بدون دیدگاه

برای کشورش تا آخرین لحظه؛ یادی از سیدمحمد برقعی

محمد شیخی

سید محمد برقعی جامعه‌شناس، مردم‌شناس، اندیشمند دینی و فعال اجتماعی ملی-مذهبی در بیست‎پنجم اسفند سال گذشته در ۸۱ سالگی درگذشت. وی تحصیلات خود را در دانشگاه تهران آغاز و مدرک دکترای جامعه‌شناسی خود را از دانشگاه منچستر انگلستان دریافت کرد و سال‌ها در داخل و خارج از کشور و به‌خصوص در سیستان و بلوچستان به تحقیقات مردم‌شناسانه پرداخت. حاصل این تحقیقات وی کتاب نظری به بلوچستان است و احتمالاً در زمره اولین کتاب‌های مردم‌شناسانه درباره مردم این خطه از سرزمین ماست. برقعی پیش از انقلاب از فعالان و سازمان‌دهندگان تظاهرات ضد شاه در انگلستان بود و هم‌زمان با انقلاب به ایران برگشت، ولی در سال ۶۰ به دلیل اختلاف‌های سیاسی از کشور خارج شد و به امریکا رفت. به قول خودش با اینکه ناچار از تأمین هزینه خانواده خود بود، پیشنهادهای همکاری با رسانه‌های امریکا را نپذیرفت و برای اینکه استقلال خود را حفظ کند مدت‌ها به کار رانندگی تاکسی پرداخت. زمانی که درگذشت استاد جامعه‌شناسی و محقق علوم سیاسی دانشگاه استراسبر ایالت مریلند در کشور امریکا بود.

زمانی که نظریه آقای دکتر سروش درباره رؤیای رسولانه بودن قرآن منتشر شد، سیر بحران‌های فکری را که موجب پیدایش این نظریه شد بررسی کرد و نقدهای خود را بر آن نوشت. وی در سفری به کوبا خاطرات خود از آن جامعه با عنوان «کوبایی که من دیدم» نوشت که جزو نخستین سفرنامه‌های مردم‌شناسانه ایرانی است که درباره جامعه کوبا نوشته شده و تفاوت‎های فرهنگی جامعه ما با جامعه کوبا را نشان داده است. با اینکه نسبت به حکومت کشور منتقد بود تلاش در این مسیر پایش را از دایره انصاف خارج نگذارد. در مصاحبه‌ای با شبکه جدال گفت جامعه مثل سرکه‌شیره است، هم سرکه است هم شیره و نه سرکه است و نه شیره. گفت الآن از خودم شرمنده‌ام که در کتاب نظری به بلوچستان از همه چیز گفتم، اما از سپاه ننوشتم (منظورش از سپاه، سپاه دانش قبل از انقلاب بود). می‌گفت من آن زمان نظام را یکپارچه منفی می‌دیدم، اما حالا سعی می‌کنم که نظام را یکپارچه منفی نبینم. می‌گفت وقتی که نظام را یکپارچه سیاه ببینیم تمام اعتماد به نفس ملت را از بین می‌بریم و تمام دستاوردهای کشور را از بین می‌بریم. نسبت به دستاوردهای انقلاب بسیار خوش‌بین بود و می‌گفت انقلاب اثر خود را در مردم گذاشته است. نقل می‌کرد زمانی بودجه‌ای را برای هزینه کردن در بلوچستان به دست آورده بودم و می‌خواستم آن را برای مردم دو روستا در منطقه بلوچستان هزینه کنم و برای آن‌ها کاری انجام دهم. از اهالی پرسیدم بودجه ما محدود است ببینید که چه کاری لازم است برای شما انجام بدهیم. فکر کردم که آن‌ها مسائل و نیازهایی مثل غذا و سرپناه و این‌جور چیزها را می‌گویند و از من تأمین این قبیل مسائل را می‌خواهند، اما بزرگان هر دو روستا نزد من آمدند و گفتند برای ما مدرسه بساز. او می‌گفت این دستاورد انقلاب است.

سید محمد برقعی مدتی در برنامه‌های رادیو امریکا شرکت می‌کرد، اما بعد به این جمع‌بندی رسید که با اینکه حرف‌های خودش را می‌زند و با دیگر شرکت‌کننده‌ها تفاوت نظر دارد، اما از او به‌عنوان زینت‌المجالس استفاده می‌کنند و می‌خواهند از حضور او علیه کشورش استفاده کنند و به همین دلیل رابطه‌اش را با آن‌ها قطع کرد. او هیچ‌گاه از حمله نظامی، تحریم، اخذ حمایت از نیروهای خارجی و مبارزه خشونت‌آمیز حمایت نکرد. او در یکی از آخرین فعالیت‌های سیاسی خود در بیانیه‌ای به همراه تعداد دیگری از فعالان سیاسی اجتماعی نوشت:

قرار دادن «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ایران در فهرست سازمان‌های تروریستی، علی‌رغم همه انتقاداتی که به برخی عملکردهای آن داریم، توسط پارلمان اروپا محکوم است. گذشته از اینکه پارلمان اروپا مجوزی برای دخالت در ساختار نظامی سیاسی کشورهای خارج از اتحادیه ندارد؛ این عمل برای ما به‌مثابه یک تهدید و دخالت آشکار غیرقابل پذیرش است. مردم ایران طی تاریخ هزاران ساله خود فرازوفرودهای بی‌شماری دیده‌اند و اسناد تاریخی معاصر گواهی می‌دهند که هرگاه قدرت خارجی با تمسک به هر شعار و از هر راهی در مبارزات ملی آن‌ها دخالت کرده است، جز ویرانی و عقب‌ماندگی حاصلی به بار نیاورده است. ■

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط