بدون دیدگاه

توطئه خونین ایالات‌متحده و اسرائیل

 هرج ‌و مرج بی‌سابقه در سوریه؛ اقدام جسورانه روسیه!

گفت‌وگوی جان میرشایمر با WAR ECHO ZONE/ برگردان:شبنم کاظمی

میرشایمر: به نظر من شکی در این نیست که ایالات‌متحده نقش کلیدی در علل اساسی بحران سوریه ایفا کرده است. به نظر می‌رسد تحریم‌ها و کنترل ایالات‌متحده بر میادین نفتی مهم شرق سوریه، واقعاً ارتش سوریه را تضعیف و فتح آن را برای شورشیان آسان کرد. در زمینه تسلیحات و آموزش و حمایت از شورشیانی که بر کشور غلبه کرده‌اند سخت است بگوییم که در مقایسه با کاری که ترک‌ها و اسرائیلی‌ها انجام دادند، ما دقیقاً چه کار کردیم، اما شکی نیست که ما هم نقش کلیدی داشتیم؛ بنابراین به نظر من در تحلیل نهایی، ایالات‌متحده اگر کلیدی‌ترین بازیگر در سقوط اسد نباشد، بدون شک یکی از بازیگران کلیدی بوده است.

  • چرا ایالات‌متحده بخواهد با این سرکرده گروه‌های شبه‌نظامی، الجولانی[۱] که وزارت امور خارجه برای سر او جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیین کرده[۲] و گروه او از سوی وزارت امور خارجه به‌طور رسمی یک سازمان تروریستی شناخته‌شده هم‌پیمان شود؟ این بدان معناست که طبق قانون فدرال، هرگونه کمک مادی به این گروه یک جرم است. چرا سیا حتی با دانستن اینکه تحت پیگرد قانونی قرار نمی‌گیرد بخواهد به این گروه کمک کند، درحالی‌که اگر شما یا من هرگونه کمکی به آن‌ها بکنیم تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیریم؟

میرشایمر: فکر می‌کنم آن‌ها به‌شدت متعهد بودند. گروه‌های مختلف داخل دولت، مانند سیا و البته خود کاخ سفید، همگی به‌شدت مشتاق برکناری اسد بودند و تقریباً حاضر بودند هر کاری برای رسیدن به این هدف انجام دهند. راستش را بخواهید درک نمی‌کنم وقتی مشخص نبود چه کسی جای اسد را می‌گیرد و عواقب برکناری او چه خواهد بود، چرا این‌قدر متعهد بودند که او را برکنار کنند؟

به نظر می‌رسد در حال حاضر همه‌ چیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. شما شاهد هرج ‌و مرج در سوریه خواهید بود و من نمی‌فهمم چطور ممکن است این وضعیت به نفع ما یا به نفع ترکیه یا حتی اسرائیل باشد. تأکید بر این نکته بسیار مهم است که در مورد ایالات‌متحده، اسرائیل رهبری این قطار را به عهده داشت. ما هیچ منافع جدی و واقعی در اتفاقاتی که در سوریه می‌افتد نداریم، به‌جز این واقعیت که این اتفاقات برای اسرائیلی‌ها خیلی مهم است؛ و چون برای آن‌ها بسیار مهم است، برای ما هم مهم است؛ اما حتی باوجود این شرایط هم درک نمی‌کنم مردم چه تصوری از پایان کار، بعد از برکناری اسد داشتند.

  • سیا چطور این کار را توجیه می‌کند که دلارهای مالیاتی امریکایی را یا پول‌هایی که به نام مالیات‌دهندگان قرض گرفته شده را به سازمانی بدهد که سر و دست مردم را قطع می‌کند؟ شاید جوابش این باشد که به هر حال سیا به مردم جواب پس نمی‌دهد.

میرشایمر: خوب، نمی‌توان این کار را از نظر قانونی یا اخلاقی توجیه کرد. کاری که سیا سعی می‌کند انجام دهد این است که این موارد را مخفی نگه دارد و اعلام نکند که چه اتفاقی دارد می‌افتد. مشکل این است که با وجود پلتفرم‌هایی مانند برنامه شما و انواع دیگر پلتفرم‌ها، این روزها مخفی نگه داشتن این مسائل زیاد آسان نیست؛ بنابراین به نظر می‌رسد ما عمیقاً ریاکاری کرده‌ایم و درواقع همین‌طور است، اما چنین مسائلی در سیاست بین‌الملل زیاد اتفاق می‌افتد. بعد از جنگ جهانی دوم را به یاد بیاورید. زمانی که ما تغییر موضع[۳] دادیم و دشمنان شوروی را به متحدان آلمانی‌ها تبدیل کردیم. با همه نوع نازی دست ‌به ‌یکی کردیم. فکر می‌کردیم آن‌ها شوروی و ارتش سرخ را خوب می‌شناسند و می‌توانند خدمات مهمی برای ما انجام دهند؛ بنابراین حاضر بودیم برای همکاری با نازی‌های سابق هر کاری بکنیم، چون فکر می‌کردیم این کار به ما کمک می‌کند تا شوروی را در اوایل جنگ سرد مهار کنیم.

  • و البته دولت هرگز این چیزها را علنی نمی‌کند، چون نمی‌تواند عموم مردم را توجیه کند. درست مثل الآن که نمی‌تواند برای مردم توضیح بدهد چرا افرادی که تصور می‌شد قرار است به یک سازمان تروریستی کمک‌های مادی بکنند، در دام اف‌بی‌آی گرفتار شدند و اکنون در زندان فدرال هستند، درحالی‌که کارکنان دولت فدرال و افسران سیا، واقعاً به سازمان‌های تروریستی کمک‌های مادی می‌دهند و آزادند که کار شوم خود را بارها و بارها ادامه دهند.

میرشایمر: ببینید، فکر می‌کنم در سطح بسیار عمومی، قبلاً شرایط طوری بود که آژانس‌های اطلاعاتی می‌توانستند به هر طریقی که شده قسر در بروند و مردم مدت‌ها چیزی نفهمند. فقط کافی است درباره مورد اسرائیل فکر کنید. اسرائیلی‌ها قبل از ظهور رسانه‌های جایگزین، قبل از ظهور اینترنت و توئیتر توانستند از خیلی چیزها قسر در بروند، اما امروز و اینجا، دیگر هیچ فرد اسرائیلی نمی‌تواند کاری را مخفیانه انجام دهد. همه چیز بلافاصله فاش می‌شود. همین امر درباره بسیاری از تخلف‌های سیا هم صدق می‌کند. در دنیای مدرن، واقعاً سخت است که مثل گذشته در پشت صحنه یا در تاریکی کاری را انجام داد.

  • آیا ارتش اسرائیل تحت فرمان نتانیاهو، خاکی را که چند هفته پیش بخشی از سوریه بود، تصرف می‌کند؟

میرشایمر: بله. در این باره شکی وجود ندارد. آن‌ها نه‌تنها خاک را تصرف می‌کنند، بلکه ظرفیت‌های نظامی سوریه را هم نابود می‌کنند. هم ظرفیت‌های دریایی، هم هوایی و زمینی. آن‌ها می‌خواهند حداقل ظرفیت‌های نظامی ممکن را برای دولت جدید سوریه بگذارند. من مطمئن نیستم این کار اسرائیلی‌ها درست باشد. اگر جای آن‌ها بودم، با جدیت تلاش می‌کردم با شورشی‌هایی که کشور را تصرف کرده‌اند به ‌نوعی توافق برسم. نه اینکه توان نظامی آن‌ها را به هر قیمتی نابود کنم یا خاک را تصرف کنم و این جهادی‌ها را که قرار است مسئول باشند تحریک کنم.

  • نمی‌شود گفت این جهادی‌ها صهیونیست هستند. بیشتر آن‌ها نمی‌گذارند در حضور یک عضو یهودی از آن‌ها عکس گرفته شود. این نشان‌دهنده میزان تنفر آن‌ها از اسرائیل و یهودیان است.

میرشایمر: آن‌ها صهیونیست نیستند. در این مورد شکی وجود ندارد؛ اما اسرائیل می‌تواند به‌نوعی با آن‌ها سازش و مصالحه کند، چون اگر اسرائیل ظرفیت‌های نظامی‌شان را نابود کند آن‌ها می‌فهمند. می‌توانند در آینده ظرفیت‌های نظامی آن‌ها را نابود کرده و انواع آسیب‌ها را به آن‌ها وارد کنند؛ بنابراین به نظر من اسرائیل در این برهه از زمان باید سعی کند هر طور شده به مصالحه‌ای با جهادی‌ها برسد، سرزمینی در جنوب سوریه تصرف نکند و همچنین ظرفیت‌های نظامی جهادی‌ها را نابود نکند. ممکن است این عجیب به نظر برسد، اما اگر من در حال حاضر جای آن‌ها بودم، این کار را می‌کردم. می‌دانید؟ آخرین چیزی که اسرائیلی‌ها به آن نیاز دارند یک درگیری دیگر است. به نظر من درگیری در جنوب سوریه و مقابله با جهادی‌هایی که از رفتار اسرائیل عصبانی هستند چیزی نیست که اسرائیلی‌ها در حال حاضر به آن نیاز داشته باشند.

  • چگونه این اتحاد عجیب بین اسرائیل و ترکیه را توضیح می‌دهید؟

میرشایمر: خوب، هرکدام انگیزه‌های متفاوتی داشتند. متوجهید؟ ترک‌ها بیشتر به خاطر مشکل کردها[۴] می‌خواستند از دست اسد خلاص شوند. آن‌ها می‌خواهند با کردها در شمال سوریه مقابله کنند. منافع سرزمینی هم در شمال سوریه دارند. مسئله نئوعثمانی‌گری[۵] هم که شواهد آن را در آنکارا مشاهده می‌کنید، به‌ویژه با دولت اردوغان وجود دارد؛ بنابراین ترک‌ها این مجموعه منافع را داشتند. اسرائیلی‌ها دو دلیل برای خلاص شدن از اسد داشتند: یکی اینکه می‌خواستند ضربه‌ای به ایران وارد کنند و فکر می‌کردند سرنگونی اسد ضربه‌ای به ایران است که واقعاً هم بود. علاوه بر این، ایران تسلیحات را از طریق جنوب سوریه به حزب‌الله منتقل می‌کرد. این یک نکته کلیدی است و بسیار مهم است که به آن توجه کنیم. وقتی اسد سقوط کند و کانال ارتباطی بین ایران و حزب‌الله قطع شود، حداقل در کوتاه‌مدت توان نظامی حزب‌الله تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

  • می‌خواهم ویدئویی از رئیس‌جمهور اسد برایتان پخش کنم که مربوط به سال ۲۰۱۷ است. او دیدگاه جالبی درباره ریاست‎جمهوری دونالد ترامپ دارد که در سال ۲۰۱۷ تازه شروع به کار کرده بود و درباره ماهیت ریاست‌جمهوری امریکا و همچنین ماهیت هژمونی امریکایی[۶] که توسط جان میرشایمر تعریف شده، صحبت می‌کند. ویدئوی شماره ۱۳ را پخش کنید:

اسد: مشکل ایالات‌متحده مربوط به کل سیستم سیاسی است. مربوط به یک نفر نیست. انتخاب ترامپ دوباره به ما ثابت کرده که رئیس‌جمهور تصمیم‌گیرنده نیست، فقط یک بازیگر است. او بخشی از لابی‌های مختلف است. دولت پنهان یا به قول ما رژیم پنهان است که به رئیس‌جمهور دیکته می‌کند که چه باید بکند. مدرکی برای آنچه می‌گویم وجود دارد: ترامپ بعد از اینکه رئیس‌جمهور شد، اکثر وعده‌ها و سخنانی را که در طول کمپین خود مطرح کرده بود، فراموش کرد. در هر وعده‌ای که داده بود، تقریباً ۱۸۰ درجه متفاوت عمل کرد. چرا؟ به این دلیل که دولت پنهان اجازه نمی‌دهد او در جهت خاصی حرکت کند؛ بنابراین من می‌توانم با او به‌عنوان یک شخص معامله کنم؛ اما آیا این شخص می‌تواند به وعده‌هایش عمل کند؟ نه. رئیس‌جمهور ایالات‌متحده نمی‌تواند عمل کند. کل دولت، دولت پنهان تنها کسی است که می‌تواند عمل کند و مشکل همین است. این دولت پنهان در جهان شریک نمی‌خواهد. فقط عروسک، دنباله‌رو و نماینده را قبول دارد. فقط همین را می‌خواهند. ما هیچ‌کدام از این‌ها نیستیم.

  • آیا با حرف‌هایی که در پایان گفت موافق هستید، پروفسور میرشایمر؟ دولت پنهان شریک نمی‌خواهد. فقط عروسک، دنباله‌رو و نماینده را قبول دارد.

میرشایمر: خوب، فکر می‌کنم هیچ شکی نیست ایالات‌متحده شرکایی می‌خواهد که عملاً دولت‌هایی باشند که کاری را که ایالات‌متحده از آن‌ها می‌خواهد انجام دهند و چالشی ایجاد نکنند. فکر می‌کنم در کل درست می‌گوید. ما از زمان پایان جنگ سرد سعی کرده‌ایم جهان را طبق تصویر مورد نظر خودمان بازسازی کنیم. ما جهانی می‌خواهیم پر از دولت‌هایی که شبیه ایالات‌متحده هستند و به ساز ما می‌رقصند، بنابراین فکر می‌کنم او از این نظر درست می‌گوید. به نظرم در مورد چگونگی عملکرد دونالد ترامپ در طول اولین دوره ریاست‌جمهوری‌اش هم حقیقت را گفت. اگر درست به خاطر داشته باشم، گفتید این ویدئو در سال ۲۰۱۷ یعنی اولین دوره ریاست‎جمهوری گرفته شده و فکر می‌کنم چیزی که اسد می‌گوید درست است. حالا سؤال این است که آیا وضعیت این بار تغییر خواهد کرد؟

ترامپ می‌داند که اقداماتش در اولین دوره ریاست‌جمهوری در کاخ سفید عقیم مانده. حالا او و مشاورانش تصمیم جدی گرفته‌اند که اوضاع را تغییر دهند و شرایطی ایجاد کنند که او بتواند تأثیر مستقلی بر سیاست خارجی امریکا داشته باشد و بر دولت پنهان پیروز شود؛ اما همان‌طور که قبلاً گفته‌ام، فکر نمی‌کنم که او موفق شود. وقتی به افرادی که انتخاب کرده نگاه می‌کنم، به دلایل زیادی حدس می‌زنم که نمی‌تواند موفق شود.

  • نئومحافظه‌کارها در لباس MAGA [۷]… منظورم این است که فرق بین تونی بلینکن[۸] و مارکو روبیو[۹]، بین جیک سالیوان[۱۰] و مایکل والتز[۱۱] یا سباستین گورکا[۱۲] چیست؟ بعضی‌هایشان جمهوری‌خواه هستند و بعضی دموکرات، اما همه آن‌ها می‌خواهند اهداف مشابه را با روش‌های مشابه دنبال کنند. به نظر شما، من خیلی ساده‌انگارانه فکر می‌کنم؟

میرشایمر: نه. فکر می‌کنم شما درست می‌گویید. سؤال جالب این است که آیا ترامپ برنامه‌ای مستقل از این افراد دارد و آیا می‌تواند آن‌ها را مجبور کند که در پی او حرکت کنند و در برابر سیاست‌هایی که می‌خواهد پیش ببرد، مقاومت نکنند؟ حتی اگر یک یا دو بار این کار را انجام دهند، فکر نمی‌کنم بتوانند بیشتر از این عمل کنند. به نظرم ترامپ همیشه نمی‌تواند معاونانش را مجبور کند از سیاست‌های او پیروی کنند. برای این کار محدودیت‌هایی وجود دارد. او مطمئناً نمی‌تواند دولت پنهان را وادار به دنبال کردن سیاست‌هایش بکند. فکر می‌کنم در نهایت، ترامپ تأثیر زیادی نخواهد داشت.

  • پروفسور میرشایمر، بی‌تفاوتی کرملین به سقوط رئیس‌جمهور اسد را چطور توضیح می‌دهید؟ دونالد ترامپ از اسد به‌عنوان نوکر روس‌ها و از کرملین به‌عنوان حامی اسد یاد کرده است.

میرشایمر: اول از همه، فکر می‌کنم باید تأکید کنم روس‌ها واقعاً می‌خواستند از اسد حمایت کنند. آن‌ها او را به این دلیل که نمی‌خواستند کمکش کنند تنها نگذاشتند. روس‌ها به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند به اسد کمک کنند، چون ارتش سوریه به ‌قدری ضعیف شده بود که هیچ شانسی برای پیروزی در میدان نبرد نداشت؛ بنابراین آن‌ها نمی‌توانستند به اسد کمک کنند، نه اینکه نخواهند. درباره کل مسئله اهمیت پایگاه‌های دریایی روسیه در سوریه و اینکه حضور روس‌ها در سوریه چقدر مهم است، باید بگویم که چندان مهم نیست. فکر می‌کنم در یک دنیای ایده‌آل، روس‌ها دوست دارند نفوذ زیادی در سوریه داشته باشند و در خاورمیانه تأثیرگذار باشند، اما در تحلیل نهایی، این چندان مهم نیست. خاورمیانه در حال حاضر نوعی نمایش جانبی است. روس‌ها تا گردن در باتلاق اوکراین و به‌طور کلی در اروپا غرق شده‌اند و نمی‌خواهند با تمرکز بر خاورمیانه از آن جنگ منحرف شوند.

  • آیا اظهارنظر ترامپ مبنی بر اینکه اسد توسط حامی‌اش پوتین رها شده، درست است؟

میرشایمر: نه. چون این فرض را در خود دارد که روس‌ها قادر بودند به سوری‌ها کمک کنند، اما فرار کردند چون ترسو بودند. این فرض درستی نیست. نیروهای واگنر[۱۳] در اوایل جنگ درگیر بودند. همان‌طور که تمام گزارش‌های خبری گفتند نیروی هوایی روسیه در بمباران شورشیان شرکت داشت. روس‌ها می‌خواستند کمک کنند، اما خیلی زود نتیجه گرفتند که هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. ارتش سوریه یک ببر کاغذی بود و شورشی‎ها نیروی بسیار قابل‌توجهی بودند. همچنین باید اضافه کنم و فکر می‌کنم این بسیار مهم است، اگر دونالد ترامپ به همکاری با روس‌ها برای پایان دادن به جنگ اوکراین علاقه‌مند باشد، اینکه پوتین را با اتفاق‌های سوریه تحریک کند، سیاست احمقانه‌ای است.

  • بیانیه جالبی امروز توسط ماریا زاخارووا[۱۴] سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه منتشر شد. او به‌خوبی انگلیسی صحبت می‌کند. دوست دارم نظرتان را درباره آن بدانم. شماره ۱۴ را پخش کنید:

زاخارووا: با توجه به اینکه روابط روسیه-امریکا، به دلیل اقدامات رسمی واشنگتن در آستانه فروپاشی قرار دارد، سفر به ایالات‌متحده، سفرهای شخصی و تجاری با خطرات جدی همراه است. خطر واقعی شکار توسط نیروهای اجرای قانون و سرویس‌های اطلاعاتی امریکا برای شهروندان روسیه وجود دارد. یک طرح کلاهبرداری برای اغوای شهروندان به خروج از روسیه وجود دارد. چطور این اتفاق می‌افتد؟ دعوت‌نامه‌هایی با پیشنهادهای سودآور تجاری یا توریستی ارسال می‌کنند. بعد از آن، افرادی که هدف قرار گرفته‌اند بازداشت میشوند و طبق توافق‌های استرداد به حوزه قضایی امریکا تحویل داده می‌شوند. فهرست کاملی از کشورهایی که با ایالات‌متحده درباره استرداد همکاری دارند وجود دارد که روی وب‌سایت ما منتشر خواهد شد. به همین دلیل ما طی بزرگداشت‌ها و در آینده از هرگونه سفر به ایالات‌متحده یا کشورهای اقماری هم‌پیمان آن، از جمله کانادا و کشورهای اتحادیه اروپا با برخی استثناها، خودداری خواهیم کرد؛ البته وضعیت اضطراری نیست.

  • آیا اینکه شهروندان روس نباید به امریکا بیایند، به خاطر اینکه می‌ترسند توسط نیروهای اجرای قانون امریکا شکار شوند و بازرگانان روس باید قبل از آمدن به ایالات‌متحده حتی برای دلایل تجاری، بیشتر فکر کنند، تصویر دقیقی است از رابطه امروز روسیه و ایالات‌متحده یا رابطه‌ای که کرملین می‌خواهد فکر کنیم بین ایالات‌متحده و روسیه وجود دارد؟

میرشایمر: واضح است که روس‌ها همین‌طور فکر می‌کنند. حتماً به یاد دارید که شما در یک مقطع زمانی به رفتن به روسیه فکر می‌کردید ولی سوار هواپیما نشدید.

  • درست است!

میرشایمر: من چند بار به روسیه دعوت شدم تا با افراد بسیار سطح بالایی در روسیه دیدار کنم، اما سوار هواپیما نشدم و به آنجا نرفتم؛ بنابراین می‌توانید درک کنید که چه رابطه‌ای وجود دارد؛ و فکر می‌کنم وضعیت با گذشت زمان بدتر خواهد شد.

اگر شما هم مثل من معتقدید که ما جنگ اوکراین را خواهیم باخت و این یک ضربه ویرانگر به ناتو و ایالات‌متحده و اعتبار ما خواهد بود، باید از خود بپرسید روابط ایالات‌متحده و روسیه در آینده چگونه خواهد بود. من مدتی طولانی ایالات‌متحده را با دقت زیر نظر داشته‌ام. وقتی ایالات‌متحده وارد این نوع شرایط می‌شود، تسلیم نمی‌شود و بدون واکنش نمی‌ماند. در واقع، واکنش نشان می‌دهد. ریسک را بالا می‌برد و فکر می‌کنم آنچه ما در سال‌های آینده انجام خواهیم داد، افزایش ریسک در برابر روس‌هاست و هر کاری که بتوانیم انجام خواهیم داد تا آن‌ها را در اوکراین و به‌طور کلی در اروپای شرقی تضعیف کنیم؛ و نتیجه نهایی این وضعیت، مسموم شدن بیش از حد روابط خواهد بود.

  • آیا رئیس‌جمهور منتخب، ترامپ همان‌طور که بارها و بارها در طول کمپین و حتی بعد از انتخاب شدن گفت، می‌تواند جنگ اوکراین را در ۲۴ ساعت پایان دهد؟

میرشایمر: نه. او نمی‌تواند. او حتی نمی‌تواند در مورد اینکه چطور می‌خواهد این کار را انجام دهد، یک داستان قابل قبول بدهد. منظورم این است که پوتین به هیچ وجه به او اعتماد ندارد. علاوه بر این، او شرایط پوتین را قبول نخواهد کرد. اوکراینی‌ها هم آن شرایط را قبول نمی‌کنند؛ بنابراین حتی اگر ترامپ وارد کاخ سفید شود و من اشتباه کرده باشم و بپذیرد که اوکراین عضو ناتو نباشد و بپذیرد که روسیه چهار استان به اضافه کریمه را به خاک خودش ضمیمه کرده است، اوکراینی‌ها قبول نخواهند کرد. ترامپ باید با اوکراینی‌ها همکاری کند. امریکا و اوکراین باید با هم هماهنگ باشند تا بتوانند توافقی با روس‌ها داشته باشند و این اتفاق نخواهد افتاد.

  • آیا اروپایی‌ها درک میرشایمری از واقع‌گرایی دارند یا هنوز هم فکر می‌کنند که اتحادیه اروپا، ناتو و غرب، هر کدام که نام ببرید، می‌توانند به روشی با هزینه‌های ایالات‌متحده این جنگ را ببرند و روسیه را از چهار استان و کریمه بیرون برانند؟

میرشایمر: خوب، فکر می‌کنم برخی از رهبران هستند که با من و شما موافق‌اند. افرادی مانند ویکتور اوربان[۱۵]، مایکل[۱۶] در اسلواکی.

  • اما نخست‌وزیر استارمر[۱۷] و رئیس‌جمهور مکرون[۱۸] چه؟

میرشایمر: من باور ندارم که آن‌ها پایشان روی زمین محکم باشد و از آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد احساس خوبی داشته باشند. به نظرم آن‌ها فکر می‌کنند ما می‌توانیم وضعیت را در میدان نبرد مهار کنیم و سپس در نهایت با گذشت زمان اوضاع را تغییر دهیم. فکر می‌کنم به همین امیدوارند. در حال حاضر نمی‌خواهند تسلیم شوند. می‌خواهند ادامه دهند. آن‌ها فکر می‌کنند اگر ما پافشاری کنیم، می‌توانیم یک بن‌بست ایجاد کنیم و سپس در نهایت اوضاع را تغییر دهیم.

  • اجازه بدهید به بخشی از جهان برویم که شما علاقه زیادی به آن دارید؛ شرق دور. آیا شما نظریه‌ای را که سرهنگ مک‌گرگور[۱۹] امروز صبح در این برنامه بیان کرد، قبول دارید که سیا پشت اعلام حکومت‌نظامی توسط رئیس‌جمهور کره جنوبی بوده است، چون می‌ترسد مخالفانش که یک گروه سیاسی بسیار بسیار لیبرال هستند، به قدرت برسند و از ایالات‌متحده بخواهند ۲۸ یا ۳۰ هزار سربازش را از کره جنوبی خارج کند؟

میرشایمر: حدس من بر اساس اطلاعات محدود است؛ اما حس من از خواندن گزارش‌های زیاد روزنامه‌ها درباره این موضوع و صحبت با چند نفر که وضعیت کره را خوب می‌شناسند این است که سیا باعث این موضوع نبوده است. این رئیس‌جمهور بود که این اقدام را تحریک کرد و این کار را انجام داد، چون در مشکلات عمیق سیاسی قرار داشت و اعلام حکومت‌نظامی را راهی برای نجات اوضاع می‌دید. فکر می‌کنم سیا ممکن است از آن مطلع بوده باشد. سخت است که بگوییم حتماً همین‌طور بوده یا نه؛ اما تصور می‌کنم اگر سیا از آن مطلع بوده باشد، افرادی که در سازمان سیا پشت میز کره جنوبی کار می‌کنند با هوشی در حد متوسط باید به رئیس‌جمهور می‌گفتند که این کار ایده خوبی نیست. در واقع این کار شلیک کردن به پای خود بود و البته همین‌طور هم شد؛ بنابراین حدس من این است که سیا احتمالاً چیزی درباره این موضوع می‌دانسته، اما آن را تحریک نکرده است.

  • فکر می‌کنید دوستانتان در پکن درباره این اتفاقات چه فکری می‌کنند؟ چه نظری دارند؟

میرشایمر: مطمئن نیستم آن‌ها اهمیتی بدهند. منظورم این است که فکر می‌کنم چیزی که واقعاً در پکن می‌خواهند ثبات در شبه‌جزیره کره است. بسیاری ممکن است باور نکنند، اما رهبران و نخبگان سیاسی در پکن، نگران کره شمالی هستند. آن‌ها هم کره شمالی را مثل ما می‌بینند-کشوری که ‌پیش‌بینی‌ناپذیر عمل می‌کند و خطرات بالقوه‌ای دارد. آخرین چیزی که چینی‌ها می‌خواهند جنگ در شبه‌جزیره کره است، چون می‌دانند که به سمت حمایت از کره شمالی کشیده خواهند شد و ما، البته، در حال حاضر در طرف کره جنوبی هستیم؛ بنابراین، فکر نمی‌کنم چینی‌ها خیلی نگران باشند، جز اینکه فقط می‌خواهند در شبه‌جزیره کره ثبات برقرار باشد.

  • از شما بابت اینکه بحثمان کمی از اوکراین و اسرائیل و سوریه رد شد، متشکرم؛ و سؤال آخر؛ برگردیم به جایی که شروع کردیم. شما سوریه را در یک یا دو سال آینده چگونه می‌بینید؟ آیا به چندین قلمرو تقسیم خواهد شد یا فقط منتظر ظهور یک مرد قدرتمند دیگر هستیم؟

میرشایمر: بله. فکر می‌کنم به چندین قلمرو تقسیم خواهد شد. بیایید درباره اینکه اکنون چه کسانی در سوریه هستند و اینکه آیا خواهند رفت صحبت کنیم. همان‌طور که می‌دانیم امریکایی‌ها در سوریه حضور دارند. فکر نمی‌کنم از آنجا بروند. اسرائیلی‌ها هم الآن آنجا هستند. قبلاً نبودند. شما فکر می‌کنید اسرائیلی‌ها سوریه را ترک کنند؟ من فکر نمی‌کنم. ترک‌ها هم آنجا هستند و نمی‌روند. کردها یک منطقه بزرگ در اختیار دارند و سوریه را ترک نمی‌کنند؛ و جهادی‌ها هم هستند… همه گروه‌های مختلفی که درگیر هستند… همه فقط از تحریر الشام حرف می‌زنند، اما گروه‌های دیگری هم وجود دارند. فکر می‌کنید همه این گروه‌ها در مناطقی که تحت کنترل دارند با هم همکاری می‌کنند تا یک سوریه منسجم و بادوام بسازند؟ من زیاد مطمئن نیستم؛ بنابراین فکر می‌کنم حداقل برای یک یا دو سال آینده شاهد هرج ‌و مرج خاصی در سوریه خواهیم بود.

 

لینک گفت‎ و گو در یوتیوب: https://www.youtube.com/watch?v=PwtAT6QdgdU&t=1s

 تاریخ: ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴- ۲۲ آذر ۱۴۰۳

 

[۱] ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام (HTS).

[۲] وزارت امور خارجه ایالات‌متحده به‌عنوان بخشی از تلاش‌های دولت ایالات‌متحده برای مبارزه با تروریسم جایزه‌ای تا سقف ۱۰ میلیون دلار تعیین کرده و زمانی که الجولانی در سال ۲۰۱۳ به‌عنوان تروریست معرفی شد، آن را اعلام کرد.

[۳] در ابتدای جنگ جهانی دوم ایالات‌متحده بی‌طرف بود و از متفقین در برابر متحدین (از جمله آلمان نازی) حمایت نکرد. با این حال، با پیشرفت جنگ، به‌ویژه پس از تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۱، ایالات‌متحده شروع به حمایت از شوروی و مخالفت با آلمان کرد.

[۴] به درگیری و تنش‎های جاری بین ترکیه و جمعیت کرد آن، به ویژه کسانی که به دنبال خودمختاری یا استقلال بیشتر هستند، اشاره دارد. در سوریه، گروه‌های کرد، به‌ویژه یگان‌های مدافع خلق (YPG)، کنترل مناطق مهمی را در شمال به دست آورده‌اند که ترکیه آن را تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی خود می‌داند.

[۵] به آرزوهای ترکیه برای اعمال ‌نفوذ بر سرزمین‎های عثمانی سابق اشاره دارد که نشان‌دهنده تمایل به بازپس‎گیری نقش رهبری در منطقه است. در دوران ریاست‌جمهوری رجب طیب اردوغان، فشارهایی برای سیاست خارجی قاطعانه‎تر ترکیه وجود داشت که به دنبال گسترش نفوذ ترکیه در کشورهای همسایه از جمله سوریه است.

[۶] این اصطلاح موقعیت مسلط ایالات‌متحده را در سیاست جهانی، به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم که به‌عنوان یک ابرقدرت با نفوذ نظامی، اقتصادی و فرهنگی قابل‌توجه در سراسر جهان ظاهر شد، توصیف می‌کند. تحلیل میرشایمر اغلب این هژمونی را نقد می‌کند و در مورد چگونگی تأثیر آن بر روابط بین‌الملل و رفتار سایر دولت‌ها بحث می‌کند.

[۷] اشاره به جنبش Make America Great Again دارد که با دونالد ترامپ (جمهوری‌خواه) همراه است.

[۸]  Tony Blinken وزیر امور خارجه ایالات‌متحده در دوره ریاست‌جمهوری بایدن.

[۹]  Jake Sullivan Marco Rubio سناتور جمهوری‌خواه فلوریدا، به خاطر مواضع جنگ‌طلبانه‌اش در مسائل سیاست خارجی، به‌ویژه در مورد کوبا و ونزوئلا، شهرت دارد.

[۱۰] مشاور امنیت ملی در دوران بایدن بود و انتخاب او نشان‎دهنده تداوم برخی اصول نومحافظه کارانه در دولت فعلی است.

Michael Waltz [11]  نماینده جمهوری‌خواه کنگره. او نظراتی مطرح کرده که هم با احساسات نومحافظه‌کار و هم با احساسات پوپولیستی همسو ست که نشان‌دهنده آمیختگی این ایدئولوژی‌ها در سیاست معاصر است.

[۱۲]  Sebastian Gorka دستیار معاون سابق ترامپ. گنجاندن او حاکی از عناصر افراطی‌تر در جنبش MAGA است که از سیاست خارجی تثبیت‎شده جمهوری‌خواهان فاصله دارد.

 Wagner Group [13] یک شرکت نظامی خصوصی (PMC) از روسیه اشاره دارد. این گروه در درگیری‌های مختلف در سراسر جهان از جمله جنگ داخلی سوریه که در کنار تلاش‌های نظامی روسیه نقش بسزایی داشته‌اند، شرکت داشته است.

[۱۴] Maria Zakharova

[۱۵] Viktor Orban سیاستمدار مجارستانی است که از سال ۲۰۱۰ به‌عنوان نخست‌وزیر مجارستان خدمت کرده است.

[۱۶] Michal Šimečka رهبر حزب اسلواکی مترقی، یک حزب سیاسی لیبرال و طرفدار اتحادیه اروپا.

[۱۷]  Keir Starmer نخست‌وزیر بریتانیا.

 Emmanuel Macron [18] رئیس‌جمهور فرانسه.

[۱۹]  Colonel Douglas Macgregor افسر، نویسنده و مشاور دفاعی بازنشسته ارتش ایالات‌متحده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط