بدون دیدگاه

بینش و شیوه روزنامه‌نگاری دکتر سید حسین فاطمی

احمد شعبانی

در این مقاله سعی شده با مرور برخی متون و مواد مکتوب در دسترس به بینش و آرای دکتر حسین فاطمی از لابه‌لای نوشته‌ها مراجعه شود تا تفکر آن رادمرد بزرگ نهضت ملی ایران در خاطره‌ها تجدید شود و رویکرد حرفه‌ای وی با داشته‌های علمی در معرض آرای عمومی قرار گیرد. تیر و مرداد امسال، هفتادوچهارمین سال انتشار روزنامه باختر امروز دکتر فاطمی است.

    اهمیت مطبوعات و تبلیغات در دوره نوین

با سقوط رضا شاه، جامعه ایرانی به سمت و سوی تعامل آرا و طبع اندیشه و افکار نوین و جدیدی در زمینه مواد مکتوب حرکت کرد؛ به این قرار آن محیط خفقان پیشین به‌یک‌باره در نشر شماری گسترده از عنوان روزنامه‌ها و مجلات تجلی یافت؛ به قسمی که اهمیت این موضوع به‌مرور برای هیئت‌حاکمه و آحاد اصناف و احزاب آشکار شد.

غفلت از روزنامه‌نگاری و نویسندگی در مطبوعات می‌توانست تبعات ناهمگون در راستای افکار عمومی و تهییج عامه و سیاست‌گذاری‌های اجرایی ظاهر سازد. در این زمینه کافی است به چندین دلیل و استدلال در ظواهر نگارش‌ها توجه شود که چرا رویکرد اجتماعی به این موضوع به‌شدت سمت و سوی دگرگونه‌ای پیدا کرد.

الف. رویکرد روزنامه‌نگاری به منزله حرفه

چنانچه از نظر تخصصی بین شغل و حرفه تفکیکی قائل شویم، به نحوی که شغل را در چارچوب درآمدزایی و امرار معاش روزمره پنداشته و حرفه را به‌منزله شغلی دانست که صاحب آن بهره‌مند از تحصیلات عالی با دورنمایی از درآمد مستمر برای صاحب آن به انضمام جایگاه اجتماعی قائل شویم، از ابتدای سال‌های حکومت پهلوی دوم به روزنامه‌نگاری به منزله حرفه توجه خاصی از سوی جوانان در آن دوره منظور شد. در تمام سال‌های بعد از دوره مشروطه و دهه اول و دوم قرن جدید دوره رضاشاهی، روزنامه‌نگاری شغلی بود که از سوی رجال سیاسی و ادبی و یا افرادی از این دست مورد توجه قرار می‌گرفت و حضور سانسور گسترده و استبداد فراگیر موجب شده بود کمتر به این حوزه به منزله حرفه مستمر توجهی شود، لیکن با آشنایی جوانان با افکار غربی و تبادل آرا و امکان خلق فرصت‌ها در سال‌های بعد از دهه سوم در ۱۳۲۰ ه.ش توجه به روزنامه‌نگاری از سوی آزادیخواهان به منزله حرفه‌ای مهم با درآمدی مستمر مورد تأکید قرار گرفت، به همین منظور نصرالله شیفته، سردبیر باختر امروز، در این زمینه می‌نویسد: «محمد مسعود (صاحب روزنامه مرد امروز) در سنین جوانی برای کسب معاش و تحصیل به تهران آمد. وی به خاطر استعداد فراوانی که در فن روزنامه‌نگاری داشت، جذب روزنامه ترقی و شفق سرخ شد. حسین فاطمی به خاطر همین استعداد روزنامه‌نگاری در سنین نوجوانی توسط برادرش سیف‌پور اداره روزنامه باختر را در اصفهان به عهده گرفت، به تهران آمد و جذب روزنامه ستاره شد» (شیفته، ۱۳۸۵، ص ۲۹۶-۲۹۷). بر همین مبناست که هر دو نفر، به هنگام تحصیلات عالی به اخذ دانش و مهارت ارتباطات و جریده‌نگاری در فرانسه علاقه‌ای نشان دادند و کسب معلومات نویسندگی و مسائل تبلیغی را اولویت بخشیدند و در این زمینه توفیق جدی در بین آحاد مردمی حاصل می‌کنند: «مسعود و فاطمی، هر دو به خاطر تحصیلات عالی در اروپا به زبان فرانسه تسلط کامل داشتند، بیشتر مطالعات آن‌ها روی مطبوعات و کتب فرانسوی‌زبان بوده است» (شیفته، ۱۳۸۵، صص ۲۹۷-۲۹۸). حتی اعتقاد بسیاری بر این است که دکتر حسین فاطمی، نخستین جریده‌نگاری بود که به مطالعات دانشگاهی در ایران در این زمینه مبادرت داشت و حرفه مذکور را با تحصیلات دانشگاهی آمیخته بود.

ب. رویکرد توجه به تبلیغات در اذهان عامه: توسعه وسایل ارتباطات جمعی و رسانه‌های همگانی در این سال‌ها به حدی بود که تمامی اعضای هیئت حاکمه و سرآمدان اصناف و احزاب برای رادیو و روزنامه و مجله اهمیتی زایدالوصف قائل شده که این موضوع ناشی از رشد سواد همگانی تلقی می‌شود؛ مثلاً تعداد کمی از روزنامه‌ها در اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۳۱ کشور به ۱۴۳۱ عنوان، به روایت ولی مراد صادقی‌نسب از کتابداران کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، رسید (افراسیابی، ۱۳۹۱، ص ۱۰۹) و یا ناصر نجمی در تک‌نگاشت خود موسوم به با مصدق و دکتر فاطمی از تأکید رهبر نهضت بر تبلیغات و اطلاع‌رسانی سخن رانده:

«هنوز دو سه روزی از این ملاقات (با دکتر حسین فاطمی) نگذشته بود که بدون مقدمه از طرف اداره کل تبلیغات و رادیو حکمی برایم فرستاده شد تا به‌عنوان سرپرست اداره کل تبلیغات آذربایجان شرقی و غربی و رادیو تبریز و ارومیه (رضائیه سابق) به آذربایجان حرکت کنم، استدلال مدیرکل تبلیغات مرکز این بود که دکتر مصدق به علت برخی پیش‌آمده‌ای نامطلوب که در تبریز علیه نهضت و به نفع دربار بروز کرده و کار به جایی رسیده که بعضی مقامات دولتی و غیردولتی در تبریز با جمع‌آوری وجوهاتی در صدد برپا کردن مجسمه بزرگی از محمدرضاشاه در میدان مقابل شهرداری می‌باشند و این امر نشانه آن است که مخالفان در آن خطه مهم، خود را برای یک تعرضی به نهضت آماده می‌سازند. شما می‌باید فوراً به تبریز بروید و با طرح نقشه‌های روشنگرانه و ایجاد یک موج تازه تبلیغاتی این تمهیدات توطئه‌آمیز دشمنان نهضت را خنثی کنید» (نجمی، ۱۳۶۸، ص ۱۱۴).

البته بحث تبلیغات به‌ویژه از دهه ۲۰ شمسی به هنگام سقوط کابینه نخست علی سهیلی در مرداد ۱۳۲۱ و سپس تشکیل جبهه مطبوعاتی «آزادی» در آذرماه ۱۳۲۲ و شکل‌گیری جبهه مطبوعاتی «استقلال» در آذرماه ۱۳۲۳ حائز اهمیت شده بود (ناظم، ۱۳۸۷ صص ۴۳ -۴۹)، لیکن اهمیت آن به منزله دستاورد اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی در حاکمیت دولتی و به‌ویژه در بطن دولت دکتر محمد مصدق ناشی از فهم گسترده موضوع توسط دکتر حسین فاطمی بود که آن را به منزله ابزار تعامل استفاده می‌کرد؛ درحالی‌که تمام دولت‌های مستقر در این دهه سعی داشتند با استفاده از قوانین مصوب در مجلس شورای ملی، ابزار سرکوب دولتی و یا اعمال سانسور به معارضه با آرای افکار عمومی شکلی از حاکمیت را ارائه نمایند، رویکرد فاطمی به‌ویژه در زمان ضبط اسناد خانه سدان و قطع رابطه با انگلیس یا به هنگام نقاهت و دوران بستری در اروپا همراه با مصاحبه‌های متعددی بود که با خبرنگاران داخلی و خارجی انجام پذیرفت و در این مسیر شکلی روشمند حاصل کرد و به‌مرور تشدید شد. پاره‌ای از این موارد در کتاب زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر حسین فاطمی ضبط است (شیفته، ۱۳۸۵).

ج. رویکرد توجه به سلیقه خواننده و مخاطب: از وجوه آموزشی که دکتر حسین فاطمی در بازتاب نشریه و مطبوعات در طول تحصیلات آموخت و سعی در اجرای آن در باختر امروز داشت، این بود که وی به استقلال روزنامه و درآمدزایی آن با ایفای نقش حفظ خواننده و مخاطب جریده اهمیت داده و آن را الزام‌آور می‌دانست. این موضوع، به‌واقع در دوره‌ای بیان می‌شود که بسیاری از جراید از مساعدت مالی دربار و سفارت‌های بیگانه بهره برده و با آگهی‌های غیرمرسوم یا اعطای کاغذ ارزان‌قیمت دوام داشتند. بر چنین مبنایی است که باختر امروز بهره‌مند از سرمقاله، تفسیرهای بین‌المللی، آخرین خبرهای خارجی، خبرهای کشورهای همسایه، برنامه‌های ورزشی، تفسیرهای سیاسی مطبوعات مشهور خارجی، یادداشت کوتاه، دست‌انداز زندگی: شامل وقایع انتقادی روز، وضع بازار تهران، داروخانه‌های شبانه‌روزی، برنامه‌های سینماها، مسابقات علمی و ادبی و اجتماعی و پاورقی را دربر می‌گرفت. در چارچوب گستره مزبور، فاطمی به‌منظور فراگیری موضوعات روزنامه خود و جنبه‌های دریافت و اخذ خبر به تقسیم‌بندی خبرنگاران اداری، پارلمانی و شهری اهتمام آورده بود.

در تداوم حفظ سلیقه مخاطب، بهره‌جویی از نویسندگان و مترجمان و خبرنگارانی با حسن شهرت از دیگر چاره‌اندیشی‌های وی به‌منظور درخشش باختر امروز در راه پرفرازونشیب مطبوعاتی بود؛ سپهر ذبیح، محمدعلی سفری، رحمت مصطفوی و ذبیح‌الله منصوری از نویسندگان و مصنفانی بودند که مدیرمسئول و سردبیر روزنامه را در استقرار جریده‌ای پرفروش مساعدت می‌کردند.

به‌طور کلی می‌توان از چندین رویکرد دیگر آن مرد آزاده در جرید‌ه‌نگاری مانند مشارکت روزنامه‌نگاران هم‌فکر در مسیری سازنده برای رهایی از یوغ بیگانگان، بهره‌جویی از مساعدت مطبوعات در اصلاح امور حکومت و یا شیوه‌های اطلاع‌رسانی برای دستیابی به خواسته‌های عامه سخن راند که خود نیازمند مطالعات عمیق آکادمیک بوده و برای این مقاله موجز، ذکر همین موارد به‌منزله باب آشنایی با مطلب کافی و بسنده است.

    بینش جریده‌نگاری از لابه‌لای سواد و نوشتارهای دکتر حسین فاطمی

به نحو ناخواسته عمر و زندگی فاطمی کوتاه و بس پرفرازونشیب بود. وی در سی‌وهفت‌سالگی توسط حکومت کودتا به شهادت نائل شد، آرزویی که در سرمقاله باختر امروز (۹ فروردین ۱۳۳۱) طلب کرده بود: «کشته شدن در راه نجات یک ملت بزرگ‌ترین افتخار است». در این مدت مختصر، وی نتوانست متنی آموزشی و آکادمیک از شیوه جریده‌نگاری و از آموخته‌های خود در باب مطبوعات برای نسل خویش و آیندگان قلمی کند، اما در لابه‌لای مکتوبات، نوشته‌ها و گفتارهای دکتر سید حسین فاطمی به تناوب و تکرار از آرمان‌های مطبوعاتی خویش و چگونگی شکل‌دهی آن برای روزنامه و جریده ایرانی سخن رانده که کمتر مورد توجه مؤلفان تاریخ مطبوعات کشور واقع شده است. شاید غفلت در این خصوص، به تأثیر شخصیت و سیاست‌گذاری‌های وی در دولت دکتر محمد مصدق ربط داشته و بیشتر مؤلفان سعی در بازتاب همین بخش از زندگی فاطمی داشته‌اند. در این قسمت با مطالعه آثار وی در باب روزنامه‌نگاری، برخی از یادداشت‌های راقم در ذیل تقسیم‌بندی موضوعی به همراه چند خط مقدمه برای هر عنوان موضوعی ارائه می‌شود.

۱- تشکیلات مطبوعاتی

از مواردی که در اندیشه فاطمی به هنگام اقامت در فرانسه و شرکت در کلاس‌های درسی روزنامه‌نگاری جوانه زد، توجه به برنامه‌های فراگیر به‌منظور اداره انتشاراتی روزنامه، هفته‌نامه و ماهنامه بود. بر همین اساس اعتقاد داشت که اندیشه عملی مزبور نیازمند تجهیزات فنی و نیازمند منابع انسانی کارآمد است؛ بر این قرار در نامه‌ای به یکی از دوستان صمیمی خویش در واپسین ایام سنوات تحصیل و اندی قبل از دفاع از پایان‌نامه دکترا در سال ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ م به‌اختصار مطلب را شرح داده است:

«در فرانسه مشغول مذاکره هستم تا اگر بتوانم یک روتاتیو شرکتی تهیه کنم؛ و میل من این بود که با  [محمد] مسعود شهید شرکتی درست کنیم، خیلی پروژه‌ها برای این کار داشتیم، متأسفانه با شهادت او تمام آن افکار بر باد رفت، تو بدان که انتشار یک روزنامه یومیه و پروگرام مفصلی که در صدد اجرای آن هستم بدون داشتن ابزار کار میسر نیست، مخصوصاً با ابزارکهنه و پوسیده‌ای که الآن در ایران متداول است و با آن کار می‌کنند دیگر روزنامه نوشتن، مسخره به نظر می‌آید. تشکیلاتی را که من در نظر دارم به وجود بیاورم در مرحله اول یک چاپخانه وسیع است، و در مرحله دوم شرکت یا چند روزنامه‌نویس، اعم از اینکه بعداً به وجود بیاید یا از روزنامه‌نگاران موجود شرکای خود را انتخاب کنیم؛ زیرا ما محتاج به روزنامه صبح و عصر و هفتگی چند جور و ماهیانه هستیم، این‌ها را باید از میان رفقای خودمان انتخاب کنیم که یک تشکیلات بزرگ و وسیع داشته باشیم که کار همه به‌خوبی اداره شود، این چایخانه‌ای را که فعلاً می‌خواهم تهیه نمایم چیز مقدماتی است، البته بعداً که شرکای تازه گرفتیم سهام آن اضافه شده به‌صورت تعاونی میان نویسندگان و کارکنان سازمان ما تقسیم خواهد شد، بنابراین با داشتن چند روزنامه هفتگی در این گروه یا عده‌ای یومیه و ماهیانه یک موضوع ضروری است، اینکه من نوشتم، تو با دیگر همکاران [محمد] مسعود کار کنی از این جهت بود که فعلاً یک دستگاهی برپا باشد که افکار مسعود و زحمات گذشته ما به هدر نرود، البته تو اگر بتوانی مرد امروز را علم کنی چه بهتر، من با کمال میل هر نوع کمک و هر کاری که از دستم برآید کوتاهی نخواهم کرد و عمل تو برای پیشرفت نقشه مشترکی که داریم بسیار مفید و مؤثر خواهد بود… خلاصه من میل دارم یک تحول بزرگ در کادر روزنامه‌نویسی ایران به وجود بیاید و انجام آن را فقط به کمک چند نفر- شاید دو سه نفر، مثل تو ممکن است تحصیل کرد» (نامه‌ای به نصرالله شیفته؛ در شیفته، ۱۳۸۵، ص ۱۵-۱۶).

۲- هدف اساسی جرید‌ه‎نگاری

از آرمان‌های والای دکتر فاطمی در طبع و نشر روزنامه، چالش و مقابله با دستگاه‌های سفله‌پرور و مبارزه انتقادی با اندیشه‌های ضد ایرانی و ملی بود؛ وی به شخصه با وجود تمام گرفتاری‌های دولتی و حضور در جلسات حکومتی سعی داشت مطالب سیاسی را که برخلاف نهضت ملی ایران و استیلای خارجی بر صنایع نفت بود مورد نقد قرار داده و به نحو مکتوب در باختر امروز دیدگاه‌ها و نظرات خود را به اطلاع عامه انتقال دهد. به قدری این مطلب برای آن مبارز اهمیت داشت که در دستنوشته متن دفاعیه از این مطلب، چنین سخن به میان آورده:

«خوب می‌دیدم که دست بیگانه چطور برای تفرقه و تشتت عناصر مؤثر داخلی کار می‌کند و مقالاتی که از روی تخت بیمارستان نوشته‌ام شاهد این احساس است. بیشتر آن مقالات را با اشک چشم به پایان می‌بردم و شدت تأثر، تب مرا برای چند روز یکی دو درجه بالا می‌برد (فاطمی، ۱۳۸۵-۱۳۸۶، نسخه الکترونیکی). این‌گونه تعهد از نویسنده باختر امروز، نشانگر عشقی است که به هر ستون و به هر کلام در روزنامه باختر امروز داشت و توصیف آن علاقه به هدف‌های اساسی در روزنامه‌نگاری از اندیشه وی بازمی‌گردد. اهداف مزبور به انضمام مقدمه‌ای تاریخی از چگونگی گرایش به روزنامه‌نگاری فاطمی در یادداشت‌های منتشرنشده دکتر فاطمی مبتنی بر جنبه‌های مالی و سیاسی درج است:

«من که از مدتی پیش در صدد انتشار روزنامه یومیه‌ای بودم، دو روز بعد از تعطیل مجلس یعنی روز هشتم مرداد اولین شماره باختر امروز را با سرمقاله‌ای تحت عنوان «یا مرگ یا آزادی» منتشر ساختم. چنان‌که اشاره کردم باختر یومیه که امتیازش با دکتر سیف‌پور برادرم بود بلافاصله بعد از شهریور از اصفهان به تهران منتقل شد و از کابینه اول [علی سهیلی] که جای دولت [محمدعلی فروغی]  را گرفت مرتباً یومیه انتشار پیدا کرد و تا اواسط حکومت صدر [الاشراف]، که من برای شرکت در اولین «کنفرانس بین‌المللی کار» بعد از جنگ که در پاریس تشکیل می‌شد رهسپار اروپا شدم و توقف من در اروپا تا مهر ۱۳۲۷ طول کشید و در آنجا به تکمیل تحصیلات خود پرداختم. بعد از آنکه به ایران آمدم قصد داشتم بلافاصله خدمات مطبوعاتی را از سر بگیرم ولی تهیه مقدمات امر مصادف با حوادث پانزدهم بهمن و لایحه تحدید مطبوعات و خفقان عمومی و حبس و زجر ملیون گردید و مدتی اجرای برنامه مرا به تأخیر انداخت و اغراق نیست اگر بگویم وجود خود مجلس یکی از موانع روزنامه‌ها بود. مجلس که به آخر رسید فعالیت ما شروع شد. اتفاقاً در همان شماره اول مقاله‌ای زیر عنوان «من شاهد مرگ و احتضار مجلس پانزدهم بودم» داشت که سردار فاخر رئیس مجلس پانزدهم به نام اینکه در آن مقاله به قوه مقننه توهین شده است، طبق قانون کذایی تحدید مطبوعات که سر و کار روزنامه‌نویسان را به محکمه جنحه انداخته بود، درخواست توقیف باختر امروز را کرد و مدتی گرفتار قاضی شیره‌ای آن دادگاه بودیم و بالاخره روزنامه را به‌عنوان دیگر ناچار شدیم نشر بدهیم. عطش مفرط جامعه به یک روزنامه‌ای که حقایق را بی‌پروا بگوید و استقبال کم‌نظیری که از باختر امروز به عمل می‌آمد، به مقاومت و پایداری ما در برابر مشکلات و کارشکنی‌ها می‌افزود و در مدت کوتاه، روزنامه نوظهور که عصرها توزیع می‌شد جای خود را باز کرد و هر روز بر تعداد تیراژش افزوده می‌شد و گاهی اتفاق می‌افتاد که روزنامه به واسطه نداشتن وسیله کافی نمی‌توانست به‌موقع به دست خوانندگان برسد. از این جهت ساعت‌ها جوانان و مردم شیفته آزادی در خیابان‌ها قدم می‌زدند تا یک شماره باختر امروز را بتوانند خریداری نمایند. از تجربه تلخ گذشته که از روزنامه‌نویسی در ایران داشتم از اولین شماره دو هدف اساسی، یکی مالی و یکی سیاسی برای روزنامه در نظر گرفتم و سعی کردم این دو منظور به هر قیمت شده تأمین گردد. نظر اول من این بود که صرفاً این روزنامه خرج و دخلش را خودش باید فراهم کند و از هر کمک خارج بی‌نیاز باشد. اکثر روزنامه‌هایی که در ایران به وجود آمده چون به این اصل توجه نکرده‌اند اگر هم صاحبان آن جراید مردمان بی‌طمع و خیرخواهی بوده‌اند، بعد از مدتی که مبلغی مقروض یا سرمایه خویش را در آن راه داده‌اند ناچار به تعطیل مؤسسه شده و از میدان مبارزه برکنار شده‌اند یا ناگزیر تسلیم قدرت و پول گردیده از ذکر حقایق و خدمت به مملکت و بیان خواسته‌های مردم محروم مانده‌اند. بعضی هم که از روز اول دکان را برای لفت و لیس و مداحی یا فحاشی به‌منظور اخاذی گشوده و معاش خود را از این طریق درآورده‌اند. پس از گذشتن چهار ماه و نیم و خرج مبلغی که از برادر بزرگم کمک گرفته بودم به این هدف نخستین یعنی موازنه بودجه باختر امروز که تشکیلات کوچک با اعضای معدود ولی فداکار و صمیمی داشت موفق آمدم. در ضمن سیاست روز و آینده آن را نیز توانستم مشخص و معین کنم. یک روزنامه «انتقادی» ملی و مخالف با دستگاه دزدپرور و فاسد و خراب حکومتی که فقط به زور سرنیزه و شلاق به مملکت فرمانروایی نیم‌بند داشت. پرواضح است در این جهاد مقدس من تنها نبودم، همه عناصر دل‌سوخته و پاک و میهن‌پرست که از خلال سرمقاله‌ها و دیگر مقالات باختر امروز می‌دیدند جمعی خود را برای نجات کشور به آب و آتش انداخته‌اند، به تمام معنا ما را تقویت مادی و معنوی می‌کردند»(فاطمی،۱۳۸۲، صص ۸۸-۸۹).

۳- خط‌مشی مطبوعاتی

دکتر حسین فاطمی به خط‌مشی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در کارهای گروهی و جرید‌ه‌نگاری اعتقاد داشت و آن را از منظر عملی دنبال می‌کرد. چنانچه در تشکیل جبهه ملی در منزل دکتر محمد مصدق در احمدآباد به هنگام تشکیل این سازمان سیاسی آورده: «این عده برای انجام کارهای مهم سیاسی و مملکتی دست‌به‌دست هم داده به نام «جبهه ملی» تحت نظم و دیسیپلین خاصی شروع به مبارزه برای پیشرفت اهداف مختلف ملی نماییم» (ملکی، ۱۳۳۳، ص ۵۶). این بیان به برنامه‌ای منتهی شد که جبهه ملی سه خواسته را دنبال کرد و بر آن پای فشاری داشته: انتخابات عادلانه، لغو حکومت نظام و آزادی مطبوعات (ناظم ۱۳۸۷، ص ۸۵). پس تثبیت خط‌مشی در کار سیاسی برای فاطمی اهمیت داشت و سعی می‌کرد با تحدید ثغور آن به فایده عملی برای اجتماع ایرانی مساعدتی شایسته حاصل کند.

همین رویه در کارهای مطبوعاتی وی مبتنی بر نگارش و درج سرمقاله‌های باختر و باختر امروز مشهود است؛ چنانچه در سرآغاز انتشار باختر در تهران در ۱۴ تیرماه ۱۳۲۱ تحت عنوان «خدا – ایران -آزادی» به هنگام فلاکت‌های اقتصادی مردم به هنگام اشتغال کشور در هنگامه جنگ جهانی دوم نوشت:

«اول، وسیله ما و بهتر اسلحه ما برای حفظ ایران داشتن آزادی است، ایران را باید ایرانی حفظ کند یعنی توده ایرانی- یعنی تمام افراد ایرانی و توده و اجتماع تا آزاد نباشد و آزادی نداشته باشد نمی‌تواند به وظیفه خود عمل نماید» (باختر، ۱۴ تیر ۱۳۲۱).

آن سلاح و آن حفظ ایرانی، در آغاز انتشار باختر امروز، پس از بازگشت از اروپا تحت عنوان «یا مرگ یا آزادی» در ۸ مردادماه ۱۳۲۸ با لحن تشدیدآمیزی جلوه‌گر می‌شود:

«وقتی می‌خواهند ارزش تمدن و ترقی کشوری را بسنجید از عمارات کوه‌پیکر و ذخایر زیرزمینی و جواهرات سنگین‌قیمت او حرف نمی‌زنند، بلکه از میزان آزادی و عدالت که در آن محیط حکومت می‌کند، از علاقه‌مندی و دلسوزی مسئولان امور و از فرهنگ و تربیت مردم آن مملکت سخن به میان می‌آورند و این درست همان چیزی است که در شرق وجود ندارد و شاید بیشتر از چند قرن است پدران ما از فقدان آن نالیده‌اند و نسل امروزی ایران بیشتر در عزا و فراقش تا سالیان دراز خون خواهد گریست» (باختر امروز، ۸ مرداد ۱۳۲۸).

پس خط‌مشی مطبوعاتی دکتر فاطمی بر آزادی و لوازم آزادی ظاهر می‌شد و از خنثی بودن و بی‌طرفی اجتناب می‌ورزید؛ وی در باب توسعه این آمال در مقدمه‌ای که بر خاطرات موجز خویش به هنگام اختفا پس از کودتای مردادماه ۱۳۳۲ نوشته به چنین وجهی از مبارزه و نفی بی‌طرفی در طبع و نشر روزنامه و تبیین اصول روزنامه‌نگاری اشاره ورزیده است:

«در جنگ دوم جهانی برای کشورهای بی‌طرف اروپایی اصطلاحی پیدا شده بود که می‌گفتند: «بی‌طرف متمایل به یک طرف» مثلاً سوئد در تمام طول جنگ بی‌طرفی اعلام کرده بود، اما ارتش آلمان حق داشت از خاک سوئد به هر جا که خواست عبور کند یا هواپیماهای آلمان می‌توانست از فرودگاه‌های آن کشور به نام پایگاه نظامی استفاده نماید. همین‌طور سوئیس که بی‌طرفی اختیار کرده بود تقریباً متمایل به متفقین بود زیرا مطبوعات و رادیوهای آن کشور ضمن تفسیرها و اخبار و مقالات که انتشار می‌دادند، همیشه نظر انگلیس و فرانسه پیش از «ویشی» را در ابتدای جنگ و بعد انگلیس و امریکا را رعایت می‌کردند؛ زیرا سوئیس بانک دست‌دوم بورس لندن و پاریس و نیویورک بود و منافعش اقتضا می‌کرد که در بی‌طرفی شانه خود را به‌سوی متفقین بکشاند. در روزنامه  نوشتن، یادداشت و تاریخ و کتاب تهیه کردن و حتی فیلم و تئاتر هم در تمام دنیا این تمایلات و احساسات وجود دارد. هیچ‌گاه نمی‌توان بی‌طرف به آن معنایی بود که مو را از ماست بکشد و همچون فرشته عدالت چنان چشم را ببندد که جز قضاوت خشک چیز دیگر را نبیند. اگر دیروز و در میان برگزیدگان و اولیا [بی‌طرفی] وجود داشته است، مسلماً امروز آن هم در دنیا و محیطی که ما زندگی می‌کنیم، اتخاذ این روش امکان‌پذیر نیست. غالباً روزنامه‌هایی که دعوی بی‌طرفی دارند از آن‌ها که ارگان رسمی جمعیت یا حزبی هستند، بیشتر نظریات و عقاید کسانی که آن جراید را از نظر مالی می‌چرخانند رعایت می‌کنند.  در امریکا با کمتر از ۱۰ میلیون دلار نمی‌شود یک روزنامه راه انداخت. در فرانسه یا سوئیس، میلیون‌ها و ده‌ها میلیون «فرانک» لازم است تا روزنامه‌ای به وجود آید. در انگلیس شکست انتخابات ۱۹۵۰ حزب «کارگر» بیشتر از این نظر بود که آن حزب نمی‌توانست زیادتر از یکی دو روزنامه را مستقیماً اداره کند. «بی‌طرف‌ها» نیز متمایل به چرچیل و رفقای او بودند.

من گمان دارم بهترین و حقیقی‌ترین روزنامه بی‌طرف، «کاغذ سفید» باشد، در این صورت می‌تواند ادعا کند که از شخص یا دسته و عقیده‌ای جانبداری نکرده است» (فاطمی، ۱۳۸۲، صص ۶۵-۶۶).

۴- مطبوعات خواندنی و مجله‌های زرد

از جنبه‌های مستولی بر فکر و اندیشه دکتر فاطمی در طبع و انتشار روزنامه و جریده تأکید بر محتوای آن و ارتقا آرا و نظر خواننده و مخاطب بود، بر این قرار به تبلور مقالات جدی و موضوعات ارزنده بها می‌داد؛ در مقابل مجلات و مطبوعات زرد یا۱ گونه‌ای از مجلات است که در نیمه اول قرن بیستم میلادی ظاهر شد و محتوای داستانی و عامه‌پسند پیدا کردند. این‌گونه نشریات به‌نوعی مجله‌ها و موادی بود که خواسته نامطبوع مخاطب را با قیمت‌های ارزان در اختیار وی قرار می‌داد.

قابل‌ ذکر است که هرچند در دیگر ممالک راقیه، مطبوعات زرد به نقل محتوای داستانی بی‌مایه اهتمام آورده، در ایران مطبوعات زرد علاوه بر موارد مذکور، انگیزه‌های روانی و تأثیر بر خوانندگان و مخاطبان را از منظر سیاسی و پشتیبانی از حکومت وقت دنبال کرده و می‌کند.

در نامه‌ای که فاطمی از پناهگاه خویش در ۱۵ آبان ماه ۱۳۳۲ به همسرش -بعد از دو ماه و اندی از کودتای ۲۸ مردادماه- نوشته، به همین موضوع مهم اشاره داشته و مطبوعات مفید و خواندنی را از جراید زرد تفکیک می‌کند:

«الآن حوصله چیز نوشتن ندارم جسم و روحم هر دو خسته‌اند. مجله‌های ایرانی و فرنگی را زیر و رو می‌کنم این اطلاعات هفتگی است در سی صفحه، به قدرت خداوندی یک صفحه خواندنی ندارد، یک مشت خبر دروغ، یک دنیا تملق، چند مقاله ضد عصمت و تقوا، مقداری کاریکاتور و شوخی خنک که با هزار قلقلک ممکن نیست شما را بخنداند؛ بیچاره مردمی که نه کتاب خواندنی دارند و نه مجله سرگرم‌کننده. باید شش ریال بدهند و مشتی اراجیف و لاطائلاتی را که از شدت ترس به هزار مَن چاپلوسی به دربار و دولت آلوده‌شده و حتی چاقوکش‌های محلات را هم حمد و ثنا گفته است، خریداری کنند. آن یکی تهران مصور است، صفحاتش از اطلاعات بزرگ‌تر و سعی کرده است مطالبش را هم مفیدتر تهیه کند، اما این دو مجله جمعاً ده دقیقه بیشتر وقت شما را نمی‌گیرند و اگر «جدول کلمات بریده» هم نداشته باشند اصلاً دیگر نمی‌توان به‌عنوان سرگرمی از آن‌ها استفاده کرد. بیست روز پیش دو مجله ماهیانه فرانسوی برای من خریده‌اند. هنوز هر وقت می‌خواهم از خستگی کتاب بگریزم به مطالب خواندنی آن دو مجله پناه می‌برم. هریک از مقالات آن را بهترین و معروف‌ترین نویسندگان دنیا با در نظر گرفتن ذوق و سلیقه مختلف خوانندگان خود تهیه کرده‌اند و حتی به صفحات اعلاناتش هم که نظر می‌اندازید، برعکس آگهی‌های بی‌سلیقه… مطبوعات فارسی، میل می‌کنید که همه آن اعلانات را بخوانید. اعلان کردن و جلب مشتری یکی از فنون و هنرهای بزرگ مؤسسات صاحبان صنایع و کالاهاست. سالیانه صدها میلیون دلار سازمان‌ها… خرج اعلان تبلیغ می‌کنند؛ رادیو، سینما، تلویزیون، روزنامه، مجله، ایستگاه‌های راه‌آهن، توقفگاه‌های خطوط زیرزمینی و خلاصه با هر وسیله‌ای که ممکن باشد به نفع فکر خود، کالا و مصنوعات خود و سیاست و روش خویش تبلیغ می‌کنند. دنیای امروز، جهان تبلیغ و پروپاگانداست. در تمام طول شبانه‌روز امواج بی‌شمار رادیوها در این مبارزه و جنگ سهم مهم خود را ادا می‌کنند. چندین هزار ایستگاه رادیو از شهرهای بزرگ و پایتخت‌های مشهور جهان گرفته تا نقاط درجه دوم و سوم به ده‌ها زبان، خبر و تفسیر و تبلیغ و اعلان در تمام گیتی پخش می‌کند. ایستگاه‌های رادیو سعی می‌کنند با بهترین موزیک‌ها، واریته‌ها، نمایش‌ها و دقیق‌ترین خبرها بتوانند توجه شنوندگان بیشتری را به خود جلب نمایند تا در موقع لزوم اثر تبلیغات سیاسی‌شان بیشتر و نافذتر باشد. هر روزنامه بزرگ امریکایی خودش دارای چندین ایستگاه فرستنده رادیوست. میدان «نیویورک‌تایمز» در نیویورک، «روند پوان» شانزه لیزه و عمارت «فیگارو»، «اینک استریت» لندن شاهد این فعالیت و جنگ امواج هستند. اختراع حیرت [انگیز] و عجیب تلویزیون که اینک در حال تکامل است چه در آینده نقش عجیب در… نشر و تبلیغات حکومت‌ها خواهد داشت. تلویزیون در حال حاضر خیلی گران است و جز مؤسسات بزرگ صنعتی و افراد متمکن نمی‌توانند به‌عنوان وسیله تبلیغی از آن استفاده نمایند. همین آقای نیکسون، معاون آیزنهاور رئیس‌جمهوری امریکا برای رد اتهامی که مخالفین حزب دموکرات در موقع انتخابات به او زده بودند و او را متهم ساخته بودند که ۱۵ هزار دلار سوءاستفاده کرده است مجبور شد ۷۵ هزار دلار برای یک ربع ساعت به تلویزیون بدهد که در تمام امریکا سخنرانی او را پخش کنند و خودش را هم در حال حرف زدن بینند؛ یعنی در هر دقیقه ۵ هزار دلار و هر ثانیه تقریباً صد دلار این رد اتهام برای او تمام شد. با این وصف روزی که دکتر مصدق در شورای امنیت از حقوق ملت خود دفاع می‌کرد، بیشتر از سه ساعت در اولین روز و چندین ساعت در روزهای بعد جریان مدافعات او را تلویزیون به بیشتر از صد میلیون تماشاچی امریکایی [نشان] می‌داد زیرا شخصیت آن مرد بین‌المللی به چنین موقعیتی رسیده بود که هیچ امریکایی نظیرش را ندیده بود» (نامه‌ای به پریوش سطوتی؛ در نامه‌های دکتر فاطمی، ۱۳۸۴، صص ۸۰-۸۱).

فرجام سخن

فاطمی روزنامه‌نگاری و جریده‌نویسی را حرفه‌ای می‌پنداشت که نوعی ابزار متعالی برای دگرگونی زندگی است. وی مجاهدت روزنامه‌نگاران را به جانبازی‌های مردم رشید و فداکاری منتسب کرده که مرگ و جزای مسلم و قطعی داد، همچون گلوله‌ای بر قلب ماهر پاشا و نقراشی پاشا از هیئت حاکمه سرزمین فراعنه مصر فرونشست و در این طریق نوکری و تسلیم و اطاعت را در هم ریخت؛ بر مبنای همین مطلب بود که زبان شفاف وی موجب شد تا سمت معاونت سیاسی و پارلمانی نخست‌وزیر به توسط دکتر محمد مصدق به وی واگذار شده و بنا بر معرفی مصدق و موافقت پادشاه، گزارش‌های مملکتی و تصمیمات دولتی را هفته‌ای یک بار به سمع مقام سلطنت اطلاع دهد (مهدوی، ۱۳۸۴، ص ۱۷۵).

فاطمی به نگارش سرمقاله باختر امروز و تبیین راه‌حل‌های خود در مقابله با بیگانگان، ملی شدن نفت، آزادیخواهی و رفع فساد در کشور عشق می‌ورزید. در طول چند دهه نوشتارهای جرید‌ه‌نگاری، موضوعات متفاوتی مورد توجه فاطمی واقع شد: قطع رابطه با انگلیس، جاسوسی عناصر بیگانه و بحرین به منزله پاره‌ای از خاک و مام میهن. رویه وی مبتنی بر نگاه ساختارشکنانه بوروکراسی بود که بعد از حاکمیت بریتانیا در خاورمیانه ظاهر شده و به منزله ابزار پیچ در پیچی زندگی ایرانیان را در هم می‌فشرد.

در نهایت ادای دین فاطمی به جریده و به روزنامه بازتاب موضوع آزادی و آزادیخواهی جلوه‌گر شد، وی نسبت آزادی را با بیگانگان از طریق دیکتاتوری معنا می‌کرد؛ چنانچه باختر امروز در شماره اول خردادماه ۱۳۲۹ در سرمقاله‌ای موسوم به «ملت ایران را چشم‌بسته نمی‌توان در آغوش دیکتاتوری انداخت» به فعالیت‌های پشت پرده سیاسی برای قتل آزادی اعتراض می‌جست: «آن‌ها که از پشت دیوار هر لحظه سر می‌کشند و آزمایش می‌کنند که بر ضد مشروطیت توطئه نمایند و تشکیلات پارلمانی را فلج سازند و از گرسنگی و برهنگی میلیون‌ها نفر بدبخت سوءاستفاده ببرند و در کمین قتل آزادی نشسته‌اند حسابشان غلط است»(سفری، ۱۳۷۱، ص ۳۱۳).

در پایان می‌توان داوری کرد که آیا جریده‌نگاری در آن دوره به ابزاری سیاسی منتسب بود یا حربه‌ای از اطلاع‌رسانی؟ روزنامه‌نگاری تا چه حد می‌توانست به ساختارشکنی بوروکراسی درباری منتهی شده و در نهایت دستیابی سیاسی به محور آزادی در سطح اجتماع از طریق نگارش‌های مطبوعاتی تا چه اندازه قابل حصول بود؟

پی‌نوشت

  1. Pulp Magazine

منابع:

افراسیابی، بهرام. الماس‌های تاریخ (مصدق و دست‌نوشته‌های فاطمی)، تهران: مهرفام، ۱۳۹۱.

باختر و باختر امروز: ملاحظه برخی شماره‌های موجود در کتابخانه‌های دانشگاهی در اصفهان؛ و بهره‌جویی از منابع افراسیابی (۱۳۹۱)؛ شیفته (۱۳۸۵)؛ و فاطمی (۱۳۵۷).

حاج قربانعلی، ابوالفضل. چهره دکتر حسین فاطمی. تهران: مؤلف، ۱۳۷۰.

سفری، محمدعلی. قلم و سیاست: از استعفای رضا شاه تا سقوط مصدق. تهران: نشر نامک، ۱۳۷۱.

شیفته، نصرالله. زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر سید حسین فاطمی مدیر روزنامه باختر امروز. تهران: کومش، ۱۳۸۵.

فاطمی، حسین. «دست‌نوشته متن دفاعیه مرحوم حسین فاطمی: گفت‌وگو با احمد صدر حاج سید جوادی. چشم‌انداز ایران. شماره ۴۲ اسفند – فروردین ۱۳۸۵- ۱۳۸۶- ص ۴- ۱۸. (نسخه الکترونیکی).

فاطمی، حسین. «مجموعه مقالات دکتر سید حسین فاطمی شهید نهضت ملی ایران در باختر امروز.» گردآوری و تنظیم: استقلال. تهران: انتشارات مدرس، ۱۳۵۷.

فاطمی، حسین. «نامه‌های دکتر فاطمی». فصلنامه مطالعات تاریخی. دوره سوم، شماره ۸، تابستان ۱۳۸۴. صص ۶۸-۰۹۳

فاطمی، حسین «یادداشت‌های منتشرنشده دکتر سید حسین فاطمی» فصلنامه مطالعات تاریخی. دوره اول، شماره ۱. زمستان ۱۳۸۲. ص ۵۸ -۱۰۹.

ملکی، احمد. تاریخچه جبهه ملی. تهران: بی.نا،۱۳۳۳.

مهدوی، عبدالرضا هوشنگ. سرنوشت یاران دکتر مصدق. تهران: علمی، ۱۳۸۴.

ناظم، رزا. سید حسین فاطمی و تحولات سیاسی ایران (۱۳۲۹-۱۳۳۲ ش). تهران: آگاه، ۱۳۸۷.

– نجمی، ناصر. با مصدق و دکتر فاطمی، تهران: نشر معاصر، ۱۳۶۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط