تشکیل نهادهای منطقهای و فرامنطقهای
محمود آقایی
یکی از نگاههای غیرکارشناسی و غیرعلمی که از اوایل انقلاب تاکنون مطرح بوده و هست، دسترسی به خودکفایی محصولات کشاورزی است. به همین دلیل تعرض و تجاوز به آبهای سطحی و خصوصاً آبهای زیرزمینی انجام دادیم که یک فاجعه ملی بهبار آورده است.
در اینجا اشاره کنم که در منطقه «جلگه» واقع در سیستان و بلوچستان، چندین سال است اقدام به کشت هندوانه میکنند که بهعلت حملونقل و عدم برنامهریزی، در اصفهان هندوانه به کیلویی ۲۵۰ تومان رسید. برآورد اولیه حجم آب مصرفی برای تولید هندوانه در ایران بهاندازه حجم آب سد کرج بوده است.
یکی دیگر از نمودهای فاجعهآمیز مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی، نشست زمین و فراچالههایی است که در مناطق مختلف کشور بهوجود آمده است که این نیز به فاجعه ملی تبدیل شده است.
در جهان، از لحاظ زیستمحیطی، اگر منطقهای از زمین حدود چند میلیمتر نشست پیدا کند، آن را فاجعه زیستمحیطی قلمداد میکنند که کارشناسان زمینشناسی این مملکت به آن واقف هستند و بارها آن را مطرح کردهاند. در کشور ما هم در چند منطقه، فرونشستها از ۱۰ سانتیمتر هم گذشته است؛ ازجمله منطقه مرغ و مهیار جنوب اصفهان حدود ۱۳ سانتیمتر و در «دامنه» واقع در منطقه فریدن اصفهان حدود ۸ سانتیمتر نشست داشته است و در مناطقی دیگر در کویر اصفهان فراچالههایی بهوجود آمده است.
بنابراین با توجه به این فاجعه ملی، پرداختن به توزیع آب یا انتقال آب و راهحلهایی از این دست، حلکردن مسائل اجتماعی و سیاسی مناطق است و نه پرداختن بنیادی به این فاجعه ملی. نمایندگان سیاسی و حکومتی برای حل مشکلات سیاسی و اجتماعی به چنین کاری دست زدهاند و مشکل را حل نکردهاند. درصورتیکه برای حل این مسئله باید مطالعات وسیع منطقهای و فرامنطقهای انجام گیرد و یک برنامه راهبردی منطقهای و فرامنطقهای تدوین شود.
راهحلهای اساسی
بعد از طرح این مشکل اساسی مملکت که به فاجعه ملی تبدیل شده است، راهحل آن به دو قسمت تقسیم میشود: ۱. فرامنطقهای؛ ۲. منطقهای.
شورای فرامنطقهای آب
یکی از مشکلات اساسی آب که باید به آن توجه کرد مسئله فرامنطقهای است که مربوط به کشورهایی مانند ترکیه، عراق، افغانستان و پاکستان و ایران است که حل آن بدون همکاری همهجانبه آنها امکانپذیر نخواهد بود. چون در مناطق مرزی این کشورها آبهای مشترکی داریم که باید با برنامهریزی و راهحلهای مناسب برای رهایی از آسیبهای زیستمحیطی که گریبانگیر همه آنها خواهد بود. باید این شورای فرامنطقهای زیر نظر سازمانهای محیطزیست جهانی تشکیل شود و اهمیت آن برای کشورهای منطقه و سازمانهای محیطزیست بیان و تفهیم شود.
وظایف شورا:
۱ ـ مطالعات آمایش سرزمین در کل منطقهای که آب مشترک دارند و مناطق مربوطه که از آن بهرهمند میشوند. شناسایی و حل معضلات و مشکلات کمآبی در مناطقی که باعث فاجعه زمینشناسی و آلودگی محیطزیست میشوند و کل منطقه را درگیر این مشکلات میکند.
۲ ـ مطالعات حجم آبهای سطحی و زیرزمینی منطقه مشترک که کشورهای مربوطه از آن بهرهمند میشوند.
۳ ـ مطالعات اقتصادی آب و نحوه استفاده از آن و تغییر نگرش اقتصادی به آب از لحاظ کشاورزی و صنعتی.
۴ ـ نحوه توزیع آب در مناطق مربوطه با توجه به تغییر نگرش اقتصادی به آب از لحاظ اقتصادی و صنعتی.
این شورا با توجه به حدود اختیارات خود میتواند به کشورهای عضو با توجه به مطالعات و راهبردهای اساسی درباره نحوه مصرف و توزیع آب، راهکارهایی را ارائه دهد و آنها را موظف به اجرای آنها کنند.
اکنون کشورهای منطقه اقدام به سدسازی در مناطق سرشاخههای رودخانههای مرزی کردهاند که آسیبهای جدی را به مناطق و کشور ما میزنند که این شورا (شورای فرامنطقهای) آنها را موظف به قوانین زیستمحیطی میکند.
شورای منطقهای آب
شورای منطقهای از کارشناسان مربوطه شامل کارشناسان آب، زمینشناسی و محیطزیست تشکیل شده است که وظایف آنها به شرح زیر است:
- مطالعات آمایش سرزمین کشور از لحاظ آب، زمینشناسی و محیطزیست و برنامهریزی راهبردی با توجه به برنامههای راهبردی «شورای فرامنطقهای آب» برای حل معضلاتی که در این چند سال اتفاق افتاده است.
- ارائه برنامه و راهبردهای محلی و منطقهای و جغرافیایی با توجه به مقدار حجم آب موجود در منطقه و اجراییکردن دستگاههای ذیربط با نگاه و عزم ملی به مسئله آب و برای برونرفت از این معضلات و مشکلات که در اثر بیدرایتی و بیمدیریتی بهوجود آمده است.
- ارائه برنامه و راهبردهای اساسی برای تغییر ساختارهای کشاورزی و صنعتی در مناطق و نحوه استفاده بهینه آب با توجه به برنامههای «شورای فرامنطقهای آب». تمام برنامه را این دو شورا مطرح میکنند، باید در سه پروسه برنامهریزی و عملیاتی شود: ۱. برنامه کوتاهمدت؛ ۲. برنامه میانمدت؛ ۳. برنامه بلندمدت.
مدیریت اجرایی
مهمترین دستگاهی که میتواند کشور را به توسعه پایدار برساند مدیریت اجرایی است که مجری برنامههای تدوینشده کارشناسان و متخصصان است. این مدیریت اجرایی با پشتوانه ملی و حکومتی است که میتواند برنامهها را بهپیش ببرد. چون اجرای برنامهها، بدون سیاستبازیها و بوروکراسی اداری است میتواند حس اعتماد ملی را در بین مردم ایجاد کند و این همبستگی ملی یکی از عواملی است که میتواند در پیشبرد برنامهها کمک اساسی را انجام دهد؛ بنابراین یک مدیریت قوی با پشتوانه ملی و مالی میتواند برنامهها را برای حل این معضل و مشکل بزرگ ملی بهپیش ببرد.