بدون دیدگاه

رمزگشایی از پایداری حزب‌الله و حماس در مقابل ترور

نویسنده: محمد احمدی/ پژوهشگر
گسترش دامنه جنگ
اسرائیل در ماه‌های سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۴، ابعاد جدیدی را به جنگ با حزب‌الله، حماس و متحدان آن‌ها افزود، با این امید که ضربات شدیدتری را به دشمنان خود وارد کرده و با ادعای پیروزی، عزم و اراده آن‌ها را در هم شکسته تا روحیه ارتش خود را بازسازی کند. این ضربات شامل موارد زیر است: انفجار پیجرها و بیسیم‌ها در لبنان با ده‌ها کشته و هزاران مجروح؛ ترور رهبران نظامی و سیاسی حزب‌الله شامل دبیر کل آن سید حسن نصرالله؛ استفاده از صدها بمب سنگرشکن در مناطق مسکونی شیعیان لبنان؛ حمله زمینی به خاک آن کشور برای بیرون راندن حزب‌الله از جنوب لبنان؛ ترور رهبران حماس از جمله یحیی سنوار؛ و جدا کردن شمال غزه برای اجرای «طرح ژنرال‌ها» به‌منظور تخریب کامل ساختار مسکونی و تبدیل آن به منطقه نظامی و حمله گسترده هوایی به سمت ایران.
این اقدامات باعث تلفات و خسارات زیادی در لبنان و غزه شده، اما نه‌تنها برای اسرائیل هیچ امتیاز یا دستاورد سیاسی و راهبردی به ارمغان نیاورده، بلکه برعکس به تهدیدات گسترده‌تری علیه خود اسرائیل منجر شده است. حزب‌الله که پیش از این به نبرد محدود در نزدیکی مرز شمالی اسرائیل اکتفا می‌کرد، اکنون تمامی مناطق شمالی و مرکزی اسرائیل را که بیشترین مراکز جمعیتی و اقتصادی آن را در خود جای می‌دهد، زیر حمله گرفته است. تلفات اسرائیل و آوارگی ساکنان این مناطق بیشتر از گذشته شده است. رخنه زمینی به خاک لبنان برای تصرف پایگاه‌های حزب‌الله نیز تاکنون هیچ دستاوردی جز تلفات سنگین ارتش و انهدام تانک‌های اسرائیلی نداشته است.
انفجار پیجرها و ترور رهبران حماس و حزب‌الله در اواسط ماه سپتامبر، باعث این تصور در اسرائیل شد که این گروه‌ها به‌شدت ضعیف شده‌اند و می‌توان آن‌ها را به‌سرعت در هم شکست. حمله گسترده هوایی و زمینی به لبنان با همین ذهنیت شکل گرفت. شکی نیست آن انفجارها و ترورها یک موفقیت تاکتیکی برای اسرائیل بود، اما نباید آن را در سرنوشت جنگ، تعیین‌کننده دانست. درواقع، اسرائیل درک درستی از ویژگی ساختاری این گروه‌ها ندارد. حزب‌الله و حماس، مانند بسیاری از شبه‌نظامیان دیگر، تشکیلات متمرکز و سلسله‎مراتبی مانند یک ارتش منظم ندارند، بلکه بر اساس ساختار ریزوم۱ شکل گرفته‌اند. در این نوع ساختار که از طبیعت الهام گرفته، شبکه گسترده‌ای از ارتباطات نامتمرکز بین نقاط مختلف وجود دارد که در صورت صدمه به هر قسمت آن، بخش‌های دیگر جایگزین می‎شوند و کارکرد آن را استمرار می‌دهند.۲
این الگو کارایی زیادی برای سازمان‌دهی فعالان سیاسی و شبه‌نظامیان دارد تا آن‌ها را در مقابل تهدیدات پلیس و ارتش‌های سرکوبگر مصون نگه دارد. همچنین در نبردهای نامتقارن مانند آنچه در لبنان و غزه می‌بینیم، ساختار ریزوم کمک می‌کند نیروی کوچک‌تر بتواند در مقابل نیروی نظامی بزرگ‌تر، یعنی اسرائیل، مقاومت کند و امکان کسب پیروزی را داشته باشد.۳ در عین حال، این سازمان‌ها با اتکا به ساختار ریزوم در مقایسه با ساختار متمرکز، پایداری بیشتر را با هزینه‌ای کمتر تأمین می‌کنند.

پایداری در مقابل ترور
عملکرد ساختار ریزوم را در تاریخچه سازمان‌های مبارز در لبنان و فلسطین می‌توان مشاهده کرد. رهبر پیشین حزب‌الله، سید عباس موسوی که از بنیان‌گذاران این سازمان در دهه ۱۹۸۰ بود، در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ با حمله بالگردهای اسرائیلی در جنوب لبنان ترور شد. رونن برگمن، نویسنده کتاب برخیز و اول تو بکش: تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل۴ که به فارسی نیز ترجمه و چاپ شده، می‌گوید برخی از مقامات نظامی اسرائیل مخالف ترور موسوی بودند و هشدار دادند که «حزب‌الله تک‌نفری اداره نمی‌شود و موسوی تندروترین فرد در رهبری آن نیست… جایگزین او احتمالاً فردی رادیکال‌تر خواهد بود». در زمان سید عباس موسوی، حزب‌الله یک گروه شبه‌نظامی کوچک بود. قوی‌ترین سلاح آن، بمب‌های دست‌ساز بود که افراد با خود تا محل انفجار حمل می‌کردند. از این‌رو، توان بیرون راندن ارتش اسرائیل از لبنان را نداشت.
پس از موسوی، سید حسن نصرالله جوان ۳۲ ساله به‌عنوان دبیر کل انتخاب شد و یکی از فرماندهان نظامی حزب به نام «فؤاد شکر» را مأمور آماده‌سازی نیروها برای عملیات پیچیده چریکی و حملات راکتی علیه نظامیان اسرائیلی کرد.۵
این عملیات سرانجام باعث عقب‌نشینی اشغالگران از خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ شد که اولین شکست نظامی منجر به تخلیه سرزمین‌های اشغالی در تاریخ اسرائیل محسوب می‌شود. درواقع، ترور موسوی سبب شد موضع حزب‌الله سخت‌تر شود و عزم آن برای مقابله با دشمن خود بیشتر گردد. نصرالله یک رهبر کارآمد، پرجذبه و سخنور بود که قدرت و نفوذ سازمان خود را به نحوی چشمگیر افزایش داد. زنجیره موفقیت‌های حزب‌الله در مبارزه علیه اسرائیل در دوران او شکل گرفت، به‌طوری‌که حزب‌الله به بزرگ‌ترین ارتش غیردولتی جهان تبدیل شد. فؤاد شکر که آموزش خود را در دانشگاه امام حسین (ع) در تهران دیده بود، در زمان رهبری نصرالله، تسلیحات پیشرفته شامل موشک‌های دوربرد و نقطه‌زن را به زرادخانه حزب وارد کرد و آموزش‌های لازم برای آن را نهادینه کرد. او در ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۴ ترور شد و نصرالله در ۲۷ سپتامبر در بمباران سنگین جنوب بیروت هدف قرار گرفت. نتانیاهو پس از هر ترور رهبران سیاسی و نظامی مخالف خود، ادعای موفقیت و پیروزی می‌کند و آن را تغییردهنده معادلات جنگ به نفع اسرائیل معرفی می‌کند، اما این نوع ضربات نمی‌تواند حزب‌الله را به دوران قبل از اقدامات این فرماندهان بازگرداند، زیرا از یک‌سو، دسترسی حزب‌الله به تجهیزات و آموزش‌های نظامی به شکلی بنیادین تحکیم شده و از سوی دیگر، هریک از رهبران آن با فرد دیگری جایگزین می‌شود که پرانرژی‌تر، مصمم‌تر و سرسخت‌تر است. ترور رهبران مقاومت توسط اسرائیل منحصر به دوران جنگ نیست، بلکه راهبرد این رژیم در دهه‌های اخیر بوده است، اما نه‌تنها هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که این ترورها سبب کاهش توان و اراده مقاومت شده باشد، بلکه هر بار تهدید راهبردی علیه اسرائیل را افزایش داده است. گرچه اسرائیل از اشتباهات گذشته خود در این زمینه درس نمی‌گیرد و آن‌ها را تکرار می‌کند.
پس از نصرالله، شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب‌الله شد. او از بنیان‌گذاران این سازمان است و در دوران رهبری موسوی و نصرالله، معاون آن‌ها بوده، به‌طوری‌که در همه راهبردها و تجربیات آن‌ها شریک است. یکی از مسئولیت‌های نعیم قاسم، هدایت امور سیاسی و عقیدتی حزب‌الله از جمله در انتخابات لبنان از ۱۹۹۲ به بعد بوده است.۶
نعیم قاسم در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد: «میلیاردها دلار به ما پیشنهاد کرده‌اند تا مناطق محروم جنوب لبنان را بازسازی کنیم و در مقابل، سلاح‌های خود را تسلیم کرده و مقاومت را متوقف کنیم. ولی به آن‌ها گفتیم نیازی نداریم و مقاومت بدون توجه به عواقب آن ادامه خواهد یافت.» موضع سرسختانه او در این سال‌ها تداوم مشی حزب‌الله را نشان می‌دهد.
یکی دیگر از اشتباهات اسرائیل، ترور رهبران حماس است. در مارس ۲۰۰۴، شیخ احمد یاسین رهبر سالخورده و معلول آن ترور شد، درحالی‌که در آن زمان حماس بیشتر به عربستان سعودی متکی بود و سلاح‌های پیچیده‌ای در اختیار نداشت. کمی بعد، خالد مشعل رهبری را بر عهده گرفت و حماس را به سمت ایران متمایل کرد که برخلاف عربستان سعودی، آماده تأمین موشک و فنّاوری نظامی برای آن‌ها بود. در سال ۲۰۱۷، زمانی که اسماعیل هنیه رهبری سیاسی را از خالد مشعل تحویل گرفت حماس از تجهیزات و آموزش‌های نظامی پیشرفته ایران و حزب‌الله بهره برده بود و در چند جنگ با اسرائیل، کارآزموده شده بود.
در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴، اسماعیل هنیه در تهران ترور شد. هنیه با وجود سابقه مبارزاتی خود، در سال‌های اخیر در بین رهبران حماس یک میانه‌رو محسوب می‌شد که عمل‌گرایی سیاسی را دنبال می‌کرد. او به‌طور غیرمستقیم در مذاکرات آتش‌بس با اسرائیل در گذشته و تا زمان ترور خود مشارکت داشت، اما جانشین او یحیی سنوار یک مبارز سرسخت به شمار می‌رفت که خود در عملیات جنگی حضور داشت. اسرائیل سنوار را نیز در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴ ترور کرد و او به قهرمان و الگوی پایداری فلسطینی‌ها تبدیل شد.
پس از این قتل‌ها، عزم حماس در مقاومت جدی‌تر شده و احتمال کنار آمدن آن با خواسته‌های اسرائیل بعیدتر به نظر می‌رسد. اسرائیل نمی‌تواند درک کند راهبرد ترور قادر به حل مسائل آن نیست و فقط به سخت‌تر شدن مواضع مقاومت می‌انجامد. فارین افرز نشریه شورای روابط خارجی امریکا می‌گوید اشتباهات اسرائیل سبب افزایش قدرت دشمنان آن از جمله حماس شده است.۷
راه‌حل مسئله فلسطین و نجات اسرائیل از باتلاقی که خود ساخته، توجه به ریشه‌های خشونت مانند اشغالگری، تبعیض نژادی، بن‌بست مذاکرات و رنج و خشم مردم منطقه به‌ویژه فلسطینیان است تا آن‌ها دریابند که اراده‌ای برای حل این مشکلات وجود دارد و زندگی شرافتمندانه در کنار یهودیان امکان‌پذیر است.

جنگ از راه دور
یکی از عواقب ترورهای اسرائیل باز شدن پای ایران به منازعه مستقیم با آن است. ترور مقامات نظامی در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در آوریل ۲۰۲۴ منجر به واکنش ایران با پرتاب بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد علیه اسرائیل شد. چهار ماه بعد، ترور هنیه در تهران، درست در آغاز ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان، سبب شد انتظار غرب از میانه‌روی دولت جدید ایران ناکام بماند و موضعی سرسختانه جای آن را بگیرد. غرب با اصرار بر اینکه تلافی این ترور می‌تواند امید به صلح در غزه را از بین ببرد، از ایران درخواست کرد خویشتن‌داری کند، اما دو ماه صبر ایران نتیجه‌ای جز تشنج‌آفرینی بیشتر اسرائیل دربر نداشت. انفجار پیجرها، ترور فرماندهان و حمله همه‌جانبه به لبنان در همین زمان اتفاق افتاد. سرانجام در اول اکتبر ۲۰۲۴ حدود ۱۸۰ موشک بالستیک از ایران روانه پایگاه‌ها و مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل شد. این حمله پوشش گسترده‌تری نسبت به عملیات ایران در ماه آوریل داشت و با استفاده از موشک‌های پیشرفته، تخریب وسیع‌تری را به بار آورد. دوربین‌ها در نقاط مختلف اسرائیل بارش موشک‌های هایپرسونیک ایران را نشان دادند و بر اساس این تصاویر، فقط تعداد اندکی از آن‌ها را پدافند موشکی رهگیری کردند. با این حال، همان‌طور که انتظار می‌رفت، اسرائیل مدعی شد حمله را دفع کرده است. رسانه‌های اصلی غرب نیز بدون توجه به شواهد عینی، همین خبر را به نقل از منابع اسرائیلی منتشر کردند. مسلماً پذیرش ناتوانی پدافند اسرائیل در مواجهه با موشک‌های ایران می‌توانست یک آبروریزی نظامی محسوب شود و از نظر سازندگان آن سامانه‌های پدافندی و دولت‌های آن‌ها نباید در رسانه‌ها منعکس شود؛ زیرا میلیاردها دلار هزینه و ده‌ها سال تبلیغات و بازاریابی صرف این سامانه‌ها شده است.
سپس اسرائیل در ۲۶ اکتبر دست به عملیات تلافی‌جویانه زد. روایت ارتش و رسانه‌ها در اسرائیل و غرب این بود که چندین مرکز نظامی و راداری ایران مورد حمله موفقیت‌آمیز هواپیماها و موشک‌های اسرائیلی قرار گرفت. درحالی‌که مسئولان ایرانی گفتند اکثر این حملات به‌وسیله پدافند ضد هوایی دفع شده و فقط خسارات و تلفات محدودی به بار آمده است. اختلاف بین این دو روایت زیاد است و نمی‌توان نظر قاطعی در این زمینه ابراز کرد، اما دوربین‌های شاهدان نشان دادند تعداد پرتاب‌های اسرائیلی در ۲۶ اکتبر بسیار کمتر از پرتاب‌های ایرانی در حمله اول اکتبر بود و اکثر آن‌ها نیز رهگیری شدند. همچنین برخلاف حمله اول اکتبر، در حمله ۲۶ اکتبر هیچ تصویر زنده‌ای از انفجار روی زمین یا در تأسیسات ایران، توسط خبرنگاران یا دوربین‌ها ثبت نشده است؛ البته چند تصویر ماهواره‌ای منتشرشده در روزهای بعد، خسارات محدودی را نشان می‌دهد، اما با توجه به اعزام بیش از یکصد جنگنده اسرائیلی و سوخت‌گیری هوایی آن‌ها بر فراز آسمان عراق به کمک امریکا، انتظار می‌رفت اتفاق بزرگی بیفتد و مثلاً تعدادی از آن‌ها به فضای ایران وارد شوند، صدها موشک از آن‌ها شلیک شود و تصاویر زیادی از حملات آن‌ها ثبت شود، درحالی‌که شاهدان عینی چنین چیزی را گزارش نکرده‌اند و تصاویر زمان حمله نیز دامنه موفقیت مورد ادعای اسرائیل را تأیید نمی‌کنند.
عملیات اسرائیل که قرار بود در سه موج، شامل انهدام رادارها و پدافند، نفوذ به خاک ایران و حمله به پایگاه‌های موشکی و نظامی انجام شود، قاعدتاً هزینه بسیار زیادی داشته و قرار بوده به دستاوردهایی ملموس و قابل اثبات برسد، ولی برخی از کارشناسان غربی از جمله ژنرال کنت مکنزی۸ فرمانده سابق سنتکام؛ یعنی نیروهای نظامی امریکا در مرکز و غرب آسیا، آلستر کروک،۹ دیپلمات و مأمور سابق سازمان اطلاعات انگلیس و اسکات ریتر۱۰ افسر اطلاعاتی سابق ارتش امریکا و بازرس سابق سازمان ملل در امور سلاح‌های کشتار جمعی، طی مصاحبه با رسانه‌های مستقل، ناکامی این عملیات را اذعان کردند. بر اساس اطلاعات این کارشناسان از محافل نظامی و امنیتی غرب، به نظر می‌رسد پس از شناسایی و قفل شدن رادارها و پدافند ایران روی جنگنده‌های اسرائیلی از جمله هواپیماهای رادارگریز اف-۳۵، مأموریت آن‌ها متوقف شد و این هواپیماها قبل از رسیدن به مرزهای ایران، تعدادی از موشک‌های خود را به‌سوی استان‌های مرزی خوزستان و ایلام رها کردند و مجبور به بازگشت شدند. چند پهپاد نیز که از نواحی دیگر به پرواز درآمده بودند مناطق دورتر به‌ویژه اطراف تهران را هدف گرفتند که بر اساس آنچه دوربین‌ها نشان دادند اغلب آن‌ها را پدافند ضد هوایی رهگیری کردند. تأثیر این حملات بر مردم نیز قابل بررسی است. اکثر ایرانیان در نزدیکی مناطق مورد حمله اسرائیل، متوجه آن نشدند و بعداً از طریق رسانه‌ها به آن پی بردند. واکنش اغلب مردم در ساعات بعد از حمله نیز بی‌تفاوتی بود، درحالی‌که حملات ایران در اول اکتبر را بسیاری از اسرائیلی‌ها مشاهده کردند و میلیون‌ها نفر به پناهگاه‌ها هجوم آوردند.

سخت شدن مواضع مردم
اسرائیل همواره در این تصور بوده است که کاربرد زور بیشتر در ابعاد بزرگ‌تر می‌تواند مشکلات آن در مواجهه با دشمنانش را حل کند و با همین تصور، از محاصره غزه به جنگ ویرانگر با آن و سپس با کل نیروهای مقاومت کشیده شده، اما نتوانسته از ویرانی و صدمات فزاینده آن به خودش جلوگیری کند، یا محیطی امن‌تر برای خود ایجاد کند. در رویارویی با ایران، خطر بزرگ‌تری اسرائیل را تهدید می‌کند: اگر تنش ناشی از حملات اسرائیل به ایران ادامه یا گسترش یابد، فشار افکار عمومی ایران برای هسته‌ای شدن قابلیت‌های نظامی بالا می‌گیرد و کابوس بیست‌ساله اسرائیل و غرب تحقق خواهد یافت. در پاسخ به تهدیدات اسرائیل و امریکا، برخی از مقامات ایران از امکان تجدیدنظر در سیاست هسته‌ای و ساخت موشک‌های قاره‌پیما سخن گفته‌اند.
اسرائیل نمی‌تواند درک کند که با شدت دادن به جنایات جنگی در غزه چگونه افکار عمومی جهان عرب را علیه خود برانگیخته است. اقدامات اسرائیل باعث شده حتی در کشورهایی که با آن رابطه دارند، افکار عمومی به سمت موضع ایران و محور مقاومت نزدیک شود. مرکز عربی تحقیقات و مطالعات سیاسی۱۱ مستقر در قطر، در اوایل سال ۲۰۲۴ در این زمینه از کشورهایی که ۹۵ درصد جمعیت اعراب را شامل می‌شوند، نظرسنجی کرده است. بر اساس این نظرسنجی، ۹۲ درصد پاسخ‌دهندگان همبستگی خود با مردم غزه را ابراز کرده‌اند و ۶۹ درصد نیز حمایت خود از حماس را نشان داده‌اند.۱۲ اکثر آن‌ها دیدگاه سیاستمداران و رسانه‌های غربی و اسرائیلی درباره تروریست دانستن حماس را مردود می‌دانند. ۹۴ درصد آن‌ها نقش امریکا در ماجرای غزه را منفی می‌بینند و ۸۲ درصد آن‌ها آن را بسیار بد می‌دانند. ۹۲ درصد معتقدند مسئله فلسطین به همه اعراب مربوط است و نه‌فقط به خود فلسطینی‌ها. درحالی‌که یک سال قبل از آن ۷۶ درصد چنین عقیده‌ای داشتند. در کشورهای عربی که روابط آشکار و پنهان با اسرائیل دارند، این افزایش چشمگیر است: این رقم در همین دوره یک‌ساله، در مصر از ۷۵ درصد به ۹۴ درصد رسیده، در عربستان از ۶۹ درصد به ۹۵ درصد رسیده و در مراکش از ۵۹ درصد به ۹۵ درصد رسیده است. در بین اعراب ۸۹ درصد به رسمیت شناختن اسرائیل را مردود می‌دانند و فقط ۴ درصد با آن موافق‌اند. این نشانگر تغییر اساسی در ذهنیت مردم غرب آسیا و شمال آفریقا درباره فلسطین، به زیان اسرائیل و به سود محور مقاومت است، چیزی که آینده تاریکی را برای اسرائیل رقم خواهد زد.

تأثیر در انتخابات امریکا
اکنون امید نتانیاهو به کمکی است که احتمال دارد دونالد ترامپ برنده انتخابات ریاست‎جمهوری امریکا به او برساند. ترامپ پس از انتخابات ۲۰۱۶ که منجر به پیروزی او شد نیاز داشت که حمایت محافل صهیونیستی را جلب کند تا بتواند دوباره انتخاب شود. از این‌رو، تعدادی از آرزوهای نتانیاهو را تحقق بخشید. تلاش ترامپ برای انتخاب مجدد با تأخیر به نتیجه رسید و تا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ که آغاز دوره جدید کاری اوست باید منتظر اعلام سیاست او درباره مسائل اسرائیل و فلسطین بود، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که دست‌ودل‌بازی دور اول او درباره اسرائیل باز هم تکرار شود، زیرا ترامپ نمی‌تواند در دور بعدی انتخابات شرکت کند و این بار نیازی به جلب حمایت صهیونیست‌ها در این زمینه ندارد؛ بنابراین، سیاست کلی او درباره دور نگه داشتن امریکا از درگیری‌های خارجی که فاقد بهره اقتصادی هستند، می‌تواند به زیان اسرائیل تمام شود. ترامپ بارها از بی‌حاصل بودن حضور امریکا در جنگ‌های پرهزینه در غرب آسیا انتقاد کرده است. درواقع، یکی از دلایل شکست دموکرات‌ها در انتخابات ۲۰۲۴ ناتوانی آن‌ها در حل مسائل اقتصادی امریکاست. درحالی‌که دخالت‌ها و کمک‌های آن‌ها به اوکراین و اسرائیل برای تداوم جنگ‌های پرهزینه باید صرف حل مشکلات مردم امریکا می‌شد. دموکرات‌ها همچنین به علت پشتیبانی از نسل‌کشی اسرائیل در غزه، تعداد زیادی از آرای خود را از دست دادند. بسیاری از جوانان، مسلمانان، روشنفکران، سیاه‌پوستان و لاتین‌تباران که در گذشته، اغلب به دموکرات‌ها رأی می‌دادند، در سال ۲۰۲۴ از آن‌ها رویگردان شدند.
شورای روابط امریکا و اسلام۱۳ که بزرگ‌ترین گروه حمایت از حقوق مسلمانان در امریکاست، می‌گوید جیل استاین،۱۴ رهبر حزب سبز،۱۵ توانست ۴۲ درصد از آرای مسلمانان را به خود اختصاص دهد.۱۶
جیل استاین، تنها نامزدی است که خود را به‌عنوان اپوزیسیون واقعی در امریکا معرفی می‌کند. او منتقد دو حزب حاکم است و آن دو را حزب جنگ‌طلب و حزب وال‌استریت می‌نامد که با حمایت از نسل‌کشی غزه، نسبت به حقوق بشر بی‌تفاوتی نشان می‌دهند.۱۷
سرانجام کاهش آرای دموکرات‌ها به سود ترامپ تمام شد. معمولاً تعدادی از ایالت‌های امریکا پایگاه سنتی یکی از دو حزب حاکم به شمار می‌روند، اما تعدادی دیگر که آرای آن‌ها قابل پیش‌بینی نیست، تعیین‌کننده نتایج انتخابات هستند و با توجه به مسائل روز ممکن است به دموکرات‌ها یا به جمهوری‌خواهان رأی بدهند. بیشتر مبارزه انتخاباتی در همین ایالت‌ها متمرکز است که به ترتیب اهمیت عبارت‌اند از پنسیلوانیا، کارولینای شمالی، جورجیا، میشیگان، آریزونا، ویسکانسین و نوادا که روی هم ۹۳ رأی الکترال دارند. در انتخابات ۲۰۲۴، دموکرات‌ها برخلاف گذشته، همه آرای الکترال این ایالت‌ها را از دست دادند و در نتیجه ترامپ به پیروزی رسید.
در انتخابات ۲۰۲۰، جو بایدن نامزد دموکرات‌ها حدود ۸۱ میلیون رأی و دونالد ترامپ نامزد جمهوری‌خواهان حدود ۷۴ میلیون رأی کسب کردند، اما در ۲۰۲۴ کامالا هریس نامزد دموکرات‌ها فقط ۶۸ میلیون رأی به دست آورد، درحالی‌که ترامپ آرای حدود ۷۳ میلیون نفر را گرفت. این به معنای افت شدید هواداران دموکرات‌ها و ناشی از بی‌توجهی آن‌ها به افکار عمومی مردم امریکا از جمله درباره مسئله فلسطین است.۱۸

پی‌نوشت‌ها
1. Rhizome
2. https://journals.openedition.org/sds/918
3. https://wiki.p2pfoundation.net/Rhizome_Warfare
4. Rise and Kill First: The Secret History of Israel’s Targeted Assassinations
5. https://www.aljazeera.com/opinions/2024/8/1/israels-assassinations-of-hamas-and-hezbollah-leaders-will-backfire
6. https://en.wikipedia.org/wiki/Naim_Qassem
7. https://www.foreignaffairs.com/israel/middle-east-robert-pape
8. Kenneth McKenzie
9. Alastair Crooke
10. Scott Ritter
11. Arab Center for Research and Policy Studies
12. https://arabindex.dohainstitute.org/EN/Pages/APOIsWarOnGaza.aspx
13. Council on American-Islamic Relations, CAIR
14. Jill Stein
15. Green Party
16. https://www.aljazeera.com/news/2024/11/8/us-election-result-where-did-harris-and-her-campaign-go-wrong
17. https://www.jillstein2024.com/dr_stein_comments_on_the_results_of_the_presidential_election
18. https://www.aljazeera.com/news/2024/11/9/fact-check-did-20-million-democratic-votes-disappear

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط