و مورد توجه احسان علیخانی قرار گرفت. شروین از کودکی آموختن موسیقی را آغاز کرد و در این راه استعداد خود را نشان داد. ترانه‌های بسیاری از او در دسترس است. او در ۲۵ سالگی هم‌زمان با ماجرای مهسا و اوج‌گیری اعتراضات در مهرماه ۱۴۰۱ ترانه‌ای سرود و اجرا کرد که مورد استقبال وسیع ایرانیان قرار گرفت. همین ترانه پای او را به زندان هم باز کرد، هرچند پس از چند روز با قید وثیقه یکصد میلیون تومانی آزاد شد. او از سوی قاضی پرونده به ممنوعیت خروج از کشور طی شش ماه محکوم شد. گفته‌شده ترانه «برای» شروین ظرف مدت بسیارکم نزدیک ۴۰ میلیون بازدیدکننده در فضای مجازی داشته است.

برای چه؟

متن ترانه شروین با عنوان «برای» که حاوی هیچ توهینی نسبت به شخص خاصی یا نظام و نهادی نیست و صرفاً آرزوها و خواسته‌هایی را بیان می‌کند به شرح زیراست:

برای توی کوچه رقصیدن،

برای ترسیدن به ‌وقت بوسیدن

برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون

برای تغییر مغزها که پوسیدن

برای شرمندگی، برای بی‌پولی

برای حسرت یک زندگی معمولی

برای کودک زباله‌گرد و آرزوهاش

برای این اقتصاد دستوری

برای این هوای آلوده

برای ولیعصر و درختای فرسوده

برای پیروز و احتمال انقراضش

برای سگ‌های بی‌گناه ممنوعه

برای گریه‌های بی‌وقفه

برای تصویر تکرار این لحظه

برای چهره‌ای که می‌خنده

برای دانش‌آموزا، برای آینده

برای این بهشت اجباری

برای نخبه‌های زندانی

برای کودکان افغانی

برای این‌همه *برای* غیرتکراری

برای این‌همه شعارهای توخالی

برای آوار خونه‌های پوشالی

برای احساس آرامش

برای خورشید پس از شبای طولانی

برای قرص‌های اعصاب و بی‌خوابی

برای مرد، میهن، آبادی

برای دختری که آرزو داشت پسر بود

برای زن، زندگی، آزادی

برای آزادی

برای آزادی

برای آزادی

در فضای تنش و درگیری آن دوران، این ترانه مورد بی‌مهری و بدفهمی واقع شد. درحالی‌که مضامین به‌کاررفته در آن و تحلیل محتوای آن روزنه‌های جدیدی را آشکار می‌کند که در شناختن نسل جوان کشور و رفع سوءتفاهم‌ها اثرگذار خواهد بود. او با عنوان «برای» در واقعیت سعی کرده مطالبات و دغدغه‌های معترضان و نسل هم‎سن‎وسال خود را به نمایش گذارد. این دغدغه‌ها را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد:

۱- مطالبه زندگی بهتر و رفاه و آزادی و راحتی بیشتر برای خود

«برای حسرت یک زندگی معمولی، برای رقصیدن و نترسیدن به‌ وقت بوسیدن، برای بی‌پولی، برای قرص‌های اعصاب و بی‌خوابی، برای آرامش…»، این خواسته‌ها و امثال آن نه مطالبه‌ای سیاسی و انقلابی و نه الزاماً علیه نظام موجود است. مطالباتی کاملاً عرفی و شخصی و قابل‌دسترس است. جنبه مبارزاتی و آرمان‌خواهی هم ندارد. این حداقل مطالبه‌ای است که یک شهروند می‌تواند از یک حکومت توقع داشته باشد. مطالباتی که در اصل سوم و چهل‎وسوم قانون اساسی تأمین آن بر عهده دولت گذاشته شده است. شاید بتوان گفت این بخش از خواسته‌های شروین و هم‎نسلان او تفاوت چشمگیر مطالبات آن‌ها با نسل انقلاب ۵۷ است که یک‎سره آرمان‌گرا بود و به زندگی شخصی و عرفی خود بی‌توجه بود و حتی سخن گفتن از آن را با مطالبات انقلابی هم‌راستا و همگون نمی‌دید.

۲- برای حفظ و نجات محیط ‌زیست که شرایط زندگی عادی و معمولی بدتر نشود

«برای این هوای آلوده، برای ولیعصر و درختای فرسوده، برای احساس آرامش، برای آینده و…» که مطالبه بحق و حداقلی اکثر مردم است. برخورداری از هوای پاک و به دور از ریزگرد و دود، همچنین فضای سبز کافی و… که این خواسته‌ها هم کاملاً موجه و عین اصل پنجاهم قانون اساسی موجود است. هرچند در انقلاب ۵۷ مسئله محیط‌ زیست نه اهمیتش شناخته‌شده بود و نه‌چندان مورد توجه کنشگران بود، اما در طی این سالیان، تخریب محیط ‌زیست در کل جهان و همچنین میهن عزیزمان ایران کار را به‌جایی رساند که زندگی بشر را به مخاطره افکنده است؛ بنابراین برای محیط ‌زیست، یکی از مطالبات بحق و معقول همه مردم می‌تواند باشد.

۳- برای نجات دیگران از فلاکت و بدبختی

درکنار دو مطالبه فوق که می‌توان گفت بیشتر جنبه شخصی و رفاهی دارد، خواسته‌هایی عمومی‌تر و فراتر از مسائل فردی طرح می‌شود که جنبه انسانی، اخلاقی و حتی مذهبی پیدا می‌کند:

«برای کودک زباله گرد و آرزوهاش، برای کودکان افغانی، برای سگ‌های بی‌گناه ممنوعه، برای آوار خونه‌های پوشالی، برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون، برای دانش‌آموزا».

مشاهده می‌کنیم این مطالبات بیانگر نوع‌دوستی، خیرخواهی و عدالت‌طلبی است که از اصول اولیه انقلاب ۵۷ و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی بود (اصل سوم بند ۹ و ۱۶ و اصل ۲۹ و ۴۳).

۴- برای مبارزه با ستم و تحمیل و تبعیض

«برای نخبه‌های زندانی، برای گریه‌های بی‌وقفه، برای این اقتصاد دستوری، برای این بهشت اجباری، برای دختری که آرزو داشت پسر بود».

رفع بی‌عدالتی و تبعیض و تحمیل ازجمله خواسته‌هایی است که هم با روح اسلام و هم قانون اساسی اصل سوم بندهای ۶ و ۷ و ۹ همخوانی دارد.

۵- برای رسالت رهایی‌بخش فراملی

«برای کودکان افغانی…»، بیانگر مطالبه‌ای فراملی و انترناسیونالیستی است، یعنی نجات سایر ملت‌ها و اقوام کره زمین را مطالبه می‌کنیم. این در حالی است که برخی افراد، کمک‌های حاکمیت به سایر ملل را نقد کرده و آن را نافی منافع ملی می‌شمرند.

۶- برای آینده مطلوب یا جامعه آرمانی

«برای خورشید پس از شبای طولانی، برای مرد میهن آبادی، زن زندگی آزادی، تغییر مغزها که پوسیدن،…». این بخش از ترانه جنبه آرمانخواهی و مدینه فاضله را برجسته می‌کند. خورشید پس از شب‎های طولانی، نوید یک جامعه برتر را می‌دهد که در ادبیات مبارزات گذشته هم به چشم می‌خورد، شعارهایی مانند پایان شب سیه سفید است، نوری در ظلمت، ظهور منجی، سحر میشه سحر میشه، سیاهی‌ها به در میشه و… در  ادبیات انقلاب ۵۷ با این بخش از برای همخونی و همخوانی دارد.

مشاهده می‌کنیم در یک بررسی بی‌طرفانه، ترانه شروین حاوی مضامین بلند انسانی و آرمانی و ملی است که درکنارش از مطالبات فردی و شخصی هم یاد شده است. امید آنکه مقامات مسئول به‌جای طرد و نفی استعدادهای هنری نسل جوان، به جذب و پرورش و حمایت از این هنرمندان مبتکر پرداخته و این پتانسیل را برای بهره‌برداری قدرت‌های بیگانه به دامان آن‌ها سوق ندهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط