مصاحبۀ Global Peace TV با پروفسور میرشایمر
برگردان: شبنم کاظمی
در این مصاحبه، پروفسور جان میرشایمر تحلیلی از وضعیت مخاطرهآمیز اسرائیل که پس از شکست خیرهکننده به حزبالله مجبور به درخواست آتشبس شده، ارائه میدهد. قابلیتهای نظامی اسرائیل در حال حاضر زیر سؤال رفته و تسلط منطقهای آن در حال فروپاشی است. این چه معنایی برای آینده دارد؟ میرشایمر همچنین به بررسی زمینههای ژئوپلیتیکی وسیعتر، از جمله تحرکات اخیر روسیه و مسائل داخلی رو به رشد ایالاتمتحده میپردازد. این تجزیهوتحلیل جامع از دینامیک قدرت جهانی که در برابر چشمان ما در حال تغییر است را از دست ندهید.
میرشایمر: به نظر من، امریکاییها برای آتشبس فشار زیادی به نتانیاهو وارد کردهاند. همچنین احتمال پیروزی اسرائیل در جنگ علیه حزبالله بسیار کم است. با توجه به اینکه در غزه هم مشغول است و مشکلات زیادی هم در جبهۀ داخلی دارد، فکر میکنم منطقی بود که وقفهای بیندازد. با وجود اینکه مقاومت زیادی نسبت به این آتشبس در داخل اسرائیل وجود دارد، نتانیاهو روز گذشته در سخنرانیاش سه دلیل برای اینکه چرا در حال حاضر باید آتشبس برقرار شود مطرح کرد. دومین دلیلی که ارائه داد این بود که ارتش اسرائیل تحت فشار است و به استراحت و بازسازی نیاز دارد. او گفت ارتش در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد و نیاز به فرصتی برای تجدیدقوا و آماده شدن برای نبردهای آینده دارد. این دقیقاً چیزی است که او گفت:
نتانیاهو:
چرا در حال حاضر باید آتشبس کنیم؟ سه دلیل اصلی برای این کار وجود دارد:
- تمرکز روی تهدیدهایی که از سمت ایران میآید. فعلاً نمیخواهم بیشتر دربارۀ آن صحبت کنم.
- تجدید نیرو و دریافت تسلیحات. نمیخواهم این را از شما پنهان کنم. در دریافت تسلیحات و سلاح تأخیرهای زیادی وجود داشت، اما این مشکل بهزودی برطرف خواهد شد؛ تسلیحات به دستمان میرسد، جان سربازهایمان را نجات میدهیم و نیروی اضافی برای کامل کردن وظیفهمان خواهیم داشت.
- دلیل سوم برای آتشبس، جدا کردن حماس و جبهۀ حزبالله است. از روز اول جنگ، برنامۀ حماس این بود که حزبالله را در کنار خود داشته باشد، اما وقتی حزبالله دیگر در صحنه نباشد، حماس تنها میماند و این به ما کمک خواهد کرد تا به هدف مقدس خود یعنی آزادسازی گروگانهایمان برسیم.
- چند لحظۀ دیگر میرویم سراغ حماس. به گمانم چون نتانیاهو استاد فرار سیاسی است، کلماتش را با احتیاط انتخاب میکند؛ بنابراین برخی از این عباراتش را تکرار میکنم؛ منظورش از «تأخیر زیاد در دریافت تسلیحات» انتقاد از دولت بایدن است. «این مشکل بهزودی برطرف خواهد شد»؛ یعنی خوشامدگویی به دولت جدید ترامپ. شما هم همینطور برداشت کردید؟
+ دقیقاً. صبح امروز وقتی داشتم حرفهایش را میخواندم، یادداشتهایی برای خودم برداشتم. فکر میکنم حق با شماست.
- ماندهام که دولت بایدن اسرائیل را به چه چیزی تهدید کرده. تهدید کرده که یکی از وتوهای همیشگیاش را در شورای امنیت انجام میدهد؟ (آخرین باری که وتو کردند همین چند روز پیش بود)[۱]. یا تهدید کرده که دیگر بمبهای ۹۰۰ کیلویی به آنها نمیدهد؟ انگار آنها بیشتر از این لازم دارند!
+ خوب، من اینطور برداشت کردم که قصد داشته بگوید امریکا مهمترین مهمات و تجهیزات مورد نیاز ارتش اسرائیل را در تعلیق نگه داشته است. برای من باورش سخت است. تاکنون هیچ مدرکی در رسانهها برای این ادعا نبوده. هیچکس دربارهاش حرفی نزده. دربارۀ تهدیدهای آتی هم فکر میکنم بیمعنی هستند. جو بایدن تقریباً هر چیزی که اسرائیلیها بخواهند، هر زمانی که بخواهند به آنها میدهد.
- فکر نمیکنید اگر بایدن چیزی را که اسرائیلیها به هر دلیلی انتظارش را داشتند، به آنها داده بود، خبرش را از اهداکنندگان و همپیمانهای آنها در رسانهها میشنیدیم؟ در صفحۀ اول نیویورکتایمز یا واشنگتنپست یا والاستریت ژورنال نمیآمد؟
+ هیچ شکی دربارۀ آن نیست. به همین دلیل میگویم که باور نمیکنم. فکر میکنم واقعیت همین است که او نیاز دارد یک وقفه داشته باشد. آنها نیاز دارند دوباره گروهبندی شوند و به این فکر کنند که چطور پیش بروند. باید حواسمان باشد که اگرچه در حال حاضر آتشبس کردهاند، اما این فقط یک آتشبس شصتروزه است. کسی چه میداند که حتی تا شصت روز هم دوام میآورد یا نه. واقعیت این است که ارتش اسرائیل حتی نزدیک به شکست حزبالله هم نیست. با این حال، مدتهاست اسرائیلیها بهوسیلۀ ارتشی میجنگند که برای جنگهای طولانی طراحی نشده است. اسرائیلیها ارتش خود را طوری طراحی کردهاند که بتواند جنگهای کوتاهمدت مانند جنگ ششروزه[۲] را انجام دهد. الآن در ماه چهاردهم جنگ هستیم و آنها هنوز بهشدت در غزه مشغول هستند. آنها نتوانستهاند حماس را شکست دهند. نیروهای زیادی در آنجا مستقر کردهاند و برای فراخوانی نیروهای ذخیرۀ نظامی به خدمت با مشکل مواجه هستند. فکر میکنم گیرکردن در باتلاقی مانند لبنان آنها را به جایی رسانده که آتشبس حداقل فعلاً برایشان منطقی باشد.
- به قول شما چهارده ماه پس از ۷ اکتبر، اسرائیل چقدر از نظر اقتصادی و نظامی ضعیف شده است؟
+ خوب، اجازه بدهید فقط دربارۀ بعد نظامی صحبت کنیم. از نظر قدرت نظامی خام،[۳] بدون شک اسرائیلیها قویترین کشور منطقه هستند و از این لحاظ قطعاً نسبت به حماس و حزبالله در جایگاه بالاتری هستند، اما باید این قدرت نظامی را در یک بستر بزرگتر بسنجیم. اگر به غزه بروید و ارتش اسرائیل را در برابر حماس قرار دهید یا به جنوب لبنان بروید و ارتش اسرائیل را در برابر حزبالله قرار دهید، قدرت نظامی خام چندان اهمیتی ندارد؛ و طرف دیگر جنگ، مزایای زیادی دارد که اسرائیلیها ندارند. این وضعیت مشابه وضعیت ما در جنگ ویتنام است. شکی وجود نداشت که ایالاتمتحده از نظر قدرت خام به مراتب برتر از ویتنام شمالی و ویتکنگ[۴]ها بود، اما در بستر آن جنگ، ما در موقعیتی نبودیم که بتوانیم ویتنام شمالی و ویتکنگ را شکست دهیم و نتیجۀ نهایی این بود که جنگ را باختیم. مشکل اسرائیلیها هم مشابه همین است. آنها نمیتوانند حماس را بهطور قاطع شکست دهند. نمیتوانند حزبالله را بهطور قاطع شکست دهند و اکنون به نظر میرسد در هر دو مورد در یک جنگ طولانی گیر افتادهاند. این روی اقتصاد هم تأثیر میگذارد، چون از نظر اقتصادی بار سنگینی روی اسرائیل است.
- اقتصاد اسرائیل تا چه حد ضعیف یا تخریب شده است؟ پروفسور میرشایمر، آیا اقتصاد اسرائیل در چهارده ماه گذشته دچار فروپاشی شده است؟
+ من جواب خوبی برای این سؤال ندارم. روزنامهها را میخواندم و ویدئوها را تماشا میکردم تا ببینم میتوانم بفهمم چقدر خسارت وارد شده یا نه. شاید بتوان حدس زد که آسیب زیادی وارد شده، اما پیدا کردن شواهد خوبی که نشان دهد مشکلات چقدر شدید هستند، دشوار است.
- آیا خود نتانیاهو همچنان در شرایط دشواری قرار دارد؟ با وجود اسنادی که درز کرده، تغییرات سوابق، ارتدوکسیهای افراطی در ارتش، مستعمرهنشینها که در خانه نیستند، گروگانها که هنوز به خانه برنگشتهاند، حماس هم که شکست نخورده است.
+ خوب، هر کسی که کشور را اداره میکند ابتدا در شرایط دشواری قرار خواهد داشت، چون نیروهای گریز از مرکز قدرتمندی زیر سطح وجود دارد. علاوه بر آن، یکسری مشکلات شخصی هم دارد که مشکلات دیگرش را تشدید میکنند. شکی در این مورد وجود ندارد، اما وقتی صحبت از مشکلات سیاسی میشود نتانیاهو برای خودش یک پا هودینی[۵] است و در کمال تعجب بسیاری از افراد، از ۷ اکتبر تاکنون خوب توانسته دوام بیاورد. به نظر نمیرسد او به این زودیها به مشکل بخورد. ممکن است اتفاق غیرمنتظرهای در یک یا دو ماه آینده بیفتد و او درگیر مشکلات جدی شود، اما در حال حاضر از نظر سیاسی زنده مانده است، حتی میتوان گفت تحت شرایط کنونی او از نظر سیاسی شکوفا شده و دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم این وضعیت به این زودیها تغییر کند.
- موضوع را عوض کنیم پروفسور. شما تعجب نمیکنید که رهبر اجرایی ارشد دونالد ترامپ (از این عبارت استفاده میکنم، چون بعضی از سِمتها در کابینه نیستند و نیاز به تأیید سنا ندارند) شما تعجب نمیکنید که تیم رهبری اجرایی ارشد او از ۶۰ درصد یهودی و ۱۰۰ درصد صهیونیست تشکیل شده؟
+ من از این تعجب نمیکنم که ترامپ تعداد زیادی جنگطلب را در دولت خود منصوب کرده است. از این تعجب میکنم که آنها را در فشار نگذاشته تا مراقب حرفهایشان باشند و زبانشان را کنترل کنند. اگر به حرفهای مایک والتز[۶] آخر هفتۀ گذشته و سباستین گورکا،[۷] مخصوصاً سباستین گورکا دقت کنید، متوجه میشوید که حرفهایشان برای دولت ترامپ مفید نیست. با توجه به اینکه رئیسجمهور ترامپ میگوید علاقهمند به پایان دادن به جنگ اوکراین و برقراری روابط خوب با روسهاست، این حرفها به نفع او نیست. اگر هدف او پایان جنگ باشد، برای من قابل درک نیست که چنین افرادی را انتخاب کند و به آنها اجازه بدهد هر چیزی که میخواهند که شامل تحریک روسها هم میشود بگویند.
- مایک والتز، نماینده والتز که مشاور امنیت ملی جدید است یا خواهد شد گفته که او و جیک سالیوان[۸] همنظر هستند. این همان جیک سالیوان است که ۲۵۰ میلیارد دلار در اوکراین خرج کرد و یک نسل کامل از مردهای جوان را نابود کرد. همان جیک سالیوانی که تأمین مالی کشتار بیگناهان در غزه را سازماندهی کرد. او و جیک همنظر هستند. آیا باید این را معنادار تلقی کنیم، چون دونالد ترامپ اظهارات او را رد نکرده است؟
+ خوب، سؤال جالب این است که آیا ولادیمیر پوتین باید آن را معنادار تلقی کند یا نه.
- تا وارد بحث ولادیمیر پوتین نشدهاید… میدانم شما این ویدئو را دیدهاید، اما خیلی مضحک و غیر قابل باور است. باید آن را برای شما پخش کنم. فکر میکنم همان حرف سباستین گورکاست که به آن اشاره کردید. قطعۀ شماره ۱۰ را پخش کنید:
سباستین گورکا، معاون انتخابی ترامپ:
من به نکتهای که رئیسجمهور ترامپ ذکر کرده اشاره میکنم. دونالد ترامپ به آن سرهنگ سابق کا.گ.ب، آن قاتل رذلی که فدراسیون روسیه را اداره میکند، خواهد گفت: «یا مذاکره میکنی یا کمکهایی که تا به حال به اوکراین دادهایم، در مقابل کمکهای آینده مثل نقل و نبات خواهد بود»؛ و اینگونه آن آقایان را مجبور خواهد کرد تا توافقی پیدا کنند که جنگ و خونریزی را متوقف کند.
- چقدر یک انسان میتواند نادان باشد!
+ واقعاً قابل توجه است؛ یعنی، قبل از هر چیز اگر بخواهد با اینطور حرفها با پوتین توافق کند… انتصاب کسی که قرار است دفتری در کاخ سفید داشته باشد و اینطور صحبت میکند، نهایت حماقت است. بهعلاوه، من نمیدانم منظور گورکا چیست. ما مواد و ابزاری که به هر نحوی در میدان نبرد تأثیرگذار باشد، نداریم که بتوانیم به اوکراینیها بدهیم. زرادخانه اساساً خالی است. گورکا این را نمیفهمد؟ تهدیدهایی از این دست پوچ و مضحک است.
- آیا این تهدیدها آنقدر بزرگ و جدی هستند که لازم باشد رئیسجمهور منتخب خودش را از آنها دور کند؟
+ خوب، او باید این کار را میکرد. ترامپ باید از قبل به گورکا میگفت که نباید از این نوع اظهارات استفاده کند؛ و وقتی گورکا این کار را کرد، باید فوراً آنها را رد میکرد، ولی این کار را نکرد. نتیجۀ نهایی این است که پوتین میبیند که راهی برای اعتماد به دونالد ترامپ وجود ندارد و معامله با دونالد ترامپ برایش مثل معامله با جو بایدن است. نتیجۀ نهایی این میشود که این حرفها به ترامپ کمک نمیکند تا به توافقی که وعده داده است برسد؛ بنابراین از نظر دونالد ترامپ هیچ منطقی ندارد. آدم تعجب میکند که او در چه فکری است.
- پس از اینکه رئیسجمهور بایدن نظر خود را تغییر داد و اجازه داد اوکراینیها از فنّاوری امریکایی برای شلیک موشکهای تهاجمی به روسیه استفاده کنند -یادتان هست که او در ابتدا در یک موقعیت عمومی شرمآور[۹] با نخستوزیر بریتانیا گفته بود «نه»- بعد نظرش را تغییر داد و موشکها شلیک شدند. بریتانیاییها موشکهای storm shadow را شلیک کردند و سپس روسها با این موشک غولآسا، آرسنیک[۱۰] ظاهر شدند. آرسنیک چقدر مهم است؟
+ آرسنیک مطمئناً مهم است. همانطور که میدانید آرسنیک یک موشک بالستیک با برد متوسط است. پوتین با استفاده از موشک بالستیک که در نابود کردن اهداف بسیار مؤثر است پیام روشنی به غرب ارسال کرد و گفت در مورد اینکه ناتو یا امریکاییها خط قرمز را رد کردهاند جدی است و قصد دارد با افزایش تنشها پاسخ دهد. فکر میکنم آرسنیک را زیادی بزرگ کردهاند. بسیاری از مردم اشاره کردهاند که پوتین واقعاً دو گزینه در مورد حملههای اسکالپ[۱۱] و Storm Shadow داشت: ۱- هیچ کاری نکند؛ ۲- تنش را به سطح هستهای ببرد، اما ناگهان میبینیم سلاحی هست که به او گزینۀ سومی میدهد، بدون اینکه مجبور باشد گزینۀ اول یا دوم را انتخاب کند. من فکر میکنم او گزینههای بیشتری هم مستقل از آرسنیک داشت و میتوانست به آنها روی آورد. به نظرم آرسنیک یک بازدارندۀ مؤثر است و از نظر پوتین استفاده از آن هوشمندانه است، اما فکر نمیکنم آنقدرها اهمیت داشته باشد. واقعیت این است که اگر امریکاییها همچنان خط قرمز را در مورد موشکهایی که به روسیه شلیک میشوند، رد کنند و شروع به تأثیرگذاری نظامی کنند، پوتین تنش را افزایش خواهد داد. او میتواند این کار را با آرسنیک یا بدون آن یا با آرسنیک و سایر سلاحهایی که در اختیار دارد انجام دهد.
- فکر میکنید پوتین ایالاتمتحده، بریتانیا و اوکراین را چطور ارزیابی میکند؟ چون اوکراین به همراه بریتانیا و ایالاتمتحده ادامه میدهند. ما همه متوجه هستیم که مشارکت تکنسینها و سربازان امریکایی و بریتانیایی در استفاده از این تجهیزات ضروری است، چراکه شامل امنیت ملی و اطلاعات فوق محرمانهای میشود که از نظر قانونی نمیتوانند با اوکراینیها به اشتراک بگذارند؛ بنابراین، فکر میکنید پوتین دربارۀ امریکا و انگلیس و اوکراین که دوباره پس از موشکهای آرسنیک به روسیه شلیک کردهاند، چطور فکر میکند؟ به نظر شما پوتین فکر میکند غرب او را جدی نمیگیرد؟
+ خوب، فکر میکنم اولاً پوتین کاملاً درک میکند که غرب یک تهدید مرگبار یا یک تهدید اساسی برای روسیه است. شاید در آغاز درگیری تردیدهایی در این مورد داشت، اما الآن دیگر هیچ شکی ندارد. به نظر من پوتین کاملاً درک میکند که باید با غرب و بهویژه با ایالاتمتحده سخت برخورد کند. به نظرم او باید در حال حاضر کمی محتاط باشد، چون در میدان نبرد در موقعیت برتر قرار دارد و نباید کاری انجام دهد که او را از ادامۀ موفقیت در جنگ زمینی در جبهۀ شرقی بازدارد؛ بنابراین نباید بیش از حد واکنش نشان دهد، اما کاملاً متوجه است که شاید مجبور شود بیش از حد واکنش نشان دهد. مطمئنم او میداند که ممکن است در برخی مواقع مجبور شود از سلاحهای هستهای استفاده کند. در حال حاضر بعید است پوتین از سلاح هستهای استفاده کند، اما احتمالش کم نیست؛ یعنی نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که ناتو قرار است این جنگ را ببازد. ایالاتمتحده قرار است این جنگ را ببازد. این یک شکست ویرانگر خواهد بود و ما درمانده هستیم. ما قطعاً در حال حاضر درماندهایم. سؤالی که باید از خودمان بپرسیم این است که یک غرب ناامید و درمانده، یک ایالاتمتحدۀ ناامید چه کاری خواهد کرد؟ پوتین متوجه است ایالاتمتحده ممکن است اقداماتی انجام دهد که واقعاً تنشها را طوری افزایش دهد که نه به نفع روسیه باشد و نه به نفع ایالاتمتحده. من فکر میکنم به نفع اوست که مطمئن شود تنش در سطح قابلکنترل باقی میماند. درحالیکه در عین حال که همچنان در میدان نبرد تسلط دارد نمیگذارد ما هم تنش را افزایش دهیم.
- هفته گذشته جیک سالیوان اعلام کرد دولت ۷ میلیارد دلار نقد و تجهیزات در خط تولید دارد. نمیدانم آیا این مقدار نقدینگی بهطور فیزیکی وجود دارد یا نه، اما کنگره مجوز آن را صادر کرده است. هنوز آن را به اوکراین ارسال نکردهاند، اما قصد دارند بفرستند. از آن زمان، دور دیگری از موشکهای[۱۲]ATACMS شلیک شده و رئیسجمهور بایدن استفاده از مینهای ضد نفر[۱۳] را که طبق قوانین بینالمللی در همهجا بهجز روسیه، اوکراین، چین، ایران و کره شمالی غیرقانونی است، مجاز کرده است. غیرقابلتصور است، اما صبح امروز دولت فاش کرد آنها قصد دارند از کنگرۀ فعلی بخواهند که کمک ۲۴ میلیارد دلاری دیگری به اوکراین را تأیید کند. نمیدانم چطور میتوانند انتظار داشته باشند که کنگره چنین مجوزی بدهد، اما در مجموع، سؤال من از شما این است: فکر میکنید جو بایدن در دو ماه آخر ریاستجمهوریاش میخواهد چه کار کند؟
+ خوب، همانطور که قبلاً هم گفتهام، او فقط میخواهد مطمئن شود که اوکراین قبل از رفتن او از کاخ سفید در میدان نبرد شکست نخورد، چون احتمال اینکه این اتفاق بیفتد، جدی است. فکر نمیکنم محتملترین گزینه باشد، اما احتمال جدی وجود دارد که ارتش اوکراین قبل از ۲۰ ژانویه سقوط کند؛ و این فاجعه بهطور کامل در زمان ریاستجمهوری بایدن خود را نشان خواهد داد. او نمیخواهد این اتفاق بیفتد. میخواهد این اتفاق در زمان ریاستجمهوری ترامپ بیفتد تا او و دیگران بتوانند ترامپ را برای شکست اوکراین سرزنش کنند. علاوه بر این، او میخواهد به هر قیمتی بگوید که وقتی کاخ سفید را تحویل میداد، همۀ کارهای ممکن را برای کمک به اوکراین انجام داده و این فاجعه نه تقصیر او، بلکه تقصیر ترامپ است. بله، فکر میکنم اساساً این اتفاقی است که دارد میافتد و بایدن راهی برای نجات از این وضعیت ندارد. وضعیت اوکراین قرار است تغییر کند و روسیه قرار نیست این جنگ را ببازد. بایدن فقط زمان میخرد و هر کاری که میتواند انجام میدهد تا اعتبارش را که البته در حال حاضر نابود شده، حفظ کند.
- پروفسور میرشایمر! دونالد ترامپ حداقل دوازده بار در طول کمپین گفت که جنگ در اوکراین را ظرف ۲۴ ساعت پایان خواهد داد. آیا این قابل تصور است؟
+ خوب، قبل از اینکه او انتخابات را ببرد قابلتصور نبود. از زمانی که انتخابات را برده با توجه به اقداماتی که در زمینۀ انتصاب افراد انجام داده و با توجه به اظهارات برخی از افراد انتصابی مانند گورکا و والتز، شانس اینکه او بتواند این جنگ را به شیوهای که گفته پایان دهد صفر است. من بهشدت معتقدم این جنگ در میدان نبرد حل خواهد شد. فکر نمیکنم ترامپ چندان تأثیری داشته باشد. واقعاً فکر نمیکنم ترامپ تأثیر زیادی بر اتفاقات خاورمیانه یا شرق آسیا یا جنگ اوکراین داشته باشد. ترامپ دوست دارد فکر کند خیلی باهوش است و قدرت زیادی دارد و میتواند کارها را به شیوههایی انجام دهد که دیگران نمیتوانند، اما من فکر میکنم او حواسش نیست که در قفس آهنی گیر افتاده و نمیداند چه فضای کمی برای مانور دارد. آن مقدار فضای مانوری هم که داشت، اساساً با انتصاب افرادی مثل والتز و گورکا از دست داده است.
- فکر میکنید نخبگان اروپا که نخستوزیر استورمر[۱۴] و رئیسجمهور مکرون[۱۵] احتمالاً بهترین نماد آنهاست و رهبر ناتو که اسمش یادم نمیآید… مارک روته،[۱۶] جانشین استولتنبرگ[۱۷]… فکر میکنید این افراد میخواهند پایان جنگ اوکراین را به تعویق بیندازند و جنگ را تمدید کنند؟ فکر میکنید آنها آنقدر احمق هستند که فکر کنند روسها واقعاً میتوانند جنگ را ببازند؟
+ گفتنش سخت است. چون این افراد چه جدا جدا و چه جمعه با هم نادانهای استراتژیک هستند. (خندۀ مصاحبهگر) آدم واقعاً تعجب میکند که اینها چه فکری میکنند. اینطور نیست؟ وقتی به رهبران غرب نگاه میکنیم، فقط افسوس میخوریم و میگوییم «این افراد اصلاً درس استراتژی ۱۰۱[۱۸] را گذراندهاند؟» و بعد با خودمان میگوییم، اگر درس استراتژی ۱۰۱ را گذراندهاند، حتماً در این درس رد شدهاند، چون در برخورد با مشکلات مختلف سیاست خارجی واقعاً به طرز جالبی نابخردانه رفتار میکنند. دیگر مطمئن نیستم چه بگویم.
- آیا روسیه یک دولت پنهان[۱۹] دارد یا پوتین همه چیز را کنترل میکند؟
+ هر کشوری یک دولت پنهان دارد. منظورم این است که در دنیای مدرن، بهویژه در کشورهای صنعتی مانند ایالاتمتحده، روسیه و چین یک دولت مرکزی قدرتمند داریم که بهطور رسمی کار میکند. به آن دولت مرکزی قدرتمند نیاز داریم تا نهتنها در جبهۀ سیاست خارجی، بلکه در زمینۀ سیاست داخلی هم کشور را اداره کند، اما دولت پنهان داخل نهادهای کشور است. در تمام این نهادها که دولت پنهان را تشکیل میدهند، افراد زیادی وجود دارند که منافع خاصی دارند و بهشدت به نفع حفاظت از آن منافع عمل میکنند؛ بنابراین هر رئیسجمهور یا نخستوزیر یا صدراعظمی که بیاید و بخواهد تغییر چشمگیری در سیاست ایجاد کند با مقاومت زیادی از سوی افرادی که پایینتر از او درون دولت پنهان قرار دارند و منافعشان در حفظ وضعیت موجود است، مواجه خواهد شد. یادم میآید وقتی جوان بودم، ریچارد نیوستاد[۲۰] که استاد تاریخنگاری در هاروارد بود، کتابی به نام قدرت ریاستجمهوری[۲۱] نوشت و فکر میکنم عمدتاً به زمان و قدرت جان اف کندی پرداخته بود. نکتهای که نیوستاد در کتابش مطرح کرد این بود که هر رئیسجمهوری که به دفتر میآید حداکثر میتواند بهطور همزمان با دو یا سه مسئلۀ بزرگ سیاست خارجی و داخلی مواجه شود. واقعاً برای دولت سخت است که بخواهد هر کاری را از طریق دولت پنهان و بوروکراسیهای مدرن یک دولت مدرن پیش ببرد؛ بنابراین نباید در مسائل زیادی با دولت پنهان بجنگد. وقتی به حرفهای ترامپ گوش میدهید، طوری صحبت میکند که گویی قرار است بیاید و همزمان با پانزده مشکل مختلف برخورد کند و بهسادگی خواستههایش را پیش ببرد، بدون اینکه به دولت پنهان توجهی داشته باشد. نظر من این است که دنیای واقعی اینطور کار نمیکند و او متأسفانه ناامید خواهد شد.
- چند ماه پیش من و شما دربارۀ وضعیت دانشجویان معترض در دانشگاهها، همچنین دربارۀ وضعیت اسفناک رؤسای دانشگاهها که توسط کنگره مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، مفصل صحبت کردیم. انگار آنها باید به دلیل اجازۀ آزادی بیان در محوطۀ دانشگاههای خود در مقابل کنگره پاسخگو باشند. دربارۀ دانشگاه شیکاگو به خاطر ندارم، اما مشکلات دانشگاه کلمبیا مشهود بود و از نظر من، اوضاع با دخالت دولت و بهویژه پلیس شهر نیویورک و نمایندۀ کنگره آلیس استفانیک،[۲۲] که قرار است سفیر ترامپ در سازمان ملل باشد، تشدید شد، اما این مقدمهای برای یک سؤال دیگر است. در این ویدئو، دادستان کل جدید[۲۳] ایالاتمتحده دربارۀ آزادی بیان صحبت میکند و میگوید وقتی آزادی بیان مورد سوءاستفاده قرار بگیرد، افبیآی باید سوءاستفادهکنندگان را بازجویی کند. قطعۀ شماره ۱۴ را پخش کنید:
پم بوندی، دادستان کل جدید امریکا:
«فرقی نمیکند امریکایی باشند یا با ویزای دانشجویی اینجا باشند. میگویند «من از حماس حمایت میکنم». همۀ ما در تمام این برنامههای تلویزیونی آنها را دیدهایم. صادقانه بگویم؛ وقتی میگویند «من از حماس حمایت میکنم. من حماس هستم» یا باید از کشور ما خارج شوند، یا FBI باید فوراً آنها را بازجویی کند. آنها نمیگویند «من از تمام این فلسطینیهای بیچارهای که در غزه گرفتار شدهاند، حمایت میکنم». این چیزی نیست که آنها بگویند. به همین دلیل فکر میکنم ویزای دانشجویی آنها باید لغو شود. فکر میکنم ما باید طرح «ممنوعیت سفر» رئیسجمهور ترامپ را فوراً برگردانیم. کارهای زیادی وجود دارد که میتوان برای متوقف کردن این وضعیت انجام داد؛ یهودیستیزی اکنون در سراسر این کشور رواج دارد و واقعاً دلخراش است که میبینیم چه بر سر دوستان یهودی ما در این کشور آمده است».
- این زن جوان بهزودی مسئولیت مستقیم تمام دادرسیهای فدرال در ایالاتمتحده را بر عهده خواهد گرفت و بهطور غیرمستقیم مسئول FBI خواهد بود. او میخواهد FBI را برای انجام کاری بفرستد که صریحاً توسط متمم اول[۲۴] ممنوع شده است: ارزیابی محتوای سخنرانی عمومی. نظر شما چیست؟
+ من فکر میکنم این وضعیت وحشتناک است. این به ماهیت یک لیبرال دموکراسی ضربه میزند. شوکه شدم از اینکه کسی مثل او قرار است دادستان کل باشد. این نشان میدهد چقدر مشکل داریم. اجازه بدهید چند نکته دربارۀ برخی از اظهارات او بگویم. اول از همه، تعداد بسیار کمی از معترضان از حماس دفاع میکنند. این دانشجوها به نسلکشی در غزه اعتراض میکنند، کاری که باید بکنند. با وجود این، حتی اگر بگویند «از حماس حمایت میکنم»، باز هم حق دارند که این را در ایالاتمتحده امریکا بگوید.
- دقیقاً.
+ آزادی بیان یعنی همین. کسی مجبور نیست با افرادی که از حماس حمایت میکنند، موافق باشد یا حتی از چیزی میگویند خوشش بیاید، اما این افراد آزادند که این را بگویند، درست همانطور که مردم آزادند پرچم امریکا را بسوزانند. آیا من از سوزاندن پرچم امریکا خوشحال هستم؟ نه؛ اما کاملاً درک میکنم که آنها حق دارند این کار را بکنند. در نهایت، اجازه دهید نکتهای درباره یهودیستیزی بگویم. این ادعا که «یهودیستیزی در ایالاتمتحده بهشدت رواج دارد» واقعیت ندارد. مخصوصاً در دانشگاهها. من ۴۳ سال است که در دانشگاه شیکاگو هستم. قبل از آن، دو سال در هاروارد بودم و سپس بهعنوان دانشجوی تحصیلات تکمیلی پنج سال در کرنل[۲۵] بودم. در تمام این سالها بهندرت شنیدم که کسی اظهارات ضد یهودی بیان کند. این واقعاً قابل توجه است. درواقع، قبل از ۷ اکتبر هیچکس نمیگفت که دانشگاههای ما آلوده به یهودستیزی هستند. خوب فکر کنید. این موضوعی نبود که مردم دربارهاش صحبت کنند، اما پس از ۷ اکتبر و قطعاً در بهار ۲۰۲۴، زمانی که اعتراضات بهطور جدی در دانشگاهها آغاز شد، ناگهان این داستانها که دانشگاهها و کالجها به یهودستیزی آلودهشده، شروع شد. عقل سلیم این استدلال را رد میکند. یهودستیزی گستردهای در کالجها و دانشگاهها وجود ندارد. درواقع، اگر به ترکیب افرادی که در بسیاری از این اعتراضات شرکت کردهاند نگاه کنید، آنها دانشجویان یهودی هستند. تعداد زیادی دانشجوی یهودی به همراه دانشجوهای غیریهودی به نسلکشی در غزه اعتراض میکنند. آنها در فعالیتهای ضدیهودی شرکت نمیکنند. اینجا آلمان ۱۹۳۸[۲۶] نیست. این یک اعتراض علیه نسلکشی است.
لینک گفتوگو: https://www.youtube.com/watch?v=L8r4olTY-j0
تاریخ: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ – ۹ آذر ۱۴۰۳
[۱] اشاره به وتوی اخیر امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد قطعنامهای برای آتشبس در غزه در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴. این چهارمین باری است که ایالاتمتحده از زمان شروع درگیری در غزه از حق وتوی خود برای جلوگیری از قطعنامۀ آتشبس استفاده میکند.
[۲] یک درگیری کوتاه اما مهم بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ بین اسرائیل و ائتلافی از کشورهای عربی، در درجه اول مصر، اردن و سوریه بر سر مرزها و حق عبور از آبراههای کلیدی بهویژه کانال سوئز و تنگه تیران درگرفت. جمال عبدالناصر، رئیسجمهور مصر تنگۀ تیران را به روی کشتیهای اسرائیلی بست. در ۵ ژوئن، اسرائیل یک حملۀ هوایی پیشگیرانه و غافلگیرانه انجام داد که با حملات زمینی سریع علیه نیروهای مصری در شبهجزیره سینا و نیروهای اردن در کرانه باختری دنبال شد. در عرض شش روز، اسرائیل به پیروزی قاطعی دست یافت و مناطق مهمی از جمله شبهجزیره سینا در مصر، نوار غزه، کرانۀ باختری از جمله بیتالمقدس شرقی و بلندیهای جولان در سوریه را تصرف کرد. این جنگ منجر به کشته شدن بیش از ۱۵۰۰۰ نفر از اعراب و کمتر از ۱۰۰۰ نفر از اسرائیلیها شد و مناقشات اعراب و اسرائیل را تشدید کرد. همچنین زمینه را برای تلاشهای دیپلماتیک آینده از جمله قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد که خواستار خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی در ازای صلح بود، فراهم کرد.
[۳] قدرت نظامی خام، بر جنبههای اساسی قابلیت نظامی، مانند تعداد نیروها، تانکها، هواپیماها و سایر سختافزارهای نظامی موجود تمرکز دارد.
[۴] ویتکنگ (Viet Cong) یک نیروی چریکی تحت رهبری کمونیستها در ویتنام جنوبی بود که در طول جنگ ویتنام علیه دولت ویتنام جنوبی و ایالاتمتحده جنگید. ویتکنگ که بهطور رسمی بخشی از جبهۀ آزادیبخش ملی (NLF) با هدف اتحاد مجدد ویتنام تحت حاکمیت کمونیستی سازماندهی شده بود.
[۵] Harry Houdini یک هنرمند فرار معروف است که به دلیل توانایی باورنکردنیاش در رهایی از موقعیتهای به ظاهر غیرممکن شهرت دارد.
[۶] Mike Waltz مشاور امنیت ملی انتخابی ترامپ. او هفتۀ گذشته اظهارات را در رابطه با درگیریهای جاری در اوکراین و سیاست خارجی ایالاتمتحده بیان کرد. اظهارات او منعکسکننده تمایل به رویکردی استراتژیک برای پایان دادن به جنگ و در عین حال انتقاد از روسیه است، با این حال او با دیدگاه ترامپ در مورد کاهش سطح کمکهای نظامی موافق است.
[۷] Sebastian Gorka مفسر سیاسی و دستیار سابق امنیت ملی ترامپ که قرار است معاون رئیسجمهور و مدیر ارشد مبارزه با تروریسم در دولت ترامپ باشد. اظهارات اخیر او شامل حمایت از افزایش کمکهای نظامی به اوکراین، تشدید حمایت نظامی از اوکراین با اهداف اعلامشدۀ ترامپ همسو نیست.
[۸] Jake Sullivan مشاور امنیت ملی جو بایدن که نقش مهمی در شکل دادن به سیاست خارجی و استراتژی امنیت ملی ایالاتمتحده دارد.
[۹] در جریان نشست سران گروه ۲۰ در ۱۸ تا ۱۹ نوامبر ۲۰۲۴ در ریودوژانیرو، جو بایدن از «عکس خانوادگی» سنتی با دیگر رهبران جهان جا ماند. نخستوزیر کانادا جاستین ترودو و نخستوزیر ایتالیا جورجیا ملونی نیز عکس را از دست دادند. در این عکس رهبرانی مانند شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به شکل برجسته در مرکز عکس دیده میشد. بایدن همراه با ترودو و ملونی از پشت یک درخت نخل بیرون آمدند و وضعیتی طنزآمیز و ناخوشایند را رقم زدند. یکی از مقامات ارشد دولت بایدن تأکید کرد این کار عمدی از سوی بایدن برای اجتناب از عکس گرفتن در کنار برخی رهبران، از جمله سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، نبوده است.
[۱۰] Aresnik یک موشک بالستیک میان برد روسی (IRBM) است که میتواند چندین کلاهک هستهای یا معمولی را حمل کند. این موشک برای اولین بار در نوامبر ۲۰۲۴ در جریان حمله به اوکراین، بهویژه زیرساختهای نظامی در دنیپرو مورد استفاده قرار گرفت. این تشدید قابلتوجهی در درگیری، بهویژه پس از استفاده اوکراین از موشکهای تأمینشده توسط ایالاتمتحده علیه خاک روسیه بود.
[۱۱] SCALP (Système de Croisière Autonome à Longue Portée) یک موشک کروز پرتاب هوایی است که برای حملات دقیق علیه اهداف با ارزش طراحی شده است. توانایی حمل کلاهکهای هستهای و معمولی را دارد.
[۱۲] نوعی موشک بالستیک تاکتیکی زمین به زمین.
[۱۳] Anti-personnel mines مواد منفجرهای هستند که به گونهای طراحی شدهاند که با حضور، نزدیکی یا تماس با یک فرد منفجر شوند.
[۱۴] Sir Keir Starmer نخستوزیر بریتانیا از سال ۲۰۲۴.
Emmanuel Macron[15] بیستوپنجمین رئیسجمهور فرانسه از سال ۲۰۱۷.
[۱۶] Mark Rutte سیاستمدار هلندی که از تاریخ ۱ اکتبر ۲۰۲۴ نقش دبیرکل ناتو را بر عهده گرفته است.
[۱۷] Jens Stoltenberg سیاستمدار نروژی است که از اول اکتبر ۲۰۱۴ تا ۱ اکتبر ۲۰۲۴ بهعنوان سیزدهمین دبیرکل ناتو خدمت کرد.
[۱۸] اصول اولیه و مقدماتی برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری.
[۱۹] Deep state دولت پنهان یا دولت عمیق.
[۲۰] Richard Neustadt دانشمند سیاسی و تاریخدان برجستۀ آمریکایی که به دلیل تخصص در ریاستجمهوری ایالاتمتحده شناخته میشود.
[۲۱] Presidential Power از تأثیرگذارترین متون در رهبری سیاسی که در آن ریچارد نیوستاد توضیح داده «قدرت ریاستجمهوری قدرت متقاعد کردن است».
[۲۲] Elise Stefanik نماینده جمهوریخواه کنگره از نیویورک است که به دلیل مخالفت صریح خود با یهودیستیزی و انتقادش از مدیریت دانشگاهها در مورد نحوۀ برخورد آنها با اعتراضات طرفداران فلسطین، شهرت پیدا کرده است. او بهعنوان یکی از اعضای مجلس نمایندگان، موضعی قوی در مورد مسائل مربوط به ایمنی دانشگاه برای دانشجویان یهودی اتخاذ کرده است.
[۲۳] Pam Bondi
[۲۴] اولین متمم قانون اساسی ایالاتمتحده جزء مهمی از منشور حقوق است که در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ به تصویب رسید. این متمم از چندین آزادی اساسی که برای حکومت دموکراتیک و آزادی فردی ضروری هستند محافظت میکند. در متن متمم اول آمده است: «کنگره هیچ قانونی در مورد تأسیس دین یا ممنوعیت آزادی عمل آن وضع نخواهد کرد؛ یا آزادی بیان یا مطبوعات را محدود نخواهد کرد؛ یا حق مردم را برای تجمع صلحآمیز و درخواست از دولت برای جبران خسارات سلب نخواهد کرد».
[۲۵] Cornell University دانشگاه کرنل در ایتاکا، نیویورک.
[۲۶] اشاره به آزار و اذیت سیستماتیک یهودیان در آلمان نازی.