بدون دیدگاه

مقاومت یا نیابت؟

لطف‌الله میثمی
این روزها بیشتر گفت‌وگوها حول جنگ و عوارض آن شکل می‌گیرد. همه با خشونت و جنگ مخالف‌اند؛ در منطقه خاورمیانه، تضادها و تناقض‌هایی بین اسرائیل و فلسطینی‌ها، حزب‌الله لبنان و ایران وجود دارد.
واقع‌بینی سیاسی ایجاب می‌کند فضای غبارآلود به فضای شفاف تبدیل شود تا اگر تضاد یا جنگی وجود دارد، مرز درست و نادرست معلوم شود و خونی بحق یا ناحق ریخته نشود. یکی از مواردی که فضای منطقه را غبارآلود کرده تفاوت قائل نشدن بین مقاومت و نیابت است. نظام جمهوری اسلامی ایران معتقد است نیروی حماس در غزه، نیروی حزب‌الله در لبنان، حشد الشعبی در عراق و انصارالله (حوثی‌های یمن) جریان‌های مقاومت هستند نه نیروی نیابتی و آلت دست ایران؛ اما امریکا، اسرائیل و عموماً سیاستمداران و رسانه‌های غربی این نیروها را نیروی نیابتی و آلت دست ایران می‌دانند.
مورد دیگری که فضا را غبارآلود می‌کند تروریست نامیدن جریان مقاومت است. جریان مقاومت تروریست نیست، ولی اردوگاه غرب آن‌ها را تروریست می‌خواند. یکی از بدیهیات منطقه خاورمیانه این است که اسرائیل به کمک سازمان‌های مسلح توانست تشکیل شود و در یک روند ۷۵ ساله نیز همین روش را ادامه داده است؛ روش غصب، اشغال، سرکوب، تبعیض نژادی، توسعه‌طلبی و زمین‌خواری. نیروهایی که در برابر این تهاجم مقاومت کرده و می‌کنند به نادرستی تروریست خوانده می‌شوند؛ ظلمی مضاعف، هم در نیابتی نامیدن و هم تروریست خواندن آن‌ها. بهترین راه برای مرزبندی و روشن کردن مسئله این است که به روند تشکیل نیروها نظری بیندازیم و قضاوت به خواننده واگذار شود.

شکل‌گیری مقاومت لبنان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، اسرائیل در اواخر سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۲) یعنی پس از آزادسازی خرمشهر به لبنان حمله نظامی کرد و تا بیروت پیش رفت. ژنرال شارون آزادانه به بیروت رفت‌وآمد می‌کرد و با امین جُمیّل رئیس‌جمهور لبنان دست می‌داد. ارتش لبنان هم چندان مقاومتی نمی‌کرد. به‌تدریج جوانان شیعه جنوب لبنان گروه‌های خودجوش مقاومت را تشکیل دادند و طی هجده سال (در سال ۲۰۰۰) توانستند با سربلندی اسرائیل را به بیرون از لبنان عقب برانند. آبا اِبن، وزیر خارجه اسرائیل که فردی ایدئولوژیک بود، گفت تاریخ یهود تاکنون متحمل چنین شکستی نشده بود. سه سال پس از وقوع حمله در سال ۱۹۸۵ حزب‌الله اعلام موجودیت کرد که اولین رهبر آن عباس موسوی بود. حزب‌الله نه‌تنها در برابر اشغال اسرائیل، بلکه در برابر حامیان این اشغال یعنی دولت فرانسه و امریکا هم مقاومت کرد. روز اخراج اسرائیل روز ملی لبنان و تعطیل عمومی است. این مقاومت را می‌توان بسیار خودجوش نامید و هیچ نیروی خارجی به کمک آن نیامد. پس از نهادینه شدن این مقاومت چند نفر از ایران به‌عنوان مستشار به آن نیرو پیوستند. بهترین توصیف از حزب‌الله لبنان و رهبر بعدی آن حسن نصرالله را می‌توان در بیانیه آیت‌الله سیستانی مرجع تقلید شیعیان، ملاحظه کرد. ایشان گفتند نصرالله دو دهه در مقابل تهاجم اسرائیل مقاومت کرد و استقلال لبنان را تضمین کرد، عراق را از دست داعش نجات داد و در آخرین اقدامش از فلسطینیان غزه که در معرض نسل‌کشی بودند حمایت کرد. این بیانیه باعث شد شیعیان عرب و غیرعرب و غیر از حزب‌الله خوش‌بینی بیشتری نسبت به حزب‌الله و رهبری آن پیدا کنند. با روندی که حزب‌الله داشته با توجه به ضربه بزرگی که به رهبران آن وارد آمد و صداقتی که از آن رهبران ملاحظه کردند گروه‌های خودجوشی از جوانان تشکیل شده تا در برابر تهاجم زمینی و هوایی اسرائیل مقاومت کنند.
حزب‌الله توانست به بهترین وجه با دوگانه‌هایی چون باحجاب-بی‌حجاب، سنی-شیعه، مارکسیست-مسلمان و زن-مرد را برخورد کند، درحالی‌که این دوگانه‌ها هنوز در ایران مشکل‌ساز است و از این لحاظ می‌توان گفت از کسانی که خود را حزب‌الله ایران می‌دانند مترقی‌ترند.

حماس و حزب‌الله
اسرائیل در سال ۲۰۰۲، چهارصد نفر از فعالان حماس را از غزه اخراج کرد. در آن زمان هیچ‌یک از دولت‌های کشورهای عربی حاضر نشدند به آن‌ها پناه دهند و تنها حزب‌الله لبنان بود که نه‌تنها به آن‌ها پناه داد، بلکه به گرمی آموزش‌های لازم برای مقاومت را هم به آن‌ها داد و آن‌ها را با مواد منفجره، موشک و انواع اسلحه آشنا ساخت، به صورتی که این افراد وقتی در مرحله بعد به غزه رفتند سازمان حماس را وارد مرحله نوینی کردند و تبدیل به رهبران سیاسی و نظامی جدیدی شدند. می‌توان حدس زد با رفتن یک یا چند رهبر، نهاد آن‌ها نهادینه‌تر شود، به‌ گونه‌ای که بتواند خود را ترمیم کند. یک استاد امریکایی که پس از پیروزی حزب‌الله لبنان بر اسرائیل به غزه رفته بود ملاحظه کرده بود مردم می‌گفتند مگر ما چه چیز از حزب‌الله لبنان کم داریم که آن‌ها توانستند با دست خالی اسرائیل را از سرزمین خود بیرون کنند. این استاد پیش‌بینی کرده بود غزه آبستن حوادثی است.
مردم غزه و حماس پیوند عمیقی با اخوان ‌المسلمین دارند، وجهه ملی آن‌ها کمتر از وجهه اسلامی آن‌ها نیست. وصیت‌نامه مرحوم یحیی سنوار نشان می‌دهد برچسب بنیادگرایی بر آن‌ها، برچسب ناچسبی است. در قرآن یأس معادل کفر است، ولی سنوار می‌گوید: «منتظر عدالت نباشید، بلکه خودتان عدالت باشید. رؤیای فلسطین را در قلب‌هایتان حمل کنید و از هر زخمی سلاح بسازید و از هر اشکی چشمه امید». در جای دیگری می‌گوید: «در نبرد طوفان الاقصی، من فقط فرمانده یک گروه جنبش نبودم، بلکه صدای هر فلسطینی بودم که رؤیای آزادی داشت».
از آنجا که فلسطینی‌ها طی ۷۵ سال در راه رهایی از اشغال و آزادی خود مبارزه کرده‌اند نمی‌توان آن‌ها را تروریست نامید. با مشاهده سرکوب و تبعیض نژادپرستانه اسرائیل به این نتیجه رسیدند که اسرائیل خواهان محو معنوی و فیزیکی فلسطین است، به صورتی که حتی به جای به‌کارگیری اسم فلسطین، کلمه عرب را در مورد آن‌ها به کار می‌برند؛ به این نتیجه رسیدند که چاره‌ای جز مقاومت در برابر پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی تدریجی و دفاع از سرزمین خود ندارند. سازمان ملل هم مقاومت در برابر اشغال را تروریسم نمی‌داند. این‌ها نیروی مقاومت هستند. از آنجا که خود به ضرورت مقاومت و دفاع از سرزمین و مردم خود رسیده‌اند و در آن مسیر فعال شده‌اند و مشقات و سختی‌های آن را به جان خریده‌اند، ملتی آرمان‌خواه و متکی به خود بوده و در این مسیر با کنشگران ایرانی که از حقوق آن‌ها دفاع و در برابر ظلم‌ها و خط‌مشی توسعه‌طلبانه صهیونیست‌ها موضع فعال دارند پیوند خورده‌اند، لذا آن‌ها را نمی‌توان نیروی نیابتی کشورهای عرب یا ایران دانست، بلکه همان‌گونه که گفته شد از آنجا که ایران از مقاومت آن‌ها حمایت کرده و آن‌ها را در مسیر دستیابی به اهداف آرمانی‌شان تجهیز کرده نوعی همدلی و هم‌زبانی بین آن‌ها به وجود آمده است.
با توجه به خصلت‌های روادارانه، ملی و مترقی حزب‌الله در ساحت سیاسی لبنان و منطقه غرب آسیا و در شرایطی که حماس آموزش و حمایت بسیاری را از حزب‌الله لبنان دریافت کرده است می‌بینیم که یک سازمان شیعه یک سازمان اهل سنت را آموزش و پرورش می‌دهد آیا می‌توان نهاد جنبش مقاومت اسلامی حماس را بنیادگرایی به معنای مصطلح آن دانست؟
پس از شهادت یحیی سنوار، حسام بدران، عضو دفتر سیاسی حماس، در گفت‎وگو با بی‌بی‌سی عنوان کرد مدتی بود تمام طیف‌های فلسطینی به این نتیجه رسیده بودند که مسئله فلسطین به بن‌بست رسیده و این نیاز و ضرورت وجود دارد که کاری انجام شود تا این بن‌بست شکسته شود. به این نتیجه رسیده بودند این کار باید چشمگیر باشد، ولی نوع آن مشخص نشد. از این‌رو حماس از چند سال قبل برای انجام یک عملیات چشمگیر سازمان‌دهی کرد، ولی مسائل فنی آن را حتی اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس هم نمی‌دانست. بدران گفت سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل و امریکا هم می‌دانند حماس نهادی مستقل است و ما از جایی دستور نگرفته‌ایم. با اطلاعاتی که از حماس در دست است حماس را نه می‌توان نهادی تروریستی و نه تشکیلات نیابتی ایران یا نیابتی دیگر از کشورهای عربی دانست.

مقاومت و حوثی‌ها
مورد دیگر حرکت انصارالله یمن است. در سال ۱۳۴۰ شمسی، عبدالله سلال در یمن بر سلطنت امام بدر شورش کرد و سلطنت او را واژگون کرد که این امر موجب خوشحالی زیاد ایرانیان شد. از آن زمان عربستان همواره اجازه نمی‌داد که حکومت جدید شکل بگیرد و موانع زیادی بر سر راه آن ایجاد کرد. در یمن درگیری‌های بسیاری بین جریان‌های سیاسی و قبایلی وجود داشت. مرحوم عبدالناصر هم ارتش خود را به آنجا فرستاد. در سال ۱۹۶۷ میلادی و پس از جنگ ژوئن، ناصر نیروهای خود را از یمن بیرون کشید. یمن در سیر تحول خود به دو کشور یمن جنوبی و شمالی تقسیم شد. یمن جنوبی به دست مارکسیست‌ها افتاد که تهدیدی برای سلطان قابوس پادشاه مسقط و عمان بودند. ارتش ایران به دستور شاه به سرکوب جنبش ظفار پرداخت که خود را جبهه خلق برای آزادی خلیج عربی می‌دانستند. در سال ۱۳۵۱ شمسی در روزنامه‌ها آمده بود یمن جنوبی زمین‌های فئودال‌ها را بین کشاورزان تقسیم کرده و ایرانیان غبطه می‌خوردند که آیا می‌توانند چنین روزهایی داشته باشند. چندی بعد دو یمن؛ یعنی یمن جنوبی و شمالی مجدداً متحد شدند. در سال ۱۳۵۵، شاه از امریکا درخواست داشت به او موشک کروز با برد ۱۶ کیلومتر بدهد، ولی امریکا این موشک‌ها را به شاه نمی‌داد، اما یمن متحد در همان سال موشک‌های اسکاد B و C با برد ۷۰۰ کیلومتر را از شوروی دریافت کرده بود. این امر می‌رساند که یمنی‌ها پیش‌تر و بیشتر از ما ایرانی‌ها با موشک، آن هم با برد زیاد مأنوس بوده‌اند. این در حالی است که در بین مردم ما این‌گونه شایع است که همه تجهیزات و تسلیحات یمن از جانب ایران به آنجا رفته است.

همه ما می‌دانیم ایران پس از انقلاب و چند سال پس از حمله صدام به ایران، موشک عقاب با بردی معادل ۱۰ کیلومتر را ساخت و چند سال بعد از طریق لیبی و سوریه با ساخت موشک‌های اسکاد آشنا شدیم و دانش موشکی ما متأخر از دانش موشکی لیبی، سوریه و یمن بود. در مقطع بعد و سال ۱۳۹۰، اعضای تیم موشکی ما به رهبری سردار تهرانی ‌مقدم در یک آزمایش جدید متأسفانه به شهادت رسیدند.
در سال ۲۰۰۶ پس از جنگ سی‎وسه‎روزه اسرائیل با حزب‌الله لبنان از یکی از سرداران سپاه پرسیده شد نظر ایران درباره حوثی‌های یمن چیست، گفت آن‌ها زیدی و چهار امامی هستند و ما ارتباطی با آن‌ها نداریم. این مطلب این موضوع را می‌رساند که ایران در آن شرایط به دنبال پیوند با حوثی‌های یمن نبوده است. یکی از حضار به او گفته بود حوثی‌ها قرآن، نهج‌البلاغه، خطبه‌های امام حسین و دعای امام حسین در صحرای عرفات و صحیفه سجادیه امام زین‌العابدین را قبول دارند، از این بالاتر چه می‌خواهید؟
از سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی طی هشت سال در معیت یک ائتلاف، شدیدترین حملات را به یمن کرد. آقای ظریف وزیر خارجه ایران با این حمله مخالفت کرد و گفت دود این حمله به چشم متجاوز می‌رود. از آن سال حرکت انصارالله یمن دست به مقاومت در برابر تجاوز سعودی و متحدانش زد و ایران تدریجاً حمایت خود از مقاومت یمن را اعلام کرد و پیوند با حوثی‌ها بیشتر شد و همدلی و هم‌زبانی بیشتری بین دو کشور به وجود آمد و ایران در یک پروسه آزادانه و داوطلبانه بخشی از تجربیات نظامی خود را در اختیار رهبران انصارالله یمن گذاشت. با این روند طی‎شده و با توجه به حرکت دفاعی یمنی‌ها در برابر تجاوز آشکار سعودی و متحدان او که با موازین بین‌المللی و منشور سازمان ملل انطباق دارد آیا می‌توان انصارالله یمن را تروریست یا آلت دست و نیابتی ایران دانست؟

مقاومت در عراق
مورد دیگر بسیج مردمی یا حشد الشعبی عراق است؛ در پی حمله نیروهای نظامی امریکا و متحدان او در سال ۲۰۰۳ به عراق و تصرف و تغییر نظام سیاسی آن کشور و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن بخش‌هایی از مردم عراق در برابر اشغالگری امریکا و متحدان آن به مقاومت پرداختند که پرداختن به چرایی و چگونگی آن خود مطلب مفصلی را می‌طلبد.
در سال ۲۰۰۷ چند سال بعد از حمله به عراق، باراک اوباما نامزد ریاست‎جمهوری امریکا گفت حمله به عراق فاجعه‌ای بیش نبوده است و بر اساس این بیان و این خط تبلیغاتی رأی چشمگیری در انتخابات ریاست‎جمهوری ۲۰۰۸ امریکا به دست آورد.
چند سال بعد در پی به وجود آمدن جریان داعش در سوریه و تصرف بخش بسیاری از شمال عراق از سوی نیروهای داعش تا به آن حد که چیزی نمانده بود که به سلیمانیه و بغداد برسند، مسعود بارزانی نخست‌وزیر و رئیس اقلیم کردستان عراق از ایران تقاضای کمک کرد و ایران به این تقاضا لبیک گفت و سیل کمک‌های تجهیزاتی، تسلیحاتی و نظامی مستشاری ایران به سمت عراق سرازیر شد. سردار قاسم سلیمانی قهرمان مقابله با داعش در عراق و سید حسن نصرالله قهرمان مقابله با داعش در سوریه بودند. به‌ گونه‌ای که آیت‌الله سیستانی پس از شهادت حسن نصرالله در بیانیه‌ای که از سوی دفتر ایشان منتشر شد گفتند سید نصرالله با تمام توان عراقی‌ها را در آزادسازی کشورشان از تروریست‌ها یاری کرد. مسعود بارزانی هم چند بار از حمایت‌های ایران تشکر کرد. آیت‌الله سیستانی که خطر داعش را برای عراق و سایر کشورهای منطقه تشخیص داده بودند با فتوای خود مردم عراق را برای مبارزه با داعش بسیج کردند و در پی آن بود که نیروی حشد الشعبی مرکب از شیعه، سنی، کرد، مسیحی، ایزدی و … به وجود آمد. به این ترتیب چه در برابر اشغالگری امریکا و چه در برابر انفجارهایی که از عربستان و اردن نشئت می‌گرفت و چه در برابر داعش این نیروی مردمی عراق مقاومت‌های جانانه‌ای کردند. با این حساب آیا می‌توان چنین نیرو و سازمانی را آلت دست یا تروریست نامید؟ آن‌ها اکنون هم از اینکه امریکا برخلاف قراردادهای بین‌المللی و مصوبه مجلس سرزمین عراق را اشغال کرده‎اند ناراضی هستند و حملاتشان گاه و بیگاه متوجه پایگاه‌های امریکایی در عراق می‌شود. حشد الشعبی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز به‌منظور قطع حملات اسرائیل به غزه و جلوگیری از نسل‌کشی فلسطینی‌ها به بندر شیلات و مناطق دیگر اسرائیل حملات متعدد موشکی و پهپادی انجام داده است. رسانه‌های غرب تصورات نادرستی از این نیرو ارائه می‌دهند.
در یک نتیجه‌گیری فراموش نکنیم که نیروهای مقاومت یادشده، وجه مشترک آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی و استقلال‌طلبی داشته و واکنشی مردمی در برابر تهاجم‌های اسرائیل و امریکا بوده و هستند و متأسفانه برخورد رسانه‌های غرب به مظلومیت این نیروهای مقاومت افزوده است. نیابتی خواندن این نیروها از سوی دولت‌ها و رسانه‌های عمدتاً غربی و برخی رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی داخلی توهینی به ایران و به این نیروهاست. توهین به ایران از این بابت که گویا ما در صدد ایجاد پیش‌مرگ و به خطر انداختن جان انسان‌ها برای رفع خطر از خودمان بوده و هستیم و توهین به آن‌ها از این بابت که انگار آن‌ها مزدبگیرانی هستند بدون اراده و علم و آگاهی. تا قضاوت خوانندگان چه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط