نویسنده: دیمیتری سیمز
منبع: نشنال اینترست، ۱۳ آگوست ۲۰۱۷
برگردان: هادی عبادی
بهبود رابطه خطرناک و بیثبات امریکا و روسیه امری مشکل است، ولی برای امنیت ملی ایالاتمتحده مهم است. دشمنی متقابل فعلی در حدی است که میتواند تمدن فعلی امریکا و روسیه را نابود کند. این امر در حالی است که روسیه میتواند بدون هرگونه ریسک خطرناک به منافع و ارزشهای ایالاتمتحده صدمه وارد کند. با وجود این دلایل است که امریکا ملزم است رابطه خود با روسیه را بهصورت عادی درآورد. واشنگتن باید چنین امری را از موضع قدرت انجام دهد.
امروزه امریکا و روسیه رقبایی با رویکردهای مختلف نسبت به مسائل مهم بینالمللی هستند و سیستمهای متفاوت حکومتی و در بسیاری از موارد حتی ارزشهای مختلفی دارند. هر یک از این دو دولت برای ایجاد رابطه بهتر با موانع داخلی مقابله میکند. ازجمله این موانع در امریکا میتوان به کنگره، رسانههای جریان اصلی و نقطه نظرات بیشتر امریکاییها اشاره کرد که پوتین را دشمنی مشابه با صدام حسین میدانند. روسیه برخلاف چین مبادلات تجاری اندکی با امریکا دارد و به همین علت امریکاییهای اندکی به رابطه با روسیه اهمیت میدهند.
پوتین درباره تعیین سیاست خارجی و تغییر نوع روابط با امریکا بهمراتب آزادی عمل بیشتری دارد. با این وجود پوتین در دوره مشکلات اقتصادی قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۸، مایل نیست تا در برابر فشار خارجی ضعیف به نظر برسد.
در عین حال واشنگتن و مسکو دائماً این امر را میسنجند که روابط این دو بر شرکای نزدیکشان چه تأثیری دارد؛ بنابراین روسیه نمیتواند نسبت به این امر بیتفاوت باشد که چین و ایران چه درکی از کمک روسیه به امریکا درباره کره شمالی، سوریه و مسائل دیگر دارند؛ به ویژه اگر انعطافپذیری مسکو منافع آنها را به خطر بیندازد.
با این وجود ناتوانی از فهم علت تضعیف روابط امریکا و روسیه باعث مواجهه با خطرات جدی میشود. فاجعهبارترین اتفاق، مواجهه مستقیم نظامی است که میتواند باعث مصیبتی جهانی شود. بسیاری این خطر را جدی نمیگیرند و ادعا میکنند نه امریکا و نه روسیه دست به خودکشی نمیزنند و مانع از این اتفاق میشوند؛ هرچند این فرضی بود که نهایتاً نتوانست مانع از جنگ جهانی اول شود. واقعیت این است که هیچکس نمیداند اگر هواپیماهای جنگی امریکا و روسیه به هم شلیک کنند یا موشکهای کروز امریکا به پایگاههای روسیه در سوریه برخورد کنند، چه اتفاقی رخ میدهد. روسیه میتواند به شکل نامتقارن تلافی کند، احتمالاً در شرق اوکراین، و در این صورت نبرد افزایش مییابد و شاید به طریقی گسترش یابد که باعث فعال شدن «ماده پنجم اساسنامه ناتو» شود. در حالی که دولت اوباما سلاح هستهای را چنان مخرب در نظر گرفته بود که منافع اندکی برای آن قائل بود، بر اساس دکترین نظامی روسیه اگر این کشور تحت خطر جدی باشد، سلاحهای اتمی را بهعنوان گزینه اجتنابناپذیر در نظر میگیرد. این امر به کجا ختم میشود؟
روسیه میتواند میزان همکاری خود را با چین افزایش دهد. روسیه و چین روابط دوجانبه قدرتمند خود را حفظ میکنند و چین در اکثر معیارها کشوری بهمراتب قدرتمندتر است. اگرچه هر دو به ایجاد روابط معمول با ایالاتمتحده علاقهمندند و تمایل ندارند تا روابطشان با امریکا به تعارض جدی ختم شود، از رفتارهای امریکا خشمگین هستند. آنها روابط تجاری و نظامی نزدیکتری با هم برقرار کردهاند و بهطور روزافزون با هم در سیاست خارجی همکاری میکنند. مسکو و پکن نگران محاصره تحت هدایت امریکا و بهویژه سیستمهای ضد موشکی گسترده این کشور هستند که قابلیتهای تلافیجویانه آنها را تهدید میکند. حداقل این است که هرچقدر رابطه امریکا و روسیه بدتر باشد، به همان نسبت چین میتواند بر حمایت روسیه در عدم توافق با امریکا تکیه کند. مشخص است که ترغیب چین به چنین امری مخالف منافع ملی امریکاست.
هر دولت مسئول در امریکا برای اجتناب از چنین هزینههایی باید روابط با مسکو را به حالت عادی درآورد. هدف نباید تبدیلشدن به همپیمان یا دوست باشد، هیچکدام از این موارد ممکن یا قابل توصیه نیست. در عوض واشنگتن باید به دنبال گفتوگوی دقیقی باشد که از مواجهه نظامی ناخواسته جلوگیری کند، تفاوتها را به طرز مؤثری مدیریت کند و در زمانی که منافع و اولویتها همپوشانی دارند، با این کشور کار کند.
پیگیری چنین رویکردی به توضیح دقیق منافع ملی ایالاتمتحده نیاز دارد تا کنگره و مردم آن را متوجه شوند. همچنین لازم است رئیسجمهور توجه منظمی به این مسئله داشته باشد و افرادی را منصوب کند که به این رویکرد متعهد باشند و قادر باشند آن را اجرایی کنند. البته موانع پیگیری رویکرد جدید چنان زیاد است که عدهای تصور میکنند شاید حتی مناسب نباشد که وقت و انرژی محدود دولت ترامپ به چنین امری اختصاص یابد؛ اما باید به این امر توجه کرد که اگر مناسبات امریکا و روسیه بهخوبی مدیریت نشود، در انتها ممکن است که به کشمکش اتمی ختم شود. مطمئناً این امر برای امریکا مضحک است که برای سلاحهای خیالی در عراق چنان هزینهای کند و نسبت به خطرات عدم مدیریت مناسب روابط با روسیه بیاعتنا باشد.
اولین و مهمترین اقدام هر دولتی در ایالاتمتحده حمایت از بقا و امنیت مردم امریکا است. به همین دلیل است که هیچ دولت مسئولی نمیتواند از پیگیری روابط باثبات بیشتر با روسیه اجتناب کند. از اینرو است که هر دولت جدیدی پس از جنگ سرد در این جهت تلاش کرده است. مهم نیست که چقدر این تلاشها بیهوده به نظر برسند، ایالاتمتحده نمیتواند اجازه دهد تا دیپلماسی با روسیه از کنترل خارج شود. ناتوانی در این امر نه تنها موجب تضعیف امنیت ملی امریکا خواهد شد بلکه به اهداف سیاست خارجی در سراسر جهان نیز آسیب خواهد رساند.
* دیمیتری سیمز، رئیس اجرایی «مرکز امنیت ملی» و منتشرکننده دوماهنامه امنیت ملی در مورد سیاست خارجی است.