بدون دیدگاه

سوریه ای کردن ایران

مقدمه

 در رسانه‌ها تحقیقی توسط اکبر گنجی درباره «پروژه امریکا و اسرائیل در خاورمیانه» انجام شده است. او با استنادات زیادی به حمله امریکا به افغانستان، سپس عراق و بعد لیبی می‌پردازد آنگاه به پروژه سوریه اشاره می‌کند. از آنجا که حوادث پیرامون سوریه بحث روز است در این شماره به بخش سوریه پرداخته‌ایم. همان‌طور که محمد احمدی در مقاله «اتحاد امارات و اسرائیل علیه مردم‌سالاری در منطقه» اشاره کرده‌اند اصلی‌ترین علتی که اسرائیل، عربستان و امارات را به هم نزدیک کرده است مخالفت با آرای مردم و مردم‌سالاری است؛ بنابراین جا دارد ما ایرانیان در توسعه و تعمیق مردم‌سالاری در ایران و منطقه بکوشیم تا از این طریق نخست اتحاد وسیعی با توده‌های منطقه ایجاد کنند؛ و ثانیاً با ایجاد تضاد در درون اسرائیل و حاکمیت‌های ارتجاعی عرب در برابر دشمنی آن‌ها مصون باشیم.

 

امریکا و اسرائیل در پروژه کلنگی کردن خاورمیانه ابتدا با تحریم‌های فلج‌کننده مردم کشورها را از درون و پس از آن از طریق حمله نظامی و بمباران و موشک‌باران، زیرساخت‌ها و ارتش آن‌ها نابود می‌کنند همان‌طور که در افغانستان، عراق و لیبی اتفاق افتاد. آشوب و ناامنی بلندمدت، کشته و زخمی و آواره شدن ده‌ها میلیون انسان و تجزیه عملی کشورها برخی از پیامدهای پروژه کلنگی کردن خاورمیانه بوده است. برای تحلیل و تبیین این پیامدها می‌توانیم از دو تفسیر متفاوت استفاده کنیم: اول اینکه این پیامدها آگاهانه و خاص این پروژه بوده؛ و دوم این‌ها پیامدهای ناآگاهانه و ناخواسته پروژه کلنگی کردن خاورمیانه است. شواهدی که در طول بحث ارائه می‌شود این فرصت را مهیا می‌کند که خودتان داوری کنید کدام‌یک از این دو مدعا به واقعیت نزدیک‌تر است. به‌خوبی می‌بینیم جنگ با عراق، لیبی، سوریه و ایران پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی جزئی از استراتژی دولت امریکا بوده و نابودی کشورهای منطقه و تجزیه آن‌ها خواسته یا ناخواسته پروژه کلنگی کردن خاورمیانه بوده است.

ظاهراً همه اتفاق‌نظر دارند که در سال ۲۰۱۱ خیزشی مسالمت‌آمیز در سوریه علیه حکومت بشار اسد شروع شد که حکومت بشار اسد آن را به‌شدت سرکوب کرد، اما برای اینکه ببینیم این مدعا چقدر واقعیت دارد و به حقیقت نزدیک است، بهتر است که به دو سال پیش از آن؛ یعنی سال ۲۰۰۹ برگردیم زمانی که وزیر امور خارجه فرانسه برای یک سفر دیپلماتیک به بریتانیا سفر کرد. رولند دوما۱ در جون ۲۰۱۳ در یک مصاحبه تلویزیونی ماجرای این ملاقات را به تفضیل شرح داده است. پس دست‌کم از دو سال قبل بریتانیا در حال تدارک یک شورش علیه حکومت اسد برای سرنگونی او بود. هیلاری کلینتون در خاطرات خود می‌نویسد: «در سال ۲۰۱۰ به اوباما پیشنهاد کردم که رابرت فورد۲ را به‌عنوان سفیر امریکا در سوریه منصوب کند». امریکا پنج سال بود که فاقد سفیر در سوریه بود. اوباما در تعطیلات کنگره با استفاده از اختیارات ریاست‌جمهوری، او را به سفارت سوریه منصوب کرد۳. کلینتون در خاطراتش می‌نویسد: «رابرت در ژانویه ۲۰۱۱ به دمشق رسید، دقیقاً به‌موقع و تا پیش از آغاز تظاهرات مستقر شد. وقتی تظاهرات در ماه مارس بالا گرفت، با وجود خطر، او به محل وقوع کشتار معروف سال ۴۱۹۸۲ رفت تا با تظاهرکنندگان دیدار کند و وحدت و همدردی امریکایی‌ها را با آنانی که به دنبال اصلاحات دموکراتیک بودند ابراز کند. اهالی شهر ماشین رابرت را گل‌باران کرده بودند». ببینید درست پیش از اینکه تظاهراتی شروع شود امریکایی‌ها با برنامه سفیر را می‌فرستند و سفیر هم در اولین تظاهرات شرکت می‌کند. امریکا از همان آغاز در شورش‌های سوریه دخالت داشت، اما هیلاری کلینتون توضیح می‌دهد که در همان ابتدا امریکا فقط حمایت‌های معنوی و مالی از مخالفان به عمل می‌آورد، ولی دولت‌های متحد امریکا؛ یعنی عربستان سعودی، قطر، امارات متحده و ترکیه گروه‌های اسلام‌گرایی را که هرکدام به خودشان وابسته بودند مسلح می‌کردند. هیلاری می‌گوید در آغاز به کار دولت‌های متحد ما فشار می‌آوردند که شما به مخالفان سلاح بدهید، اما من با آن‌ها در اجلاس ریاض قرار گذاشتم یک تقسیم کاری بکنیم که سلاح‌ها را آن‌ها بدهند و کمک‌های مالی را ما؛ یعنی امریکا. او در خاطراتش نوشته: «کشورهای مشخصی تلاششان را برای تأمین اسلحه به کار می‌گیرند و امریکا روی نیازهای انسان‌دوستانه کار می‌کند». کلینتون می‌گوید یکی از دلایلی که در آغاز برای امریکا مهم نبود که در سوریه سلاح در اختیار مخالفان بگذارد، تجربه افغانستان و ایجاد القاعده توسط امریکا در افغانستان بود. ببینید این عبارت هیلاری کلینتون است: «در دهه ۱۹۸۰ ایالات‌متحده، عربستان سعودی و پاکستان، شورشیان افغان معروف به مجاهدین را مسلح کردند؛ ازجمله اسامه بن‌لادن که بعدها القاعده را تشکیل داد و تمرکزش را روی اهدافی در غرب گذاشت. هیچ‌کس نمی‌خواست آن ماجرا تکرار شود». در اینجا نیز کلینتون دوباره به‌صراحت از نقش امریکا و متحدانش برای ساختن طالبان و القاعده سخن می‌گوید. نکته جالب‌توجه اینکه وزیر خارجه امریکا می‌گوید مخالفان اسد و دولت‌های متحد امریکا دائماً فشار می‌آوردند که بر فراز سوریه نیز مانند لیبی منطقه پروازممنوع وضع کنیم، اما روسیه و چین دیگر با آن فریبی که در لیبی خورده بودند زیر بار نمی‌رفتند و می‌نویسد: «روسیه از هر حرکتی در سازمان ملل بر علیه سوریه جلوگیری می‌کرد و بخش عمده‌ای از این کار برای جلوگیری از تکرار تجربه لیبی بود». همان اول کار سازمان سیا و پنتاگون فعالیت‌هایشان در سوریه را آغاز کردند. نیروهای وابسته به خودشان را در اردن آموزش نظامی می‌دادند و به جنگ رژیم اسد می‌فرستادند، بعدها ائتلاف ضد داعش را ساختند و امریکا کردها را با عنوان نیروی زمینی خودش در آن حرکات به کار گرفت. وحدت حکومت اسد با جمهوری اسلامی یکی از دلایلی بوده که امریکا از همان اول برای حمله به سوریه و کنار گذاشتن اسد روی آن تأکید می‌کرد. هیلاری کلینتون در ۶ دسامبر ۲۰۱۱ گفت: «هدف او و امریکا از بین بردن نفوذ ایران در سوریه است، امریکا می‌خواهد تعادل قوا در منطقه را به سود خودش برهم بزند و اگر بتواند نفوذ ایران در سوریه را از بین ببرد، این یک دستاورد بسیار بزرگی برای امریکا خواهد بود». از سال ۲۰۱۲ رسانه‌های معتبر ازجمله نیویورک‌تایمز می‌نوشتند گروه‌های اسلام‌گرا بر کل اپوزیسیون سوریه تسلط دارند. شورای حقوق بشر سازمان ملل، دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل همه اعلام کردند که رژیم اسد و مخالفانش، هر دو مرتکب جنایت جنگی شده‌اند. اوباما در ۲۲ مارس در یک کنفرانس خبری در عمان با پادشاه اردن گفت: «مطمئن هستم که اسد می‌رود؛ بحث بر سر رفتن یا نرفتن او نیست، بحث بر سر زمان این امر است». اوباما و اردوغان در ۱۶ مه ۲۰۱۳ در ترکیه گفتند اسد باید برود. همین‌طور در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۳ دوباره بر این امر تأکید کردند. روزنامه وال‌استریت‌ ژورنال ۲۲ مارس ۲۰۱۳ از افزایش فعالیت‌های سازمان سیا در سوریه خبر داد که چگونه این‌ها دارند نیروهای مسلح همسوی با خودشان را حمایت می‌کنند. به نوشته روزنامه نیویورک‌تایمز ۲۵ مارس ۲۰۱۳ با هماهنگی سازمان سیا فقط و فقط در سال ۲۰۱۲ بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ تن تسلیحات نظامی دولت‌های منطقه در اختیار مخالفان رژیم سوریه گذاشته شد. مطابق اسناد محرمانه‌ای که بعدها منتشر شد امریکایی‌ها از همان ابتدا می‌دانستند که در حال کمک به گروه‌های تروریستی اسلام‌گرا هستند. ژنرال مایکل فلین،۵ مدیر سابق آژانس اطلاعات دفاعی امریکا، در مصاحبه‌ای که با شبکه الجزیره داشت اذعان کرد حمله به عراق نقش بسیار مهمی در خلق داعش و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا داشت.

از سال ۲۰۱۱ فشار زیادی به دولت اوباما می‌آوردند که به سوریه حمله نظامی کند. زمانی که در سال ۲۰۱۳ درخواست حمله نظامی به سوریه اوج گرفت، نماینده دموکرات کنگره از فلوریدا گفت: «هیچ‌کس از حمله به سوریه پشتیبانی نمی‌کند مگر مجتمع صنعتی نظامی و اسلحه‌سازان».۶ وقتی وضعیت منطقه را به این شکل درآوردند رابرت گیتس، زیر دفاع بوش، گفت که کشورهای مصنوعی مثل عراق سوریه و لیبی را فقط با نظام‌های دیکتاتوری می‌توان نگه داشت وگرنه چندپارچه می‌شوند؛ این یعنی دفاع رسمی از تجزیه سوریه حتی اسد باشد یا نباشد. امریکا از همان ابتدای داستان به مخالفان کمک‌های مالی، تسلیحاتی و آموزشی فراوانی داد اما در عین حال می‌دانست که همه این گروه‌های تروریستی اسلام‌گرا هستند. هیلاری کلینتون در ۱۰ نوامبر ۲۰۱۵ گفت: «آمادگی ندارد که از جنگ علیه داعش حمایت کند بهتر است تهدیدهای این گروه پراکنده در خاورمیانه را بهتر بشناسیم ولی اعلام نبرد علیه آن‌ها گامی درست نیست». هیلاری در یکی از ایمیل‌های محرمانه‌اش در ۱۷ آگوست ۲۰۱۴ به‌صراحت نوشته: «ما باید از دستگاه دیپلماتیک و جاسوسی سنتی خود استفاده کنیم تا بر دولت‌های قطر و عربستان فشار آوریم چون این‌ها کمک‌های مالی و لجستیکی به داعش و دیگر گروه‌های رادیکال در منطقه می‌دهند». با توجه به استراتژی اسرائیل طبیعی بود که دولت اسرائیل از فروپاشی رژیم سوریه دفاع بکند. در آگوست ۲۰۱۱ شیمون پرز و نتانیاهو گفتند اسد باید برود. ایهود باراک وزیر دفاع وقت اسرائیل در دسامبر ۲۰۱۱ گفت اسد ظرف چند هفته خواهد رفت. اسرائیلی‌ها نه‌تنها به دنبال بازپس دادن سرزمین اشغالی سوریه یعنی بلندی‌های جولان نبوده و نیستند، بلکه به دنبال آن بودند همان بلای عراق را بر سر سوریه بیاورند. پس از آغاز جنگ داخلی سوریه، اسرائیل از سال ۲۰۱۲ تا امروز؛ یعنی سال ۲۰۲۰ میلادی صدها حمله نظامی به سوریه کرده و تمامی حملات معطوف به ارتش سوریه، نیروهای ایرانی و متحدان آن‌ها بوده ولی حتی یک ‌بار اسرائیل به نیروهای تروریست اسلام‌گرا حمله نکرد. نابودی ارتش‌های عراق، لیبی و سوریه به سود اسرائیل تمام شد و به همین دلیل نه‌تنها در طول جنگ داخلی سوریه حملات نظامی به حکومت شد و ارتش سوریه را محدود کرد، بلکه از مخالفان اسد و گروه‌های تروریستی اسلام‌گرا حمایت می‌کردند. مایکل مور، معاون سابق رئیس سازمان سیا، در مصاحبه با روزنامه راست‌گرای جروزالم‌پست اسرائیل به دولت اندرز می‌دهد که با شاخه القاعده در سوریه یعنی جبهه نصرت همکاری نکند. هاآرتص اسرائیل تأیید می‌کند که دولت به مخالفان اسلام‌گرای سوریه کمک می‌کند. در سوم ژوئیه ۲۰۱۵ منشی کابینه نتانیاهو در فاصله سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ در روزنامه هاآرتص مقاله‌ای نوشت با عنوان «فرصت‌های تاریخی برای اسرائیل در ارتباط با بلندی‌های جولان». در آن مقاله می‌نویسد فروپاشی سوریه این فرصت را برای اسرائیل فراهم آورده تا موضوع انضمام و بلندی‌های جولان اشغال‌شده را با جامعه جهانی مطرح کند. با توجه به توافق هسته‌ای که اوباما با ایران امضا کرد باید از رئیس‌جمهور امریکا و کنگره این کشور تضمین بگیریم بلندی‌های جولان را به اسرائیل واگذار کند. این وعده‌ای بوده که جرالد فورد، رئیس‌جمهور اسبق امریکا، در ۱۹۷۵ به اسحاق رابین نخست‌وزیر وقت اسرائیل داد. می‌گوید چهل سال گذشته و اکنون وقت نقد کردن آن وعده است. به این ترتیب موقعیت بین‌المللی اسرائیل ارتقا پیدا می‌کند. یک روز پیش از دیدار نتانیاهو و اوباما در کاخ سفید مایکل اورن، سفیر سابق اسرائیل در امریکا، در مقاله‌ای که در سی‌ان‌ان منتشر کرد از اوباما خواست حاکمیت اسرائیل بر جولان را به رسمیت بشناسد. به گزارش میدل ایست آی در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۵ افک شرکت اسرائیلی تابع جنی انرژی، یک شرکت نفتی امریکایی، اعلام کرد در منطقه جولان مقادیر قابل‌توجهی منابع نفتی کشف کرده است. بارتوف، زمین‌شناس ارشد شرکت جنی در اسرائیل، گفت احتمالاً در این منابع میلیاردها بشکه نفت وجود دارد. کارشناسان بین‌المللی متفق‌اند عواید حاصل از این کشف باید به دولت سوریه تعلق بگیرد، اما اسرائیل هیچ تعهد بین‌المللی جز اشغالگری خودش را به رسمیت نمی‌شناسد. وزارت انرژی و آب اسرائیل به افک مجوز داده است ظرف سه سال ده حلقه چاه آزمایشی در منطقه‌ای به وسعت ۴۰۰ کیلومترمربع یعنی حدود یک‌سوم کل سرزمین جولان، حفر کند. افک ادعا کرده که تشکیلات این شرکت می‌تواند اسرائیل را از لحاظ انرژی خودکفا کند. پس در پروژه سوریه موضوع غارت منابع عظیم نفتی سوریه هم در میان بوده است. چندی بعد هاآرتص در ۱۰ نوامبر ۲۰۱۵ گزارش می‌دهد نتانیاهو در دیدار با اوباما ۱۱ آبان ۱۳۹۴ در کاخ سفید این درخواست را مطرح کرده که امیدی به اتحاد دوباره سوریه ندارد، پس امریکا باید منافع اسرائیل را در نظر گرفته و بلندی‌های جولان را به اسرائیل واگذار کنند. هاآرتص ۱۱ نوامبر ۲۰۱۵ جزئیات تازه‌ای به نقل از مقامات امریکایی از درخواست تصرف خاک سوریه از سوی نتانیاهو را مطرح می‌کند. آن مقام امریکایی به هاآرتص گفته: «ما درباره سوریه گفت‌وگو می‌کردیم، نتانیاهو گفت  با اوضاع داخلی این کشور کاری ندارم و او صرفاً  به جلوگیری از  انتقال سلاح به حزب‌الله و تشکیل جبهه دوم به دست حزب‌الله و ایران در بلندی‌های جولان توجه دارد، سپس گفت تنها راه برای انجام این کار به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان است زیرا تحت این شرایط اسرائیل این منطقه را به سوریه پس نخواهد داد اوباما هم به این پیشنهاد پاسخ نداد. فکر می‌کنم که روشن است امریکا قصد ندارد موضع خود را درباره آینده جولان تغییر دهد، ما همواره گفته‌ایم این مسئله باید هماهنگ با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل مورد بررسی قرار گیرد. این وضع ما بوده و هست و تغییر نخواهد کرد»، اما می‌بینید این موضوع در دولت ترامپ تغییر کرد و او نه‌تنها بلندی‌های جولان را به اسرائیل بخشید، بلکه قدس مسلمانان را پایتخت اسرائیل اعلام کرد و قرار است اسرائیل بخش‌های دیگری از سرزمین‌های فلسطینی را نیز به خاک خود ضمیمه کند. منافعی که دولت اسرائیل تعقیب می‌کند برای ده‌ها سال قبل بوده است حتی قبل از اینکه دولتی به نام جمهوری اسلامی تشکیل شود و گویی منافع آن‌ها فقط از طریق اشغال سرزمین دیگران و نابودی کشورهای منطقه و ارتش‌های آن‌ها تأمین می‌شود. نیویورک‌تایمز در ۱۰ جولای ۲۰۲۰ به نقل از منابع دولت ترامپ استراتژی آن‌ها علیه ایران را به این صورت توضیح  داد و نوشت: «برخی از مقامات امریکایی می‌گویند یک استراتژی مشترک امریکایی اسرائیلی در حال شکل‌گیری است که طبق آن یک‌سری عملیات مخفیانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران و همچنین حذف و ترور فرماندهان سپاه انجام خواهد شد. پس پروژه‌ای که اکنون امریکا و اسرائیل دنبال می‌کنند نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران از طریق بمب‌گذاری و ترور فرماندهان سپاه است. روزنامه گاردین در ۱۲ جولای ۲۰۲۰ نوشت که این خرابکاری‌های صورت گرفته در ایران توسط اسرائیل، ممکن است نتیجه منفی به بار بیاورد و به یک فاجعه دیگر در منطقه بیانجامد. تد اسنایدر، تحلیلگر امریکایی، در وب‌سایت موندو وایز باید در یک مقاله‌ای پرسید که اسرائیل با چند راه گوناگون به ایران حمله کند تا رسانه‌های امریکا آن‌ها را گزارش داده و آن را جنگ بنامند؟۷

بیزینس اینسایدر ۱۶ جولای ۲۰۲۰ به نقل از مقامات امریکایی و اروپایی نوشت که اسرائیل هدف‌های نظامی هسته‌ای ایران را منفجر می‌کند تا پیش از انتخابات سوم نوامبر امریکا ترامپ را به مقابله نظامی با ایران بکشاند. دیوید ایگنیشس در واشنگتن‌پست ۱۶ جولای ۲۰۲۰ ضمن دفاع از حضور امریکا در خاورمیانه برای حمله به ایران به نقل از مک‌کنزی فرمانده نیروهای امریکا در منطقه نوشت: «با شناختی که من از ایرانی‌ها دارم بالاخره ایران به حملات مکرر اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای پاسخ خواهد داد»، بنابراین می‌بینیم دستور قضائی پروژه کلنگی کردن ایران را به‌روز کردند و اسرائیل با هماهنگی ترامپ هر روز در داخل ایران دست به خرابکاری و انفجار می‌زند که همه نهادهای بین‌المللی اتفاق‌نظر دارند همه این خرابکاری‌ها کار اسرائیل است. مردم ایران که از نزدیک شاهد کلنگی کردن کشورهای افغانستان عراق، لیبی، سوریه و یمن توسط امریکایی‌ها و متحدانش هستند، می‌بینند این دستور پخت غذایی چه معنا و پیامدهایی دارد. دولت‌های دشمن موجودیت ایران به دنبال راه انداختن جنگ داخلی در ایران و ورود به آن هستند تا ایران را هم مثل بقیه کشورها سوریه‌ای، کلنگی و بالکانیزه کنند.

پی‌نوشت:

  1. Roland Dumas
  2. Robert Stephen Ford
  3. در ۲۰۰۵ رفیق حریری در پی یک انفجار در لبنان کشته شد و با فضاسازی سوریه به این سوءقصد متهم شد و بشار اسد مجبور شد ارتش سوریه را از لبنان خارج کند، امریکا نیز سفارت خود را در سوریه تعطیل کرد. پس از چهار سال دیوان بین‌المللی لاهه ارتش سوریه را تبرئه کرد.
  4. کشتار حما
  5. Michael T. Flynn
  6. مجتمع صنعتی نظامی همان‌هایی هستند که به قرائت آیزن هاور کودتای ایران را شکل دادند و بعد از آن نیز کودتا در گواتمالا، اندونزی و شیلی را رقم زدند.
  7. توجه شود که در طول جنگ ویتنام از واژه جنگ استفاده نمی‌شد و از واژه تعارض یا Conflict استفاده می‌شد که موافقت با چنین جنگی به کنگره راه پیدا نکند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط