حنیف رهبری*
ایجاد یک بستر برای مشارکت دموکراتیک بدنه اجتماعیِ متنوع و متکثر اصلاحطلبان در تصمیمگیریهای انتخاباتی، حتماً راهحل همه مشکلات نیست و بهتنهایی برای برطرف کردن تمام نواقص موجود در فرآیندهای تصمیمگیری اصلاحطلبان کفایت نمیکند؛ اما وجود چنین بستری قطعاً بخشی ضروری از راهحل است؛ تا خروجی هر اصلاح و تغییری در فرآیندهای تصمیمگیری حزبی و گروهی از بستری فراگیر برای طرح شدن، پخته شدن، عینیت یافتن و به منصه ظهور رسیدن در فضایی شفاف و دموکراتیک برخوردار باشد و به آفت عدم مقبولیتی که خروجی سؤالبرانگیز اتاقهای غیرشفاف و محفلی اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته بدان دچار شد، دچار نشود. همانگونه که در دموکراسی به معنای مدرن آن، برپایی کنگره سراسری یک حزب یا برگزاری انتخابات در یک کشور بهتنهایی برای توفیق و پیشرفت پایدار آن حزب و آن کشور کفایت نمیکند، اما شرط لازم و محوری است تا از رهگذر آن، گفتوگو شکل بگیرد و جامعه متکثر به یک توافق جمعیِ موردحمایت اکثریت دست یابد. بدون چنین بستر دموکراتیکی در میان اصلاحطلبان، تصمیمات یک گروه الیگارشیک یا محفلِ ولو خبره، مورد نقد، ارزیابی، اقناع و احتمالاً اصلاح از سوی بدنه ذینفع و متکثر قرار نگرفته و طبعاً در عرصه عمومی انتخابات نیز از حمایت اکثریت برخوردار نخواهد شد.
سامانه مدرن «سرا» یک بستر لازم و یک محمل گفتوگو است برای حصول توافق ایجابی و فراگیر در بدنه «متکثر» اصلاحطلبان. محتوای گفتوگوها و معیارهای سنجش نامزدها را اما مشارکتکنندگان در آن – احزاب، خبرگان، فعالان سیاسی-اجتماعی و هواداران – میسازند، بهخصوص اینکه در طراحی سرا سقفی برای تعداد مشارکتکنندگان، ولو تا چند صد هزار نفر، قرار داده نشده است. درواقع این اعضای سامانه خواهند بود که میتوانند در نوعی فرآیند پایین به بالا نامزدهای مورد تأیید خود برای شرکت در رایسنجی را برای کثیری از هواداران معرفی کنند (چهبسا شامل نامزدهایی که ارتباطات و پیوندهای قوی ندارند۱) و برای موفقیت نامزدهای مورد تأیید خود، از طریق مجاری دیگر مانند شبکههای اجتماعی یا خصوصی با دیگر اعضای سامانه وارد گفتوگو و احتمالاً ائتلاف شوند. از همین رو، «کانونهای ارزیابی» برای سنجش داوطلبان شایسته و «سامانه سرا» برای گزینش دموکراتیک این داوطلبان نهتنها در تضاد باهم یا بدیل یکدیگر نیستند، بلکه مکمل همدیگرند و استفاده از کانونهای ارزیابی، در بستر سراست که میتواند در بدنه بهشدت متکثر اصلاحطلبان به منصه ظهور واقعی و موردپذیرش اکثریت برسد؛ امکان و ظرفیتی است که در شیوههای کنونی گزینش نامزدها، برای نخبگان خارج از حلقههای سیاسی خاص وجود ندارد. سامانه سرا همچنین توانایی نامزدها را برای جذب آرای مردم در انتخابات سراسری را محک میزند؛ چراکه نامزدی که نتواند آرای نصف بهعلاوه یک۲ اعضای سامانه سرا را در رأیسنجی مقدماتی (چونان یک تمرین شبیهسازی) جذب کند، بهتبع اولی تواناییاش در کسب آرای اکثریت مردم در انتخابات سراسری موردتردید خواهد بود.
به همین شکل، «نماسنج؛ سنجش و پایش عملکرد کیفی نمایندگان» و «سامانه سرا» میتوانند مکمل یکدیگر باشند. در نماسنج –که اولین تجربه از نوع خود در ایران بوده است۳– کیفیت طرحهای تدوینشده یا مورد حمایت یک نماینده در مجلس دهم، کیفیت نطقهای وی، عملکرد نظارتی وی در دادن تذکرات و امضای استیضاحها و موافقت یا مخالفت با وزرا (همگی از منظر معیارهای اصلاحطلبانه)، و نیز توانمندی آن نماینده در کسب کرسیهای کلیدی، جمعآوری و مورد ارزیابی کیفی و کمّی قرار میگرفت. همزمان میزان و گستره کانالهای ارتباطی نماینده با مردم ثبت و مستند میشد. بدین ترتیب نماسنج چونان آزمونی عملی برای سنجش توانمندیهای مرتبط با وظایف نمایندگی بوده است که مشابه کانونهای ارزیابی شایستگیهای افراد را فراتر از رزومه و خوداظهاریها و بدون پیشداوری مورد سنجش و ارزیابی قرار داده است. نتایج ارزیابیهای نماسنج یا مشابه آن میتواند در فرایند رأیسنجی مقدماتیِ سامانه سرا مورد استناد احزاب و بدنه قرا گیرد. نگارنده بهعنوان یکی از همکاران پروژه نماسنج و در عین حال یکی از طراحان سامانه سرا نه تنها تناقضی بین اتکا به کانونهای ارزیابی و نماسنجها (که بایستی به افراد خارج از مجلس نیز گسترش یابد) و سامانه سرا نمیبیند، بلکه بر اهمیت مکمل بودن این دو تأکید میکند. امید که احزاب اصلاحطلب پیش از ارائه لیست نامزدهای مورد حمایت خود در سامانه سرا، با بهرهگیری از کانونهای ارزیابی (شامل نماسنج) نامزدهای کیفی را شناسایی و بعد از تفکیک آنان از نامزدهای ضعیف در معرض رأی بدنه اصلاحطلبان قرار دهند؛ همانگونه که در بسیاری از کشورها از جمله انگلیس و امریکا شبکههای خصوصی و سازمانهای مردمنهاد (مانند Justice Democrats در امریکا) در شناسایی و گزینش نامزدهای کیفی – که در بسیار موارد جوان یا زن بودهاند – و حمایت از آنها در انتخابات مقدماتی و درونحزبی موفق عمل کردهاند.
به همین ترتیب، سامانه سرا و پارلمان اصلاحات نیز دو نسخه رقیب هم نیستند، بلکه اولی (سرا یا نسخه ارتقایافته آن) پیشنیاز تشکیل دومی (پارلمان اصلاحات، شعسا، یا مشابه آن) است. در فضای مبهم و متکثر کنونی اصلاحطلبان که وزن و جایگاه احزاب و شخصیتها در بین هواداران وفادار به اصلاحات مشخص نیست، مشروعیت و مقبولیت هرگونه سهمبندی برای تشکیل پارلمان اصلاحات از همان ابتدا مورد پرسش است. حتی در کشورهایی که ساختارهای حزبی شکلیافتهتری به نسبت ایران دارند (چه احزاب نخبهگرا و چه غیر از آن)، سهم هر جریان سیاسی نه بر اساس خوداظهاری جریانها یا دستورات بالا به پایین از سوی رهبر آن حزب/جبهه، بلکه با مراجعه به نظر و آرای اعضا و هواداران انجام میپذیرد. نحوه تشکیل و سهمدهی در «گردهمایی انتخاباتی» احزاب دموکرات و جمهوریخواه امریکا که هر کدام از نظر شدت تکثر دیدگاههای درونی با تکثر موجود در جبهه اصلاحطلبان قابل مقایسهاند، نمونهای از این دست است. سرا میتواند وزن و جایگاه واقعی افراد یا احزاب در بدنه اصلاحطلبان را برای تشکیل تناسبی پارلمان اصلاحات مشخص کند.▪
*فعال سیاسی اصلاحطلب
پینوشت:
- در سامانه سرا اعضا در چهار لایه اضافه میشوند و بدین ترتیب ظرفیتی چندصد هزار نفری در هر استان ایجاد میشود. این ظرفیت بزرگ –که بهمراتب بزرگتر و بیشتر از جمع اعضای تمامی اعضای احزاب اصلاحطلب و نزدیک به تعداد کل رأیدهندگان به نامزدهای اصلاحطلب است (ر.ک. نتایج انتخابات مجلس دهم) – امکان بروز و ظهور و معرفی نامزدهایی بدون اتکا به افراد یا گروههای خاص را فراهم میکند. بر اساس طرح مصوب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، کسب حمایت ۵ درصد از اعضای سامانه در یک حوزه انتخابیه از سوی یک نامزد برای ورود به رقابت کفایت میکند.
- نحوه برگزاری و شمارش آرا در سامانه سرا مبتنی بر شیوهٔ کمهزینه، عادلانه و دموکراتیک ranked choice میباشد. حدنصاب نصف بعلاوه یک پس از برگزاری مرحله instant run-off در این شیوه مبنا قرار میگیرد. مکانیزم مدرن ranked-choice در نقاط مختلف جهان اجرایی شده (مانند انتخاب نمایندگان ایالت Maine در کنگره آمریکا) یا به زودی خواهد شد (یا انتخاب شهردار در شهر نیویورک آمریکا).
- پروژه نماسنج (https://t.me/namasanj) از اولین سال فعالیت مجلس دهم (۱۳۹۵) آغاز و طی چندصد نفر-ساعت کار داوطلبانه، کارنامه عملکرد دو سال اول نمایندگان استان تهران و چهار شهر بزرگ را مورد ارزیابی کمی و کیفی گسترده قرار داد و نتایج آن را بهصورت عمومی منتشر کرد.