۲ دیدگاه

حماس و اقدام ۷ اکتبر

لطف‌الله میثمی

از بدو اقدام حماس در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نیروهای مختلف مواضع متفاوتی اتخاذ کردند. برخی می‌گویند نتانیاهو در پی تظاهرات مردم در حال اضمحلال بود، ولی این اقدام او را تقویت کرد. همچنین گفته می‌شود در حماس جریانی نفوذ داشته که دست به چنین اقدامی زد، یا مطرح می‌کنند آیا این اقدام ارزش کشتار این همه از فلسطینیان را داشت؟ آیا این اقدامی بزرگ نبود که نتوان عوارض آن را پیش‌بینی کرد؟ آیا اسرائیل با دستگاه‌های اطلاعاتی وسیع خود امکان نداشت از این حرکت اطلاع داشته، ولی اجازه داده این اتفاق روی دهد تا بهانه‌ای برای سرکوب فلسطینیان و همچنین ادامه حاکمیت نتانیاهو باشد؟

تحلیل مختصری از اقدام حماس

اگر اقدام حماس حرکت درستی بوده باشد، باید با معیار و استاندارد حرکت توحیدی هماهنگ باشد. هر حرکت توحیدی را باید در سه وجه بررسی کرد:

  • نخست، آیا این اقدام نیروهای حماس را منسجم‌تر کرده و آن‌ها را از وحدتی ساده به وحدتی عالی‌تر ارتقا می‌دهد؟
  • دوم، آیا تضادهای اسرائیل را که اشغالگر و دشمن آشکار فلسطینیان است تشدید کرده و ضربه‌ای به اسرائیل وارد می‌سازد؟
  • سوم، آیا این اقدام توانسته نیروهای بینابینی، یعنی نیروهایی که نه حامی اسرائیل‌اند و نه حامی فلسطینی‌ها را جذب کند؟

در این باره این پرسش مطرح ‎شده که اهداف حماس از این اقدام چه بوده و آیا به اهداف سه‌گانه یادشده رسیده است یا خیر. در پاسخ باید گفت بسیار طبیعی است که وقتی فلسطینی‌ها ۷۵ سال متمادی در معرض اشغال، سرکوب، تبعیض، تحقیر و پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی تدریجی بوده‌اند، رهایی از اشغال یا مقاومت در برابر آن نمی‌تواند مشروع و عمل صالح آنان باشد؟

شورشی در «گتوی ورشو» در زمان نسل‌کشی یهودیان توسط هیتلر رخ داد. این شورش باعث شد بیش از ۱۰ هزار نفر از آن‌ها توسط ارتش فاشیستی هیتلر کشته شوند. از فرمانده آن‌ها پرسیده شد آیا این کار درست بود. در پاسخ گفت ما چون نمی‌دانستیم زمان و مکان مرگ حتمی‌مان چه وقت است، ترجیح دادیم ترانه رهایی سر دهیم و زمان و مکان مرگمان خودمان را طراحی کنیم.[۱]

انگیزههای حماس

 نظرسنجی‌های علمی، منطقی و جهانی، انگیزه‌های حماس و جهاد اسلامی را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که اصلی‌ترین انگیزه آن‌ها رهایی از اشغال، تبعیض و سرکوب و به دست آوردن آزادی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بوده است. سازمان ملل متحد در قطعنامه‌های بسیاری، تشکیل دولت مستقل فلسطینی را مورد تأکید قرار داده که اسرائیل تاکنون به هیچ وجه زیر بار آن نرفته است، نه‌تنها با آن مخالف بوده، بلکه دو ماه پیش در پارلمان اسرائیل تصویب شد تشکیل دولت فلسطین در سرزمین‌های اشغال‌شده به هیچ وجه ممکن نیست و در پی آن پارلمان تصویب کرد فعالیت‌های کمک‌رسانی نهاد «آنروا» سازمان ملل در غزه و کرانه باختری تعطیل شود.

طبیعی است همان‌گونه که ویتنامی‌ها با سه میلیون شهید، آزادی و استقلال خود را به دست آوردند، الجزایری‌ها با یک میلیون شهید از اشغال فرانسوی‌ها رها شدند، مردم آفریقای جنوبی با پرداخت هزینه‌های بالا و اشکال مختلف حرکت سیاسی و مسلحانه از تبعیض از آپارتاید نجات یافتند، فلسطینی‌ها نیز تاکنون هزینه‌های بسیاری در راه آزادی داده‌اند.

مائو تسه ‌تونگ، رهبر انقلاب چین، راه رهایی از امپریالیسم و فئودالیسم را راهپیمایی بزرگ می‌دانست. در این راهپیمایی از ۳۰۰ هزار رزمنده ۳۰ هزار نفر باقی ماندند که انقلاب را به ثمر رساندند؛ بنابراین آن‌ها هم بدون پرداخت هزینه به استقلال و آزادی دست نیافتند.

بر اساس نظرسنجی‌ها، دومین انگیزه آن‌ها ضربه زدن به اسرائیل اشغالگر بود که طی ۷۵ سال فلسطینی‌ها را سرکوب کرده و بیش از ۲ میلیون شهروند غزه را در یک زندان روباز محاصره کرده بودند. آنچه مسلّم است و همه کارشناسان نظامی و راهبردی دنیا اعتراف می‌کنند اسرائیل با اقدام حماس و جهاد اسلامی ضربه بزرگ امنیتی و حیثیتی را متحمل شد. اسرائیل خود را یک قدرت نظامی و امنیتی شکست‌ناپذیر معرفی می‌کرد؛ بنابراین اقدام ۷ اکتبر معادل یک شکست بود تا ضربه. در این روز ۱۲۰۰ نفر اسرائیلی توسط حماس و اسرائیل کشته شدند که به اعتقاد قوم یهود کشتن یهودیان توسط همدیگر افول مهمی تلقی می‌شود که آغاز آن ترور اسحاق رابین بود که ضربه بزرگی به قوم یهود زد. در این روز از ۵ هزار رزمنده فلسطینی ۲۵۰ نفر به شهادت رسیدند.

سومین انگیزه فلسطینی‌ها در اقدام ۷ اکتبر این بوده که مدتی قبل از آن، سران هفت کشور صنعتی در نشست خود به این نتیجه رسیدند کریدوری را ساماندهی کنند که از هند شروع شود و با عبور از اقیانوس هند به جنوب خلیج‌فارس و کشورهای امارت متحده عربی برسد تا از آنجا به عربستان، اردن، اسرائیل و اروپا ادامه یابد. فلسطینی‌ها با اطلاع از این کریدور که به محو آن‌ها می‌انجامید با اقدام خود در ۷ اکتبر این نقشه را برملا کردند که به نظر می‌رسد با آنچه اتفاق افتاد تا مدتی این کریدور دوباره مطرح نشود.

انگیزه‌های فرعی هم وجود داشت که باید به نظرسنجی‌های معتبر مراجعه و مطالعه کرد. در این باره خالد مشعل، در مصاحبه‌ای با نیویورک‌تایمز گفت پیش از این اقدام، ما ملتی در حال مرگ تدریجی با خفت و خواری در زندان بزرگ روباز بودیم که می‌خواستیم خود را از آن وضعیت رها کنیم.

درواقع در پی این اقدام، انگیزه و انسجام حماس ارتقا یافت و همبستگی آن‌ها مستحکم‌تر شد. درحالی‌که اسرائیل پاک‌سازی قومی فلسطینی‌ها را دنبال می‌کرد تا اسمی از آن‌ها برده نشود، ولی اقدام اکتبر مسائل فلسطین را در صدر اخبار دنیا قرار داد و دعوای عرب-اسرائیل را به جنگ حماس علیه اسرائیل تبدیل کرد؛ اسرائیلی که حامیانش امریکا و کشورهای غربی هستند.

حامیان

درباره همبستگی ملت فلسطین در غزه باید اعتراف کرد تاکنون بعد از ۴۲ هزار شهید و تعداد بسیاری مجروح و مفقودالاثر، مردم غزه هیچ مخالفتی با حماس نکرده‌اند، بلکه از سرزمینشان دفاع جانانه داشته‌اند.

خانم نیکی هیلی، یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری امریکا، گفت چون مردم غزه، حماس را تأیید می‌کنند، بنابراین همه آن‌ها تروریست هستند و باید آن‌ها را نابود کرد. این فرهنگ نسل‌کشی و بیانات نیکی هیلی با آنچه مقامات سازمان ملل در مورد فلسطینیان می‌گویند تضادی آشکار دارد، چراکه مقاومت در برابر اشغال و تلاش برای رهایی، مبارزه است نه تروریست. خانم نیکی هیلی به جای اینکه از دموکراسی و همبستگی مردم در غزه سخن براند، آن‌ها را تروریست می‌نامد. مردم فلسطین با چنین قهقرایی مواجه‌اند. با این وجود، نه‌تنها در غزه همبستگی ارتقا یافت، بلکه ۹۰ درصد ساکنان کرانه باختری نیز به حمایت از حماس پرداختند.

پس از شروع بمباران غزه توسط اسرائیل، حزب‌الله لبنان به حمایت از دلیران غزه پرداخت و با موشک‌باران شمال اسرائیل، به قول توماس فریدمن، بیش از ۴۰۰ هزار نفر آواره شدند. در فرآیند همبستگی محور مقاومت، ارتش یمن به حمایت از حماس و جهاد اسلامی برخاست و اعلام کرد موشک‌باران تا زمان آتش‌بس اسرائیل در غزه ادامه خواهد یافت. به همین منظور در یمن ۲۰۰ هزار نفر داوطلب به ارتش پیوستند که این بسیار معنادار است.

در زمینه انسجام، حماس تاکنون توانسته ۳ هزار عضو رزمنده جدید را ساماندهی کند. حمایت‌های کم‌نظیر در کشورهای عربی، اروپا و به‌ویژه در دانشگاه‌های امریکا جای خود دارد. در این زمینه خبرنگار ارشد بی‌بی‌سی گفت کشورهای عرب، حمله ایران به اسرائیل را محکوم نکردند، ولی حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند. علت آن را ترس از افکار عمومی مردم این کشورها و ترس از قدرت نظامی ایران برشمرد.

گیدئون لوی،[۲] روزنامه‌نگار معروف اسرائیلی، معتقد است دانشجویان امریکایی در آینده دیپلمات‌های امریکا خواهند شد و نسبت امریکا را با اسرائیل به‌کلی تغییر خواهند داد.

تحلیل محتوا و شرح فداکاری فلسطینی‌ها، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد که مجال آن نیست. در مناظره انتخاباتی بایدن با ترامپ، بایدن گفت در اقدام تروریستی ۷ اکتبر، امریکا اسرائیل را نجات داد. این نشان می‌دهد اسرائیلی‌ها گیج و درمانده شده بودند و شوک عظیمی به آن‌ها وارد شده بود که نمی‌دانستند چه کنند. بایدن اضافه کرد ما از اسرائیل حمایت کردیم و با همه نیرو تلاش کردیم موشک‌های ایران در ۱۳ آوریل که متوجه اسرائیل بود رهگیری شود؛ بنابراین مشخص شد اسرائیل بدون کمک امریکا، انگلیس و فرانسه ماندگاری ندارد و این روند وابستگی ادامه‌دار بوده و خواهد بود.

نتانیاهو پس از ۷ اکتبر، سه هدف را اعلام کرد: اول، نابودی حماس؛ دوم، واگذاری اداره امور غزه به نیرویی غیر از حماس؛ و سوم، خلع سلاح حماس. البته تاکنون به هیچ‌یک از اهداف خود نرسیده و باعث اختلاف در تمامی سطوح شده است. در سطح کابینه جنگی و امنیتی بین نتانیاهو با ارتش، موساد و شین بت اختلاف شدیدی به وجود آمد. نتانیاهو به هیچ وجه موافق با آتش‌بس در غزه نبود، ولی آن‌ها به آتش‌بس معتقد بودند، حتی به قیمت اینکه حماس در قدرت بماند.

گفته می‌شد اسرائیل عمداً راه را برای حماس باز گذاشت که حمله کند تا بهانه‌ای به دست نتانیاهو برای سرکوب داده شود، این گزاره به هیچ وجه صحت ندارد، چراکه مقامات ارتش و امنیتی، نتانیاهو را متهم به خودمحوری و بقا کرده بودند. بدین معنا که پس از تغییر قانون اساسی، مردم اسرائیل چهل هفته تظاهرات کردند.

در این راستا نتانیاهو موجبات اقدامات ۷ اکتبر را فراهم آورد؛ بنابراین چون مسائل امنیتی از اولویت افتاد، حماس از چنین شکافی استفاده کرد و ضربه خود را وارد کرد. با پایان یافتن جنگ، نتانیاهو علاوه بر دادگاه قبلی به این اتهام هم باید محاکمه شود. چگونه می‌توان باور کرد که اسرائیل عمداً راه را برای این حمله باز کرده است. اگر اسرائیل نفوذی در حماس داشت، حماس قادر نبود ۵۰۰ کیلومتر تونل عمیق زیرزمینی دایر کند و به این مهاجرت چشمگیر دست بزند.

قبل از حمله اسرائیل به لبنان، یوآو گالانت وزیر جنگ، ارتش و نیروهای امنیتی با آتش‌بس موافق بود، ولی نتانیاهو مخالف بود. این پافشاری نتانیاهو تا آنجا ادامه داشت که کل جهان، اعم از امریکا، اروپا، کشورهای عربی، ایران و جناح وسیعی در اسرائیل و حتی حماس، موافق آتش‌بس بودند، ولی نتانیاهو مخالف بود. ملاحظه می‌کنیم اسرائیل تا بدین حد در جهان منزوی نشده و اختلافات درونی‌اش اوج نگرفته بود.

بحران‌های اسرائیل

جان میرشایمر،[۳] محقق و استاد دانشگاه شیکاگو، مهاجرت معکوس در اسرائیل را تا ماه سپتامبر ۲۰۲۴ به تعداد ۵۰۰ هزار نفر اعلام کرده است.

دادگاه بین‌المللی جنایت (ICC) و دادگاه بین‌المللی عدالت (ICJ)، هر دو اسرائیل را به نسل‌کشی محکوم کردند و هم‌اکنون هر کشوری می‌تواند نتانیاهو را بازداشت کند. جوزف بورل، نماینده اتحادیه اروپا، می‌گوید اسرائیل تا به آن حد خودسر شده که به هیچ راه و قانونی تن نمی‌دهد.

یکی از ضربه‌هایی که متوجه اسرائیل شد این بود که اسرائیل همیشه در جنگ‌های ضربتی و کوتاه‌مدت موفق می‌شد و اکنون بیش از یک سال است که این جنگ ادامه یافته و هر روز که می‌گذرد اسرائیل با بحران‌های جدیدی روبه‌رو می‌شود:

  1. بحران آواره‌های داخلی که هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود و هر روز هزینه اسکان و تغذیه آن‌ها بر دوش اسرائیل است.
  2. بحران مهاجرت معکوس. مردم می‌گویند نمی‌توان به جای زندگی در ارض موعود، در پناهگاه و در حال ترس از مرگ، زندگی کرد.
  3. انزوای جهانی تا آنجایی که حتی ایرلند و اسپانیا نه‌تنها صف خود را از حامیان اروپایی اسرائیل جدا کردند، بلکه به مخالفان اسرائیل تبدیل شدند تا آنجا که این دو کشور، فلسطین را به رسمیت شناختند.
  4. نارسایی گنبد آهنین که توانایی رهگیری موشک‌ها را نداشتند و امید مردم به یأس تبدیل شد که حتی شبکه‌های ماهواره‌های حامی اسرائیل هم به این موضوع اعتراف کردند. به نظر می‌رسد در پی این ناامیدی، اسرائیل حمله به لبنان را آغاز کرد تا موفقیت‌هایی به دست آورد، اما درنهایت به قول جان میرشایمر، این حمله دستاوردی برای امنیت اسرائیل ندارد.
  5. آشکار شدن تضاد بین جامعه یهود از یک‌سو با دولتمردان اسرائیل و صهیونیست‌ها بدین معنا که یهودیان متعلق به J–street فاصله خود را از لابی اسرائیل زیاد کردند و یهودیان کالیفرنیا جلوی ماشین‌ها را در اتوبان گرفتند و به راننده‌ها گفتند حساب دینداران یهود را از جنایات اسرائیل جدا کنید و خود را تبرئه کردند.
  6. تا قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ کسی حق نداشت در امریکا انتقادی متوجه اسرائیل کند، حتی نشریات امریکایی کتاب کارتر که اسرائیل را به آپارتاید متهم کرده بود، تبلیغ نکردند، ولی اکنون نقد اسرائیل در امریکا به‌ویژه در دانشگاه‌ها به‌صورت امر رایجی درآمده است.
  7. روشنفکران یهودی چه در اسرائیل و چه بیرون از آن به سر می‌برند، آشکارا سیاست‌های نتانیاهو را محکوم می‌کنند نظیر جان میرشایمر و گیدئون لوی و استیون لوی و ایلان پاپه.

در این میان دولت چین که تقریباً بی‌طرف بود این بار شانزده سازمان فلسطینی را در پکن جمع کرد و آن‌ها بر سر تشکیل دولت فلسطین در سرزمین‌های اشغال‌شده توافق کردند و این گام مثبتی بود که چین درباره فلسطین و به‌ویژه حماس برداشت. دولت‌های چین و فدراسیون روسیه در یک سال گذشته در جلسات شورای امنیت به نفع فلسطین رأی داده‌اند. مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در گفت‌وگوی تلفنی که با نتانیاهو داشت به او گفت اسرائیل موجودیت خود را از طریق مجمع عمومی سازمان ملل به دست آورده و حالا نباید زیر قاعده بازی بزند. نتانیاهو در پاسخ به او گفت ما از طریق جنگ، کشور اسرائیل را تشکیل دادیم.

موضع فرانسه و سایر کشورهای اتحادیه اروپا، روندی به سمت فلسطین را طی کرده است. بعضی از این کشورها ارسال محموله اسلحه به اسرائیل را منع کردند. اعضای حزب کارگر انگلیس در حوزه‌های انتخاباتی از فلسطین حمایت کردند و رأی آوردند و در مجموع حزب کارگر توانست دولت را تشکیل دهد. دولت انگلیس که حکم دادگاه مبنی بر بازداشت نتانیاهو را لغو کرده بود، این بار این حکم را ملغی کرد و باعث خشم نتانیاهو شد و حاضر نشد با وزیر خارجه انگلیس ملاقات کند. مردم اروپا و امریکا به‌ویژه دانشجویان دانشگاه‌های امریکا و سایر کشورها نگرش جدیدی نسبت به فلسطین پیدا کرده‌اند. وصیت‌نامه یحیی سنوار و فیلم او در لحظات آخر زندگی به‌سرعت در سراسر جهان به‌ویژه کشورهای عرب تکثیر و مورد استقبال قرار گرفت.

دبیرکل سازمان ملل، چند روز پس از اقدام ۷ اکتبر گفت این واقعه از این روز شروع نشده، بلکه از تداوم اشغال سرزمین‌های فلسطین در سال ۱۹۶۷ آغاز شده است.

آیا اقدام ۷ اکتبر عملی بزرگ و عوارض آن پیش‌بینی نشده بود؟ در این باره باید به سیر مبارزات مردم فلسطین طی ۷۵ سال گذشته توجه کرد: این‌ها به‌صورت دائم در حال مبارزه بودند، چه تحت لوای کشورهای عرب به‌ویژه جمال عبدالناصر رهبر مصر، سپس سازمان آزادی‌بخش فلسطین، هجده سال مقاومت مردم لبنان در برابر یورش بی‌سابقه اسرائیل، انتفاضه اول و دوم در سرزمین‌های اشغال‌شده، درگیری حزب‌الله لبنان با اسرائیل در سال ۲۰۰۶، تشکیل سازمان‌های حماس و جهاد اسلامی.

در پایان سال ۲۰۰۶، در پی شعار خاورمیانه دموکراتیک و بزرگ از جانب بوش پسر، انتخاباتی دموکراتیک با نظارت جیمی کارتر، رئیس‌جمهور سابق امریکا، برگزار شد و حماس ۷۰ درصد آرای فلسطینیان را در سبد خود داشت و بدین‌سان تشکیل حکومت داد، اما دیری نپایید که اسرائیل وزرای کابینه را ربود و از غزه خارج کرد و از آن به بعد نیز اجازه نداد انتخاباتی دموکراتیک برگزار شود. این پاسخی است به کسانی که می‌گویند چرا فلسطینی‌ها مقاومت مسلحانه می‌کنند.

اسرائیل چهار بار دست به ترور رهبران حماس زد و حماس مجبور شد از طریق موشک‌پرانی به درون اسرائیل واکنش نشان دهد و اسرائیل نیز غزه را بمباران کرد، در هر چهار بار، این اسرائیل بود که تقاضای آتش‌بس کرد و حماس نیز هزینه‌های بسیاری پرداخت.

مدتی بعد در کنار سیم‌خاردارهای زندان روباز و بزرگی چون غزه، تظاهراتی به نام راهپیمایی بازگشت انجام شد، ولی اسرائیل این تظاهرات را هم سرکوب کرد. اگر با روش تعقل استقرا به فرآیند این عملیات بپردازیم، به نظر نمی‌رسد اقدام ۷ اکتبر عملی بزرگ باشد، اما پدیده پیش‌بینی‌نشده‌ای رخ داد و آن تبلیغات مسموم و سهمگین اسرائیل و امریکا و در پی آن‌ها رسانه‌ها بود که می‌گفتند فلسطینی‌ها سر بیست بچه را بریدند و به زنان تجاوز کردند و حتی بایدن هم به این دروغ‌پردازی‌ها دامن زد و فضای مظلومیتی برای اسرائیل ایجاد کردند و گفتند اسرائیل حق دفاع مشروع دارد. از این‌رو کمک‌های امریکا به اسرائیل سرازیر شد و نسل‌کشی اسرائیل دومرتبه آغاز شد. به نظر می‌رسد این مظلوم‌نمایی قابل پیش‌بینی نبود که مانند دفعات گذشته می‌توانست به تبادل موشک و بمباران از سوی دو طرف بینجامد و به دنبال آن اسرائیل تقاضای آتش‌بس کند. واقعیت این بود که در کنار این مظلوم‌نمایی ضربه حماس به اسرائیل در قالب یک شکست امنیتی- نظامی به بار نشست.

آن‌هایی که معتقدند اقدام ۷ اکتبر نتانیاهو را از دردسر تظاهرات مردم نجات داد، باید توجه کنیم پس از اکتبر نیز تظاهرات گسترده‌تر و عمیق‌تر شد و حتی به اعتصاب سراسری منجر شد که در آن دانش‌آموزان، معلمان و دانشجویان در آن شرکت داشتند و حتی فرودگاه بن گوریون هم تعطیل شد.

در سیر مبارزات ملل زیر فشار و سرکوب، دو استراتژی امید و یأس مطرح می‌شود. برای ملموس کردن آن بچه کبوتری را مثال می‌زنیم که در بدو امر چند متر پرواز می‌کند و به زمین می‌خورد، سپس ۲ تا ۳ متر که می‌پرد باز هم زمین می‌خورد، ولی در نهایت پرواز می‌کند. استراتژی یأس به زمین خوردن‌ها توجه می‌کند، ولی استراتژی امید به پرواز فزاینده کبوتر. مبارزات مردمی همیشه از یک نهال کوچک شروع می‎شود و به درخت تنومند، بارور و سایه‌گستر تبدیل می‌شود.

[۱] «گروس‌اکتسیون یا عملیات بزرگ ورشو» اسم رمز نازی‌ها برای تبعید و کشتار دسته‌جمعی یهودیان از گتوی ورشو بود. در طول دور گروس‌اکتسیون، یهودیان روزانه مورد ترور قرار می‌گرفتند. در تابستان ۱۹۴۲، پس از آنکه بیش از ۲۵۰ هزار یهودی از گتو به تربلینکا تبعید و به قتل رسیدند، یهودیان باقی‎مانده شروع به ساختن پناهگاه‎ها و قاچاق اسلحه و مواد منفجره به داخل گتو کردند. سازمان مبارزات یهودی جناح چپ و اتحادیه نظامی یهودیان جناح راست شکل گرفتند و تمرینات نظامی خود را شروع کردند. آن‎ها در ژانویه ۱۹۴۳ یک حرکت مقاومت مسلحانه را با استراتژی پیچیده‌ای برای مخالفت با تلاش نهایی آلمان نازی برای انتقال جمعیت باقی‎مانده گتو به اتاق‌های گاز اردوگاه‌های کشتار مایدانک و تربلینکا پیش بردند. این تلاش کوچک مقاومت به قیام گتوی ورشو معروف شد. نازی‌ها این قیام را به بی‌رحمانه‎ترین شکلی سرکوب کردند. در مجموع ۱۳۰۰۰ یهودی کشته شدند و حدود نیمی از آن‌ها زنده‌زنده سوزانده شدند یا خفه شدند. این قیام بزرگ‎ترین شورش یهودیان در طول جنگ جهانی دوم بود. یهودیان می‌دانستند که پیروزی و بقا برایشان غیرممکن است. مارک اِدِلْمان، آخرین فرمانده بازمانده آن‎ها از سازمان یهودیان چپ گرا که در سال ۲۰۰۹ درگذشت، در مصاحبه‌ای گفته بود: آنچه ما را به این مبارزه مصمم کرد این بود که «اجازه ندهیم آلمان‎‎ها به تنهایی زمان و مکان مرگ ما را انتخاب کنند». (کانال آزاده ثبوت)

[۲] گیدئون لوی متولد ۱۹۵۳، روزنامه‌نگار اسرائیلی است که در روزنامه هاآرتص مطلب می‌نویسد. مطالب وی اغلب درباره اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل است. وی روزنامه‌نگاری برجسته در جناح چپ اسرائیل است. برخی وی را به‌عنوان «روزنامه‌نگار قهرمان» و برخی دیگر وی را به‌عنوان «تبلیغاتچی حماس» توصیف می‌کنند. وی اصالتاً اهل چکسلواکی سابق است.

[۳] جان میرشایمر متولد ۱۴ دسامبر ۱۹۴۷، دانشمند علوم سیاسی امریکایی‌ است. او بنیان‌گذار نظریه رئالیسم تهاجمی است و تعاملات بین قدرت‌های بزرگ را تحت تأثیر میل به رسیدن به فرادستی در جهانی مملو از ناامنی و عدم اطمینان در مورد نیت دیگر کشورها می‌داند. میرشایمر از مخالفان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ بود و از معدود افرادی بود که با تصمیم اوکراین برای تسلیم سلاح‌های هسته‌ای‌اش در سال ۱۹۹۴ مخالفت کرد و پیش‌بینی کرد اوکراین بدون یک عامل بازدارنده مورد تهاجم روسیه قرار خواهد گرفت. وی در سال ۲۰۱۵ حمله روسیه به اوکراین را پیش‌بینی کرد. جنجالی‌ترین نظرات میرشایمر نگرانی‌اش از نفوذ احتمالی گروه‌های ذی‌نفع بر اقدامات امریکا در خاورمیانه است که وی در کتاب لابی اسرائیل و سیاست خارجی مطرح کرده ‌است. میرشایمر معتقد است رشد اقتصادی سریع چین منجر به رویاروی این کشور با ایالات‌متحده خواهد شد. کتاب لابی اسرائیل و سیاست خارجی را لطف‌الله میثمی ترجمه و نشر صمدیه آن را منتشر کرده است.

۲ دیدگاه. Leave new

  • محمد عسگری-وفا-
    ۲۹ آبان ۱۴۰۳ ۹:۴۵ ب٫ظ

    سلام علیکم،
    درود خدا بر مجاهد فی سبیل‌الله و برادر دوست داشتنی همواره پای بند به حق و حقیقت و مراعات کننده عدالت در همه احوال، جزاکم الله خیرالجزا.تحلیلی دقیق و درست و عالمانه و بسیار بجا و به موقع. سلامت و پایدار و سرافراز باشید

    پاسخ
  • احمد صیامپور
    ۷ آذر ۱۴۰۳ ۷:۵۹ ق٫ظ

    شکر نعمت مهندس لطف الله میثمی
    از دست و زبان که براید کز عهده شکرش بدر اید.
    متشکر

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط