تغییراتی در پارامترهای آینده دولت فلسطین
نویسنده: آن بارنارد
منبع: نیویورکتایمز
تاریخ: اول ژانویه ۲۰۱۸
برگردان: هادی عبادی
بعضی از داستانها همچون گنجینههایی در بازار اشیای دستدوم هستند: وقتی آنها را پیدا میکنید که در جستوجوی موارد دیگر هستید. این اتفاق اخیراً برای من و همکارانم زمانی افتاد که بهدنبال بررسی ایدههای عربستان سعودی درباره طرح صلح مورد حمایت ترامپ بودیم. فلسطینیها این طرح را غیر قابل قبول یافتند، چراکه آرزوی درازمدت آنها در مورد داشتن پایتختی در بیتالمقدس شرقی را نادیده میگرفت. نهایتاً ترامپ سیاست نیمقرنی ایالاتمتحده را نادیده گرفت و اورشلیم را بهعنوان پایتخت اسرائیل بهرسمیت شناخت. ضمن اینکه تحقیقات ما درباره رویکرد عربستان مورد تأیید روزنامهنگاران دیگر در رویترز و … نیز قرار گرفت.
قبل از اینکه رویکرد عربستان درباره دیدگاه ترامپ مربوط به صلح در منطقه را بررسی کنیم، در حال بررسی موضوع دیگری بودیم که در ابتدا بیربط بهنظر میرسید: نگاهی به پشتصحنه روزهای عجیب گیر افتادن نخستوزیر لبنان در عربستان. این امر زمانی اتفاق افتاد که همچون هر روزنامهنگار دیگری به دنبال یافتن حقیقت ماجرا در مورد سعد حریری بودیم. اصل ماجرا روشن بود: او ناگهان به عربستان سفر کرد و استعفا داد؛ مقامات رسمی فهمیدند او تحت فشار بوده و پس از تلاشهای دیپلماتیک به لبنان پرواز کرد و استعفای خود را عملیاتی نکرد. او میخواست آنچه در عربستان رخ داده در همانجا بماند، البته ما روزنامهنگاران چنین نمیخواستیم.
یکی از مقامات لبنان اقدام او و ما را به بررسی جعبه سیاه تشبیه کرد: روزنامهنگاران میدانستند هواپیما سقوط کرده اما آنچه برای آنها مهم بود علت و چگونگی این امر بود. سرانجام ما آنچه را میدانستیم در گزارشی بیان کردیم، ضمن اینکه به اطلاعات جدیدی مانند بدرفتاری مأموران امنیتی سعودی با حریری نیز دست یافته بودیم.
من و ماریا عبی حبیب، روزنامهنگار والاستریت ژورنال، از رابطهای خود استفاده کردیم. ماجرای حریری از ابتدا نکات جدیدی بر ما آشکار کرد. یکی از دلایلی که ما بهندرت درباره سیاست لبنان مینویسیم این است که بسیاری از مقامات لبنان ترتیبات خاصی را اتخاذ میکنند: آنها با وجود داشتن دولتی در وضعیت بنبست، حتی برای سادهترین مصاحبه از روزنامهنگار میخواهند تا از قبل پرسشهای خود را بفرستد و تقاضای وقتهای طولانیمدت برای آمادگی میکنند؛ اما این بار تقاضای ما بهسرعت پذیرفته شد.
وقتی ماریا برای مصاحبه مراجعه کرد، با وضعیتی گیجکننده مواجه شد. او با یکی از مقامات لبنانی ملاقات کرد که بهجای گفتوگو درباره حریری، به گفتن داستانی درباره سفر اخیر محمود عباس به ریاض پرداخت. او گفت محمود عباس به مقامات لبنانی اظهار داشته سعودیها برای بیثبات کردن لبنان برنامه دارند: آنها میخواهند گروههای جهادی در کمپهای فلسطینی در لبنان علیه حزبالله، گروه شیعه مورد حمایت ایران، مسلح شوند. حزبالله قویترین حزب دولت لبنان است.
اکنون نوبت من بود تا با رابطین خود ارتباط برقرار کنم. به همراه هویدا سعد با یکی از شاخههای نظامی فلسطینیها ملاقات کردم. او گفت این طرح در مورد کمپ فلسطینیها درست است و توسط یکی از سیاستمداران لبنانی نزدیک به سعودیها به جهادیها در کمپ پناهندگان فلسطینی ارائه شده است. این طرح برای برانگیختن «مقاومت سنی» در برابر حزبالله بود اما پرشورترین جهادیها نیز آن را رد کردند. ضمناً او گفت در طرح صلح ترامپ برای خاورمیانه موارد زیر وجود دارد: وجود پایتخت فلسطین در بیتالمقدس شرقی منتفی است، ساکنین اسرائیلی بر سرزمینهای اشغالی باقی خواهند ماند، حق بازگشت آوارگان وجود ندارد و … . از دیدگاه او عملاً امتیازی برای فلسطینیها در نظر گرفته نشده است.
عربستان سعودی و کاخ سفید این موارد را انکار کردند، اما مقامات لبنانی و دیپلماتهای فرانسوی آن را تأیید کردند بنابراین ما این گزارش را نوشتیم. بهنظر میرسد برنامه سعودیها برای مداخله در کمپهای فلسطینیها در لبنان پیچیده باشد. احتمالات مختلف آن را بررسی کردیم، اما سعودیها همه موارد را انکار کردند.
در غیاب شفافیت بیشتر، نگرانیها از وجود طرحی خطرناک در کمپها فقط منجر به نوشتن چند پاراگراف در روایت مربوط به حریری شد. اما این گزارش ما را به امری مهمتر رهنمون کرد: تغییراتی در پارامترهای آینده دولت فلسطین شروع شده که میتواند نتایج عظیمی برای منطقه دربر داشته باشد.