محمد بن سلمان در مسیر تبدیل شدن از عنصر مشکلساز به صلحساز
منبع: اکونومیست، ۱۰-۱۶ می ۲۰۲۵
زمانی که دونالد ترامپ در ۱۳ مه برای اولین سفر رسمی دوره دوم ریاستجمهوری خود به عربستان سعودی قدم میگذارد – تکرار همان سفر اولش هشت سال پیش – باید لحظهای توقف کرد تا تغییرات غیرمنتظره را درک کرد. ترامپ اکنون خودکامهتر و غیرقابلپیشبینیتر شده، اما میزبانش، محمد بن سلمان، ولیعهد و حاکم بالفعل عربستان، کشورش را به نیرویی برای ثبات تبدیل کرده است.
تصویر جدیدی از عربستان
عربستان سعودی همواره با تصاویری از ثروت افسانهای، سرکوب سیاسی و انقیاد زنان شناخته میشد. این کشور صادرکننده افراطگرایی مذهبی بود و در نتیجه در قبال تروریسم و خشونتهای ناشی از آن مسئولیت داشت. امروز اگرچه عربستان هنوز یک حکومت خودکامه است و ولیعهدش هیچ مخالفتی را برنمیتابد، اما عربستانی که میشناختیم دیگر وجود ندارد.
نقش جدید در سیاست جهانی
غافلگیرکنندهترین ویژگی عربستان جدید، نقش سازنده آن در سیاست جهانی است. این کشور که زمانی به دلیل ثروت نفتی و جمعیت قابلتوجهش تهدیدی برای منطقه محسوب میشد، اکنون از حمایت تروریسم دست کشیده است. پس از به قدرت رسیدن پدرش، ملک سلمان در سال ۲۰۱۵، جنگ فاجعهباری را در یمن علیه حوثیها آغاز کرد و در سال ۲۰۱۸ قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف، به دستور رژیم سعودی، جهان را شوکه کرد. اگرچه لکه این رسواییها باقی است، اما اقدامات اخیر عربستان نیز قابلتوجه است: دیگر از تروریسم حمایت نمیکند، به دیگر کشورها توصیه میکند درگیری با حوثیها را کاهش دهند، و با پرداخت بخشی از بدهیهای سوریه به بانک جهانی و وعده سرمایهگذاری در صورت لغو تحریمهای آمریکا، به دولت جدید سوریه کمک کرده است.
انقلاب اجتماعی بیسابقه
دومین بخش از تحولات عربستان، تغییرات اجتماعی خارقالعاده آن است. کمتر از یک دهه پیش، نیمی از جمعیت این کشور – زنان – از زندگی عمومی و بخش عمدهای از بازار کار محروم بودند. سینما و کنسرت ممنوع بود و هرگونه تفریحی باید در خلوت خانه، بیابان یا خارج از کشور و دور از چشم پلیس مذهبی انجام میشد. امروز زنان آزادند سفر کنند، کار کنند و هرجا بخواهند زندگی کنند. پلیس اخلاق منحل شده و سعودیها مانند بقیه جهان میتوانند ستارههای راک را روی صحنه و ابرقهرمانان را روی پرده سینما ببینند. حتی در مناطق محافظهکار، جوانان از آزادیهای جدید خود لذت میبرند.
چالش اقتصادی
بخشی که تحول عربستان در آن ناتمام مانده، اقتصاد است. دولت از سال ۲۰۱۶ هزینههای سنگینی برای کاهش وابستگی به نفت انجام داده، از جمله پروژههای عظیم ولی پرهزینه مانند شهر آیندهنگر «نئوم» و یک مکعب غولپیکر به اندازه ۲۰ ساختمان امپایر استیت. اما اقتصاد هنوز به نفت وابسته است: حدود ۶۰٪ درآمد دولت از فروش نفت خام تأمین میشود. اگرچه صنعت مهماننوازی و تفریحی رونق یافته، اما سیل پول به سمت هزینههای عمومی، هزینهها را افزایش داده و بخش خصوصی را تحت فشار قرار داده است. سرمایهگذاران خارجی هنوز چندان مشتاق عربستان نیستند.
هشدارها و آینده نامعلوم
وضعیت مالی عربستان رو به وخامت است: قیمت نفت به ۶۱ دلار در هر بشکه رسیده که بسیار کمتر از ۹۲ دلاری است که صندوق بینالمللی پول برای تعادل بودجه عربستان لازم میداند. اگر اقتصاد جهانی ضعیف شود، قیمت نفت و سرمایهگذاری خارجی بیشتر کاهش خواهد یافت.
راهحل: کاهش پروژههای نمایشی
برای تحول واقعی اقتصاد، بنسلمان باید از پروژههای پرهزینه اما کمبازده دوری کند. دولت میتواند از حوزههایی مانند فناوری که بخش خصوصی در آن سرمایهگذاری میکند، خارج شود و در عوض بر بهبود آموزش و محیط کسبوکار تمرکز کند.
جمعبندی
عربستان راه طولانی را در مدت کوتاهی پیموده است. اما اگر تغییرات اقتصادی متوقف شود و معیشت مردم تحت فشار قرار گیرد، ثبات کنونی میتواند به سرعت از بین برود. آینده عربستان به توانایی بنسلمان در تحقق وعدههایش بستگی دارد.