بدون دیدگاه

اونروا و حق بازگشت آوارگان فلسطینی

 محمد احمدی

آقای محمد احمدی در مقاله تحقیقی «اونروا و حق بازگشت آوارگان فلسطینی» نشان داده‌اند که چگونه می‌توان پیروزی یا شکست را در وجوه نظامی-سیاسی و اخلاقی ارزیابی کرد و همچنین آتش‌بس و ابهامات آن را مورد بررسی قرار داده و جایگاه مقاومت پس از جنگ را به‌خوبی تشریح کرده است. ایشان آینده غزه و کشمکش‌های اسرائیل با سازمان ملل را توضیح داده و حق مطلب را درباره نقش اونروا و چگونگی بازگشت آوارگان فلسطین ادا کرده است. چشم‌انداز ایران مطالعه این مقاله را به خوانندگان عزیز و هم‌وطنان توصیه کرده و تقاضا دارد ما را از برخورد فعال خود محروم نکنید.

آتش‌بس و ابهامات آن

جنگ غزه طولانی‌ترین و شدیدترین نبرد پیوسته هم برای فلسطینی‌ها و هم برای اسرائیل بوده و بیم آن می‌رود که بار دیگر شعله‌ور شود. پس از حدود پانزده ماه جنگ از اکتبر ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۵، اسرائیل و حماس بر سر آتش‌بس و تبادل اسیران به توافق رسیدند و در ۱۹ ژانویه جنگ متوقف شد. مفاد این توافق در اصل توسط حماس در پنجم ماه مه ۲۰۲۴ قبول شده بود و شورای امنیت سازمان ملل در ۱۰ ژوئن ۲۰۲۴ طی قطعنامه ۲۷۳۵ از این مفاد حمایت کرده بود، اما اسرائیل لجوجانه پذیرش آن را هفت ماه دیگر به عقب انداخت و هزاران نفر دیگر از فلسطینیان و بسیاری از سربازان خود را به کام مرگ فرستاد و باعث شد میلیاردها دلار دیگر به اسرائیل و غزه آسیب برسد. به دنبال مخالفت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید امریکا، با ادامه این جنگ بی‌حاصل، دولت اسرائیل درست پیش از شروع دولت ترامپ، با آتش‌بس موافقت کرد. توافق طرفین شامل چند بخش است: شش هفته آتش‌بس موقت؛ آزادی چند هزار اسیر فلسطینی در مقابل اسرای اسرائیلی؛ عقب‌نشینی اسرائیل از غزه در چند مرحله؛ آتش‌بس دائمی؛ و آغاز بازسازی چندساله غزه.[۱]

در اولین مرحله توافق که شش هفته طول کشید، قرار شد ۳۳ اسرائیلی شامل مردان بالای ۵۰ سال و زنان در مقابل حدود ۱۹۰۰ فلسطینی ازجمله زندانیان درازمدت، زنان و نوجوانان آزاد شوند. تعدادی از این اسیران فلسطینی محکوم به حبس ابد یا ده‌ها سال زندان بوده‌اند و حتی بعضی از آن‌ها از زمان انتفاضه اول در دهه ۱۹۸۰ تاکنون در زندان اسرائیل به سر برده‌اند، اما صدها اسیر دیگر ازجمله زنان و نوجوانان مورد اشاره، نه محاکمه شده و نه محکوم به حبس بوده‌اند. آن‌ها پس از آغاز جنگ به بهانه‌هایی مانند ارسال پیام در شبکه‌های اجتماعی یا شرکت در تظاهرات به حمایت از فلسطین بازداشت شدند تا اسرائیل بتواند از آن‌ها در مبادله با اسرای خود استفاده کند. شواهد نشان می‌دهد این زندانیان تحت شکنجه قرار داشته‌اند و در گرسنگی نگهداری شده‌اند.[۲]

برآورد می‌شود از میان ۱۰۱ اسیر اسرائیلی در غزه ۳۷ نفر در جریان بمباران خودی کشته شده‌اند. اجساد تعدادی از این اسیران در مرحله اول آتش‌بس با اسرای فلسطینی مبادله شدند. همچنین در این مرحله از توافق باید روزانه ۱۵۰ بیمار فلسطینی برای درمان از غزه خارج شوند. آوارگان باید بتوانند به خانه‌های خود بازگردند و اسرائیل به نوار مرزی غزه عقب‌نشینی کند. همچنین مقادیر کافی کمک‌های بشردوستانه به غزه وارد شود که شامل روزانه ششصد کامیون ازجمله پنجاه تانکر سوخت برای نیروگاه برق، تجهیزات آواربرداری و راه‌اندازی مراکز درمانی و نانوایی‌ها است. ورود سرپناه موقت برای کسانی که خانه خود را از دست داده‌اند شامل حداقل ۲۰۰ هزار چادر و ۶۰ هزار خانه پیش‌ساخته، همچنین ورود وسایل آواربرداری و بازسازی زیرساخت‌ها باید آغاز شود.

هریک از مراحل دوم و سوم توافق نیز شش هفته طول می‌کشد و اقدامات شروع‌شده در فوق باید در این مدت ادامه یابد. قرار است در مرحله دوم، اسیران باقی‌مانده اسرائیلی در مقابل تعداد دیگری از اسرای فلسطینی آزاد شوند و اسرائیل به‌طور کامل از نوار غزه خارج شود. در مرحله سوم، باید اجساد باقی‌مانده در دست طرفین مبادله شود و بازسازی کامل غزه و جبران خسارات وارده، تحت نظر سازمان ملل و کشورهای عربی در فرآیندی چندساله آغاز شود و اسرائیل باید محاصره غزه را خاتمه دهد، اما قرار است جزئیات مراحل دوم و سوم در مذاکرات جدید مشخص شود.

طبق معمول، این احتمال وجود دارد که اسرائیل با بهانه‌تراشی از اجرای تعهدات خود شانه خالی کند. چنان‌که در جریان اجرای مرحله نخست توافق، بارها از آن تخلف کرده است: اهالی غزه همچنان هدف آتش سربازان قرار می‌گیرند و تنها در ماه اول پس از آتش‌بس حدود ۱۲۰ نفر از آن‌ها کشته شده‌اند، ورود اقلام ضروری ازجمله تجهیزات آواربرداری به غزه همچنان با محدودیت مواجه است، خروج بیماران برای درمان روند کندی دارد و با وجود آزادی اسیران اسرائیلی مورد توافق، دولت آن‌ها برای آزادی متقابل تعدادی از اسرای فلسطینی مانع‌تراشی می‌کند. نتانیاهو تهدید کرده اگر خواسته‌هایش درباره آینده غزه عملی نشود، به جنگ بازمی‌گردد. به این ترتیب، به نظر می‌رسد اجرای مراحل آتی توافق آتش‌بس نیز با مشکلاتی مواجه شود.

پیروزی یا شکست؟

وقایعی که در جریان جنگ اسرائیل با غزه و لبنان رخ داده و عواقب ناشی از آن، پرسش مهمی را درباره نتایج جنگ برانگیخته است: با وجود همه صدماتی که بر فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها وارد شده آیا آن‌طور که آن‌ها می‌گویند به پیروزی رسیده‌اند و اسرائیل بازنده این جنگ‌هاست؟

ابتدا باید در معیارهای پیروزی و شکست در جنگ کند و کاوی کرد. اولین معیاری که به ذهن می‌رسد حجم تلفات و ویرانی‌های واردشده است؛ یعنی نیروهای نظامی طرفین چقدر در صدمه به طرف مقابل موفق بوده‌اند. در این زمینه، شکی نیست که اسرائیل موفقیت بسیار بیشتری داشته است. اسرائیل یکی از بزرگ‌ترین و مجهزترین ارتش‌های جهان را دارد و غزه با جمعیتی حدود یک‌چهارم و وسعتی حدود یک‌شصتم اسرائیل، یکی از محروم‌ترین مناطق جهان است. پس انتظار می‌رود که در جنگ بین این دو، صدمات به فلسطینی‌ها بسیار بیشتر باشد. حملات اسرائیل باعث کشتار مستقیم حدود ۴۷ هزار نفر؛ یعنی نزدیک به ۲ درصد از جمعیت غزه شد. در این جنگ حدود ۱۱۰ هزار نفر یعنی ۴.۵ درصد از اهالی غزه مجروح شدند که حدود یک‌چهارم این عده دچار معلولیت دائمی هستند. علاوه بر آن، تخمین زده شده که حدود ۱۱ هزار جنازه زیر آوار مانده است و آمار مرگ‌ومیر غیرمستقیم ناشی از جنگ، مانند گرسنگی و بیماری را نیز باید بر آن افزود.[۳]

تخمین زده می‌شود آمار مرگ‌ومیر غیرمستقیم جنگ حدود ۴ برابر تلفات مستقیم آن باشد.[۴] پس احتمالاً بیش از ۸ درصد از مردم غزه بر اثر جنگ، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، جان داده‌اند. پژوهشگران با مقایسه بحران انسانی در غزه و سایر جنگ‌های فاجعه‌بار جهان در دهه اخیر دریافته‌اند که درصد جمعیت آسیب‌دیده در غزه بسیار بیشتر از همه موارد دیگر است.[۵]

اما اگر میزان صدمات را به‌عنوان معیار شکست و پیروزی بپذیریم، آیا امریکا با کشتار چند میلیون نفری و ویرانی عظیمی که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به ویتنامی‌های محروم وارد کرد، پیروز آن جنگ بود؟ آیا شوروی در زمان اشغال افغانستان محروم در دهه ۱۹۸۰ با ابعاد بزرگ جنایاتی که مرتکب شد به پیروزی رسید؟ آیا امریکا با اشغال افغانستان در دو دهه ابتدای قرن حاضر و کشتار و تخریب گسترده توانست آن را تحت سلطه خود نگه دارد؟ قطعاً خیر. موفقیت‌های نظامی تا وقتی که اهداف سیاسی را تأمین نکند، سودی ندارد و بیشتر به‌عنوان جنایات جنگی در تاریخ ثبت می‌شود و اسرائیل مرتکب انواعی از جنایات جنگی شده که در تاریخ سابقه ندارد. از سوی دیگر باید دید که اهداف سیاسی اسرائیل در غزه و لبنان تا چه حد برآورده شده است؟ این اهداف عبارت‌اند از: تأمین امنیت خود از طریق برچیدن قدرت حماس و حزب‌الله؛ آزاد کردن اسیران اسرائیلی بدون دادن امتیاز به حماس؛ بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به نواحی شمالی بدون دادن امتیاز به حزب‌الله؛ کوچ دادن اجباری مردم غزه به خارج از آن و تبدیل غزه به منطقه‌ای نظامی تحت کنترل اسرائیل، اما هیچ‌یک از این اهداف محقق نشد. اسرائیلی‌ها همچنان حس ناامنی را تجربه می‌کنند، زیرا حزب‌الله همچنان در لبنان حضور سیاسی و نظامی دارد و از حمایت مردم آن کشور نیز برخوردار است و حماس همچنان تنها نیروی حاکم بر غزه است. حماس در جریان تبادل اسیران، قدرت نظامی و سلطه سیاسی خود را به نمایش گذاشت و اسرای اسرائیلی فقط در قبال رهایی اسیران فلسطینی آزاد شدند. از سوی دیگر، صدها هزار اسرائیلی سرزمین‌های اشغالی را ترک کرده و کسب‌وکارهای خود را به کشورهای دیگر منتقل کرده‌اند و بسیاری از آوارگان داخلی اسرائیل همچنان از بازگشت به شمال وحشت دارند، زیرا قدرت حزب‌الله را تشخیص می‌دهند؛ و سرانجام مردم غزه حاضر به رها کردن وطن خود نشدند و زیر یوغ اسرائیل نرفتند، بلکه اخراج اسرائیل از آن را جشن گرفتند.

اما مهم‌ترین معیار شکست و پیروزی را باید در ابعاد اخلاقی جنگ جست‎وجو کرد: چه کسی در دفاع از ارزش‌های انسانی جنگید و چه کسی ارزش‌های انسانی را زیر پا گذاشت؟ چه کسی در مقابل سربازان مهاجم ایستاد و چه کسی مرتکب جنایات علیه بی‌گناهان شد؟ چه کسی از گرسنگی و بیماری به‌عنوان سلاح علیه مردم عادی استفاده کرد؟ چه کسی بیمارستان‌ها را ویران کرد؟ کارنامه طرفین در تاریخ چگونه ثبت خواهد شد و آیندگان چه قضاوتی درباره اعمال هریک خواهند داشت؟ پاسخ به این پرسش‌ها را باید در وجدان طرفین و در افکار عمومی جهانیان جست‎وجو کرد: اکثریت مردم فلسطین خود را پیروز جنگ می‌دانند و اکثریت اسرائیلی‌ها خود را ناکام حس می‌کنند. سران کشورهای عربی که پیش از جنگ، در صدد برقراری روابط رسمی با اسرائیل بودند، اکنون از ترس افکار عمومی جرئت این کار را ندارند. دولت‌های غربی مدعی حقوق بشر بر اثر حمایت خود از جنایات این جنگ، نزد افکار عمومی جهان و مردم خود رسوا شدند. بخش بزرگی از جوانان و روشنفکران در کشورهای غربی که همواره تحت تأثیر رسانه‌های رسمی از واقعیات ماجرای فلسطین دور مانده بودند، اکنون با چشمان باز و وجدان بیدار به این بزرگ‌ترین ستم دوران ما می‌نگرند. هزاران مورد تظاهرات مردمی در سراسر جهان به طرفداری از فلسطینیان و در محکومیت نسل‌کشی اسرائیل برگزار شده و همچنان ادامه دارد. جنبش جهانی تحریم اسرائیل بیش از هر زمان دیگر گسترش یافته و حتی در کشورهای دوست این رژیم، وجدان عمومی را برانگیخته است. مسئولان نسل‌کشی غزه توسط دیوان بین‌المللی کیفری محکوم شده و برای تمام عمر تحت تعقیب خواهند بود. نظامیان اسرائیلی و جنایتکاران جنگی آن در هر جای جهان در خطر دستگیری و مجازات خواهند بود. این‌ها همه نشانه پیروزی قاطع اخلاقی برای فلسطینیان و دستاورد مقاومت و مظلومیت مردم غزه است. برای کسانی که در طرف درست تاریخ ایستاده‌اند شکست معنایی ندارد، ولی دشمنان آن‌ها حتی با وجود موفقیت ظاهری در زمان جنگ، در وجدان عمومی جایی ندارند.

جایگاه مقاومت پس از جنگ

حماس در مراسمی که برای تحویل هر گروه از اسیران اسرائیلی برگزار کرد، در حضور انبوه فلسطینیان، نیروها و سلاح‌های خود را به نمایش درآورد و نشان داد که برخلاف تبلیغات اسرائیل درباره ضعف و شکست آن، همچنان با قدرت بر غزه حکومت می‌کند و از حمایت مردمی برخوردار است. این نمایش قدرت در رسانه‌های جهان پخش شد و ناظران اسرائیلی و غربی را مبهوت کرد. یکی از دلایل کارشکنی اسرائیل در روند اجرای توافق آتش‌بس، حس تحقیر ناشی از همین موضوع است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، کمی پیش از شروع دولت ترامپ و درست پیش از اعلام توافق آتش‌بس گفت: «برآورد ما این است که حماس تقریباً به همان تعداد نیروی نظامی که از دست داده، نیروی جدید جذب کرده است. این فرمولی برای قیام پایدار و جنگ دائمی است».[۶]

پس از پانزده ماه جنگ و اشغالگری اسرائیل، هیچ تفاوتی در حاکمیت غزه روی نداده است. علاوه بر حضور نظامی حدود ۲۵ هزار جنگجوی حماس در غزه، ساختار غیرنظامی دولت حماس اداره امور غزه را به دست گرفته است. نتانیاهو بارها وعده نابودی حماس را داده و در جریان جنگ ادعا کرده به تحقق این وعده نزدیک شده است، اما حماس می‌گوید جمع تلفات نظامی و غیرنظامی اعضای آن کمتر از ۷ هزار نفر است. همچنین به اذعان رسانه‌های اسرائیلی، بخش اعظم شبکه تونل‌های حماس در غزه همچنان پابرجا و مورد استفاده است. حماس می‌گوید تونل‌ها تعمیر شده و حتی گسترش یافته است. علاوه بر سلاح‌های غنیمت گرفته شده از سربازان اسرائیلی، مهمات بسیار زیادی به دست حماس افتاده که بخش اعظم آن بمب‌های منفجرنشده اسرائیل است. طبق پژوهش‌های نظامی، بیش از ۱۰ درصد از بمب‌های فروریخته بر هر منطقه، منفجر نمی‌شوند. اسرائیل بیش از ۷۰ هزار تُن بمب ازجمله هزاران بمب یک تُنی و نیم تُنی امریکایی را در غزه ریخته است.[۷] پس می‌توان برآورد کرد حماس قادر است از حدود ۷ هزار تُن مهمات اسرائیلی عمل‌نکرده در غزه، برای زرادخانه خود استفاده کند.

پس از آتش‌بس، نتانیاهو گفته حماس نباید در آینده غزه نقشی داشته باشد و تلاش دارد این خواسته را در توافق آتش‌بس بگنجاند. این آرزویی است که نتانیاهو نتوانسته با جنگ تحقق دهد و به نظر می‌رسد با مذاکره نیز نمی‌تواند محقق کند. حماس که طولانی‌ترین جنگ با اسرائیل را اداره کرده و اکنون غزه پس از جنگ را اداره می‌کند، همچنان هیچ جایگزینی ندارد.

مشابه همین موضوع را در لبنان نیز می‌توان مشاهده کرد. با وجود ادعاهای اسرائیل و رسانه‌های غربی پس از آتش‌بس لبنان، حزب‌الله نیز ساختار قدرت نرم و سخت خود را در این کشور حفظ کرده است. مراسم تشییع سید حسن نصرالله، رهبر فقید آن در بیروت با حضور جمعیتی آن‌چنان انبوه برگزار شد که لبنان در تاریخ خود ندیده است، درحالی‌که اسرائیل تلاش کرد با انواع تهدیدات و حتی پرواز جنگنده‌های خود در نزدیکی جمعیت، آنان را ارعاب کند. ساختار دولتی لبنان کهنه و ضعیف است، اما حزب‌الله در این جامعه حدود ۶ میلیونی همچنان بزرگ‌ترین و پرنفوذترین وزنه است و هیچ جایگزینی ندارد.

آینده غزه

کمیته‌ای از کارشناسان سازمان ملل متحد، بانک جهانی و اتحادیه اروپا هزینه بازسازی غزه پس از جنگ پانزده‎ماهه اسرائیل علیه آن را برآورد کرده‌اند. آن‌ها می‌گویند حدود ده سال زمان و ۵۳ میلیارد دلار برای عملیات بازسازی لازم است.[۸]

بیشترین صدمه معادل ۵۳ درصد ویرانی‌ها به خانه‌های مردم وارد شده، به‌طوری‌که ۲۹۲ هزار خانه نابود شده یا صدمه دیده است. بنا بر گزارش این کمیته، هزینه بازسازی نهادهای اقتصادی و اجتماعی شامل مؤسسات درمانی، آموزشی، صنعتی و تجاری حدود ۱۹ میلیارد دلار است. جمع‌آوری و پاک‌سازی میلیون‌ها تُن آوار ویرانه‌ها نیز سال‌ها طول خواهد کشید، اما شرایط برای اقدامات گسترده بین‌المللی برای بازسازی غزه هنوز فراهم نیست، زیرا هریک از طرفین بر سر آینده این منطقه طرح متفاوتی دارد. نتانیاهو دست از تهدید برای بازگشت به جنگ برنداشته و ترامپ گفته است غزه را تملک خواهد کرد، به این صورت که همه ساکنان آن را از آنجا بیرون براند و غزه را به «ریویرای خاورمیانه»[۹] تبدیل ‌می‌کند. منظور او ساختن منطقه گردشگری به سبک سواحل مدیترانه مانند جنوب فرانسه است. ترامپ دو دولت دوست امریکا؛ یعنی مصر و اردن را تحت فشار گذاشته تا حدود ۲.۵ میلیون فلسطینی ساکن غزه را در کشور خود جای دهند. نتانیاهو نیز حمایت قاطعانه خود از این نقشه را اعلام کرده است. شباهت آشکاری بین این نقشه با طرح «معامله قرن» ترامپ در دور قبلی ریاست‎جمهوری او وجود دارد. در هر دو طرح، ترامپ تلاش داشته منافع اسرائیل را با پاک کردن صورت‌مسئله؛ یعنی با اخراج فلسطینی‌ها از سرزمین خود، تأمین کند.

برخلاف نظر ترامپ، مصر و اردن تمایلی به پذیرش فلسطینی‌ها ندارند، حتی اگر اهالی غزه بپذیرند که به این کشورها مهاجرت کنند، فرهنگ اعتراض و مقاومت فلسطینیان و دلبستگی آن‌ها به وطن و نیروهای مقاومت برای کشورهای عربی خطرناک است و ثبات آن‌ها را تهدید خواهد کرد. هزینه‌های اسکان و نگهداری فلسطینی‌ها برای ادغام آن‌ها در ملت‌های دیگر بسیار زیاد است و حتی در صورت تأمین، ممکن است هرگز به نتیجه مورد نظر نرسد. از نظر کشورهای منطقه، مشکلی که اسرائیل درست کرده به گردن خود اوست و نباید به جاهای دیگر صادر شود. از این‌رو، دولت مصر طرح جایگزینی را برای غزه ارائه کرده که شامل بازسازی آن توسط کشورهای عربی است. مقامات مصری می‌گویند بر اساس این طرح، مردم غزه از سرزمین خود خارج نمی‌شوند، بلکه مناطقی امن به‌طور موقت برای زندگی آن‌ها راه‌اندازی می‌شود تا شرکت‌های عربی و بین‌المللی فرصت داشته باشند آواربرداری را انجام دهند و زیرساخت‌ها را بازسازی کنند. طبق این طرح، هزینه این عملیات را باید کشورهای عربی به‌ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس تأمین کنند.

کشمکش با سازمان ملل

سیاست درازمدت اسرائیل بیرون راندن فلسطینی‌ها در هر فرصت و به هر بهانه است. صهیونیست‌ها در جنگ ۱۹۴۸ بیش از ۷۰۰ هزار فلسطینی را با جنگ، ارعاب و آزار، آواره کردند. فلسطینیان این واقعه را النکبه یا نکبت، یعنی مصیبت و تیره‌بختی می‌نامند.[۱۰] اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ نیز بیش از ۳۰۰ هزار فلسطینی را به آوارگی کشید. این واقعه هم نزد فلسطینیان به‌عنوان النکسه؛ یعنی پسروی یا عقب‌نشینی شناخته می‌شود.[۱۱]

آن جمعیت آواره اکنون چندین برابر بزرگ‌تر شده و فلسطینی‌های ساکن کرانه باختری و غزه آن‌قدر آبدیده و مقاوم شده‌اند که دیگر نمی‌توان مانند گذشته آن‌ها را از سرزمینشان آواره کرد. اونروا[۱۲] نهادی که مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۹۴۹ برای کمک به آوارگان فلسطینی پراکنده در فلسطین، لبنان، سوریه و اردن تأسیس کرد، اکنون حدود ۶ میلیون آواره ثبت‌شده را در اردوگاه‌ها یا خارج از آن‌ها تحت پوشش دارد. علاوه بر آن، میلیون‌ها فلسطینی دیگر در کشورهای منطقه یا در سایر مناطق جهان آواره‌اند که تحت پوشش آن قرار ندارند.[۱۳]

بر اساس قطعنامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۹۴۸، همه آوارگان فلسطینی حق بازگشت به سرزمین خود را دارند. اونروا مأموریت دارد کمک انسانی لازم برای تحقق این قطعنامه را تأمین کند، اما یافتن راه‌حل پایدار برای بازگشت آوارگان بر عهده خود سازمان ملل است. به گزارش اداره مرکزی آمار فلسطین، جمعیت کل فلسطینیان پراکنده در جهان حدود ۱۴.۸ میلیون نفر است که از این میان، ۵.۶ میلیون نفر در کرانه باختری و غزه زندگی می‌کنند و ۶.۳ میلیون نفر در کشورهای عربی به سر می‌برند و بقیه در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ و سایر مناطق جهان ساکن هستند.[۱۴]

این بسیار بیشتر از ۷.۲ میلیون یهودی مقیم فلسطین اشغالی است و با توجه به رشد بیشتر آن نسبت به جمعیت یهودیان، باعث نگرانی دولت یهودی است. اسرائیل بارها تلاش کرده جلوی فعالیت‌های اونروا را بگیرد. ادعای آن این است که ۱۰ درصد کارمندان اونروا با حماس ارتباط دارند و بعضی از آن‌ها در حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شرکت داشتند؛ البته این طبیعی است که بسیاری از ۳۰ هزار کارمند اونروا فلسطینی هستند، زیرا هیچ‌کس به اندازه خود فلسطینی‌ها انگیزه لازم برای ده‌ها سال کار با این آوارگان را ندارد و اونروا مثل سایر نهادهای سازمان ملل در سراسر جهان، باید از کارکنان محلی کمک بگیرد. از سوی دیگر، حماس یک نهاد فراگیر در همه امور کشوری و اداری فلسطینیان است و بسیاری از اعضای غیرنظامی حماس در امور کمک‌رسانی، بهداشتی و آموزشی فعالیت می‌کنند و همکاری آن‌ها با اونروا نیز طبیعی است. سازمان ملل همواره و در همه نهادهای خود، افرادی را که فعالیت خارج از چارچوب مقرر داشته باشند اخراج می‌کند. اونروا نیز طی تحقیقات اخیر خود نُه نفر از کارکنان مشکوک به این موضوع را اخراج کرده است. اسرائیل همچنین ادعا می‌کند تونل‌های حماس در زیر مدارس وابسته به اونروا ایجاد شده، اما اونروا می‌گوید اگر تونلی در زیر تأسیسات و ساختمان‌های خود پیدا کند، به مقامات اطلاع می‌دهد و آن را با ریختن سیمان مسدود می‌کند.[۱۵]

در هر صورت، نهادی با سابقه و بزرگی اونروا نباید با این بهانه‌تراشی‌ها تهدید به انحلال شود، ولی مهم‌ترین انگیزه اسرائیل برای انحلال اونروا چیز دیگری است: وجود اونروا در طی ده‌ها سال مناقشه اسرائیل با اعراب سبب شده است نسل‌های پی‌درپی فلسطینی‌ها به‌عنوان آواره ثبت‌ شوند و تحت کمک‌های جهانی قرار گیرند. طبق قوانین بین‌المللی و اصل وحدت خانواده، فرزندان آوارگان و نسل‌های بعدی آنان نیز آواره محسوب می‌شوند تا زمانی که راه‌حلی پایدار برای پایان آوارگی آن‌ها پیدا شود.[۱۶]

اگر اسرائیل بتواند با حمایت امریکا تشکیلات اونروا را از میان بردارد، پس از مدتی نسل آوارگان ثبت‌شده منقرض می‌شوند و فرزندان آن‌ها دیگر آواره محسوب نخواهند شد و به این ترتیب، حق بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی خود را از دست خواهند داد. در طول حیات اسرائیل، اونروا مسئول ارائه کمک‌های اضطراری و خدمات پایه در امور درمانی و آموزشی به فلسطینی‌ها در مناطق اشغالی و کشورهای همسایه بوده و اسرائیل همواره آن را خاری در چشم خود می‌دانسته است. پارلمان اسرائیل که در کنترل راست‌گرایان است، در نوامبر ۲۰۲۴ با اکثریت آرا قوانینی را تصویب کرد که فعالیت اونروا در اسرائیل را ممنوع می‌کند و همکاری هر مقام اسرائیلی با آن را جرم می‌داند. بر اساس آن، هر نوع کمک‌رسانی به غزه، چه از مرزهای آن با اسرائیل و چه از طرف مصر، باید توسط ارتش اسرائیل مسدود شود. دولت ترامپ هم حامی موضع اسرائیل در برابر اونرواست، اما اتحادیه اروپا آن را محکوم کرده است. امریکا در سال‌های گذشته تعهد کمک حدود ۳۴۰ میلیون دلاری برای تأمین بودجه حدود ۸۲۰ میلیون دلاری اونروا داشته، اما اونروا از عدم اجرای تعهدات مالی کشورها خبر می‌دهد. این نهاد سازمان ملل می‌گوید با توجه به تحولات جدید مانند ویرانگری اسرائیل در غزه و کرانه باختری، تخریب مکان‌های تحت مدیریت اونروا، موج آوارگی مجدد فلسطینی‌ها در اردوگاه‌های سوریه و لبنان، تورم جهانی و اختلال در زنجیره غذایی، اونروا برای اجرای وظایف خود به بودجه‌ ۲ برابری نیاز دارد.

به نظر می‌رسد نتانیاهو و ترامپ این زمان سخت را برای فشار بر اونروا و انحلال آن غنیمت شمرده‌اند. اسرائیل که به علت جنایات خود در جنگ غزه، تحت انتقادهای کوبنده بین‌المللی قرار دارد می‌داند که آبرویی برای از دست دادن ندارد و بنابراین می‌خواهد از این فرصت برای ضربه زدن به هسته مرکزی همه مشکلات خود، یعنی اراده فلسطینی‌ها برای بازگشت به سرزمینشان استفاده کند. اسرائیل در این اندیشه است که آتش‌بس و عقب‌نشینی از غزه نباید به معنی احیای وضعیت پیش از جنگ باشد؛ یعنی ادامه حاکمیت حماس بر غزه و کمک‌های اونروا. اگر چنین وضعیتی دوباره در غزه برقرار شود، معنای آن رشد جمعیت تحت حمایت اونروا و تداوم اراده فلسطینی‌ها برای بازگشت به سرزمین‌های اشغالی است.

مقامات اسرائیلی طی سال‌ها ابراز نگرانی کرده‌اند که مدارس تحت مدیریت اونروا نگرش ضد اسرائیلی را به دانش‌آموزان منتقل می‌کنند و نسل‌های جدیدی را به آوارگان آماده بازگشت می‌افزایند. باید گفت این حق طبیعی آوارگان برای داشتن هویت و آرمان ملی است که هر مدرسه‌ای باید در آموزش‌های خود لحاظ کند و ربطی به اونروا ندارد. از نظر اسرائیل، صرف وجود اونروا باعث تسهیل حیات جسمانی و معنوی فلسطینی‌ها و تداوم مشروعیت بین‌المللی برای حق بازگشت میلیون‌ها فلسطینی به وطن خود است، چیزی که مبانی اشغالگری اسرائیل را تهدید می‌کند. نشریه فارین پالیسی مستقر در واشنگتن، گفته یک مقام امنیت ملی اسرائیل را چنین نقل می‌کند: «این مدارس به بچه‌های فلسطینی آموزش می‌دهند که می‌توانند برگردند و وطن آن‌ها در اسرائیل است. این دستورالعملی برای فاجعه است و قلب‌های فلسطینیان را نسبت به ما سخت می‌کند».

اسرائیل با تلاش برای جلوگیری از فعالیت اونروا، درواقع می‌کوشد راه‌حل دو دولتی و امکان تشکیل دولت فلسطینی را برای همیشه دفن کند، زیرا می‌داند که تداوم حیات روحی فلسطینی‌ها در نهضت مقاومت متبلور خواهد شد. مایا روزنفلد، استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه عبری مستقر در شهر قدس، در انتقاد از ممنوعیت اونروا می‌گوید اسرائیل با این کار، مشروعیت خود را هم زیر سؤال می‌برد. درواقع، تشکیل اسرائیل و اونروا بر اساس قطعنامه‌های سازمان ملل در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ انجام شده که مکمل یکدیگر بودند و تشکیل دولت فلسطینی را نیز دربر می‌گرفتند. به قول روزنفلد، خودداری اسرائیل از قبول حق بازگشت فلسطینی‌ها به تداوم مشکل آوارگان و مواجهه با نسل‌های جدید آن‌ها منجر شده و اسرائیل با ممنوعیت اونروا می‌خواهد راه‌حل دو دولتی را نابود کند. گسترش فعالیت اونروا طی ده‌ها سال، به علت حل نشدن مشکل فلسطین بوده است. اهالی غزه در جنگ‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ مجبور شدند به‌طور اضطراری به مدارس، درمانگاه‌ها، انبارها و سایر مراکز اونروا پناه ببرند؛ بنابراین جامعه بین‌المللی به اونروا توجه بیشتری می‌کند و از آن توقع بیشتری دارد. در نهایت، اسرائیل که مخالف آن است، با اقدامات خود، ناخواسته بر اهمیت آن افزوده است.

مقامات سازمان ملل می‌گویند اونروا جایگزینی ندارد، زیرا هیچ نهاد دیگری زیرساخت‌ها و مهارت‌های آن را ندارد. پیش از جنگ غزه، اونروا بیش از سیصد مدرسه، مرکز درمانی، انبار مواد و تجهیزات و تأسیسات دیگر را در غزه اداره می‌کرد و برای این کار ۱۳ هزار کارمند داشت که با لحاظ سایر کارکنان در کشورهای همسایه روی هم به ۳۰ هزار نفر می‌رسند. در جنگ اخیر، حدود یک میلیون نفر از مردم غزه در مکان‌های وابسته به اونروا پناه گرفتند. نبرد بر سر بقای اونروا، درواقع بین اسرائیل و سازمان ملل به‌عنوان نماینده جامعه بین‌المللی است. سازمان ملل می‌خواهد وعده خود درباره آوارگان فلسطینی را تحقق دهد که منحصر به تأمین کمک اضطراری نیست، بلکه شامل ساختن آینده و کشوری متعلق به آن‌ها نیز می‌شود. اسرائیلی‌های منتقد درک می‌کنند که وجود یک کشور مستقل فلسطینی لازم است و تا وقتی که میلیون‌ها فلسطینی حق بازگشت خود را مطالبه می‌کنند و از آن محروم‌اند، صلح و امنیت برقرار نخواهد شد، به‌ویژه با توجه به این واقعیت که جمعیت آوارگان فلسطینی بیش از یهودیان اسرائیل است.

این قابل درک است که طبق نظرسنجی‌ها، اکثریت فلسطینی‌ها از حماس حمایت می‌کنند و ممکن است این موضوع در بین کارکنان محلی اونروا نیز صادق باشد، اما نمی‌توان نتیجه گرفت که این نهاد سازمان ملل تحت کنترل حماس است. با اینکه اسرائیل برای ادعاهای خود در مورد نفوذ گسترده حماس در اونروا شواهد لازم را ارائه نکرده، به علت این ادعاها، چند کشور شامل کانادا، استرالیا، ژاپن، آلمان، فنلاند و استونی کمک‌های خود به آن را تعلیق کردند، اما پس از مدتی، کمک آن‌ها از سر گرفته شد. سازمان ملل به اسرائیل هشدار داده اگر قوانین خویش علیه اونروا را اجرا کند، خودش مسئول اوضاع آوارگان تلقی خواهد شد که به معنی نیاز به تأمین هزینه زیادی برای آن خواهد بود، اما نتانیاهو سیاست‌های خود را با اتکا به ترامپ تنظیم می‌کند. ترامپ در حمایت از او، کمک‌های امریکا به اونروا را در دور قبلی ریاست‎جمهوری خود، در سال ۲۰۱۸ قطع کرده بود. سفیر انتخابی ترامپ برای کار در اسرائیل کسی است که اعتقاد دارد «چیزی به‌عنوان فلسطینی وجود ندارد».

پراکندگی جمعیت فلسطینی‌ها در مناطق مختلف برحسب میلیون نفر، از چپ: کشور فلسطین شامل کرانه باختری و غزه، منطقه اشغالی فلسطین در ۱۹۴۸، کشورهای عرب و کشورهای دیگر. منبع: اداره مرکزی آمار فلسطین.

 

پراکندگی آوارگان فلسطینی و کمک‌های نهاد اونروا به آن‌ها: ۵.۹ میلیون آواره ثبت‌شده در ۵۸ اردوگاه در فلسطین و کشورهای همسایه، ۷۰۶ مدرسه، ۱۴۰ مرکز درمانی و تعهد کشورها به پرداخت ۱.۴۶ میلیارد دلار.

مراسم آزادسازی زنان سرباز اسرائیلی توسط حماس با حضور رسانه‌ها، خشم اسرائیل را برانگیخت

 

[۱] https://arabcenterdc.org/resource/details-of-the-ceasefire-deal-that-hamas-has-accepted/

[۲]https://en.wikipedia.org/wiki/2025_Gaza_war_ceasefire

[۳] https://www.theguardian.com/world/2025/jan/15/the-devastating-impact-of-15-months-of-war-on-gaza

[۴] https://www.thelancet.com/journals/lancet/article/PIIS0140-6736(24)01169-3/fulltext

[۵] https://worldpeacefoundation.org/blog/how-many-people-have-died-of-starvation-in-gaza/

[۶]https://www.aljazeera.com/news/2025/1/29/analysis-hamas-has-been-hit-hard-by-israel-but-is-not-out-in-gaza

[۷] https://en.wikipedia.org/wiki/Israeli_bombing_of_the_Gaza_Strip

[۸] https://www.aljazeera.com/news/2025/2/19/more-than-50bn-needed-to-rebuild-gaza-after-israels-war-on-enclave

[۹] Riviera of the Middle East

[۱۰] https://en.wikipedia.org/wiki/1948_Palestinian_expulsion_and_flight

[۱۱] https://en.wikipedia.org/wiki/Naksa

[۱۲] United Nations Relief and Works Agency for Palestine Refugees in the Near East-UNRWA

[۱۳] https://en.wikipedia.org/wiki/Palestinian_refugees

[۱۴]https://www.pcbs.gov.ps/post.aspx?lang=en&ItemID=5791

[۱۵] https://foreignpolicy.com/2024/11/21/real-reason-israel-ban-unrwa/

[۱۶]https://www.unrwa.org/who-we-are/frequently-asked-questions

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط