بدون دیدگاه

نفت و نریمان

  بازنگری نطق‌های سید محمود نریمان درباره نفت در مذاکرات مجلس شورای ملی

 احمد شعبانی*

پیش‌درآمد

درباره خصایل والای سید محمود نریمان و همیاری مستمر وی با دکتر محمد مصدق، کم و بیش به نحوی پراکنده و بی‌انتظام در متون تاریخی و مصاحبه‌های سیاسی در طول سالیان اخیر مطالبی بازتاب یافته و حتی متن ادبی یگانه‌ای به روایت یکی از منتقدان ادبی به قلم آمده که البته جای مداقه و کنجکاوی دارد. مونوگرافی محدودی نیز از شجاعت و درست‌کاری نریمان از ایرانیان مقیم فرنگ، حال و روز سیاسی وی را شرح داده، اما تا دستیابی به نوشتاری متقن از فعالیت‌های فراگیر سیاسی این چهره میهنی و ضد استعماری که جان بر سر آرمان‌های خویش گذاشت، راه پرفرازونشیب و ناهمواری برای مورخان و دوستداران تاریخ گذاشته است. در پایان این نوشتار این منابع ذکر شده است، اما آن متن ادبی که به بیان هادی نعمتی در سامانه الکترونیکی شخصی گزارش شده، دکتر نون در رُمان کوتاه دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، به قلم شهرام رحیمیان از ایرانیان مقیم بلاد فرنگ است که سید محمود نریمان را در قالب دکتر نون به حکایت آورده است، تا روشنگری و آشکارسازی آن توسط نویسنده رمان نگرشی بی‌طرفانه اخذ نموده؛ لیکن اشاره شود که این متن ادبی با استقبال در محافل فرهنگی روبه‌رو شد و سیاهه نمایشی ویژه‌ای نیز از آن استخراج شد و چند صباحی در سالن‌های تئاتر در تهران بازتاب یافت و مجلات انتقادی در هنر، بدون تحقیق از ماهیت قهرمان آن شخصیت حائز اهمیت، به بازتاب و کنکاش در باب بازی هنرمندان و بازیگران نقش‌ها اهتمامی جدی جستند که گزارش آن فراتر از این مقاله موجز است. بر این مبنا بدیهی است که سرگذشت نریمان با ابهام و سستی رویاروی بوده، لیکن در مباحث جاری از تاریخ معاصر ایران به آن اندازه سند و مطلب موجود است که به مرور تاریکی‌ها در روشنایی این متون عیان شود.

زندگی سیاسی نریمان

پیش از بحث درباره تحرک و فعالیت نریمان، در باب اظهارات حقوقی و رسانه‌ای نامبرده از ملی شدن نفت چند بحث عمومی برای خوانندگان ارائه می‌شود.

محمود نریمان از اعضای اولیه و بنیان‌گذاران جبهه ملّی ایران بود که وفاداری خود را تا روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در همدمی و حمایت از دکتر مصدق حفظ کرد و بنا بر روایت دکتر غلامحسین صدیقی در آن ساعات نامرادی روز کودتا، چونان یاری صدیق در کنار محبوب خویش ایستادگی کرد.

نریمان فرزند عون‌الملک جزایری، از مدیران بانک شاهنشاهی، متولد تهران سال ۱۲۷۲ هـ ش بود. ایشان در عرصه مبارزات دولتی و پارلمانی، در سالیان پس از سقوط رضاشاه در ۱۳۲۰ شمسی به حد پختگی فکری رسیده بود، که در دهه واپسین خدمات دولتی، از والاترین جایگاه پست‌های سیاسی در کابینه‌های ابراهیم حکیمی، محمد ساعد مراغه‌ای و دکتر محمد مصدق، در مناصب وزارت پست و تلگراف و تلفن، وزارت راه، و وزارت دارایی بهره‌مند شود، لیکن با راه‌یابی به مجلس شورای ملی در دوره شانزدهم (۲۰ بهمن ۱۳۲۸) و تجدید آن در دوره هفدهم (۷ اردیبهشت ۱۳۳۱) راه و رسمی در پیش گرفت که بیشتر افکار وی شناخته شده و به مردم معرفی شود. به بیان ساده، آن بوروکرات عزلت‌نشین در اتاق دولتی با انبوهی کاغذ و دوات و مرکب به راهی کشیده شد که وجدان و شرافت و درست‌کاری خویش را از پشت تریبون مجلس شورای ملی به نمایش عمومی درآورد.

نریمان سیاستمداری چندوجهی از باب اندیشه و فکر سیاسی بود. توجه به اصول مشروطه، نگرش به مباحث فنی و تأکید بر اصلاحات، از زمینه‌هایی بود که در بیانات وی در طول سخنان نامبرده در چهار سال حضور مداوم در مجلس شورای ملی مشهود است. با مطالعه صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی در دوره‌های شانزدهم و هفدهم می‌توان گفت که نریمان به زمینه‌های تخصصی خویش علاقه‌مند بوده و ظرفیت جبهه ملی ایران را در مذاکرات مجلس شورای ملی پروپیمان نمود؛ به قسمی که طنین آوای وی در سخنان جدی و تکنیکی چونان مرواریدی بر صفحات درخشان تاریخ حک شده است. اهم کوشش وی از نمایندگی مجلس در چند وجه ظاهر شده است:

الف. از نظر مشی سیاسی به حمایت و طرح آرای آزادیخواهی و ملّی‌گرایی دکتر محمد مصدق و سیاست‌های ضد اجنبی به منظور قطع نفوذ خارجی و دست‌های بیگانگان اشتیاق داشت؛

ب. از نظر آرای حرفه‌ای توجه به مباحث فنی در توسعه شرکت‌های تخصصی مانند اتوبوسرانی پایتخت و پست و تلفن را در سطح ملی پی‌جویی می‌کرد؛ ضمن اینکه به طراحی بودجه متعادل و چگونگی فروش خالصجات دولتی علاقه نشان می‌داد؛

ج. بالاخره اینکه، به آرمان مشروطه ایمان داشت و مواضع سختی را در باب چگونگی تشکیل مجلس سنا از سوی پادشاه وقت پی می‌جست.

مواضع نفتی نریمان

درباره آرای نریمان در خصوص ملی شدن نفت و تبعات آن در کشور سخن چندانی در متون تاریخی درج نشده و به‌واقع چنانچه از ذکر سخنرانی نریمان در جلسه ۹۴ مجلس شورای ملی به مورخه ۲۸ آذر ۱۳۲۹ که درباره «کمپانی نفت جنوب» است و حسین مکی آن را به کمال و تمام در کتاب سیاه (جلد اول، صص ۵۴۵-۵۵۵) آورده صرف‌نظرکنیم، کوشش‌های نریمان در این خصوص به دور از آرای مورخان و عامه قرار گرفته است؛ بر این  قرار راقم با تورق اسناد و صفحات صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی به ضبط سخنان آن چهره خدمتگزار اهتمام آورده، تا مگر در شصت‌سالگی خاموشی وی، کوششی شایسته به ارمغان آورد.

به‌طور کلی سه نطق نریمان به زمینه‌های حضور شرکت‌های استعماری نفت ایران و انگلیس ارتباط داشت و نطقی به تبعات آن موضوع یعنی قطع رابطه با انگلیس در این مقاله بازتاب یافته است. جمع این سخنان در ابواب مبارزات ملی شدن صنعت نفت حائز اهمیت بوده و پر بدیهی است که کوشش نریمان در این مسیر فراموش‌نشدنی. نشانی‌های آن سخنان و گفتارها از منظر حدوث و تاریخ و موضوع به قرار ذیل است:

  1. دوره نخست‌وزیری حاجیعلی رزم‌آرا، مذاکرات مجلس شورای ملی، ۲۸ آذر، ۱۳۲۹، ریاست جلسه: رضا حکمت؛ دوره ۱۶، جلسه ۹۴ (درباره کمپانی نفت جنوب).
  2. دوره نخست‌وزیری حسین علاء، مذاکرات مجلس شورای ملی، ۲۵ فروردین ۱۳۳۰، ریاست جلسه: رضا حکمت؛ دوره ۱۶، جلسه ۱۳۵، (مخالفت با کابینه علاء و سیاست‌های نفتی آن).
  3. دوره نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، مذاکرات مجلس شورای ملی، ۲۹ مهر ۱۳۳۱، ریاست جلسه: محمد ذوالفقاری؛ دوره ۱۷، جلسه ۳۰ (درباره قطع رابطه با انگلیس).
  4. دوره نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، مذاکرات مجلس شورای ملی،۲۰ آذر ۱۳۳۱، ریاست جلسه: احمد رضوی؛ دوره ۱۷، جلسه ۴۵ (فعالیت کمپانی‌های نفتی امریکا برای خرید محصولات نفت ایران).

درباره کمپانی نفت جنوب

این نطق  نخستین و طولانی‌ترین اظهارنظر سید محمود نریمان درباره نفت جنوب است که اندی کمتر از شش ماه پس از نخست‌وزیری حاجیعلی رزم‌آرا در ۲۸ آذر ۱۳۲۹ ایراد شده است. برحسب منابع عمومی موجود، رزم‌آرا قصد داشت قرارداد الحاقی نفت (معروف به گس-‌گلشائیان) را در مجلس به تصویب رسانیده، اما مخالفت جدی و گسترده جبهه ملّی ایران موجب شد که در ۵ دی‌ماه ۱۳۲۹ لایحه مذکور را از مجلس اعاده نماید. پس این نطق، هفته‌ای پیش از اقدام نخست‌وزیر صورت پذیرفته است. از آنجا که در کتاب سیاه از حسین مکی تمامی سخنان مذکور درج‌ شده، لب مطلب و کلام اصلی شخصیت محوری در این بخش بازتاب یافته است:

«تا سازمان فعلی شرکت نفت در خوزستان باقی است و تا شاهرگ ایران در دست غاصبین نفت جنوب ایران است استقلال و مشروطیت و حق حاکمیت ما الفاظی هستند که به‌قدر دو پول سیاه ارزش و معنی ندارند و مسئله نفت برای ما همان‌قدر ارزش و اهمیت دارد که موضوع استقلال برای کشورهایی مثل هندوستان و اندونزی و سوریه و امثال آن‌ها دارای قیمت است و اهمیت دارد. اگر کسانی باشند که اهمیت و عظمت این مبارزه‌ای را که امروز ملت ایران برای گرفتن حق خود از دست کمپانی نفت شروع کرده ندانند آن‌ها باید توجه داشته باشند که اختلاف اساسی ما با کمپانی در سر چند «شلینگ» کم و زیاد مالیات حق‌الامتیاز نیست. مقصود و منظور ملت ایران در این مبارزه این نیست که آقای نورث گرافت سالیانه مبلغی افزون‌تر از آنچه حاضر شده‌اند بدهند، تصدق کند و چند میلیون لیره‌ای که از این راه عاید می‌شود در خندق و حفره بی‌پایان تشکیلات اداری عروسک‌های کمپانی بر باد فنا رود. هدف و منظور مردم این مملکت که ما به نمایندگی آن‌ها صحبت می‌کنیم این است که در ضمن برطرف‌کردن آنچه مضر به حال استقلال سیاسی و اقتصادی و مالی این کشور است مردم ایران از ثروت خدادادی خود بهره‌مند گردند و این طلای سیاهی را که دست طبیعت به ملت ایران ارزانی داشته به‌ناحق به جیب مردمانی که حتی نمی‌داند ایران کجاست و در ماورای دریاها سکونت دارند فرو نرود و ایرانی که مالک حقیقی این ثروت است با فقر و گرسنگی و بدبختی دم ساز نباشد. ملت ایران تصمیم دارد تمام ناله‌ها و شیون‌های این پنجاه‌ساله را به پایان برساند و همان‌طور که عصر استعماری در دنیا خاتمه پذیرفته و افکار نو و مترقی جای آن را گرفته تا پایان بخشیدن به عملیات واسطه کمپانی آبادان از آن استقلال و حکومت ملی که دیگران سال‌ها و قرن‌ها است در اقطار دنیا لذت بهره می‌برند به ملت ایران نیز سهمی داده شود -چاره‌ای جز ملی‌کردن صنعت نفت در ایران و به‌غیر از آنکه این معادن به ملت ایران بازگردد در میان نیست، زیرا امتیاز به هر صورت باقی بماند و دست شرکت به هر عنوان که در این آب و خاک باز باشد اثری از آبادان و آزادی کسی نخواهد دید- ما خواستار این هستیم که صنعت نفت ایران در دست خود ملت ایران باشد و از طرف دولت اداره شود تا با از بین رفتن و خاتمه یافتن عمر شرکت نفت منظور و مفهوم قانون ۲۹ مهرماه ۱۳۲۶ کاملاً اجرا شود و لباس عمل بپوشد. وقتی‌که قانون وجود هرگونه شرکتی را به منظور استخراج و بهره‌برداری از نفت کشور که خارجی‌ها به وجهی از وجوه در آن سهیم باشند ممنوع ساخته است چگونه می‌توان اجازه داد شرکتی که تمام سهام آن متعلق به خارجی‌ها و تقریباً صدی ۶۵ سهام آن متعلق به یک دولت خارجی است در ایران باقی بماند و با وجود یک چنین شرکتی چطور انتظار دارید به استقلال اقتصادی و بالنتیجه به استقلال سیاسی و حق حاکمیت این کشور لطمه وارد نشود. وقتی دانستیم که دادن اجازه استخراج نفت و بهره‌برداری از آن با یک اوضاع و احوال و عملیاتی ملازمه دارد که قهراً به حق حاکمیت و به استقلال اقتصادی کشور لطمه وارد می‌کند دیگر کدام ایرانی وطن‌پرست است که راضی شود بهره‌برداری از معادن نفت مملکتش در دست یک کمپانی خارجی باقی بماند. یک هفته قبل بود که در همه کشورهای دنیا جشن اعلامیه حقوق بشر بر پا بود و از این اعلامیه صحبت‌ها و اظهار خوشبختی‌هایی شد. آن ملت‌هایی که در این راه قدمی برداشته و بر مظالم و تعدیات قرون‌وسطایی فائق آمده و توانسته‌اند خود را از زیر یوغ استعمار نجات بدهند و به عدالت و آزادی نزدیک شوند البته حق دارند در این شادمانی شرکت کنند ولی ما که هنوز در زیر سنگین‌ترین ضربات استعماری قرار داریم و بیگانگان حق ما را این‌طور می‌برند چطور ممکن است از این سخنان لذت و بهره‌ای ببریم و جمله حقوق بشر برای ما چه مفهومی می‌تواند داشته باشد. ملت که پنجاه سال است بزرگ‌ترین منبع ثروتش را می‌برند و برای بردن آن دچار هزاران بدبختی‌اش می‌کنند چه اطمینانی به این اعلامیه می‌تواند داشته باشد. مگر دنیا برای آن بشری که سرش را پایین بیندازد و بگذارد ثروتش را ببرند و دولت‌ها و مجلس‌هایش راضی شوند دیگران حق مسلمش را پایمال نمایند آیا برای یک چنین مردمی دنیا حقوقی هم قائل هست؟ مگر ملت باهوش و پراستعداد ایران مادام که بزرگ‌ترین حق خدادادی‌اش را می‌برند به این الفاظ فریبنده توخالی نمی‌خندد و خوب نمی‌داند که حق گرفتنی است و دادنی نیست. وقایع چند سال اخیر نشان می‌دهند که ملت ایران بیدار و هوشیار است، احساساتی که مردم چه در موقع انتخابات و غیره و چه در همین روزها راجع به موضوع نفت نشان می‌دهند به‌طور قطع و مسلم ثابت می‌نماید که دیگر ملت حاضر نیست بگذارد حقش را یک مشت مردمان نالایق و نوکر پیشه بفروشند و به هر قیمت شده این حق خود را خواهد گرفت و آن‌هایی را هم که در استیفاء حقش قصور و کوتاهی کردند به کیفر اعمالشان خواهد رسانید. اگر هیئت حاکمه غافل و خواب‌آلوده ایران غوغای مهیب قرن بیستم را نمی‌شنود و یا نمی‌خواهد بشنود، نمی‌فهمد که در وسط بزرگ‌ترین و سهمگین‌ترین انقلابات سیاسی و اقتصادی تاریخ قرار گرفته است. ملت بیدار ایران متوجه است که دیوار چین این نهضت و جنبش عظیم شکافت و به فساد و ملوک‌الطوایفی و نفع پرستی که در آنجا حکم‌فرما بود خاتمه داد و حتی لامای تبت که در بام دنیا غافل و بی‌خبر از همه‌جا غنوده بود از این تکان شدید بی‌بهره نماند. ملت ایران می‌داند همان‌طور که فرانسه نتوانست زیر قوه مسلسل و تانک سوریه و لبنان را تحت‌الحمایه نگه دارد و انگلستان با تمام تلاشی که به کار برد ناچار شد هندوستانی را که قریب دو قرن بر تاج امپراتوری می‌درخشید رها کند، ملت ایران با نهایت خوشبختی می‌بیند که مبارزه ملت مصر برای الغای قرارداد ۱۹۳۶ تا چه اندازه قرین موفقیت شده و این خبر را به فال نیک می‌گیرد. مردم ایران می‌دانند که دیگر دنیای امروز رژیم امتیازات استعماری و حکومت به اسلوب «کمپانی هند شرقی» را قبول ندارد و نمی‌تواند هضم کند و وجود کمپانی نفت جنوب را به‌منزله توهین به حق حاکمیت خود به غرور ملی خود می‌داند و هستند افراد ایرانی که از بیم اینکه مبادا مشاهداتشان در آبادان به احساسات و غرور مالی آن‌ها لطمه وارد آورد از رفتن و دیدن این شهر خودداری کرده‌اند»(صورت‌جلسات مذاکرات شورای ملی، دوره ۱۶-جلسه ۹۴، ۱۳۲۹).

مخالفت با کابینه علاء و سیاست‌های نفتی آن

با ترور و مرگ حاجیعلی رزم‌آرا، با اقدام و طراحی پادشاه حسین علاء از وزارت دربار به نخست‌وزیری منصوب شد. مدت‌زمان صدارت نخست علاء از اواخر اسفندماه ۱۳۲۹ هـ ش تا ششم اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۰ ه.ش قریب ۴۶ روز بیشتر دوام نیاورد. سوای سیاست‌های حاکم در مجامع سیاسی آن روز در کشور، علاء سعی کرد برخی از وزرای خود را با نظر دکتر محمد مصدق منصوب نماید، لیکن جوّ عمومی مجلس شورای ملی در تناقض با آراء علاء جاری بود. در بیست و پنجم فروردین‌ماه ۱۳۳۰، یعنی کمتر از دو هفته به سقوط کابینه حسین علاء در مجلس شورای ملی به ریاست رضا حکمت (سردار فاخر) سید محمود نریمان ضمن دفاع از اصول مشروطه به نقد و تقریظ در جهت‌گیری پادشاه از حمایت نخست‌وزیر به مباحث نفتی اشاره جست:

«و اما راجع به نفت که باید یکی از مواد بسیار مهم برنامه دولت را تشکیل دهد متأسفانه این مسئله به‌طور ابهام‌آمیزی برگزار شده است. من خیلی متأسفم که اعلیحضرت در نطقی که در موقع تحویل ] سال[ به‌وسیله رادیو پخش شد از ملی شدن صنعت نفت که مورد علاقه ملت ایران می‌باشد و یکی از مهم‌ترین وقایع سال کهنه و یکی از مهم‌ترین مسائل سال نو است صحبتی نفرمودند (صحیح است) -همچنین آقای نخست‌وزیر هم باز در نطق خودشان این موضوع مهم را به سکوت برگزار نمودند- اینکه عرض کردم این مسئله مهم در برنامه دولت به شکل ابهام‌آمیزی مندرج است برای این می‌باشد که دولت می‌نویسد «با در نظر گرفتن تمام جهات و جوانب آن (یعنی تصمیمات مجلسین درباره ملی شدن صنعت نفت) و با مطالعات آتیه کمیسیون نفت روشی اختیار خواهد کرد که مصالح ایران به حداکثر در آن مراعات شده باشد». بنده نمی‌فهمم دولت غیر از اجرای تصمیمات مجلسین چه اقدام دیگری می‌تواند بکند و مقصود ازجمله با در نظر گرفتن «تمام جهات و جوانب» این تصمیمات چیست – اگر روشی باید اتخاذ شود که مصالح ایران به حداکثر در آن مراعات شود این کار وظیفه کمیسیون مخصوص نفت است که با در نظر گرفتن تمام جهات و جوانب کار، یک روش و طریقه‌ای اتخاذ و به مجلس پیشنهاد نماید که مصالح ایران به حداکثر در آن مراعات شده باشد. ملی شدن صنعت نفت یک اصل قانونی است و دولت باید هر تصمیمی را که مجلس برای طریقه اجرای این اصل تصویب نموده اجرا کند. از خودش رأیی ندارد آقایان باید توجه بفرمایید، بنابراین دیگر جایی برای اینکه دولت تمام اطراف و جوانب آن تصمیمات را در نظر بگیرد و روشی که مصالح ایران به حداکثر در آن مراعات شده باشد اتخاذ نماید نمی‌ماند. این وظیفه کمیسیون مخصوص نفت است نظر آقای نخست‌وزیر از این جملات هرچه می‌خواهد باشد نیت و منظوری که برای بنده روشن نیست چیست در برنامه گنجانده شده است – به‌جای این کلمات پیچ‌درپیچ جا داشت که دولت در ماده اول برنامه خود می‌نوشت:

«ماده ۱ -اجرای تصمیم قانونی راجع به ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور ایران به هر طریقی که قانون بعداً معین بنماید».

من به حکم وظیفه مجلس شورای ملی را بر حذر می‌کنم که اگر خواستند به برنامه دولت رأی بدهند به آن قسمت از برنامه که راجع به نفت جملات ابهام‌آمیزی دارد رأی ندهید، زیرا ممکن است این رأی را دولت به‌عنوان اجازه و تصمیم در این باب تلقی و برای خود در این کار اختیاراتی قائل بشود» (صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۶، جلسه ۱۳۵، ۱۳۳۰).

درباره قطع رابطه با انگلیس

در سی‌ام مهرماه ۱۳۳۱ ه.ش، دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه وقت با ارسال نامه‌ای به جورج میدلتون، کاردار دولت انگلستان به قطع رابطه سیاسی با آن حکومت اهتمام آورد. دلیل این مطلب به حمایت غیرقانونی از شرکت نفت به‌ توسط دولت متخاصم و تحریکات و مداخلات ناروای دولت انگلیس با توجه به اخلال در نظم و آرامش کشور بیان شد؛ البته دکتر محمد مصدق، شش روز پیش از اظهارات وزیر امور خارجه کابینه خویش، مراتب را به آگاهی نمایندگان مجلس شورای ملی ابلاغ کرده بود. سید محمود نریمان، روز قبل از واقعه در ۲۹ مهر در جلسه‌ای به ریاست محمود ذوالفقاری نایب‌رئیس مجلس مبادرت به توضیحاتی در خصوص تصمیم نخست‌وزیر و هیئت دولت نمود:

«بنده چند مطلب بود که لازم دیدم به عرض مجلس شورای ملی برسانم، یکی موضوع قطع رابطه سیاسی با انگلستان است. من فکر می‌کنم نتیجه منطقی امرار وقت‌ها، کارشکنی‌ها، فشارها و تضییقاتی که دولت انگلستان در این مدت برای مملکت ما فراهم نموده همان قطع رابطه سیاسی است که دولت ایران ناگزیر از تعقیب و اجرای آن بوده است. وظیفه دولت ایران این است که به این روابط که در نتیجه رویه نامطلوب دولت انگلستان به این مرحله باریک رسیده خاتمه بدهد. ولی بنده فکر می‌کنم مردم این مملکت هم یک تکلیفی در این باره دارند و آن تحریم متاع انگلستان است. در جلسه روز یکشنبه ۲۷ مهرماه کمیسیون خارجه بنده این مطلب را گفتم و اظهار عقیده کردم که علت ندارد مردم این مملکت سالی ۱۲۰ میلیون تومان ضرر تجارت با انگلستان را بدهد یعنی حساب جمع و خرج تجارت با انگلستان با این مردم فقیر سالی در حدود ۱۲۰ میلیون تومان به ضرر ایران باشد. البته جلوگیری از این ضرر باید نتیجه اقدام خود مردم باشد و خیلی خوشوقت شدم که دیشب در روزنامه خواندم که تحریم کالاهای انگلستان مورد توجه محافل ملی واقع گردیده است (صحیح است). در اینجا تذکر یک مطلب نهایت ضرورت را دارد و آن این است که تحریم امتعه انگلیس با قطع رابطه سیاسی و یا اقتصادی ایران با آن مملکت به هیچ وجه دلالت بر اینکه ایران از بلوک غربی دوری جسته و یا به بلوک شرقی نزدیک شده نمی‌باشد (صحیح است). بارها چه در دوره‌های گذشته و چه در این دوره مجلس از پشت این کرسی خطابه گفته شده است که ملت ایران با توجه به موقعیت خاصی که از لحاظ جغرافیایی دارد و این موقعیت در حفظ صلح جهانی بی‌اندازه مؤثر است خواهان بی‌طرفی کامل می‌باشد و مصمم است با تمام قوا این بی‌طرفی خود را حفظ نماید و می‌توان گفت که یکی از نتایج بزرگ و فواید مهم مبارزه ملت ایران برای ملی نمودن صنایع نفت خود تأمین و حفظ همین بی‌طرفی و صلح جهان بوده است (صحیح است) و اگر امروز ملت ایران در اثر رویه نامطلوب که دولت انگلستان پیش‌گرفته مجبور به قطع رابطه سیاسی و یا اقتصادی با آن مملکت می‌شود این پیش آمد صرفاً نتیجه سعی و کوشش ملت ایران برای حفظ و تأمین بی‌طرفی کامل خود می‌باشد»(صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی. دوره ۱۷، جلسه ۱۳۳۱،۳۰).

فعالیت کمپانی‌های نفتی امریکا برای خرید محصولات نفت ایران

درباره مباحث اقتصادی نفت و شیوه رویارویی انگلیس و امریکا، پیش از این در حدی گسترده در منابع مختلف سخن رفته؛ آنچه در واپسین نطق سید محمود نریمان در صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۳۱ قابل‌توجه است؛ جو تشنج‌آمیز مجلس است که ناشی از قطع رابطه سیاسی با انگلیس و پیگیری مسببان حادثه ۳۰ تیر و قاتلان شهدای آن روز می‌باشد. در این نطق، در جلسه‌ای به ریاست احمد رضوی، نایب‌رئیس مجلس شورای ملی، نریمان سعی دارد پیوند نفت را با جنبه‌های بین‌المللی از منظر منافع ملی ایران بازگوید:

«آقایان نمایندگان محترم از مضمون اعلامیه که طبق مندرجات جراید از طرف وزارت امور خارجه امریکا ظاهراً درباره فعالیت کمپانی‌های نفت امریکا برای خرید محصول نفت ایران انتشار یافته اطلاع حاصل فرموده‌اند. بنده لازم دانستم مخصوصاً از آقای وزیر امور خارجه تقاضا کنم که این اعلامیه با نهایت دقت مورد مطالعه قرار گرفته نسبت به آن عکس‌العمل لازم و مقتضی بشود. در این اعلامیه چند نکته است که مخصوصاً قابل‌توجه می‌باشد. یکی مسئله (عواقب قضایی) و یا (مخاطرات قضایی) است که در این اعلامیه برای معامله‌کنندگان به تصور رسیده و به آن اشاره شده است که به هیچ وجه با سوابق قضایی روشن و حقوق مسلم ما وفق نمی‌دهد (صحیح است) و فرض یک چنین اشکالاتی از طرف وزارت امور خارجه امریکا ممکن است حمل برجانبداری از یک ادعای پوچ و یک تز بی‌مورد و واهی گردد. مطلب مهم‌تر جمله این است که در پایان اعلامیه دیده می‌شود و مضمون آن چنین است: (وزارت امور خارجه امریکا معتقد است که باید برای مسئله اساسی که همانا حل اختلاف موجود بین طرفین می‌باشد مجاهدت به عمل آید تا از آن راه اصل اساسی بین‌المللی یعنی پرداخت خسارت مؤثر و کافی عمل شده… الخ). این جمله حاوی مطلبی است که بیش از بعضی از مطالب دیگر مندرج در این اعلامیه حس اعتراض این‌جانب را تحریک می‌نماید. کدام مقررات و قوانین بین‌المللی هست که پرداخت خسارت مؤثر و کافی را از اصول اساسی بین‌المللی قرار داده باشد؟ کدام مجوز اجازه می‌دهد موضوع دعوی فرضی خسارت یک کمپانی خصوصی را که مربوط به صلاحیت دادگاه‌های ایران است و از امور داخلی یک مملکت مختار به شمار می‌رود از اصول اساسی بین‌المللی بخواهند بشناسند و با توصیف کلمات مؤثر و کافی آن را چاشنی بزنند؟ آیا اصول اساسی بین‌المللی دنیای آزادی که اعلامیه از آن یاد می‌کند این است که مدت پنجاه سال، بزرگ‌ترین منبع ثروت خدادادی ملتی را ببرند و او را گرسنه و لخت بگذارند و وقتی هم که این ملت می‌خواهد خودش از این ثروت ملی استفاده کند باز به‌عنوان ناز شست یغماگری‌های گذشته پرداخت خسارت مؤثر و کافی را به رخ این ملت بکشند و آن هم از ناحیه کشوری که دعوی بشردوستی می‌کند؟ ما اطمینان داریم که دنیای بزرگ محتاج به نفت ماست ما با تمام دنیا روابط بازرگانی داریم و نفت هم کالایی است که خریدار دارد، اعم از اینکه این نفت و مواد نفتی به قول اعلامیه (به‌وسیله بزرگ‌ترین واحد کشتی‌های نفت‌کش) و یا سرویس سازمان‌های وسیع پخش و فروش، حمل و فروخته بشود یا نشود. اگر امریکا به‌طوری‌که در اعلامیه گفته شد طالب تأمین منافع تمام دنیای به‌اصطلاح آزاد است پس صحبت از پرداخت خسارت مؤثر و کافی چیست و موضوع جانبداری از دارندگان واحدهای بزرگ کشتی‌های نفت‌کش و سازمان‌های حمل و فروش یعنی کمپانی سابق چه معنی دارد؟ برای ما فرقی ندارد کدام قسمت از دنیا نفت ما را بخرد ما می‌خواهیم از منافع نفت ملی خودمان صد درصد استفاده کنیم و بدین‌وسیله صلح دنیا را تأمین کنیم و به‌عنوان پرداخت (خسارت مؤثر و کافی) از این درآمد دیناری چشم نمی‌پوشیم. ملت ایران برای پیروزی در راه هدف مقدس خود زندگانی خود را موقتا بر پایه اقتصاد بدون نفت برقرار می‌دارد و هیچ‌گاه زیر بار توقعات دارندگان واحدهای بزرگ کشتی‌های نفت‌کش و سازمان‌های وسیع پخش و فروش نمی‌رود. مردم ایران به هیچ وجه اصل اختراعی بین‌المللی پرداخت خسارت مؤثر و کافی را قبول ندارد و آن را جدا رد می‌کند. مطلب دیگری که لازم است در اینجا گفته شود و توجه دولت بدان جلب شود موضوع جلوگیری از خسارتی است که ملت ایران از تجارت با انگلستان متحمل می‌شود، به‌طوری‌که سابقاً در اینجا عرض کرده‌ام سالی به‌طور متوسط متجاوز از ۱۲۰ میلیون تومان ضرر تجارت با انگلستان است. امید می‌رفت با قطع رابطه سیاسی با انگلستان تجار ایرانی عملاً تجارت با آن کشور را قطع کنند، در این باب یک صحبت‌هایی هم شد ولی تا به حال نتیجه گرفته نشده است؛ بنابراین خوب است دولت موضوع قطع رابطه اقتصادی با انگلستان را از این نظر که سالی ۱۲۰ میلیون تومان به محاصره اقتصادی ایران کمک نشده باشد مورد توجه و مطالعه دقیق و فوری قرار بدهند» (صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی. دوره ۱۷، جلسه ۴۵، ۱۳۳۱).

پایان

سوای موارد پیش‌گفته، نریمان در یکی دو طرح پیشنهادی در مجلس شورای ملی دوره شانزدهم مداخله داشت؛ ازجمله در «طرح و تصویب فوری راجع به اختیار کمیسیون مخصوص نفت و تعیین وظیفه دولت در امر نفت» در مورخه ۲۱ دی‌ماه ۱۳۲۹ از امضاکنندگان رقیمه مزبور است که بیان می‌دارد: «مجلس شورای ملی با تأیید و تصویب گزارش کمیسیون نفت دایر بر اینکه لایحه ساعد – گس استیفای حقوق ایران را نمی‌نماید به منظور اجرای قانون مهرماه ۱۳۲۶ به آن کمیسیون مأموریت می‌دهد با توجه به پیشنهادات آقایان نمایندگان در ظرف دو ماه گزارشی مبنی بر تعیین وظیفه دولت تهیه و برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم نماید» (صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۶، جلسه ۱۰۲).

در جلسه ۱۲۸ مورخه بیست‌وچهارم اسفندماه ۱۳۲۹ چند نفر از نمایندگان مجلس و از آن جمله اللهیار صالح، محمد مصدق، خسرو قشقایی، سید علی شایگان و سید محمود نریمان پیشنهاد کردند: گزارش کمیسیون نفت مقدم بر سایر لوایح در دستور قرار گیرد.

این موارد، نطق‌های پیش از دستور و اظهارات دیگر به تمامی نشان می‌دهد سید محمود نریمان از حمایت‌کنندگان نهضت ملی و استیفای حقوق سیاسی و اقتصادی نفت ایران در سال‌های مذکور بوده است.

منابع:

اسلامیه، مصطفی. زندگی‌نامه دکتر مصدق (فولاد قلب). تهران: نیلوفر، ۰۱۳۸۹

رحیمیان، شهرام. دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد. تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۳.

شاه‌حسینی، حسین. «سید محمود نریمان؛ الگوی شجاعت، وطن‌دوستی و ساده‌زیستی». چشم‌انداز ایران. اسفند ۱۳۸۸ و فروردین ۱۳۸۹. صص ۱۱۵-۱۱۷.

صدیقی، غلامحسین. «کودتای ۲۸ مرداد به روایت غلامحسین صدیقی». به کوشش پرویز ورجاوند ]بازیایی: دی ۱۴۰۱] به نقل از: تاریخ ایرانی. (tarikhirani.ir)

صفری، جمال. محمود نریمان از نوادر تاریخ ایران از یاران دکتر مصدق. [بازیابی: دی ۱۴۰۱ [به نقل از: ]سایت ملیون ایران[.

صورت‌جلسات مذاکرات مجلس شورای ملی. دوره‌های ۱۶ و ۱۷. ۱۳۲۹-۱۳۳۲.

کاظمی، باقر. یادداشت‌هایی از زندگانی باقر کاظمی. به کوشش داوود کاظمی و منصوره اتحادیه. تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۹۰، ج ۵.

مکی، حسین. کتاب سیاه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۴.۲ ج.

مهدوی، عبدالرضا هوشنگ. سرنوشت یاران دکتر مصدق. تهران: علمی، ۱۳۸۴.

نعمتی، هادی «داستان عاشقانه‌ای خفته در زیر خاک گورستان قلهک»] بازیانی دی ۱۴۰۱]. به نقل از: ]دکتر محمود نریمان[jelvei-digar.blogfa.com/tag/.

*دکترای علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط