بدون دیدگاه

سرشت جنبش دانشجویی در دو دهه ۸۰ و ۹۰؛ بازگشت به مردم و جامعه مدنی

روایت دانشجویان

محمدامین زندی

 

مقدمه

ابتدای دهه ۸۰ است. دعواهای دفتر تحکیم کل فضای جنبش دانشجویی را متأثر کرده است. فضای کشور و دانشگاه در ابتدای دوره دوم ریاست‌جمهوری خاتمی متفاوت شده و بحث‌های حول کوی دانشگاه و اتفاقات بعد از آن، بخشی از دفتر تحکیم وحدت را به مرزبندی با دولت و خاتمی میل داده است و ناامیدی از اصلاح در فضای جامعه وجود دارد. در این سال‌ها دیگر خانه‌ای ثابت برای دفتر تحکیم وحدت وجود ندارد. نسلی بی‌خانه وارد دانشگاه شده است. بعد از حمایت تام و تمام از خاتمی در انتخابات سال ۱۳۷۶، جنبش دانشجویی و دفتر تحکیم وحدت با دومینویی از اتفاقات، درگیر اختلاف و انشقاق و برخوردهای نهادهای بیرون از دانشگاه شد. همه این اتفاقات، مسئله‌ای را در دانشگاه و نسلی جدید و گذشته‌ای که در دانشگاه وجود داشتند به وجود آورد که باید نوع نگاه به قدرت به شکل دیگری باشد و به همین دلیل، شعار دوری از قدرت در فضای دانشگاه مطرح می‌شود، اما علاوه بر این تغییر در نگرش دانشجویان، در اواخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰ نیز دانشگاه در ساحت ساختاری دچار تغییرات عمده‌ای می‌شود که در فعالیت دهه ۸۰ و ۹۰ بسیار مؤثر است. به همین دلیل در ابتدا به تغییرات دانشگاه از ابتدای دهه ۸۰ به بعد پرداخته و پس ‌از آن به ویژگی‌های این دو دهه اشاره می‌شود.

۱- تغییر شرایط دانشگاه در دهه ۸۰ و ۹۰

می‌توان کلیدواژه‌های تغییر دانشگاه در دهه ۸۰ و ۹۰ را، «پولی‌سازی» و «نظارت بیشتر» و «تکثر» بیان کرد. هم‌زمان با دهه ۸۰، دانشگاه با مجموعه‌ای از تغییرات چه در ساحت زندگی دانشجویی و چه در ساحت کنترل و نظارت، مواجه شد. این تغییرات را می‌توان به‌صورت ذیل مطرح کرد:

– پولی‎ سازی

هم‌زمان با ورود به دهه ۸۰، بحث در مورد شکل جدیدی از دانشگاه مطرح شد و به همین دلیل، در برنامهِ چهارم توسعه کشور، بحث بر روی پردیس‌های پولی و دانشجویان شبانه مطرح شد. این اتفاق در دولت خاتمی آغاز شد و در دولت احمدی‌نژاد به‌شدت بیشتری انجام شد و در دولت روحانی نیز تداوم یافت. مهم‌ترین اثرات این برنامه را می‌توان به شکل زیر بیان کرد:

– تعیین سقف مجاز، برای مدت‌زمان تحصیل دانشجویان؛

– گران شدن خدمات (اغذیه دانشجویی، خوابگاه) برای دانشجویان؛

– افرایش دانشجویان شبانه و پردیس پولی دانشگاه‌ها؛

– افزایش تعداد دانشگاه‌های کشور و به‌تبع آن افزایش دانشجویان؛

– الزام دانشجو برای بدل شدن به نیروی کار در دوران تحصیل.

نظارت بیشتر

هم‌زمان با اثرگذاری بیشتر دانشگاه، نظارت بر آن نیز بیشتر شد. از موارد اثرگذار آن می‌توان به این‌ها اشاره کرد:

– پراکندگی خوابگاه‌های دانشجویی در سطح شهر و تأکید بر عدم تمرکز آن‌ها در یک مکان مشخص؛

– اخراج اساتید و دانشجویان منتقد؛

– کم کردن اختیارات رؤسای دانشگاه؛

– تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها؛

– بومی‌گزینی در دانشگاه‌ها؛

– افزایش اختیارات شورای عالی انقلاب فرهنگی و افزایش قدرت نهادهای انتصابی به‌جای نهادهای انتخابی؛

– شکل‌گیری کمیته‌های انضباطی در دانشگاه و اثرگذاری بیشتر آن‌ها در فضای دانشجویی؛

– ورود بیشتر نهادهای بیرون از دانشگاه به فضای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی؛

– نظارت بر نشریات دانشجویی؛

– بستن انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها که کار ویژه سیاسی داشتند.

تکثر نهادی

دیگر تغییر مهم در این دهه را می‌توان تکثر نهادی در دانشگاه نام‌گذاری کرد. تکثری که بخشی از آن دانشجویی و بخشی دیگر در ساحت دخالت نهادهای بیرونی در دانشگاه بود. این موارد عبارت است از:

– حضور گسترده‌تر کانون‌های دانشجویی و تشکل‌های صنفی در درون دانشگاه؛

– افزایش تشکل‌های همسو با ساختار قدرت در درون دانشگاه و در ساحت سیاسی کشور (انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، دفتر تحکیم وحدت «طیف شیراز»)؛

مجموعه این تغییرات عمدتاً در اواخر دهه ۷۰ اتفاق افتاد و در دهه ۸۰ نیز تداوم یافت و در بحث پولی‌سازی می‌توان به اعتراضات سال ۸۲ و حمله به خوابگاه طرشت اشاره کرد که به دلیل تداوم این سیاست‌ها بود. در بحث نظارت نیز، تغییر عمده حضور کمیته‌ها و شورای نظارت بر تشکل‌ها در اواخر دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ و در دولت خاتمی بود. تا پیش ‌از این تغییرات، تشکل‌های دانشجویی نیاز به دریافت مجوز از دانشگاه و تأیید هیئت سه‌نفره نداشتند و بعد از تشکیل شورا، این اتفاق به امری بدیهی بدل شد که در دهه ۸۰ و ۹۰ و کنش دانشجویی نیز بسیار اثرگذار بود. همچنین دلیل متولد شدن کمیته‌های انضباطی در دوران اصلاحات، جلوگیری از برخورد با دانشجویان در نهادهای بیرون از دانشگاه بود، اما عملاً به نهادی برای کنترل بیشتر بدل شد؛ یعنی نمی‌توان دانشگاه و جنبش دانشجویی در دهه ۸۰ و ۹۰ را بدون توجه به این تغییرات موردبررسی قرارداد.

۲- ویژگی‌های جنبش دانشجویی در دهه ۸۰ و ۹۰

علاوه بر تغییرات فوق که در دانشگاه در دهه ۸۰ و ۹۰ مطرح شد، جنبش دانشجویی نیز در درون خود دچار تغییرات بسیاری شد. بخشی از این تغییرات ناشی از رفتار گذشتگان با این جنبش، بخشی ناشی از تغییر سبک زندگی مردم در جامعه، بخشی ناشی از تغییر شرایط دانشگاه که در پاراگراف‌های فوق گفته شد و بخشی دیگر نیز ناشی تغییر نگرش خود بود. هرچند پیش از اشاره به این تغییرات، بهتر است این مسئله مطرح شود که در سال‌های ۸۸ تا ۹۲، با سکونی در دانشگاه همراه بوده‌ایم و فضای دهه ۸۰ و ۹۰، پیوستار ثابت و با تداومی نداشته است و یک ‌روند ثابت و یک‌شکلی در تمامی وجوه، وجود نداشته است. ولی در کل این تغییرات را می‌توان به‌صورت ذیل بیان کرد:

– سیاست دوری از قدرت از جانب انجمن‌ها (به‌استثنای برخی از انجمن‌ها)؛

– پیوند با دیگر جنبش‌های اجتماعی؛

– صدای گروه‌های محذوف در سیاست؛

– تلفیق سبک زندگی و سیاست؛

– اعتراضی بودن مدام؛

– تکثر گروه‌های فعال دانشجویی در این دهه؛

– مهم شدن کانون‌های فرهنگی و هنری در دانشگاه‌ها و اثرگذاری آن‌ها در فعالیت دانشجویی؛

– همراهی با جنبش‌های عمومی و تغییر از یک جایگاه نخبگی به جایگاه عمومی؛

– برخورد با فعالان جنبش دانشجویی به‌عنوان بخشی بدیهی برای دانشجویان و شکل‌دهی سوژهِ آگاه و درعین‌حال بعضاً منفعت‌طلب؛

– بالا رفتن هزینه فعالیت دانشجویی بدون ارتباط با قدرت.

این مجموعه تغییرات در دهه ۸۰ بسیار ملموس است. هم‌زمان با دولت دوم خاتمی به دلیل نحوه مواجهه دولت با دفتر تحکیم و همین‌طور حمله به کوی دانشگاه و عدم‌ حمایت درست دولت از این اتفاقات و مجموعهِ کنش‌های بعد از ۷۸، دفتر تحکیم وحدت شعار دوری از قدرت داده و بخش عمده‌ای از انجمن‌ها و اعضای این تشکل، به‌صورت خودخواسته به این شعار روی آوردند. مسئله مهم این است که این برخورد ناشی از رفتار دولت در مواجهه با اتفاقات بود و به‌نوعی پس‌زده شدن از سوی دولت نیز در بخشی از آن مؤثر بود. هرچند نسلی که در دهه ۸۰ وارد دانشگاه شده بود، دوری از قدرت را بدون توجه به گذشته و نوع برخورد، امری بدیهی می‌دانست؛ یعنی این شعار هم ‌ریشه در گذشته و هم ‌ریشه در وضعیت آن زمان دانشگاه داشت. با مطرح‌شدن شعار دوری از قدرت، همراهی با جنبش‌های زنان و کارگری و معلمان نیز در دستور کار جنبش دانشجویی قرار گرفت. در این دوره با توجه به تغییرات جامعه و دانشگاه، تکثر به امری بدیهی بدل شد. حضور کانون‌ها و درعین‌حال نشریات و حلقه‌های متعدد دانشجویی، منجر به تغییر در شرایط دوگانه تحکیم و نیروهای وابسته به ساختار قدرت شد و دانشجویان چپ و لیبرال نیز در دانشگاه‌ها ظهور و بروز داشتند و فضای عمومی دانشگاه نیز از آن متأثر بود و نشریات و تجمعات متعددی به‌عنوان برونداد این شرایط وجود داشت. اگر سال‌های ۸۸ تا ۹۲ را به دلیل برخوردهای گسترده گذر کنیم (هرچند در این سال‌ها کانون‌ها و شوراهای صنفی بسیار واجد اهمیت هستند) از ۹۲ تا ۹۸ نیز این فضا حاکم است و انجمن‌های اسلامی و گروه‌های چپ میدان‌دار کنش دانشجویی در زمین دانشگاه هستند. در این دو دهه، جنبش دانشجویی تا حد توان خود صدای گروه‌های محذوف شده بود. این گروه‌ها می‌توانست اقلیت‌های قومی و یا دیگر اقلیت‌ها را شامل شود. هرچند با ورود به دهه ۸۰ و تداوم آن در دهه ۹۰، خود دانشجویان به گروه‌های محذوف بدل شدند و با ستاره‌دار شدن و حذف مواجه شدند و بخشی از این حذف منجر به کنش آگاهانه در میان فعالان این دو دهه شد. این برخوردها نیز بعضاً به راهی برای خروج از کشور به‌واسطه پناهندگی سیاسی بدل می‌شد، ولی وجهه‌ای عام نداشت و جز در موارد نادری، با مقاومت مواجه بوده است. شاید ویژگی دیگری که وجهه ممیزه این دو دهه با پیش از خودش است، توجه به تمام ساحت‌های زندگی در میان دانشجویان است؛ یعنی در عین ‌حال که سیاست و فرهنگ و اجتماع اهمیت دارد، سبک زندگی نیز واجد اهمیت است. سبک زندگی‌های متفاوت و متکثر در دهه ۸۰ و ۹۰ بسیار مهم شد. موسیقی و هنر به‌واسطه کانون‌های هنری موردتوجه قرار گرفت و گروه‌های دانشجویی نیز به تأسی از فضای دانشگاه به آن توجه کردند و این اتفاق منجر به برگزاری فستیوال‌های دانشجویی در ابتدای این دهه نیز شد که فستیوال تابستانه انجمن اسلامی دانشگاه پلی‌تکنیک در ابتدای دهه ۸۰ در چند دوره را می‌توان به‌عنوان مثالی برای این تغییر بیان کرد. مسئله سبک پوشش نیز دیگر مسئله مربوط به سبک زندگی دانشجویان بود که موردتوجه قرار گرفت و می‌توان به درگیری مدام دانشجویان برای پوشش و تجمع سال گذشته دانشگاه تهران اشاره کرد.

نتیجه‌گیری

با توجه به مسائل مطرح‌شده، می‌توان دانشگاه و جنبش دانشجویی را در دو ساحت در دهه ۸۰ و ۹۰ موردتوجه قرارداد که در سطور بالا به آن اشاره‌ شده است، ولی در کل می‌توان گفت که جنبش دانشجویی در این دو دهه بیشتر به سمت جنبشی عمومی میل پیدا کرد و این میل به جنبش عمومی، آن را بیشتر درگیر زندگی روزمره کرده و به همین دلیل میدان فعالیت و ساحت‌های آن با گذشته متفاوت است. هرچند که بابت این تغییر، هزینه‌های سنگینی را نیز متحمل شده است؛ یعنی با توجه به شکاف دولت و ملتی که در ساختار سیاسی ایران متبلور است می‌توان به این اشاره کرد که جنبش دانشجویی در دهه ۸۰ و ۹۰ همراهی بیشتری با مردم داشته و به همین دلیل هزینه‌های بیشتری را متحمل شده است، ولی با توجه به اینکه دانشگاه بخشی از جامعه است، نمی‌توان روندی را فراتر از جامعه از آن انتظار داشت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط