بدون دیدگاه

فرصتی برای تغییر

 

انسیه ابراهیمی

 

این گزارش تقدیم می‌شود به سپیده، سوده و همه معلمان و دانش‌آموزان ایران.

فیتیله فردا تعطیله!

کمتر دانش‌آموزی را می‌شناسم که از تعطیلی مدرسه آن هم ناخواسته و اتفاقی خوشحال نشود. از ابتدای مهر امسال تا پنجم اسفندماه که مدارس به‌طور قطعی تعطیل شدند دانش‌آموزان ابتدایی بیش از دو ماه از سال تحصیلی را تعطیل بوده‌اند؛ اما قرنطینه کرونا از نوع دیگری بود. تعطیلاتی که باعث شد آموزش و پرورش به دنبال راهی برای جایگزین کلاس‌های کلاسیک مدرسه باشد. اولین راه آموزش از تلویزیون بود. شیوه‌ای که دانش‌آموزان دوران جنگ آن را به‌خوبی به یاد دارند؛ آموزش از پشت شیشه تلویزیون بدون سؤال و جواب و تنها با ارائه پاورپوینت. آموزشی کم‌اثر که همچنان ادامه دارد و آنتن شبکه تلویزیونی آموزش را پر می‌کند.

شاد و ناشاد، آموزش مجازی وارد می‌شود

آموزش و پرورش یک قدم عقب‌تر از معلمان، آموزش در فضای مجازی را در دهم اسفند بخشنامه و ابلاغ کرد. معلم یکی از دبستان‌های تهران می‌گوید: چون نگران تعطیلی‌های بعد از عید بودم تا مدارس تعطیل شدند یک گروه در واتس‌آپ تشکیل دادم و کلاس را برقرار کردم. تا اینکه ابلاغ کردند باید پیام‌رسان شاد را بریزیم و آنجا تدریس را شروع کنیم.» هرچند در بعضی استان‌ها مدارس دیرتر تعطیل شدند و معلم و دانش‌آموز سر کلاس‌های درس می‌رفتند و کلاس‌های مجازی بعد از عید تشکیل شدند.

شاد پیام‌رسانی که انتقادات فراوانی برانگیخت و به گفته مهدی شرفی، سرپرست مرکز برنامه‌ریزی و فنّاوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش تاکنون (ابتدای اردیبهشت) ۷ میلیون دانش‌آموز امکان دسترسی یا پیوستن به آن را نداشته‌اند. درباره ضعف‌های این پیام‌رسان گزارش‌های بسیاری نوشته شده و معلمان و دانش‌آموزان معتقدند کارایی کافی را ندارد: «ورود به شاد برای ما آسان نبود… بسیاری از والدین و دانش‌آموزان گوشی هوشمند و تبلت ندارند… شاد روی ویندوز و IOS قابل‌نصب نیست… به‌اندازه کافی به شاد اعتماد ندارم و اجازه ورود به همه بخش‌های گوشی‌ام را نداده‌ام برای همین آپلودکردن بعضی مطالب برای من سخت است… سرعت آپلود خیلی پایین است و گاهی یک فایل با حجم پایین بیشتر از یک ساعت طول می‌کشد تا آپلود شود. همین حجم در کمتر از چند دقیقه در واتس‌آپ آپلود می‌شود…نمی‌توانیم بیشتر از حجم معینی فایل در شاد آپلود کنیم. من در کلاس شاد حضوری می‌زنم و در واتس‎آپ ادامه می‌دهیم… بچه‌ها خصوصاً در مقاطع پایین برای استفاده از گوشی مشکل دارند… وقتی تلگرام طلایی هک شد شاید شاد هم هک شود… من به من مسیج دادند چرا از شاد استفاده نمی‌کنی؟ گفتم برای من کارایی ندارد هر کار می‌خواهید بکنید!… مدیر مدرسه به من زنگ زد که چرا در گروه کلاسی موزیک گذاشتم؟ گفتم این کلاس من است و هرچه لازم بدانم در کلاسم می‌گذارم.» هرچند برخی معلمان وجود یک شبکه سراسری برای آموزش را مفید می‌دانند به‌شرط آنکه این پیام‌رسان به‌روز شود و ایرادات آن هم برطرف شود تا استفاده از آن دستوری نشود و معلم و دانش‌آموز علاقه‌مند به استفاده از آن باشند.

نکته دیگر در مورد این پیام‌رسان و البته تدریس در فضای مجازی فقدان آموزش در این باره است. معلمانی بودند که به دلایل مختلف نتوانستند با این آموزش هماهنگ شوند و آموزش هرچند کم و محدود می‌توانست از سردرگمی آن‌ها بکاهد. بسیاری از معلمان حتی نمی‌توانستند مطالب را برای ارسال کم‌حجم کنند و با مسائلی از این دست روبه‌رو بودند.

شاد تنها مشکل آموزش مجازی نیست؛ گوشی تلفن همراه، اینترنت و سرعت پایین آن معضل بزرگ‌تری است. دسترسی کم عده زیادی از دانش‌آموزان و معلمان به گوشی و اینترنت، پوشش ضعیف شبکه اینترنت در سراسر کشور، مشکل پهنای باند، نداشتن سواد رسانه‌ای کافی برخی معلمان و دانش‌آموزان و والدین، مصرف بالای حجم اینترنت و توانایی مالی ضعیف برخی خانواده‌ها در روند آموزش اختلال ایجاد کرده. برخی معلمان مدعی هستند این مسئله مهم‌ترین علت برای بیرون ماندن عده‌ای از دانش‌آموزان از تحصیل است: «دانش‌آموزی دارم که با مادر و دو برادرش زندگی می‌کند و همه این بچه‌ها از یک گوشی استفاده می‌کنند… دانش‌آموزی دارم که نخبه کلاس من است اما ساکن روستا است و گوشی ندارد و در دوران قرنطینه به‌جای درس خواندن باید به خانواده‌اش در کارهای مزرعه کمک کند… مادر یکی از دانش‌آموزانم زنگ زد که چون همه بچه‌های خانه از یک گوشی استفاده می‌کنند ممکن است در ارسال تمرینات کلاسی تأخیر داشته باشد… یکی از دانش‌آموزان از گوشی خاله‌اش استفاده می‌کند و برای هر کلاس باید به خانه آن‌ها برود که به‌نوعی قرنطینه هم نقض می‌شود.» البته هستند دانش‌آموزانی که علاقه‌مند به تحصیل و فضای مدرسه نیستند و به معلم و مدرسه اعلام کرده‌اند به کلاس‌های مجازی آموزشی دسترسی ندارند و به دنبال حضور در کلاس‌های مجازی هم نیستند. همین‌طور هستند دانش‌آموزانی که به علت نبود زیرساخت مناسب از تحصیل بازمانده‌اند و اتفاقاً از دانش‌آموزان نخبه هم هستند. اغلب معلمان نمی‌دانند بعد از کرونا چه خواهد شد و باید آموزش‌های فعلی را نادیده گرفت یا خیر؟ بازار شایعه داغ است و برخی با این استدلال که این تدریس قابل قبول نیست و احتمالاً از مهرماه یا اواخر شهریور مجدد مطالب آموزش داده می‌شوند آموزش را سرسری گرفته‌اند. استرس ناشی از عقب ماندن از کلاس در میان دختران بیشتر است و یکی از معلمان دبیرستان‌های دخترانه در شهر یاسوج می‌گوید: «دانش‌آموزانم به من زنگ می‌زنند و گریه می‌کنند، چون به هزار دلیل نمی‌توانند در کلاس شرکت کنند یا از فیلم‌هایی که در گروه می‌گذارم استفاده کنند. استرس شدیدی دارند چون تنها راهی که برای جلو رفتن و به دست آوردن شخصیت اجتماعی داشتند تحصیل بود. در طول روز با چندین نفر از آن‌ها مدام صحبت می‌کنم و باید برای آن‌ها راهی پیدا کنیم.» معلمان رشته‌های هنرستان و کار و دانش هم می‌گویند چون دروس آن‌ها عملی است نمی‌توانند با این شیوه تدریس کنند و عملاً تدریس آن‌ها به بحث‌های نظری محدود شده است. در حالی که قبلاً دانش‌آموزان بالاخره مجبور بودند فعالیت عملی داشته باشند. یکی از معلمان درس سبک زندگی هم سعی کرده از شرایط پیش‌آمده برای تدریس استفاده کند و تدریس را به عهده دانش‌آموزان گذاشته؛ یعنی روخوانی هم به عهده خودشان است و صدایشان را ضبط می‌کنند و می‌فرستند. حتی اگر در تمرینات درسی تحقیق باشد باید بچه‌ها این کار را انجام دهند و برای آن نمره در نظر گرفته است.

درباره کندی اینترنت اعتراضات زیادی به وزارت ارتباطات شده است. آذری جهرمی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه شبکه موبایل در تهران به حداکثر میزان ظرفیت نامی خود رسیده، تأکید کرد: «تنها راه افزایش ظرفیت پهنای باند، اضافه کردن فرکانسی است که در اختیار صداوسیماست. فرکانس‌های در اختیار صداوسیما باند پایین‌اند و صداوسیما هم از آن‌ها استفاده نمی‌کند. سه سال است در تلاشیم فرکانس‌ها را پس بگیریم. هم در دولت و هم در مجلس گفته‌ایم در باندی دیگر نیازهای آینده صداوسیما را تأمین می‌کنیم، اما آن‌ها همراهی نکرده‌اند.» در این باره بحث استفاده از روبیکا، که با تلویزیون قرارداد دارد، برای آموزش مجازی مدارس مطرح شده که شاید با فرکانس‌های در اختیار صدا و سیما بی‌ارتباط نباشد.

در کلاس درس مجازی چه می‌گذرد؟

اگر دانش‌آموز و معلم از هفت‌خوان گوشی و اینترنت و پیام‌رسان شاد بگذرد یک کلاس تشکیل می‌شود. دبیر یکی مدارس تیزهوشان در خرم‌آباد می‌گوید: «با اینکه ما تدریس در فضای مجازی را قبل از ابلاغ شروع کرده بودیم اما خیلی از همکاران ما این تدریس را جدی نمی‌گرفتند چون تکلیف خیلی معلوم نبود و تعطیلات قطعی نبود. در سایر مدارس هم همین وضعیت برقرار بود و بسیاری مدارس تا بعد از عید تدریس را جدی نگرفتند.»

امتحان آنلاین و آزمون هم یکی مسائل قابل توجه است. البته اغلب معلمان می‌گویند این آزمون‌ها بیشتر برای این است که بچه‌ها خیلی درس را رها نکنند و مبنای ارزشیابی قرار نخواهد گرفت: «بچه‌ها استرس دارند که مبادا موقع امتحان نتوانند آنلاین شوند یا خواهر و برادرشان کلاس نداشته باشند.» همچنین این آزمون‌ها راهی است که معلم‌ها بتوانند میزان یادگیری بچه‌ها را تقریباً بسنجند چون به دلیل نبود ارتباط فیزیکی معلم و دانش‌آموز بازخورد دقیقی از میزان یادگیری دانش‌آموزان وجود ندارد.

والدین هم شاگردان دیگر این کلاس‌ها هستند که همپای دانش‌آموزان این فیلم‌ها را می‌بینند و سعی می‌کنند کمبود کلاس حضوری را جبران کنند. البته یکی از معلمان ابتدایی در استان اصفهان می‌گوید: «مادر یکی از دانش‌آموزان کم‌سواد است و توانسته با این فیلم‌ها کمی آموزش ببیند که برایم جالب‌توجه بود. گاهی هم حس می‌کنم خود بچه‌ها تمرین‌ها را حل نمی‌کنند و راه‌حل‌ها یا از روی کتاب‌های کمک‌آموزشی است یا بزرگ‌ترها برایش حل کرده‌اند.»

در این آموزش نباید دانش‌آموزانی که در وضعیت خاص جسمانی هستند را از یاد برد. یکی از معلمان دبستان که دانش‌آموز کم‌شنوا دارد می‌گوید: «باید برای بعضی درس‌ها کلاس جداگانه برای او بگذارم و دوربین را به صورتم نزدیک‌تر کنم تا او لب‌خوانی کند.» معلم دیگری دانش‌آموز مبتلا به صرع دارد که نمی‌تواند به‌خوبی از کلاس‌های مجازی استفاده کند و از آموزش کاملاً عقب مانده؛ اما چنین امکانی برای همه دانش‌آموزان فراهم نیست و بعضی معلمان وقت بیشتر ندارند تا برای این دانش‌آموزان بگذارند و آن‌ها از همان آموزش عمومی بهره می‌برند و موجب اختلال در آموزش آن‌ها شده. هرچند جواد حسینی معاون وزارت آموزش و پرورش می‌گوید باید برای دانش‌آموزان با نیازهای خاص وسایل ارتباطی و سخت‌افزاری خاص آن‌ها تهیه شود. ۷۰ درصد معلمان آموزش و پرورش استثنایی وارد شبکه شاد شده‌اند اما خانواده‌های دانش‌آموزان می‌گویند با توجه به نیازهای فرزندانشان قابل استفاده نیست. همچنین برخی دانش‌آموزان دیرآموز که خانواده توانایی‌های آموزگاری را ندارد تحصیلشان با اختلال مواجه شده. شاید کرونا آموزش و پرورش را غافلگیر کرد اما واقعیت این است که دانش‌آموزان با شرایط خاص ذهنی و جسمی اغلب اولین گروهی هستند که به‌راحتی آموزش آن‌ها معلق می‌شود و توجهی را جلب نمی‌کنند. این مسئله در یک گزارش جداگانه بررسی خواهد شد.

عدالت آموزشی

یکی از مسائلی که سال‌هاست از سوی فعالان حوزه آموزش مطرح شده نابرابری آموزشی است. بحث مدارس به‌اصطلاح لاکچری تا مدارس کپری بسیار گفته شده و در مجله چشم‌انداز نیز در این زمینه گزارش و مصاحبه‌های فراوانی شده؛ اما مسئله دیگری که در ایام قرنطینه خانگی توجه‌ها را جلب کرده نقض شدن اصل آموزش برای همه در قانون اساسی است. نداشتن گوشی تلفن همراه و اینترنت که اولین ابزار برای ورود به کلاس مجازی تحصیل است کودکان بسیاری را چه در روستاها و حتی در شهرهای بزرگ از تحصیل باز نگه داشته است. گفته می‌شود برای تدریس از تلویزیون نیاز به ۱۲ شبکه آموزشی است چون ۲۵۰ عنوان درسی وجود دارد. از طرف دیگر دانش‌آموزان مقاطع پایین در استان‌هایی که فارسی‌زبان دوم آن‌هاست و کودکان به زبان فارسی تسلط کافی ندارند مشکل دیگری برای عدم ارتباط آن‌ها با آموزش‌های تلویزیونی شده. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش از ارسال سی‌دی‌های آموزشی برای دانش‌آموزان برخی مناطق روستایی و عشایری گفته است که از سرنوشت آن اطلاع خاصی در دسترس نیست. برخی معلمان نیز خود اقدام به ارسال این بسته‌ها به دانش‌آموزانشان کرده‌اند که این کار نشئت‌گرفته از دلسوزی و احساس مسئولیت عمیق آن‌هاست.

به نظر می‌رسد با توجه به کم شدن برخی هزینه‌های آموزش و پرورش مانند تهیه ساختمان مدرسه و نگهداری آن‌ها، وزارتخانه از آموزش کم‌هزینه‌تر مجازی استقبال فراوانی کرده و در تلاش است برخی مشکلات سر راه این آموزش را برطرف کند. علی‌رغم اینکه قرار شد در اردیبهشت‌ماه مدارس چند روز باز باشند تا کسانی که مایل‌اند برای رفع اشکال سر کلاس بروند معلمان معتقدند این بازگشایی موقتی برای سنجش و گرفتن بازخورد باز بودن مدرسه است و والدین حاضر نیستند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند؛ علی‌الخصوص در مقاطع پایین‌تر که بچه‌ها توجه چندانی به پروتکل بهداشتی ندارند بسیاری از والدین عنوان کرده‌اند حاضرند عقب‌ماندگی تحصیلی فرزندانشان را بپذیرند اما آن‌ها را به مدرسه نخواهند فرستاد.

تدریس معکوس آقای خان

آموزش مجازی مدارس بحث تدریس معکوس را دوباره داغ کرد. این روش در سال ۲۰۰۴ مطرح شد و همان‌طور که از نام آن معلوم است متفاوت با روش‌های تدریس کلاسیک است. در کلاس‌های کلاسیک مبحث جدید برای نخستین بار در کلاس و توسط معلم تدریس می‌شود و برای تعمیق مفهوم درسی، تمرین‌هایی برای حل در خانه به دانش‌آموز داده می‌شود. در تدریس معکوس تعامل بین دانش‌آموز و بحث درسی بیشتر است و معلم نقش واسطه‌ای مانند قبل ندارد. قبل از جلسه کلاس محتوای درسی به اشکال مختلف مانند پاورپوینت، فیلم و فایل صوتی در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌گیرد و آن‌ها وقت دارند تا روز کلاس آن‌ها را ببینند و مطلب درسی را بیاموزند. در این شیوه آن‌ها نه‌فقط یک بار بلکه بارها تحت آموزش قرار خواهند گرفت و حتی می‌توانند از محتواهایی غیر از محتوای ارائه‌شده معلم هم استفاده کنند. در کلاس درس مطلب به بحث گذاشته می‌شود و به‌نوعی رفع اشکال دسته‌جمعی اتفاق می‌افتد. کسانی که نتوانسته‌اند فیلم‌های آموزشی را ببینند از همکلاسی‌های خود مطلب را یاد می‌گیرند. همچنین تمرینات درسی سبکی برای آن‌ها در نظر گرفته شده که باید قبل از روز کلاس آن‌ها را انجام دهند.

یکی از دبیران که از این روش استفاده می‌کند معتقد است فرصت خوبی برای تدریس معکوس توسط معلمان فراهم شده و این روش می‌تواند از سوی خود معلمان ادامه داده شود تا شاید آموزش و پرورش مجبور شود به شیوه‌های جدید تن بدهد و از روش‌های دانش‌آموز گریز دست بردارد: «من از مطالب آموزشی آکادمی خان برای تدریس خودم استفاده می‌کنم، اما اختلال در اینترنت مانع تشکیل کلاس بحث جمعی شده و رفع اشکال به‌خوبی انجام نمی‌شود. هرچند به علت اینکه بچه‌ها این محتوا را نزد خودشان دارند سعی می‌کنم از آن‌ها به فراخور زمان و امکانات به‌صورت تک‌به‌تک رفع اشکال کنم.» روش تدریس معکوس از آنجا قابل‌توجه است که شیوه‌های کلاسیک و ابزار مجازی تدریس خیلی همخوانی ندارند. معلمان در کلاس‌های چهل‌نفره واقعی باید زمانی را صرف آرامش کلاس می‌کردند که این مسئله در کلاس‌های مجازی هم وجود دارد. مثلاً یکی از معلمان می‌گوید: «وقتی می‌خواهم از بچه‌ها سؤال بپرسم با همکاری هم شروع به ارسال مطالب غیردرسی در گروه می‌کنند یا فرد موردنظر آفلاین می‌شود یا با شوخی و خنده کلاس را معلق می‌کنند. از دست من هم کاری برنمی‌آید. کم کردن نمره و تنبیهات این‌چنینی هم راه مناسبی نیست. اگر کاری درستی بود بچه‌ها آن‌قدر از مدرسه فراری نبودند.» اگر تدریس قبل از تشکیل کلاس صورت بگیرد و کلاس محلی برای رفع اشکال باشد بچه‌ها فرصت فکر کردن به مطلب درسی را دارند و از خلال سؤالات همدیگر اشکالاتشان برطرف می‌شود. یکی از معلمان معتقد است: «چون من معلم دوره اول متوسطه هستم تقریباً دو یا سه سال با بچه‌ها هستم و می‌دانم کدام‌ها ضعیف‌ترند و کدام‌ها یادگیری بهتری دارند. بعضی از بچه‌ها رویشان نمی‌شود بگویند نت ندارند و یا گوشی‌شان خیلی خوب نیست و بعضی از ساعت کلاس را از دست می‌دهند و ضعیف‌ترها در کلاس‌های مجازی اصلاً سؤال نمی‌پرسند و ممکن است من هم نتوانم خصوصی برایشان رفع اشکال کنم.»

در تدریس معکوس معلم از حالت متکلم خارج می‌شود و محتوای درسی سوژه اصلی کلاس است؛ البته باید گفت بیشتر معلمان از فیلم‌ها و فایل‌های صوتی برای کمک به آموزش استفاده می‌کنند، اما نکته در این است که وقتی تدریس معلم اصل باشد، دانش‌آموز در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد. محتوای آموزشی باید شیوه اول تدریس باشد و دانش‌آموز این محتوا را در دست خودش بگیرد تا آن را یاد بگیرد. در مدارس دانش‌آموزان با درجات مختلف گیرایی درس می‌خوانند و شاید نه یک بار، بلکه چندین بار توضیح معلم در زیر نگاه شماتت‌بار سایر دانش‌آموزان نتواند به یادگیری یک دانش‌آموز کمک کند. یکی دیگر از معلمان می‌گوید: «بچه‌ها در مقاطع بالاتر به علت تغییرات هورمونی خواب کافی شبانه ندارند و در ساعات ابتدایی روز خواب‌آلوده هستند. غیر از این مسئله بعضی بچه‌ها خودفرورفتگی دارند و از نظر ذهنی سر کلاس نیستند.» یکی دیگر از معلمان می‌گوید: «بعضی از دانش‌آموزان آن‌قدر درگیر مسائل خانوادگی هستند و نمی‌توانند سر کلاس که موعد یادگیری است تمرکز داشته باشند. الآن که من برایشان فیلم می‌فرستم وقت دارند تا این فیلم‌ها را هر ساعتی ببینند.» درواقع آموزش از انحصار معلم خارج می‌شود.

تجارب معلمان نشان می‌دهد شیوه آموزش آن‌ها در کلاس‌های مجازی تفاوت کمی با آموزش در مدرسه دارد و معلم باید تدریس کند و با هر روشی که ممکن باشد آموزش بگیرند. این سؤال مطرح است که چرا تدریس معکوس و روش‌های این‌چنینی به‌اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفت؟ محمدرضا نیک‌نژاد دبیر و عضو کانون صنفی معلمان در این باره می‌گوید: «نگاه سنجش‌گرانه و تفکر انتقادی یک پروسه است که شاید در برخی دانش‌آموزان به دلیل خانوادگی یا محیطی وجود داشته باشد اما دستکم آموزش و پرورش در این زمینه نه برنامه دارد نه در پی این است که دانش‌آموز چنین خصلتی پیدا کند. گرچه به‌صورت صوری در سندهای بالادستی روی این مسئله تأکید شده. تدریس مشارکت محور در کلاس‌های حضوری ما بسیار کم است. مدارس ما اغلب مشتری محور هستند و نگاه تعاملی هم در آموزش ما وجود ندارد. چون زیرساخت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری هم وجود ندارد. یکی از مهم‌ترین مشکلات هم این است که عموماً مدارس کلاس‌هایی با تراکم بالای سی نفر هستند. اولویت در این کلاس برقرار نظم است و وقتی بخواهید کنترل کنید باید اقتدار داشته باشید؛ بنابراین از تعامل خارج می‌شوید؛ یعنی معلم چطور می‌تواند به دانش‌آموز فرصت تحقیق درباره مبحث درسی را بدهد و او نتایجش را به بحث و گفت‌وگو بگذارد و تجربه آموزشی برای معلم و دانش‌آموز بشود. خود من در هنرستان فیروزبهرام فیزیک تدریس می‌کنم و تعداد دانش‌آموزانم کم است و سعی می‌کنم در کلاس روش تعاملی داشته باشم. در کشور از نظر دسترسی به آموزش مجازی درجه‌بندی وجود دارد و من درباره مناطقی صحبت می‌کنم که حداقل‌های امکانات آموزشی را دارند. در یک مدرسه غیردولتی از اسکای روم برای تدریس مجازی استفاده کردند و من به‌عنوان مهمان در این کلاس شرکت کردم. تصویر معلم کاملاً قابل‌دیدن بود و دانش‌آموز علامت دست را می‌زد و ارتباط بین او و معلم برقرار می‌شد. معلم با قلم نوری روی صفحه می‌نوشت و بچه‌ها می‌نوشتند؛ اما عموماً این‌طور است که بسیاری مانند من به مدرسه‌ای می‌روند و از تدریس خودشان فیلم می‌گیرند و برای گروه کلاس ارسال می‌کنیم. زمانی هم می‌گذارم تا بچه‌ها این فیلم‌ها را ببینند و تمرینات را جواب بدهند و برای من بفرستند؛ اما امکانات اینکه تعامل کنیم بسیار کم است؛ یعنی محتوای درسی اجازه این را نمی‌دهد. هرچند در برخی کشورها محتوا در اختیار معلم و یا دستکم مدرسه است. کشورهایی که دغدغه آموزش و توسعه انسانی را دارند از این وضعیت صید خود را انجام می‌دهند و قطعاً آموزش جهانی پس از کرونا جلوتر خواهد رفت؛ اما به نظر نمی‌رسد با کرختی مسئولان برای ما اتفاق مثبتی بیفتد. همه ما غافلگیر شدیم اما کسی که در دفتر پژوهش‌های آموزش و پرورش کار می‌کند ابزار و ارتباطات بیشتری از من معلم دارد و می‌تواند از شرایط فعلی نکات مثبت برای حرکت آموزش و پرورش دربیاورد. به نظر من آموزش مجازی می‌تواند آموزش کشور را یک گام به پیش ببرد و اگر معلم آموزش درست دیده باشد و دغدغه داشته باشد شروع به حرکت می‌کند.» بودجه‌بندی درسی می‌تواند مانعی باشد برای برخی خلاقیت‌های درسی از سوی معلمان. با توجه به کنکورمحور بودن آموزش ابتدایی در ایران و اهمیت تحصیلات دانشگاهی برای اغلب خانواده‌ها، مدیران و والدین بچه‌ها حساس هستند که مباحث درسی بی‌کم‌وکاست از سوی معلم ارائه شود و دانش‌آموز با نکته‌برداری به زیر و بم محتوای درسی مسلط شود. درواقع انگیزه معلمان و انگیزه دانش‌آموزان عامل مهمی است که می‌تواند شیوه‌های نوین تدریس را به سیستم آموزشی تحمیل کند.

شاید جای خوشحالی باشد که کرونا در زمانی پیدا و اپیدمی شد که اینترنت هست و ارتباطات مجازی به‌قدری گسترده شده که به‌عنوان اولین راه برای جایگزین مدارس انتخاب می‌شود. تعطیلی ناخواسته و طولانی‌مدت باعث نشد جریان آموزشی کاملاً تعطیل شود اما شاید حال که مراکز آموزشی به‌ناچار مجبور شده‌اند فعالیت خود را به فضای مجازی ببرند با شناخت بیشتر نسبت به این فضا سیستم آموزشی را به سمت نو شدن و تحولات مثبت سوق بدهد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط