نشریه اکونومیست، یکی از شمارههای اخیر خود را با عنوان «عصر هرجومرج» به ترامپ اختصاص داد که در این شماره از نشریه، دو مقاله به مناسبات ترامپ و ایران اختصاص دارد. اکونومیست در مقالهای با عنوان «اقدام عجیب و معقول دونالد ترامپ: تلاش برای توافق با ایران» گفته است با وجود موانعی – مانند بیاعتمادی ایران پس از خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) و قابلیتهای پیشرفته هستهای آن، ترامپ از برخی اهرمها برخوردار است. رژیم ایران به دلیل نارضایتی داخلی و مشکلات اقتصادی تضعیف شده است و نفوذ منطقهای آن کاهش یافته است. ترامپ به دنبال یک توافق سریع است که احتمالاً شامل محدودیتهایی بر موشکها و حمایت نیابتی ایران باشد. اما تیم بیتجربه و جدول زمانی محدود او نگرانیهایی را در مورد یک توافق عجولانه ایجاد میکند. اسرائیل رویکردی سختگیرانه را دنبال میکند، اما ترامپ ممکن است برای جلوگیری از جنگ به یک توافق ناقص رضایت دهد – نتیجهای که به خطرات رویارویی نظامی ترجیح داده میشود. جهان، علیرغم ناامیدیهایش از ترامپ، در موفقیت او سهیم خواهد بود.
مقاله دیگر این نشریه به همین موضوع از منظر نویسندهای دیگر پرداخته است. این تحلیلگر میگوید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در ماه آوریل با دونالد ترامپ دیدار کرد و خواستار کاهش تعرفهها، حمایت از نفوذ ترکیه در سوریه و حمایت از حمله به تأسیسات هستهای ایران شد. در عوض، ترامپ تعرفهها را حفظ کرد، رهبر ترکیه را ستود و مذاکرات مستقیم ایالات متحده و ایران را اعلام کرد – که عملاً نتانیاهو را از اقدام یکجانبه باز داشت. اسرائیل که پس از موفقیتهای نظامی اخیر علیه ایران جسورتر شده است، تهران را آسیبپذیر میبیند اما همچنان تحت فشار دیپلماتیک ترامپ است.
مذاکرات فوری بین ایالات متحده و ایران در حالی آغاز شده که ایران به توانایی سلاحهای هستهای نزدیک میشود. در حالی که تیم ترامپ بین درخواست برچیدن کامل برنامه ایران و دنبال کردن یک توافق راستیآزمایی معتدلتر اختلاف نظر دارد، ایران به دنبال تضمینهای پایدار است. زمان تنگ است، زیرا افزایش نظامی فشار را افزایش میدهد، اما همچنین خطر توافقهای شتابزده یا ضعیف را به همراه دارد. اگر مذاکرات شکست بخورد، نتانیاهو ممکن است همچنان برای اقدام نظامی تلاش کند، اما در حال حاضر، دیپلماسی ترامپ همچنان پابرجاست و اسرائیل را در انتظار و امید به موضع سختگیرانهتر باقی میگذارد.
در این شماره، مقالهای نیز به رویکرد نتانیاهو و اسرائیل به غزه پرداخته است؛
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از یک مرحله نظامی جدید در غزه خبر داد که بر «مسیر موراگ» برای تقسیم قلمرو و نابودی سیستماتیک پایگاههای حماس تمرکز دارد. این طرح شامل جابجایی اجباری بیش از ۲ میلیون نفر از ساکنان غزه به مناطق ساحلی، ایجاد «مناطق کشتار» برای منزوی کردن مبارزان حماس و در نهایت تشویق به مهاجرت گسترده است. اسرائیل همچنین با قطع کمکها، سیاست خود را تغییر داده و اکنون قصد دارد مستقیماً تدارکات را توزیع کند، اقدامی که نشان دهنده کنترل بالقوه بلندمدت است. در همین حال، غزه با کمبود شدید غذا، آب و مراقبتهای پزشکی روبهرو است و گزارشهایی مبنی بر هدف قرار دادن غیرنظامیان و پزشکان توسط نیروهای اسرائیلی منتشر شده که بحران انسانی را تشدید میکند.
با وجود اعتراضات نادر علیه حماس، این گروه همچنان کنترل اوضاع را در دست دارد و اسرائیل هیچ قصدی برای توقف عملیات خود نشان نمیدهد، حتی با اینکه حماس احتمال آتشبس موقت را مطرح میکند.