سعید مدنی
ران کارلسون (Ron Carlson) از طرفداران الغای بردگی تلاش خودش را برای لغو حکم اعدام پس از به قتل رسیدن خواهرش کارلا با شدت بیشتری ادامه داد، اما دیگر خانوادههای قربانیان قتل بهجای عزت و احترام به این شهامت اخلاقی او و برخی خانوادههای قربانیان که علناً برای لغو حکم اعدام فعالیت میکردند، با آنها مخالفت میکنند و آنها را مورد تمسخر قرار داده و اذیتشان میکنند. این خانوادهها پس از مجرم و نظام عدالت کیفری سومین گروه قربانیان حکم اعداماند که میتوانند مورد بیاحترامی، فشار روحی و رفتار غیرانسانی قرار گیرند.
عدالت ترمیمی برای محکومان به اعدام
کریستین فرولیچ (Kristin Frolich) که برادرش در ایالاتمتحده به قتل رسید دچار افسردگی شد و از مشکلات روانی رنج میبرد.[i] او همچنان که بهعنوان بازمانده مقتول با عوامل مختلف آزاردیدگی خود مقابله میکرد عدالت ترمیمی را کشف کرد که مسئولیت مجرم و التیام قربانی را در اولویت قرار میداد. برنامههای عدالت ترمیمی به قربانیان ازجمله کسانی که سوگوار شدهاند تساهل در برخورد با قاتل را پیشنهاد میکنند. این برنامهها بیشتر از تمرکز بر نقض قانون بر صدمات حاصل از آن متمرکز میشوند.[ii] عدالت ترمیمی بهجای آنکه در پی اجرای عدالت از سوی دولت باشد، به دنبال آن است تا کسانی را که تحت تأثیر جرم قرار گرفتهاند ازجمله اجتماع و محله را به میزانی از منطق و عقلانیت در عمل متعهد کند.
جامعه جهانی بزهدیدهشناسی پس از پیوستن به بحث درباره عدالت ترمیمی اصل نهم کنوانسیون حقوق زندانیان را شامل بندهای زیر تصویب کرد:
- دولتها موظفاند نسبت به تأسیس یا توسعه نظامهای عدالت ترمیمی که تأمین منافع قربانیان را در اولویت قرار میدهد، تلاش کنند. دولتها باید بر ضرورت پذیرش مسئولیت جرم و دانش درباره عواقب نامطلوب جرم نسبت به قربانی در قالب عذرخواهی صادقانه تأکید کنند؛
- دولتها باید نسبت به اینکه قربانیان فرصت انتخاب یا رد محاکم عدالت ترمیمی را تحت قوانین داخلی دارند اطمینان حاصل کنند و اگر قربانیان تصمیم به انتخاب این نوع محکمه گرفتند سازوکارهای لازم بهمنظور حفظ کرامت، گذشت و حقوق دیگر و ارائه خدمات مندرج در کنوانسیون را برای آنان فراهم کند.
این مجموعه شرایط در صورت موفقیت محاکم عدالت ترمیمی، اگرنه اکثریت اما در عمل بسیاری از پروندههای قتل را حذف میکند، همچنان که تلاش کرده در قالب برخی اشکال میانجیگری مدتها پس از وقوع جرم، در زندان در این زمینه اقدام کند. از اینرو وقتی مصلحت خانواده داغدیده موردنظر قرار میگیرد، عدالت ترمیمی سازوکار مفیدی برای اصلاح نظام کیفری سنتی محسوب میشود.
در الگوی عدالت ترمیمی که در پی ناکارآمدی عدالت کیفری کلاسیک مطرح شد، ضمن توجـه به همه طرفهای بزه، یعنی بزهدیده و وابستگان او، بزهکـار و وابـستگان او و جامعـه محلـی، تـرمیم خسارتهای ناشی از ارتکاب بزه و اعاده وضع سابق نیز مورد توجه قرا میگیرد.
از دید طرفداران عدالت ترمیمی، این عدالت نوعی بازگشت به گذشـته است؛ زیرا در طول تاریخِ بشر همواره عدالت ترمیمی اجرا میشده و تنهـا در دوران اخیر و در عصر جدید است که دولت مسئله حل اختلافات میان مردم را از اجتماع، بزهدیدگان و بزهکاران منتزع کرد. بنابراین عدالت ترمیمی الگـوی غالـب و شـایع اجرای عدالت در امور کیفری در بیشترین مـدت از زنـدگی بـشر بـوده اسـت. در رویکـرد عـدالت ترمیمی مراد از بزهدیده نهتنها کسی است که بهطور مستقیم از ارتکـاب بـزه متـأثر شـده، بلکه اعضای خانواده او و اعضای جامعـه محلـی او را نیـز شـامل میشود. از ایـن جهـت بزهدیده را به بزهدیده اولیه یا مستقیم و بزهدیده ثانویه یا غیرمستقیم تقسیم میکنند. بر این اساس طرفها یا ارکان یا ذینفعان و به تعبیر رساتر کنـشگران عـدالت ترمیمـی عبارتاند از بزهدیده، بزهکار و جامعه محلی و در مواقعی کل جامعه. الگوی عدالت ترمیمی با بازگرداندن حق بزهدیده و نقش او در جریان رسیدگی بـه او ایـن امکان را میدهد که در برنامههای ترمیمی و جلسههای گفتوگو ماجرای صـدمات وارد بر خود را بازگو و آلام، رنجها، دردهای روحی و جسمی حاصل از ارتکاب بزه را بیان کند و بهطور کلی داستان بزه دیدگیاش و نیز احساسات و دیدگاه درونیاش را بـرای بزهکـار و حاضـران شرح دهد. بزهدیده از طریق همین مرور و بیان مجدد واقعه بزهدیـدگی خـود، نـوعی تـسکین پیدا کرده و تخلیه روانی میشود. بهعلاوه بزهدیده با حضور در جلسههای گفتوگو از عوامـل و انگیزه بزهکار در ارتکاب بزه، ندامت و پشیمانی وی آگاه میشود و در جهت یـافتن راهحلی برای رفع اختلاف بهطور فعال مشارکت میکند.
الگوی عـدالت ترمیمـی بزهکـار را بـه شـرکت در برنامههای ترمیمـی و مطلـع شـدن از صدماتی که به بزهدیده وارد شده و قبول مسئولیت در برابر آن صدمات تشویق میکند و بزهکار در جهت رفع اختلاف و تصحیح رفتار خـود بـا قبـول تعهـداتی ماننـد تـرمیم، جبـران خسارتهای یا انجام خدمات اجتماعی اقـدام میکند. در جریـان برنامههای عـدالت ترمیمـی بزهکار از نتایج رفتار خود و خسارتهای مادی و روانی و عاطفی که به بزهدیده و وابـستگان او وارد کردهاند، آگاه میشود و فرصتی پیدا میکند که داوطلبانه در جهت ترمیم و رفـع آنها همکاری کند. او با پذیرش مسئولیتهای خود و درک میزان تقصیر و خطای خـویش و اقـدام در جهت ترمیم و جبران خسارتهای واردشده بر عمـل خـود شرمـسار و پـشیمان شـده و بـا جامعه باز سازگار میشود و به آغوش جامعه بازمیگردد، درنتیجـه از ارتکـاب مجـدد بـزه خودداری میکند؛ یعنی برنامههای عدالت ترمیمی به پیشگیری از تکرار بزه نیز توجـه دارد. باید دقت داشت که تعهدات و اقدامات تعیینشده برای بزهکار از باب تلاقی و مکافات نیست، بلکه ترمیم و اصلاح روابط بین افراد و جامعه محلی است که از ارتکاب بزه متأثر شدهاند. همانگونه که شرکت در برنامههای عدالت ترمیمی بـرای همـه طرفهای درگیـر و متـأثر از ارتکاب بزه اختیاری و داوطلبانه است، توافقات انجامشده نیز باید ارادی بوده و از هرگونه تحمیل و نارضایتی دور باشد. در این صورت است که طرفهای بزه بـا یکـدیگر مـصالحه و آشتی کـرده و بـا اجـرای توافقـات صـورت گرفتـه وضـع بـه حالـت قبـل از ارتکـاب جـرم برمیگردد و اختلالی که با وقوع جرم در روابط افراد جامعه محلی ایجادشده بـود، تـرمیم میشود؛ یعنی روابط آسیبدیده بین بزهدیده، بزهکار و جامعهترمیم و بهبود پیـدا میکند.[iii]
الگوی عدالت ترمیمی بر سه اصل اساسی و کلی مبتنی است:
الف- بزه، تعدی و تجاوز به افراد و روابط میان آنها و نقض حقـوق شـخص بهوسیله شخص دیگر است و بههرحال تجاوز به دولت و حکومت تلقـی نمیشود؛
ب- الگوی عدالت ترمیمی بر ترمیم و جبران خسارتهای ناشی از ارتکاب بـزه، بهویژه خسارتهای واردشده بر بزهدیده و نیز اعاده وضع، البته تا آنجا که ممکن است، به حالت قبل از وقوع بزه و بر حلوفصل مسائل ناشی از ارتکاب بزه بهمنظور نیل بـه توافـق و آشتی و پیشگیری از زیانهای بیشتر تأکیـد دارد؛
ج- همه افراد درگیر و متأثر از ارتکاب بزه، شامل بزهدیده و بزهکار و جامعه محلی در واکنش به بزه و حلوفصل مسائل ناشی از ارتکاب آن باید مـشارکت داشـته باشـند. این مشارکت باید اختیاری و داوطلبانـه و بـا حـضور و شـرکت فعـال بزهدیده و بزهکـار صورت پذیرد.
رویکرد اسلام به هنجارشکنی و تعدی به اشخاص، اعم از جسمانی و معنـوی و امـوال جنبـه ترمیمی دارد. یکی از سازوکارهای این رویکرد، اصلاح ذاتالبین است. سازوکار اصـلاح ذاتالبین عمومیت دارد و شامل کلیه موارد اختلاف، مشاجره و منازعه اعم از امور حقـوقی و غیر کیفری و امور کیفری میشود.[iv]
عدالت ترمیمی از گفتمان یکسویه عدالت کیفری سنتی با مجرم خارج میشود و بزهدیدگان و جامعه محلی را نیز در این امر مداخله میدهد تا با مشارکت جامعه مدنی و با تمرکز بر زیان وارده تعهدی را برای مجرم جهت جبران خسارت ایجاد کند؛ بهعبارتدیگر در عدالت ترمیمی بزهکار پاسخگوی اعمال ارتکابیاش میشود تا نسبت به جبران زیان و اصلاح امور اقدام کند. ورود جامعه محلی و بزهدیده در پاسخ به این جرم نباید باعث این شبهه شود که در این واکنش دولت فاقد نقش و مسئولیت است زیرا؛ اولاً: این امر در مقابل یک جرم صورت میگیرد و جرم همواره توسط دولت تعیین و تعریف میشود و ثانیاً: فرآیند عدالت ترمیمی در هر شکل آن با نظارت دولت و دستگاههای عدالت کیفری انجام میشود و این نقش دولت را در این امر نمایان میسازد. بهویژه، دستیازیدن به عدالت ترمیمی بهعنوان جایگزین عدالت کیفری سنتی، تنها با وضع قانون و اجازه دولت ممکن است.[v]
مجازات جایگزین اعدام
گفتهشده جایگزینهای مناسبی ازجمله زندگی بدون آزادی مشروط برای محکومان به قتل وجود دارد.[vi] گارکیو و اوکانل (Garkawe&O Cannel) اشاره داشتهاند به اینکه طرفداران زندگی بدون آزادی مشروط مطرح میکنند که این کار مجازات را بدون ایجاد صدمات روانشناختی و عاطفی اعمال میکند، درحالیکه قاتل برای نجات خودش از این حکم مکرراً درخواست تجدیدنظر میکند.[vii] درواقع هر واکنشی نسبت به پروندههای قتل موجب نارضایتی میشود. آنچه خانواده قربانی میخواهند (و موجب رضایت واقعیشان میشود) بازگشت زندگی مقتول است که برای آنها عزیز بوده است.[viii] مجازات اعدام مقتول را زنده نمیکند، اما در مقابل موجب میشود اعضای خانواده او در پی حضور در دادگاه و محاکمات رنج بیشتری متحمل شوند.[ix] مجازات اعدام ریشه در این توهم غمانگیز دارد که گرفتن زندگی قاتل موجب حفاظت از زندگی قربانیان وزندگی در کل میشود.[x]
پروندههای مجازات اعدام در برخی ایالات امریکا حدود دو دهه به طول میانجامد. سالها انتظار اجرای حکم اعدام برای زندانی و به همان اندازه برای خانوادهاش که اغلب نادیده گرفته میشوند، بیرحمانه است. خانواده و دوستان قاتل بهطور غیرمستقیم به خاطر جرم یکی از عزیزانشان مجازات میشوند. شارپ (Sharp) چالشهایی که این افراد با آن روبهرو میشوند را بهخوبی توضیح داده است.[xi] او بهغفلت، انگ، شرم و طرد اجتماعی اشاره میکند. او کمک فراهمشده برای خانوادههای قربانی را با کمکی که در اختیار خانواده قاتل قرار داده میشود مقایسه میکند و فقدان کمک به دومی را نشان میدهد. شارپ برخی شباهتهای حاصل از اثرات فرایند تجدیدنظر را بر خانواده مقتول و قاتل ترسیم میکند.[xii] بهعلاوه خانواده قاتل ناچار به سروکله زدن با افرادی هستند که مصرانه در انتظار اعدام فردی هستند که او را دوست دارند و در همان حال شاهدند که خانواده قربانی و برخی افراد عامی مشتاقانه منتظر تماشای اجرای حکم اعدام فردی در موعد مقرر هستند که قاتل کسی بوده که آنها دوستش داشتهاند. روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر در این زمینه به خاطره جالبی شاره میکند:
«یکی از این موارد خیلی جالب است که در نوع خودش واقعاً تکاندهنده است؛ حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار میشود، بعد از مدتی یک شب بعد از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع میکند و میرود در بالکن مغازه تا استراحت کند؛ درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه میکند و در جریان سرقت پولها، صاحب مغازه به قتل میرسد و او متواری میشود؛ خلاصه بعد از مدتی، او را دستگیر میکنند و به اینجا منتقل میشود؛ بعد از صدور حکم قصاص، اجرای حکم حدود ۱۷ – ۱۸ سال به طول میانجامد؛ میگویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و بهقولمعروف پوستانداخته و اصلاح شده بود. آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانیها عاشقش شده بودند.
خلاصه بعد از ۱۷ – ۱۸ سال، خانواده مقتول که آذریزبان هم بودند، برای اجرای حکم میآیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند؛ فضا سنگین بود و من با مقدمهچینی، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرفنظر کنند؛ همسر مقتول گفت من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کردهام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده؛ بههرحال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمیگذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سالها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم؛ بههرحال روی اجرای حکم مصر بود؛ من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبهرو شود، ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید؛ یادم هست هوا بهشدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمدرفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد؛ به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛ او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است؛ یک نخ سیگارش را گرفت و هیچچیز دیگری نگفت.
وقت کم بود و چاره دیگری نبود؛ بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند؛ جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرفنظر کنند شیرش را حلالشان نمیکند؛ بههرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد و همهچیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت من فقط یک خواسته دارم؛ من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگهدارید تا آخرین خواستهاش را هم بگوید؛ شاگرد قاتل، گفت: ۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کردهاید، حالا هم تنها ۱۰ روز تا محرم باقیمانده و تا تاسوعا، ۲۰ روز؛ میخواهم از شما بخواهم که اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۲۰ روز دیگر هم به من فرصت بدهید؛ من سالهاست که سهمیه قند هر سالم را جمع میکنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (ع)، شربت نذری به زندانیهای عزادار میدهم؛ امسال هم سهمیه قندم را جمع کردهام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم؛ حرف او که تمام شد یکدفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابوالفضل (ع) درنمیافتم؛ من قصاص نمیکنم؛ برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد؛ وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول هم ماجرا را کامل تعریف کرد؛ جالب بود مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص میکردید شیرم را حلالتان نمیکردم؛ خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با اسم ایشان نرم شد و از خون قاتل عزیزشان گذشتند.[xiii]
هزینه –فایده اعدام
توهمی وجود دارد مبنی بر آنکه حکم اعدام برای جامعه کمهزینهتر از مجازات جایگزین است، درحالیکه اعدام یک روش جبرانی قانونی پرهزینه است.[xiv] فرایند تجدیدنظر موجب رفتوبرگشت پرونده حکم اعدام بین دادگاههای محلی و عالی میشود که بسیار پرهزینه است. این هزینه میتواند از هزینه حفاظت از یک زندانی محکوم به مرگ برای آنکه باقی عمرش در زندان نگهداری شود، بسیار بیشتر باشد.[xv] برای مثال برامبیلا (Brambilla) گزارش کرده که هزینه صدور حکم اعدام ۴۰۸ نفر در یک ایالت ۸۱۶ میلیون دلار بوده که تخمین زده میشود از هزینه زندگی بدون آزادی مشروط آنها در زندان بیشتر بوده است.[xvi] اگر مجازات اعدام لغو و مجازات دیگر جایگزین آن شوند صرفهجویی مورد انتظار میتواند برای کمک به قربانیان مصیبتدیده و مشاوره به سوگواران اختصاص داده شود. همچنان که در سال ۲۰۰۷ ویکتوریا کووارد (Victoria Coward) شایسته گفته است:
«اگر برای کمک به قربانیان بازمانده از جنایت جدی هستیم- همه ما- لازم است دنیای بزرگتری را موردنظر قرار دهیم. این دنیای بزرگتر عبارت است از اینکه حکم اعدام در کمتر از ۱ درصد پروندهها میلیونها دلار را بلعیده که میتوانست برای پیشگیری از جرم یا ارائه خدمات به قربانیان صرف شود. من حاضرم هر چیزی بدهم تاکمی از آن میلیونها دلار برای کمکهای حرفهای به دختران داغدار من داده شود تا مرگ برادرشان را هضم کنند.»[xvii]
جامعه جهانی بزهدیدهشناسی درمجموع خاطرنشان میسازد زندانیکردن قاتل بدون آزادی مشروط یعنی تا وقتی در زندان بمیرد نیز میتواند ظالمانه باشد. مثل حکم اعدام این مجازات هم میتواند قاتل را از فرصتهایی محروم کند، ازجمله:
- مسئولیت کشتن فردی را بپذیرد؛
- اعضای خانواده قربانی را درک کند؛
- آنچه در ذهن هریک از اعضای خانواده قربانی میگذرد را بفهمد؛
- به اینکه خانوادهای را نابود کرده اعتراف کند؛
- اینکه واقعاً نادم بوده و میفهمد چه صدمهای به دیگران رسانده را نشان دهد.
ازاینرو باید درباره صدور حکم زندان بدون آزادی مشروط نیز هشدار داد. اخیراً هیچ فرد صاحبمقامی در حد پاپ فرانسیس سخنان قاطعانهای علیه این حکم نگفته است. او مدت کوتاهی پیش از آنکه حبس ابد از مقررات کیفری واتیکان حذف شود گفت: «حبس ابد، اعدام در لباس مبدل است.»[xviii] در همین راستا دادگاه اروپایی حقوق بشر محکومیت زندان بدون آزادی مشروط را بهعنوان نقض کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (۱۹۵۰) لغو کرد. همچنین در یک مجموعه از تصمیمات تاریخی، این دادگاه به هر زندانی حق داد، هر زمان حکمش بهوسیله دادگاه صالحه بازبینی و مورد تجدیدنظر قرار گرفت، از زندان آزاد شود.
نکته اشارهشده در بالا مطالبه و انتظار بسیاری از قربانیان است.[xix] برخی قربانیان بازمانده حتی پیشنهاد کردند محاکم قضایی اعدام یا هر حکم خشن دیگر که میل به انتقام را تقویت و گرایش به بخشش را کاهش میدهد، تعدیل کنند.[xx] برخی قربانیان نگران هستند کسانی که به مرگ محکوم میشوند بیگناه باشند که در صورت اجرای حکم اعدام خطای جبرانناپذیری است. مجازات اعدام بازگشتناپذیر است. صدور مجازات خشن تبدیل به چرخهای از خشونت میشود که با حکم اعدام مرتبط میشود.[xxi]
خانوادههای قربانیان قتل تنها چالشکنندگان با مجازات مرگ نیستند. بهنظر میرسد بسیاری از مردم در بیشتر کشورها نمیتوانند از حکم اعدام چشمپوشی کنند. هماهنگ با این احساسات اغلب کشورهای عضو سازمان ملل متحد حکم اعدام را نه در قوانین داخلی بلکه در عمل لغو کردهاند. چند کشوری که بیشتر از سایرین این مجازات را اعمال میکنند عبارتاند از: چین، ایران، عراق، عربستان سعودی و ایالاتمتحده امریکا. بهاینترتیب در سال ۲۰۱۲ مجمع عمومی سازمان ملل خواست خود را برای لغو حکم اعدام در مهلت مقرر از کشورهای عضو تکرار کرد.[xxii] در این مصوبه از کشورهای لغوکننده حکم اعدام خواسته شد تا آن را دوباره برقرار نکنند و آنها را برای به اشتراک گذاشتن تجربهشان با دیگران تشویق کرد.[xxiii]
نقش رهبران سیاسی و مذهبی
درمجموع این نگرانی وجود دارد که در برخی کشورها که تفاوتهای نژادی و فرهنگی وجود دارد مجازات مرگ بیشتر شایع شود. برای مثال مطالعهای در امریکا نشان داد در ایالات جنوبی دوسوم امریکایی افریقاییتبارها مخالف حکم اعدام هستند و حدود دوسوم سفیدپوستها از آن حمایت میکنند.[xxiv] مطالعه ملی دیگری پیش از آن نشان داد حدود ۴۴ درصد امریکاییها زندگی بدون آزادی مشروط را تأیید میکنند درحالیکه ۴۱ درصد اعدام را تأیید کرده و حدود ۱۵ درصد در این زمینه مردد بودند.[xxv] در سطح جهانی آشکارا مجموعه پیچیده و دائماً در حال تحول از دیدگاهها در این زمینه جریان دارد. تفاوت درنتیجه پیمایشها میتواند با روششناسی و ابزارها و به همان میزان شرایط عمومی زمان اجرای پژوهش نسبت داده شود. برخی مطالعات کاستیهای دانش عمومی درباره حکم مرگ بهعنوان مجازات و اجرای آن را نشان میدهد. مقایسه نتایج در طول زمان نشان میدهد دیدگاهها بهسوی تمایل کمتر به مجازات اعدام در کشورهای خاص و تأثیر نفوذ رهبران سیاسی و مذهبی در این زمینه سوق یافته است. سازمان ملل این تمایل به فاصله گرفتن از مجازات اعدام را تأیید کرده و نقش مهم و اثرگذار رهبران مذهبی را گزارش کرده است: «برای مثال شواهد در جنوب شرقی آسیا ازجمله فیلیپین و مغولستان حکایت از گرایش به حذف حکم اعدام دارد»[xxvi] که نشاندهنده اهمیت نقش رهبران سیاسی در این زمینه است. لغو حکم اعدام بهعنوان مجازات در قانون شریعت از سوی پاپ فرانسیس نقش رهبران مذهبی را در این زمینه نشان میدهد.[xxvii] با انجام این کار پاپ گامی فراتر از پیشینیان خود برداشت. پاپ به حضار گفت: «مهم این نیست که جرم تا چه حد جدی است، کشتن یک نفر بیحرمتی به زندگی است.» او حکم اعدام را بارها محکوم کرد ازجمله در سال ۲۰۱۶ خطاب به کنگره جهانی مبارزه با مجازات اعدام گفت: «اعدام به قربانیان عدالت نمیدهد بلکه حس انتقام آنها را تقویت میکند.» فرمان «پیامبر نکش» ارزش مطلق داشته و ملاکی است برای گناهکار و بیگناه». او همچنین حکم اعدام را بهعنوان امری خلافشان انسانی دانست و تصریح کرد همه باید در پی خدای مهربان عادل باشیم. توصیه او بیسابقه نیست چنانکه چندین مذهب بزرگ جهان در این اعتقاد اشتراک دارند که کشتن توصیه نشده است. درنتیجه بسیاری افراد به دلیل مغایرت اعدام با باورهایشان با آن مخالفاند. بر این اساس جامعه جهانی بزهدیدهشناسی بر این باور مشترک تأکید دارد که: «همه مردم وظیفهدارند از جسم و جان دیگر افراد مواظبت کنند.»[xxviii]
تجربه روحانی مسئول مشاوره زندانیان محکوم به اعدام زندان رجایی شهر در این زمینه جالب و مهم است، او میگوید:
«نکته قابلتوجه این است که باید تفاوتی میان قاتل و فردی که ذاتاً جانی و مجرم است، قائل شویم؛ لذا باید با توجه به این موضوعات اولاً نگاهمان را به قاتلان عوض کنیم و به آنها به چشم جانی نگاه نکنیم؛ در ثانی باید سازوکارهای ریشسفیدی را احیا کنیم تا از میزان مجرمیت کاسته شود.»[xxix]
مجازات اعدام همیشه یک موضوع بحثبرانگیز بوده است. این موضوع از دهه ۱۹۸۰ به اینسو بهطور جدیتر در جوامع بینالمللی و داخلی مطرح بوده است. نتیجه اغلب این مباحث آن بوده که حکم اعدام مجازاتی ناقص، بیرحمانه و غیرانسانی است که با زور و حتی در مواردی غیرمنصفانه بر افرادی که خود آسیبپذیر بودهاند تحمیل شده است.
مجازات اعدام حقوق بشر را نقض میکند، بیرحمانه است و مسلماً مجازات وحشیانهای علیه موجودات انسانی و از دید برخی یکی از شنیعترین اعمال انسان در جهان است. اعدام بر خلاف آموزهها و الهیات ادیان بزرگ دنیا است. حکم اعدام اگر به پیشگیری از جرم در مقیاس بزرگ منجر میشد شاید قابل توجیه بود، اما چنین نشده است. محتملتر آن است که نتیجه عکس این بوده است. آمار قتل در کشورهایی که بهحکم اعدام توسل جستهاند تأیید نمیکند که کیفر سخت از طریق اعدام اثر تعیینکنندهای بر کاهش وقوع جرم و جنایت داشته است. بهعلاوه زندانی کردن قاتلان کمهزینهتر از اعدام آنهاست.
بر این اساس برای همه ما دلایل زیادی برای مخالفت با حکم اعدام وجود دارد. درنهایت باید به این پرسش نیز پاسخ داد که آیا بهکارگیری حکم اعدام اخلاقی است؟ هیچ بهانهای برای اجرای حکم اعدام وجود ندارد. نباید به خطا تصور کرد لغو حکم اعدام به معنای تحمل قتل یا هر اقدام خشونتآمیز دیگری است. ما با حکم اعدام مخالفیم نهفقط به خاطر کاری که بر سر کسانی که مورد جرم و جنایت شنیع قرارگرفتهاند، آورده بلکه به خاطر کاری که باکسانی که تحت تأثیر آن قرارگرفتهاند یا نگرفتهاند میآورد و به همان میزان به خاطر بلایی که بر سر همه کسانی که با ما در جامعه جهانی شریک هستند میآورد.
- Froehlich, K, “Honest debate needed on the death penalty,« The Middletown Press, ۲۰۱۰. Available
from http://www.middletownpress.com/article/MI/20100430/NEWS/304309988. (accessed
۱ September 2016). See also, Froehlich, K. Senate Bill 40 to Repeal Delaware’s Death Penalty. Testimony, 25 March 2015. Available from https://www.aclu-de.org/wp-content/uploads/2015/04/
Kristin-Froehlich.pdf. (accessed 1 September 2016). - See, for example, Death Penalty Focus. 2016. Death Penalty Can Prolong Suffering for Victims’ Families.
San Diego: Death Penalty Focus. Available from www.deathpenalty.org. (accessed
۲۵ August 2016). - نجفی ابرندآبادی ع.ح؛ عدالت ترمیمی؛ پیشگفتار مترجم، در: ژان پرادل، تاریخ اندیشههای کیفری؛ ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی؛ تهران: انتشارات سمت.
- نجفی ابرندآبادی، علی حسین. محمد رضا شادمانفر، عبدالعلی توجهی (۱۳۸۷) اصلاح ذات البین و نظریه عدالت ترمیمی، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره ۱۲، شماره ۳.
- یکرنگی، محمد. مهسا شیروی. (۱۳۹۰) عدالت ترمیمی؛ واکنشی مناسب در حمایت از آسیبهای روانی وجسمانی زنان بزهدیده خشونت خانگی، فصلنامه حقوق پزشکی سال پنجم، شماره نوزدهم.
- See, for example, Maryland Commission on Capital Punishment. 2008. Available from http://www.
org/node/114. (accessed 25 August 2016). - Garkawe, S. & O’Connell, M. 2013. The death penalty: Report of the Standards and Norms Committee.
World Society of Victimology (unpublished). - See, for example, Brucker in Zehr. H. 2001. Transcending: Reflections of crime victims. Intercourse, PA:
Good Books. p. 77. - Dieter, R.C. 1993. Sentencing for Life: Americans Embrace Alternatives to the Death Penalty. Death Penalty Information Center. Available from http://www.deathpenaltyinfo.org/sentencing-life-americans-embrace-alternatives-death-penalty. (accessed 25 August 2016).
- Flatow, N. 2015. Why These Victims’ Parents Don’t Want The Death Penalty For The Boston Bomber.
Think Progress, April 17. Available from http://thinkprogress.org/justice/2015/04/17/3648237/
victims-parents-dont-want-death-penalty-boston-bomber/. (accessed 25 August 2016).
- Sharp, S. 2005. Hidden Victims: The Effects of the Death Penalty on Families of the Accused. New Brunswick, NJ: Rutgers University Press.
- قربانی و همکاران،۱۳۹۵.
- Lamperti, J. Does Capital Punishment Deter Murder? A brief look at the evidence. See also, Costanzo, M.
& White, L. 1994. “An overview of the death penalty and capital trials: history, current status, legal
procedures, and cost.« Journal of Social Issues ۵۰(۲):۱-۱۸. - Rankin, B., “Georgia executions rise, while death sentences plummet,« Atlanta Journal-Constitution,
June 18, 2016. - Brambila, N, “Executing justice: Pennsylvania’s death penalty system costs $816 million,« The
Reading Eagle, June 17, 2016. - Equal Justice USA. 2016. A Failure for Victims’ Families: In their own words: Stories of a broken system.
Equal Justice USA. Available from http://ejusa.org/learn/victims-voices/(accessed 25 August
۲۰۱۶). - WSV et.al. 2014, NO 2014 version only 2015, p.22
- See, for example, Mokricky, Silvosky, and Welch in Zehr. H. 2001. Transcending: Reflections of crime
victims. Intercourse, PA: Good Books. - Associated Press, “Slain Colorado prison guard’s dad fights to testify,«The Denver Post, February
۱۲, ۲۰۱۴. Available from http://www.denverpost.com/2014/02/12/slain-colo-prison-guardsdad-fights-to-testify/(accessed 25 August 2016). - Vaughn, C. 2006. Living with the death penalty: The Aftermath of Killing and Execution in the United
States. USA: Xlibris Corporation. - United Nations General Assembly 2007, 2008, 2010.
- United Nations General Assembly. 2012. Moratorium on the use of the death penalty. Resolution
A/RES/67/176. Available from http://www.un.org/en/ga/search/view_doc.asp?symbol=A/
RES/67/176. (accessed 25 August 2016). - Cope, C, “Most South Carolinian blacks say Dylann Roof should get life without parole,« The
Herald, June 12, 2016. - Dieter, R.C. 1993. Sentencing for Life: Americans Embrace Alternatives to the Death Penalty. Death Penalty Information Center. Available from http://www.deathpenaltyinfo.org/sentencing-life-americans-embrace-alternatives-death-penalty. (accessed 25 August 2016).
- ۲۰۱۴. Move away from the death penalty: Lessons learned in south-east Asia. Canberra: Office of the High Commissioner for Human Rights, Regional Office for South-east Asia. Online.
- WSV et al. 2015. For a real human justice. Pope Francis & Association Internationale de Droit Pénal,
Société Internationale de Criminologie, Société Internationale de la Défense Sociale, International Penal and Penitentiary Foundation, World Society of Victimology, Asociación latinoamericana
de Dcho. Penal y criminología.