بدون دیدگاه

رشد کسب‌وکار با استفاده از فنّاوری

 

نگاهی به مفهوم استارت‌آپ

سعید ایپچی‌لر

 

استارت‌آپ پاسخی است از جنس خلق ارزش بر نیازهای مشتریان با روشی بدیع و مقیاس‌پذیر. استارت‌آپ برخلاف نام غیرمتداولش مفهومی پذیرفتنی در خود دارد: کسب‌وکاری توسعه‌پذیر که رشد چندین ساله کسب‌وکارهای سنتی را چندماهه انجام می‌دهد و با بهره‌گیری از ابزار فنّاوری فعالیت‌های تکرارپذیر و روزمره را تا جای ممکن خودکار می‌کند تا هزینه‌ها، تمرکز، انرژی و نفر-ساعت موردنیاز برای رشد دو برابری طی یک سال، دو برابر نشود. یک استارت‌آپ این رشد را با استفاده از سرمایه‌گذاری کلان طی چند مرحله اجرایی می‌کند و پیش از سودآوری، در پی توسعه و کسب سهم بیشتری از بازار است.

استارت‌آپ نامی است که بر مفهومی از کسب‌وکاری جوان، رشدمحور و نوآور به دنبال مدلی قابل توسعه و دارای پتانسیل دگرگون کردن بازار و حل مسائل از راهی بدیع گذاشته شده است. (NESTA, 2014). استارت‌آپ همچنین شرکت یا سازمانی کوچک و موقت به شمار می‌رود که با هدف تبدیل شدن به مدل کسب‌وکار قابل تکرار و گسترش و مقیاس‌پذیر ایجاد شده است. (نشاطی؛ ۱۳۰۶). استارت‌آپ‌ها و موفقیتشان منظره‌ای خوشایند و جذاب برای نوکارآفرینان و افرادی است که به دنبال توفیق در کوتاه‌مدت و برجسته شدن در حوزه کاری منتخبشان هستند. گوگل، فیس‌بوک، اوبر، شیاومی، ایربی‌ان‌بی، دراپ‌باکس با ارزش بیش از یک میلیارد دلار شور و شوق موفقیت را بیش از پیش کرده‌اند و خواه‌ناخواه چشم را بر بیش از نود درصد استارت‌آپ‌ها که بنا بر گزارش‌ها دوره اولیه عمر خود را نیز به اتمام نمی‌رسانند بسته‌اند. (Digiato.com; 1395) از سوی دیگر چگونگی آغاز یک استارت‌آپ و آمیخته شدنش به باورهایی چون شروع کار از فضایی محدود، تیم‌های کوچک از افرادی پر اراده، هزینه اولیه موردنیاز اندک، رشد بسیار زیاد در مدت‌زمانی بسیار کم، ضرورت اجرا پیش و بیش از برنامه‌ریزی نیز به جذابیت استارت‌آپ در اندیشه‌ها دامن زده و ذهنیت راجع به یک استارت‌آپ را بیش از یک کسب‌وکار، به یک تفریح و سرگرمی دگرگون کرده است. فارغ از باورهایی که هر یک نشانی از موضوعی متبلور در یک استارت‌آپ شاخص هستند و نمی‌توان به‌کلی نادیده‌اش گرفت، هر استارت‌آپ، یک مرحله از کسب‌وکار نیز به شمار می‌رود؛ مرحله‌ای از رشد که کسب‌وکار در آن قصد دارد راهی متفاوت نسبت به آغاز و پیشروی سنتی را بپیماید و به رشدی چندین برابر یک کسب‌وکار سنتی در مدت زمانی یکسان دست پیدا کند. نقش رشد در استارت‌آپ تا حدی است که کارآفرینی را معادل با رشد شرکت‌ها از مرحله استارت‌آپ تا ابعاد شرکتی میانه یا بزرگ می‌داند. (Motoyama, Bell-masterson, 2014)

اکوسیستم استارت‌آپی ایران هنوز جوان است. بنا بر گزارش‌ها، اکوسیستم استارت‌آپی ایران با کسب‌وکارهایی چون دیجی‌کالا به‌عنوان آمازون ایران، آپارات به‌عنوان یوتیوب ایران و نت‌برگ به‌عنوان گروپان ایران از سال ۲۰۱۲ آغاز به کار کرد. متعاقب آن شتاب‌دهنده‌هایی از قبیل آواتک، فناپ، مپس و دیموند به عرصه آمدند و رویدادهایی چون همفکر، استارت‌آپ گریند و استارت‌آپ ویکندها متولد شدند. همچنین ایجاد معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری در پیشبرد امور استارت‌آپ‌های ایران نقش مؤثری را ایفا کرد. در اکوسیستم استارت‌آپی ایران همین‌طور نمی‌توان نقش سرمایه‌گذاران خطرپذیری چون سرآوا را با سرمایه‌گذاری بر دیجی‌کالا، کافه بازار و اِی‌نتوورک نادیده گرفت. ناگفته نماند، بسیاری از استارت‌آپ‌های ایرانی نمونه بومی استارت‌آپ‌های موفق بین‌المللی به شمار می‌روند. به غیر از دیجی‌کالا، آپارات و نت‌برگ که به آن‌ها اشاره شد، اسنپ و تپسی به‌عنوان نمونه ایرانی اوبر، دیوار و شیپور به‌عنوان نمونه ایرانی کرایگس‌لیست، بازار و سیب‌اَپ به‌عنوان نمونه‌های داخلی گوگل‌پلی و اپ‌استور، علی‌بابا به‌عنوان نمونه داخلی اکسپدیا، پی‌پینگ و زرین‌پال به‌عنوان نمونه‌های ایرانی پی‌پل، چیلیوری و اسنپ‌فود به‌عنوان نمونه‌های بومی گراب‌هاب و اوبرایتس به شمار می‌روند و این موضوع در حوزه‌های دیگر نیز قابل ره‌گیری است. (Techrasa; 2016)

به گزارش شاخص جهانی کارآفرینی (GEI)، جذاب‌ترین بخش فعالیت استارت‌آپ‌ها در ایران با ۱۷.۸ درصد سهم تجارت الکترونیک است. بخش‌های خدمات فنی و ICT با ۱۲.۲ درصد، مشاوره با ۱۰.۸ درصد، آموزش و سرگرمی با ۷.۵ و بانک‌های اطلاعاتی افراد و کسب‌وکارها با ۷.۵ درصد رتبه‌های بعدی جذابیت را در میان استارت‌آپ‌های ایران دارا هستند. در همین گزارش اشاره شده است که ۳۲.۲ استارت‌آپ‌های ایران بین ۶ ماه تا یک سال عمر دارند، ۲۷.۲ درصد کمتر از ۶ ماه، ۲۸.۲ درصد بین یک تا ۳ سال و تنها ۸ درصد از استارت‌آپ‌های ایران بیش از ۳ سال عمر دارند. بنا به همین گزارش ۴۹ درصد از استارت‌آپ‌های ایرانی در مرحله ورود به بازار هستند، درحالی‌که ۲۳.۴ درصد در مرحله رشد و درآمدزایی، ۱۵.۶ درصد در مرحله ارائه نمونه اجرایی، ۱۱.۵ درصد در مرحله ورود به بازارهای جدید و تنها ۰.۵ درصد از استارت‌آپ‌های ایرانی در مرحله بلوغ به سر می‌برند. (Jafari; Techrasa; 2017) آنچه از گزارش فوق استنباط می‌شود تراکم در مرحله‌ای حیاتی از عمر استارت‌آپ‌ها است که در آن چگونگی فعالیت استارت‌آپ و تمرکز بر منابع ضروری توسط استارت‌آپ برای رشد بیشتر در تمامی ابعاد اهمیت زیادی دارد.

تئوری کلاسیک رشد کسب‌وکار، پنج مرحله برای رشد هر کسب‌وکار به تفکیک و توالی زیر متصور است: (Virginia Lewis, 1987)

  1. بقا که در آن هدف جذب مشتری و رساندن کالا و سرویس به مشتری است.
  2. دوام‌آوری که در آن هدف بالانس میان درآمد و مخارج به‌منظور ادامه حیات است.
  3. موفقیت که در آن هدف ادامه شرکت به نمونه قابل رشد بیشتر یا تبدیل آن به یک کسب‌وکار جانبی است.
  4. تیک‌آف که در آن هدف بر رشد بسیار سریع و چگونگی ایجاد بستر مالی چنین رشدی است،
  5. بلوغ منابع که در آن هدف محیا کردن منابع مورد نیاز و محکم کردن بستر منابع برای اطمینان از ادامه رشد سریع است.

می‌توان گفت یک استارت‌آپ بنا دارد تمامی این پنج مرحله را همراه با هم طی و فتح کند، جذب مشتری و معرفی کالا یا خدمت موردنظر به وی، هم‌زمان با جذب سرمایه و موفقیت با توجه به کسب‌وکار مدل قابل توسعه و تمامی این موارد در مدتی کوتاه و همراه با رشدی بسیار سریع و فراهم آوری بستری قابل‌اطمینان از منابع.

یک استارت‌آپ به رویکردی اندیشه‌ای نیز قابل تفسیر است، آن‌چنان که جف بزوس، بنیان‌گذار و مدیر آمازون کمپانی خود را پس از دو دهه فعالیت و بدل شدن به کسب‌وکاری با درآمد بیش از صد میلیون دلار در سال هنوز روز یکُمی و یک استارت‌آپ می‌داند. رویکرد اندیشه‌ای که هدف را حل مسئله و تمرکز بر آن را رسالت خود می‌داند.

به عقیده برخی فعالین این حوزه، استارت‌آپ از حل مسئله و ارائه ارزش افزوده آغاز می‌شود؛ شناختن یک مسئله و بررسی و تحلیل آن و ارائه راه‌حلی متفاوت نسبت به آنچه مرسوم است، برای حل آن. سرعت، قیمت و جذابیت راه‌حل ویژگی‌های غیر قابل تفکیک آن برای یک استارت‌آپ هستند. ملزوم بعدی برای یک استارت‌آپ نیاز افراد به ارزش افزوده آن است و درکی که جامعه هدف از آن نیاز دارند و دیگر ویژگی اساسی مورد نیاز یک استارت‌آپ، حل یک مشکل و رفع یک مسئله است.

یک استارت‌آپ به سرمایه‌گذاری مالی و معنوی برای رشد بیشتر نیاز دارد. سرمایه‌گذاری مالی عبارت از وجه نقد برای توسعه فعالیت‌ها و سرمایه‌گذاری معنوی عبارت از هدایت و مربیگری، امکانات فنی، ارتباطات و مواردی از این دست است. سرمایه‌گذاری بر روی یک استارت‌آپ در مرحله اولیه از سرمایه دانه‌ای (seed fund) آغاز شده و در بُعد معنوی توسط شتاب‌دهنده‌ها (accelerator) تأمین می‌شود و در مراحل بعدی به‌وسیله فرشتگان سرمایه‌گذار (angel investor) و سرمایه‌گذاران خطرپذیر (venture capital) تکمیل می‌شود. سرمایه دانه‌ای همراه با رویکرد مربیگری شتاب‌دهنده‌ها استارت‌آپ را از ایده و تیم اولیه به نمونه اولیه قابل توسعه و مشتریان اولیه می‌رساند (Early stage)، پس از آن فرشتگان سرمایه‌گذار با پشتوانه مالی مناسب و بیش از آن پشتوانه مربیگری و هدایت مناسب وارد می‌شوند و درنهایت سرمایه‌گذار خطرپذیر طی مراحل سرمایه‌گذاری، به تأمین سرمایه مالی استارت‌آپ می‌پردازد.

به عقیده فعالین این حوزه رشد و موفقیت برای یک استارت‌آپ واژگان مترادفی هستند. رشد در ابعاد گوناگونی قابل ارزیابی است، از میزان درآمد تا میزان فروش تا تعداد مشتریان. معیار مورد اجماع اصلی برای رشد اما تعداد نیروهای فعال و کارکنان یک استارت‌آپ است. (Colombo, Grilli, 2009) رشد یک استارت‌آپ از منظر سرمایه‌گذاری، باعث جلب‌توجه بیشتر سرمایه‌گذاران روی استارت‌آپ می‌شود و جلب سرمایه‌گذاران، رشد بیشتر استارت‌آپ را در پی دارد.■

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط