(با تمرکز بر جنبش زن، زندگی، آزادی)
آزاده شعبانی
پدیده «فمینیسم استعماری» (Colonial Feminism) به نوعی از فمینیسم اشاره دارد که از شعارهای برابری جنسیتی و حقوق زنان بهعنوان ابزاری برای توجیه مداخلات سیاسی، نظامی و استعماری استفاده میکند. این شکل از فمینیسم، برخلاف فمینیسم رهاییبخش، نهتنها به آزادی و برابری واقعی زنان کمک نمیکند، بلکه در بسیاری از موارد سرکوب و خشونت علیه زنان در جوامع تحت استعمار را توجیه کرده و گسترش میدهد. در این راستا، نقش رژیم صهیونیستی در حمایت از جنبشهای زنان خاورمیانه نمونهای بارز از بهکارگیری این نوع فمینیسم است.
استفاده ابزاری اسرائیل از فمینیسم برای مشروعیتبخشی به اشغالگری
رژیم صهیونیستی بهطور مداوم خود را بهعنوان یکی از پیشروترین کشورها در زمینه برابری جنسیتی و حقوق زنان در منطقه معرفی میکند. مقامات اسرائیلی بارها تأکید کردهاند که حقوق زنان در اسرائیل بهمراتب پیشرفتهتر از کشورهای عربی و اسلامی است. این ادعاها در سطح بینالمللی بهعنوان ابزاری برای جلب حمایت سیاسی و مشروعیتبخشی به اشغالگری اسرائیل استفاده میشود.
اما این روایت، در واقع نوعی از استفاده ابزاری از حقوق زنان برای اهداف استعماری است. سیاستمداران اسرائیلی سعی دارند اشغال فلسطین و سرکوب مردم فلسطین را با این توجیه تطهیر کنند که اسرائیل حامی برابری جنسیتی است و در مقابل، جوامع عربی و اسلامی عقبمانده و سرکوبگر زنان هستند. این روایت، نوعی بازتولید همان گفتمان استعماری غربی است که در دوران استعمار نیز استفاده میشد؛ یعنی این ایده که استعمار برای «نجات زنان» و «مدرنیزه کردن» جوامع بومی ضروری است.
نمونههای تاریخی از فمینیسم استعماری در سیاستهای اسرائیل
یکی از مثالهای بارز این پدیده، استفاده اسرائیل از حقوق زنان فلسطینی برای توجیه اشغالگری است. اسرائیل سعی دارد سرکوب مردم فلسطین را با این ادعا توجیه کند که زنان فلسطینی در جامعه خود تحت ستم هستند و اسرائیل میتواند برای آزادی آنها نقش مثبت ایفا کند. این روایت، اما واقعیت زندگی زنان فلسطینی را نادیده میگیرد؛ زنانی که نهتنها با چالشهای ناشی از فرهنگ مردسالار مواجهاند، بلکه تحت اشغال نظامی، تبعیض نژادی و خشونت سیستماتیک اسرائیل نیز قرار دارند.
بهعنوان مثال:
• در سالهای اخیر، مقامات اسرائیلی تلاش کردهاند از حقوق دگرباشان جنسی (LGBTQ) و حقوق زنان بهعنوان ابزاری برای جلب حمایت بینالمللی استفاده کنند. این پدیده که به آن “Pinkwashing” گفته میشود، شامل تلاش برای نشان دادن اسرائیل بهعنوان کشوری مدافع حقوق اقلیتها است، در حالی که این کشور همچنان سیاستهای اشغالگرانه و نژادپرستانه خود را علیه فلسطینیان ادامه میدهد.
• در تبلیغات سیاسی اسرائیل، اغلب زنان نظامی اسرائیلی بهعنوان نماد آزادی و قدرت معرفی میشوند؛ اما این روایت نادیده میگیرد که این زنان نیز بخشی از ماشین سرکوب نظامی هستند که مردم فلسطین، از جمله زنان و کودکان، را مورد خشونت و تبعیض قرار میدهد.
پینکواشینگ و ضرورت بازنگری در فمینیسم منطقهای
پدیده Pinkwashing نشان میدهد که چگونه حقوق بشر و جنبشهای اجتماعی میتوانند توسط قدرتهای استعماری به ابزار مشروعیتبخشی به سرکوب تبدیل شوند. در این زمینه، رژیم صهیونیستی یکی از بارزترین نمونههای Pinkwashing در جهان است. مقابله با این پدیده مستلزم آن است که جنبشهای زنان و اقلیتهای جنسی در منطقه خاورمیانه، به استقلال خود از قدرتهای استعماری تأکید کرده و به مبارزات ضد استعماری و آزادیبخش بومی بپیوندند. بهعبارتی، حقوق واقعی زنان و اقلیتهای جنسی در منطقه تنها زمانی محقق میشود که استعمار، اشغالگری و آپارتاید پایان یابد.جنبشهای رهاییبخش نمیتوانند در کنار اشغالگران قرار گیرند؛ بلکه باید بخشی از مبارزه برای عدالت و آزادی همهی گروههای تحت ستم باشند.
فمینیسم استعماری و تأثیر آن بر جنبشهای زنان خاورمیانه
فمینیسم استعماری نهتنها به جنبشهای زنان در خاورمیانه کمکی نمیکند، بلکه باعث تضعیف آنها نیز میشود. وقتی اسرائیل یا کشورهای غربی از جنبشهای زنان خاورمیانه حمایت میکنند، این حمایت اغلب همراه با شروط سیاسی و فرهنگی است که استقلال این جنبشها را تهدید میکند.
بهعنوان مثال، جنبشهای زنان فلسطینی و دیگر کشورهای خاورمیانه بهخوبی آگاه هستند که حمایتهای بهظاهر فمینیستی اسرائیل، بخشی از پروژه استعماری و سرکوبگرانه این رژیم است. بنابراین، بسیاری از جنبشهای زنان در این کشورها حمایتهای بینالمللی را با احتیاط میپذیرند و سعی میکنند استقلال خود را حفظ کنند.
ضرورت مقابله با فمینیسم استعماری
حمایت ظاهری رژیم صهیونیستی از جنبشهای زنان خاورمیانه بخشی از پروژه بزرگتری است که هدف آن تطهیر اشغالگری و مشروعیتبخشی به استعمار نوین است. این حمایتها نهتنها به آزادی و برابری واقعی زنان منجر نمیشود، بلکه اغلب باعث تضعیف جنبشهای بومی و وابسته کردن آنها به قدرتهای خارجی میشود.
برای مقابله با این پدیده، ضروری است که جنبشهای زنان در خاورمیانه بر استقلال خود از قدرتهای استعماری تأکید کنند و روایتهای رهاییبخش و ضد استعماری را جایگزین روایتهای فمینیسم استعماری کنند. تنها از این طریق است که جنبشهای زنان میتوانند بهطور واقعی به رهایی از همه اشکال ستم، اعم از جنسیتی و استعماری دست یابند.