بدون دیدگاه

سرمایه‌داری غیرمولد

لطف‌‌الله میثمی

در ابتدای انقلاب، هم سرمایه‌داری صنعتی، تجاری و هم مالی وجود داشت که نیروهای انقلاب آگاهانه یا ناآگاهانه به ترتیب اولویت سرمایه‌داری صنعتی، تجاری و آنگاه مالی را برنتافتند، درحالی‌که سرمایه‌داری مالی هم صنعت و هم تجارت را پشتیبانی می‌کرد. در روند این اشتباهات بود که به دام پدیده وحشتناکی به نام بورژوازی مستغلات یا مرکانتالیسم شهری افتادیم که قیمت ساختمان‌های یک خیابان در تهران از ارزش تمام روستاهای ایران بیشتر است. در گذر زمان با پدیده انباشت نقدینگی سرگردان و سرمایه‌داری مالی غیرمولد روبه‌رو شدیم که این نوع سرمایه‌داری به هیچ وجه صنعت و تجارت را نه‌تنها پشتیبانی نمی‌کند، بلکه تخریب هم می‌کند. این پدیده در جناح نزدیک یا وابسته به حاکمیت به صورت مؤسسات مالی و اعتباری حتی بدون مجوز شکل گرفت و عینیت یافت. یکی از روسای این مؤسسات به دوستش گفته بود، حال پس از سه دهه که از انقلاب می‌گذرد، فهمیدم که چگونه می‌توان ثروتمند شد، اینکه پول را با پول خرید و فروش کنید. همین مؤسسات بودند که سپرده‌های مردم را در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بلعیدند که به تظاهرات مستمر سپرده‌گذاران منجر شد.

این مؤسسات که می‌رفت به سرمایه‌داری مسلط جامعه تبدیل شود، حالا به راست افراطی موسوم شده‌اند و همین‌هایی هستند که به نقل از احمد توکلی ۴ دهم درصد از مردم ایران که این جناح را تشکیل می‌دهند ۵۲ درصد سپرده‌های بانکی را دارند و بقیه مردم که ۹۹.۶ درصد جامعه هستند صاحب ۴۸ درصد سپرده‌های بانکی هستند.۱ همین‌ها بودند که گفتند اگر ترامپ از برجام بیرون رود، ما برجام را آتش می‌زنیم و به احتمال قوی ترامپ روی موضع آن‌ها حساب ویژه‌ای باز کرده بود؛ یعنی اگر ترامپ از برجام خارج می‌شد، راست افراطی هم به خروج از برجام کمک می‌کردند و فاتحه برجام خوانده می‌شد، ولی به یک عامل توجه نشده بود و آن رشد و گسترش جامعه مدنی بود. برای نخستین بار این جامعه با جناح‌هایی از نظام هماهنگ شده و تعامل سازنده با جهان را به نام برجام مطرح کردند.

توضیح اینکه آقای روحانی رئیس‌جمهور با این مؤسسات مالی – اعتباری برخورد می‌کرد و حتی یک بار از رهبری در این باره استمداد طلبید و دائماً افشاگری می‌کرد، ولی گویا نمی‌توانست نامی از آن‌ها ببرد. جناح راست افراطی امید داشت که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ موفق شود، ولی این‌گونه نشد و برخلاف تصور آن‌ها روحانی بیش از ۲۴ میلیون رأی آورد و رئیس‌جمهور شد. این بار نیز یک انتخابات رفراندم‌گونه شکل گرفت که روند آن برخلاف نیت و عملکرد مهندسی انتخابات بود. راست افراطی و مؤسسات مالی-اعتباری که در معرض انتقادات مستمر دولت بودند، قاعده بازی انتخابات قانونی را به هم زده و در مشهد تظاهراتی در مخالفت با دولت راه انداختند. طبیعی است که وقتی یک بلوک قدرت بر بلوک‌های دیگر اعتراض عملی و تظاهراتی کند، تعادل نظام به هم خورده و مردم محروم و جان به لب رسیده در هشتاد شهر ایران به اعتراض پرداختند. مهندس جهانگیری در نخستین برخورد خطاب به راست افراطی گفت این کارها باعث می‌شود که دودش به چشم خودتان هم برود. پس از این تظاهرات ترامپ از برجام خارج و بحران ارز، دلار و سکه نیز آغاز شد، ولی خوشبختانه ایران از برجام خارج نشد.

مؤسسات مالی-اعتباری بالاخره پول‌های سپرده‌گذاران را بلعیدند و با حکم یک قاضی، دولت مجبور شد معادل ۳۷ هزار میلیارد تومان از خزانه ملی به سپرده‌گذاران بپردازد که نگرانگی زیادی در بین نیروهای طرفدار انقلاب و قانون اساسی به وجود آورد.

دومین حرکت چشمگیر راست افراطی در جریان افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ بود. مشهود بود که سه برابر شدن قیمت بنزین آن هم بدون کار توزیعی با واکنش مردم به‌ویژه آن‌هایی که هزینه حمل‌ونقل بخش زیادی از هزینه‌هایشان را تشکیل می‌دهد، مواجه خواهد شد؛ اما در جریان اعتراضات مردم، عده‌ای که بنا به نوشته محمد مهاجری به «پنج سردار» معروف بودند، خط سرنگونی دولت حسن روحانی را داشتند که البته با واکنش مقام رهبری مواجه شد و حتی آقای سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور اسبق به همین مناسبت طی نامه‌ای از مقام رهبری تشکر کرد. درباره حوادث آبان ۹۸ به تفسیر در سرمقاله شماره ۱۱۸ توضیح داده شده است.

سومین حرکت این طیف افراطی در مجلس یازدهم علیه دولت و برخورد زشت نمایندگان با وزیر امور خارجه و تفاهم‌نامه ۲۵ ساله با چین شکل گرفت که آن نیز با واکنش مقام رهبری مواجه شد.

چهارمین حرکت این طیف، شعار اعدام روحانی از سوی مجلس و طلبه‌های قم و استیضاح رئیس‌جمهور بود که آن هم با مخالفت مقام رهبری مواجه شد.

گفته می‌شود تحلیل این طیف افراطی این بوده که احتمال دارد در امریکا دموکرات‌ها پیروز شوند و برجام احیا شده و جناح روحانی تقویت شود؛ بنابراین پیش از انتخابات بایستی تکلیفشان را با دولت یکسره کنند. در درون خود این طیف، مخالفت‌هایی با استیضاح شکل گرفت که بی‌دولتی و بی‌سر بودن مملکت، ادامه توطئه امپریالیزم درباره لبنان و عراق است.

ما امیدواریم که همه نیروها در شرایط بس خطرناک فعلی به فکر منافع ملی همه ایرانیان باشند نه جناح خود که این امر موجب خسران ایران و ایرانیان می‌شود.▪

پی‌نوشت:

  1. چشم‌انداز ایران، شماره ۱۲۱، ص ۳۰.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط