بدون دیدگاه

از آرزو تا عمل


مرضیه مرتاضی لنگرودی

سخن گفتن درباره کسی که در زمره مردان دل‌سپرده به نهضت مقاومت و گفتمان ملی‌گرایی دهه ۲۰ بود امری سهل و ممتنع است. سهل است، چون می‌توان آرمان و پندار و گفتار و کردارهای یکسان و مشابه رایج در این نسل را در زندگی شخصی و اجتماعی یکایک آنان یافت و ردیف کرد و در نهایت هم با آرزوی شادی روح و آرامش روان برای زنده‌یادان بر متن نقطه پایان نهاد و در عین حال ممتنع است؛ زیرا شناخت حقیقی هر انسان ممکن نیست و هر شخص موجودی یگانه است که به شیوه کاملاً منحصر به فرد جهان و رویدادهایش را درک می‌کند. علاوه بر آن، انسان‌ها، زمان‌ها وضعیت‌ها و تعاریف دائماً تغییر می‌کنند و بر شناخت آدمیان از یکدیگر تأثیر می‌گذارند، اما برخی از رخدادهای خاص و تاریخ‌ساز به شکل‌گیری امکانات و تجارب و دقایق مشترک انسانی و نسلی می‌شوند. با توجه به این دقایق و تجارب زیسته می‌توان درس‌هایی برای خلق معنای زندگی و زیست خودآگاهانه برای اکنون آموخت.

دکتر رضا رئیس طوسی که دوستانش همان‌طور که خود می‌پسندید آقا رضا می‌نامیدندش، از مبارزان آرمان‌خواه متعلق به نسل نهضت مقاومت برای ملی شدن نفت و بعدها جنبش انقلابی و مبارزات مسلحانه و چریکی بود. ازجمله خصوصیات بنیادین مبارزان و شورشیان و آرمان‌خواهان نسل پیشین، تواضع در برابر مردم، فروتنی در قبال آرمان‌خواهان و نادیده گرفتن خود و هیچ نخواستن و نهایتاً از جان گذشتن در راه خدا و خلق در گمنامی بود. آقا رضا هم مانند اغلب مبارزان زمان گذشته این ویژگی‌ها را داشت. او مانند بسیاری دیگر از مبارزان همراه و هم‌نسلانش به گفته دکتر کاشی از شاگردان و دوستان آقا رضا، از آرمان‌گرایی شلاقی برای نواختن به خود ساخته بود. او و هم‌نسلانش در اوج جوانی با ورود به عرصه انقلابی‌گری همچون حواریون مسیح، برای کنترل فریادهای هر آنچه دیده و دل جوانشان طلب می‌کرد با تازیانه آرمان‌هایی که عدالت و آزادی و انصاف نام داشتند خود را خونین می‌کردند. نزد آقا رضا و هم‌نسلانش هیجانات عشق به زن و زندگی خانوادگی و محبت به کودکان تحت نظارت آرمان‌ها و اگر لازم می‌شد، به‌واسطه تازیانه آرمان مدیریت می‌شد. آقا رضا هم مانند بسیاری دیگر از هم‌نسلانش رنج‌های بسیار برد تا یاد بگیرد دیدگاه پیچیده و جان‌فرسای انقلابی در مورد شکست و پیروزی خود را کنار بگذارد و باور کند خطاها و بعضاً نادانی‌های خاص طبیعت انسان است که او را نسبت به همنوعان خود به‌ویژه نزدیکانش بخشنده و مهربان و عادل می‌گرداند. واقعیت این است که تمامی مردان و البته زنان مبارز و انقلابی نسبت به خود بسیار خشن و سخت‌گیر بودند؛ یعنی در نسل نهضت مقاومت و انقلابیون بنا بر مقتضایت دوران مفهوم زندگی و زیست و به‌ تبع آن مفاهیم مردانگی و زنانگی نیز تغییر پیدا کردند. اغلب فعالان و مبارزان نسل نهضت مقاومت و انقلاب و ازجمله آقا رضا هم‌زمان با تغییر و بازسازی و نوشدگی مفهوم مردانگی و زنانگی تشکیل خانواده و آشیانه دادند. در آن زمان یکی از مؤلفه‌های اساسی انتخاب همسر برای مبارزان و فعالان سیاسی، انتخاب یار همفکر و اهل مبارزه بود که بتواند مخاطرات زندگی سیاسی را با روی خوش تحمل کند. هرچند در جریان و فرآیند مشروطه‌خواهی مفهوم زنانگی در ایران بازسازی شده بود و اکثریت زنان به‌ویژه زنان شهرنشین آزادتر از قبل شده بودند، اما پیش از انقلاب تعداد معدودی از زنان عضو نهضت مقاومت و جنبش چریکی و مبارزات مسلحانه بودند. بین آشنایی و آرزوی تغییرات آرمانی و نهادینه شدن تغییرات در همه ساحت‌های شخصیت فردی و اجتماعی شکاف زمانی چشمگیری وجود دارد. شکافی از نوع شکاف موجود در بلوغ جسمانی با بلوغ عقلانی. اغلب زنان نسل نهضت مقاومت و نسل انقلاب از دریچه نگاه مردان به خود می‌نگریستند و همان تعریف از زنانگی را برگزیدند که مردان انقلابی می‌پسندیدند. از این‌رو کنار آمدن زن و مرد انقلابی در زندگی خانوادگی با وجود کودکان به امری شاق تبدیل شد. برای زنان و مردان نسل انقلاب کنار آمدن با چالش‌های زندگی روزمره و مطالبات خانواده آسان نبود. به نظر می‌رسد زنان انقلابی زودتر از مردان کودکان و زندگی را بر انقلاݣݣبی‌گری ترجیح دادند و در جست‎وجوی آرامش به زندگی مدنی روی آوردند، اما بسیاری از مردان همچنان دچار و درگیر تعارض نقش پدر-همسر با نقش انقلابی از جان گذشته تا دم مرگ ماندند. نسل کنونی محصول چنین تعارضاتی است.
در چنـد دهـه اخیـر سـامان اجتمـاعی جامعـه دگرگونی‌های بسیاری را از سر گذرانده است. دگرگونی‌هایی که حوزه‌های مختلـف به‌ویژه خانواده را به‌شدت درگیر چالش‌هایی نظر رشد فردیت و سهم‌خواهی و اراده انتخاب سبک زندگی و گذار از رهبانیت انقلابی به‌سوی زندگی آرام و امن را نیز به همراه داشته است. این چالش‌ها لایه‌های مختلـف اجتمـاعی را درگیـر کـرده است. پرهیز از خشونت و مطالبه صلح برای رسیدن به عدالت جای جنگیدن برای صلح را گرفته است. آقا رضا این فرصت را یافت تا در چالش‌های فراوان در زندگی شخصی و اجتماعی خود دریابد چه باید کرد. از این منظر روشن کـردن دقایق زندگی مردانی چون آقا رضا که عمری را به‌طور جدی در پایبندی به آرمان‌های انقلابی سپری ساختند اهمیت دارد. آقا رضا با کوله‌باری از تجارب انقلابی و مبارزاتی در کمال صداقت با خود به این نتیجه رسید که حل مسائل و مشکلات مادی و معنایی مردم از موضع روشنفکر و پیشتاز انقلابی مقدور و میسر نمی‌شود، بلکه این مهم تنها در کنار مردم و توسط خود مردم ممکن خواهد شد. او در دهه آخر عمر به فعالیت‌های مدنی و خیرخواهانه و کار در جمعیت‌های نیکوکاری روی آورد. بدین ترتیب کابوس‌های دوران حبس و دربه‌دری و رنج‌های بی‎شمار انباشته بر روح بیقرار آقا رضا کاهش پیدا کرد و کم و بیش به آرامش رسید.
زندگی پربار آقا رضا این پیام را به نسل امروز می‌دهد که عدالت و آزادی در گرو روابط متقابل کنشگران اجتماعی و سیاسی خلق و معنا می‌شود. رابطه دوسویه میان اعضای جامعه با یکدیگر و با دیگران است که برسازنده عدالت و آزادی به زبان نسل حاضر خواهد شد. هرچند تجارب زیسته نسل در گذشته با تعلیق اکنون، مخاطبانش را با گذشته و آینده روبه‌رو و آشنا می‌کند، اما اکنون نیز با دمی تأمل به ما یادآور می‌شود نسل حاضر مبارزه می‌کند که دیده شود و به حساب آید و سهمش را از منابعی که از او دریغ داشته‌اند بگیرد. مبارزان نسل امروز مفهوم عدالت و آزادی و انصاف را چندان پیچیده و ماورایی معنا نمی‌کنند که لازم باشد برای فهمیده شدن با تازیانه به خون آغشته شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط