بدون دیدگاه

پیام عبدالله اوجالان، تزلزل ساختار سازمانی و استهلاک ایدئولوژی پ‌ک‌ک

(تصویر بالا، گفتگوی احسان هوشمند با عثمان اوجالان، برادر عبدالله اوجالان)

گفت‌وگوی مطالعات مرز با احسان هوشمند – بخش بیست‌وچهارم

سیر شتابان تحولات حوزه کردی در ترکیه و سوریه موجب شده در گفت‌وگوی حاضر دوباره بر این تحولات متمرکز شویم و در ادامه سلسله گفت‌وگوهای مطالعات مرز با احسان هوشمند، پژوهشگر و محقق مطالعات قومی به بررسی ابعاد تحولات در ترکیه و سوریه و احتمال اثرگذاری این پدیده‌ها بر ایران پرداخته شود. در این گفت‌وگوی بسیار مهم ابعاد کمتر دیده‌شده از تحولات منطقه بررسی شده و به سناریوهای مختلف پیش‌روی کشور پرداخته شده است. چشم‌انداز ایران خواندن این مصاحبه را به علاقه‌مندان مباحث راهبردی توصیه می‌کند.

پیش‌بینی شما درباره پیام عبدالله اوجالان رهبر زندانی پ‌ک‌ک در ترکیه چیست؟
پاسخ به این پرسش دشوار است، اما بر اساس اطلاعات و داده‌های در دسترس می‌توان با حدس و گمان سخن گفت. ابتدا توضیحی می‌دهم و سپس به پرسش شما بازمی‌گردم. عبدالله اوجالان از ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ که در نایروبی کنیا بازداشت شد و سپس به ترکیه و زندان امرالی منتقل شد در زندان به سر می‌برد. آقای اوجالان در دوران نخست‌وزیری آقای بلنت اجویت بازداشت شد. آقای اجویت، عضو حزب جمهوری‌خواه خلق، به‌عنوان یکی از احزاب مؤثر میانه‌رو چپ ترکیه بود. در ابتدا رهبر پ‌ک‌ک دادگاهی شد. آقای اوجالان در دادگاه ادعا کرد برخی کشورهای منطقه ازجمله ارمنستان، یونان و سوریه و حتی ایران با این حزب ارتباطاتی داشته‌اند و البته در دادگاه از خانواده‌های کشته‌شده‌های ارتش ترکیه که در جنگ داخلی این کشور کشته شده بودند پوزش خواست. دادگاه ابتدا برای وی حکم اعدام صادر کرد، اما به دلیل تلاش ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا حکم اعدام اوجالان به زندان ابد تبدیل شد. اتحادیه اروپا مجازات اعدام را برای اعضای خود تعلیق کرده و ترکیه که در آن سال‌ها سخت در تکاپوی عضویت در اتحادیه اروپا بود به همین دلیل برخی قوانین خود را اصلاح کرد که از آن جمله اجرای حکم اعدام است. در سال ۲۰۰۲، حزب عدالت و توسعه اسلام‌گرای راست‌گرا به رهبری آقای رجب طیب اردوغان اداره ترکیه را بر عهده گرفت. در دوره ده سال نخست حاکمیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه برای حل‌وفصل مسائل کردهای ترکیه تلاش‌هایی صورت گرفت. یکی از اقدامات دولت ترکیه، گسترش فعالیت‌های عمرانی و توسعه‌ای در جنوب شرقی ترکیه بود و از این راه حزب عدالت و توسعه مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. در این باره، اقدامات عمرانی زیادی در جنوب شرقی ترکیه صورت گرفت. گام دیگر آغاز گفت‌وگوی مخفی با شاخه اروپایی حزب کارگران کردستان ترکیه و سپس اعزام برخی نمایندگان مجلس وابسته به حزب دموکراتیک خلق‌ها به‌سوی قندیل بود، اما این تلاش‌ها به نتیجه نرسید. کشته شدن خانم سکینه جانسیز از رهبران پ‌ک‌ک در سال ۲۰۱۳ در شهر پاریس و برخی اتفاقات دیگر نشان داد که مذاکرات پنهانی و سه‌ساله سازمان جاسوسی ترکیه در زندان با عبدالله اوجالان و شاخه اروپایی سازمان کارگران کردستان ترکیه یا پ‌ک‌ک به بن‌بست رسیده است.
در ماه‌های گذشته پس از سخنان دولت باغچلی، هم‌پیمان دولت و رهبر حزب حرکت ملی ترکیه که از جریان‌های ترک‌گرا در ترکیه به شمار می‌رود، مبنی بر اینکه اوجالان باید در مجلس ترکیه سخن بگوید و پایان پ‌ک‌ک را اعلام کند و البته این اقدام حتی می‌تواند به عفو آقای عبدالله اوجالان منجر شود به جنجالی بزرگ در ترکیه و محافل سیاسی و رسانه‌ای ترکیه مبدل شد. پس از آن به نمایندگان حزب دموکراسی و برابری خلق‌ها (DEM) مجوز سفر به زندان امرالی داده شد تا با رهبر پ‌ک‌ک مذاکره کنند. گفته می‌شود در این دیدارها اوجالان اهداف خود و نقشه راهی برای آینده فعالیت‌های پ‌ک‌ک را طرح کرده است، حتی در هفته‌های گذشته گفته می‌شد که در آستانه آغاز بیست‌وهفتمین سالگرد بازداشت اوجالان در کنیا یا ۱۵ فوریه قرار است پیام تصویری آقای اوجالان برای افکار عمومی منتشر شود. در این روزها حتی نامه‌ای از سوی عبدالله اوجالان برای رهبری پ‌ک‌ک در کوهستان قندیل نیز ارسال شده است.

به نظر شما آیا در راهبرد ترکیه نسبت به حل مسئله حزب کارگران کردستان ترکیه تحولی روی داده است؟
به نظر می‌رسد مهم‌ترین اقدام ترکیه در این روزها که نوعی تحول به شمار می‌آید تنها اجازه دیدار بستگان و اعضای دم پارتی با آقای اوجالان بوده، وگرنه در همین روزها حکم وزارت کشور مبنی بر اینکه عبدالله زیدان، شهردار شهر وان را به دلیل مجازات دادگاه از سمت خود برکنار کرده است، اجرایی شد و این اقدام موجب واکنش‌های اعتراضی در میان دم پارتی و هواداران این جریان شد. به پرسش نخست شما بازگردیم. پس چرا قرار است آقای عبدالله اوجالان پیام صادر کند و این پیام ممکن است حاوی چه پیامی باشد؟ اینکه دولت ترکیه و به‌ویژه دستگاه امنیتی ترکیه در شرایط حاضر اجازه داده تا شرایط برای آقای اوجالان تغییر کند مشخص است این پروژه دستگاه امنیتی است که پس از بیش از چهل‌وسه ماه از ممنوعیت ملاقات با اوجالان احتمال دارد اتفاق مهمی روی داده باشد که این محدودیت تا حدودی کم شده باشد.
دولت ترکیه در حال حاضر با معضل بزرگی درباره مسئله کردها، هم در ترکیه و هم در سوریه روبه‌روست. خود آقای عبدالله اوجالان هم به‌عنوان رهبر کاریزماتیک پ‌ک‌ک که لااقل در چهار استان جنوب شرقی ترکیه دارای علاقه‌مندان زیادی است و به‌عنوان نماد شورش چهل‌ساله پ‌ک‌ک تلقی می‌شود، یکی از موضوعات مورد توجه دستگاه امنیتی ترکیه است؛ یعنی به نظر می‌رسد دولت ترکیه و سازمان میت در پی آن هستند در صورت موفقیت و به‌صورت حداکثری هر سه موضوع هم مسئله جنگ مسلحانه پ‌ک‌ک، هم حضور حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه یا پ.ی.د که امروز در قالب قسد با حمایت نیروهای امریکایی در سوریه فعالیت دارد و بیش از یک‌سوم خاک سوریه را همچنان تحت سیطره دارد و هم نماد آپوئیسم (آپو به در میان کردهای کرمانج زبان به معنای عموست و این لقب اوجالان در میان هواداران وی است و آپوئیسم هم یعنی اصالت اوجالان‌گرایی)؛ یعنی آقای عبدالله اوجالان را از نماد شورش خارج کند، اما اگر اوجالان با احتیاط با سازمان امنیت ترکیه روبه‌رو شود ممکن است تنها یکی از اهداف یا دو هدف محقق شود؛ یعنی مثلاً در پیام اوجالان اشاره‌ای به موضوع کردهای سوریه نشود و تنها دستور یا حداقل درخواست خلع سلاح پ‌ک‌ک و پایان شورش مسلحانه اعلام شود.

پس شما فکر می‌کنید حتی اگر پیام آقای اوجالان هم منتشر شود و در آن درخواست خلع سلاح پ‌ک‌ک طرح شود باز ترکیه به حامیان پ‌ک‌ک و کردهای ترکیه امتیازات خاصی نخواهد داد؟
ترکیه به دنبال اهداف دیگری است و اگر امتیازاتی داده شود، بسیار کوچک است. یکی از این امتیازات آزادی محدود آقای اوجالان است؛ یعنی وی تحت نظر نهادهای امنیتی ترکیه باشد، اما از زندان مرخص شود. احتمال دارد گروهی دیگر از زندانیان که با پیام و رویکرد آقای اوجالان همراه باشند نیز آزاد شوند و با دستگاه‌های رسانه‌ای و فضاسازی‌های صورت‌گرفته این اقدامات بزرگ جلوه کند، اما اینکه دولت ترکیه حاضر باشد بر مبنای اهداف پ‌ک‌ک مثلاً خودمختاری به جنوب شرقی ترکیه دهد خیالی بیش نیست و ترکیه با حاکمیت هر حزب، چه چپ چه راست و چه مذهبی یا سکولار، شاهد این تحول نخواهد بود.

تحلیل شما این است که بازی بزرگی در جریان است تا از طریق اوجالان در بهترین حالت به یک معضل بزرگ امنیتی چهل‌وچندساله ترکیه که ده‌ها هزار کشته و چند برابر آن زخمی بر جای گذارده است پایان داده شود؟
این هدف سازمان میت است، اما اینکه بازی پیش‌روی به چه نتایجی ختم شود مشخص نیست و باید منتظر ماند تا در عالم واقع چه روی خواهد داد. چند موضوع را باید در نظر گرفت. نخست اینکه ترکیه در سال‌های اخیر فشار زیادی بر پ‌ک‌ک در ترکیه و شمال عراق وارد کرده و به‌جز کشتن بخش بزرگی از فرماندهان پ‌ک‌ک، اعضای این سازمان مسلح را وادار کرده یا در غارهای نمناک و سرد و یخ‌زده مخفی شوند یا به سوریه بروند. روحیه چریک‌ها در این شرایط دشوار طبیعی است که چندان مناسب نباشد. پس از نظر نظامی ترکیه موفق شده فشار زیادی به پ‌ک‌ک در این مناطق وارد کند، اما در سوریه وضعیت به شکل دیگری است. برخلاف عراق و کوهستان‌های جنوب شرقی ترکیه که محل مناسبی برای جنگ‌های پارتیزانی است در سوریه کوهستان‌های سر به فلک کشیده‌ای وجود ندارد که قسد در آن بتواند با ارتش ترکیه یا نیروهای آقای جولانی در سوریه جنگ کند. قسد در نواحی مسطح و دشت‌های منطقه استقرار دارد. احتمال دارد اگر جنگی آغاز شود به شهرها کشیده شود که این برای وجهه ترکیه مناسب نیست و موجب کشتار غیرنظامیان می‌شود و کشورهای غربی را علیه ترکیه تحریک می‌کند و البته موجب بروز اعتراض‌هایی در داخل ترکیه هم می‌شود. همچنین ممکن است امریکا هم اجازه چنین عملیاتی را به ترکیه یا نیروهای سوری طرفدار ترکیه ندهد، پس راهی مناسب‌تر از استفاده از اهرم اوجالان نیست که با کمترین هزینه دولت ترکیه بتواند از طریق آقای عبدالله اوجالان تکلیف نیروهای مسلح وابسته به پ‌ک‌ک را یک‌سره کند؛ البته اینکه اسرائیل و امریکا و دیگران چنین اجازه‌ای می‌دهند موضوع دیگری است. در هر حال دولت ترکیه چه موفق شود به هر سه هدف یعنی خلع سلاح پ‌ک‌ک، انحلال نیروهای مسلح و تغییر چهره نمادین اوجالان برسد چه اینکه تنها بخشی از این اهداف محقق شود به دستاورد بزرگی برای استمرار قدرت حزب عدالت و توسعه ترکیه و نیز منافع دولت ترکیه دست یافته است، اما ممکن است سناریوی دیگری روی دهد. آقای اوجالان در پیام خود تنها به پ‌ک‌ک اشاره کرد و این حزب هم حاضر به پذیرش دستور اوجالان نشد یا لااقل بخشی از رهبران حزب حاضر به چنین اقدام احتمالی یعنی خلع سلاح نشدند. به نظر می‌رسد باید شاهد انشعاب در پ‌ک‌ک بود. این سناریوها هریک به نوعی با منافع ایران در ارتباط است.

اینکه این سناریوها با منافع ملی ما در ایران ارتباط دارد نیازمند بسط بیشتری است؟
آری. در ماه گذشته ینی شفق و بسیاری از محافل رسانه‌ای ترکیه ایران را متهم کرده‌اند که صدها پهپاد در اختیار شعبه سوری پ‌ک‌ک قرار داده است، هرچند هم صالح مسلم و هم مظلوم عبدی هر نوع ارتباط و دریافت کمک از ایران را تکذیب می‌کنند، اما رسانه‌های ترکیه‌ای اصرار دارند این ادعا را بزرگ‌نمایی کنند. چرا؟ چون شاید ابعاد بازی اخیر ترکیه فراتر از پیام آقای عبدالله اوجالان و ابعاد داخلی آن باشد. بگذارید واضح‌تر سخن بگویم. در زمان بازداشت آقای اوجالان گفته شد رهبر پ‌ک‌ک نه توسط سازمان میت، بلکه در یک مشارکت امنیتی بزرگ میان میت با سازمان امنیت اسرائیل و همکاری امریکا و روسیه و حتی یونان بازداشت شد؛ یعنی اقدامی بین‌المللی صورت گرفت، یا به سخن دیگر برنامه امنیتی چندملیتی برای دستگیری عبدالله اوجالان طراحی شد. نتیجه این اقدام چه بود؟ اینکه پس از زندانی شدن عبدالله اوجالان شعب سوری و ایرانی و عراقی پ‌ک‌ک تأسیس شد و برخلاف ادعاهای مستمر دولت ترکیه مبنی بر نزدیکی دولت ایران با پ‌ک‌ک این حزب شاخه ضد ایرانی خود یعنی پژاک را تأسیس کرد. آیا تأسیس پژاک برآمده از تحلیل درون‌سازمانی پ‌ک‌ک بود؟ آقای عثمان اوجالان برادر رهبر پ‌ک‌ک در گفت‌وگویی که سالیان گذشته با وی داشتم تأکید داشت که وی یعنی عثمان اوجالان مبتکر طراحی پژاک بوده است، اما وی حاضر نشد بگوید که چه دستگاه امنیتی از دیگر کشورها در این باره با وی در ارتباط بود و برای چنین ایده‌ای به آن‌ها یاری رساند؟!

آیا وضع پ‌ک‌ک را در شرایط امروز می‌توان با آن دوره مقایسه کرد؟
قبل از اینکه به مقایسه پ‌ک‌ک در دو دوره گذشته بپردازم این نکته را بیفزایم که در سال‌های نخست پس از دستگیری آقای اوجالان مسئله تأسیس پژاک می‌توانست به فشاری ولو محدود علیه ایران و سیستم مبدل شود. عملیات‌های پی در پی پژاک حتی کشتن غیرنظامیان و ترورها و حمله به برخی پایگاه‌های مرزی ازجمله یکی از پاسگاه‌های راهنمایی و رانندگی در استان کرمانشاه مشکلاتی برای امنیت مرزهای غربی کشور ایجاد کرد، اما این تجربه به دلایل زیادی با موفقیتی که بتواند توازن نیروهای سیاسی را در ایران دگرگون کند یا لااقل تحت تأثیر خود قرار دهد، همراه نبود. به‌عنوان مثال عملیات نظامی پژاک مانند دیگر گروه‌های کردی مسلح در ایران در نقاط مرزی یا حداکثر ۴۰ تا ۵۰ کیلومتری درون مرزهای ایران روی می‌داد و از نظر طولی نیز در استان‌های آذربایجان غربی تا بخشی از مرزهای کرمانشاه روی می‌داد، درحالی‌که عملیات پ‌ک‌ک در عمق صدها کیلومتری درون کشور ترکیه و در مساحتی بسیار بزرگ روی می‌داد و طبیعی است که چنین حملاتی برخلاف تجربه ترکیه، تهدید بزرگی برای نیروهای مسلح ایرانی قلمداد نمی‌شد ضمن آنکه تجربه نیروهای نظامی ایران برای مواجهه با این حزب نیز موجب شد تا با انواع روش‌ها اقدامات نظامی این حزب به‌سرعت مهار شود.

اما مقایسه وضعیت پ‌ک‌ک در شرایط موجود با گذشته هم حاوی نکات مهمی است.
نباید فراموش کرد ایدئولوژی پ‌ک‌ک، مارکسیستی و تا حدودی مائوئیستی بود و روی روستاییان تمرکز داشت؛ البته آقای اوجالان به این دلیل روی روستاییان و نیز زنان تمرکز داشت که به قول خودش در کتاب مانیفست تحصیلکرده‌ها و روشنفکران اهل چون‌وچرا هستند و ظرفیت تجدیدنظرطلبی دارند، اما روستاییان و دهقانان چنین نیستند. به زبان ساده‌تر اینکه روستائیان و نیروهای کم‌سواد ظرفیت بیشتری برای فداکاری طبق فرامین رهبری را دارند و اهل چون‌وچرا نیستند و تبعیت در حزب را بهتر درونی می‌کنند؛ البته ایدئولوژی پ‌ک‌ک وجه بسیار ملموس دیگری دارد و آن نوعی تقدیس رهبری؛ یعنی شخص آقای اوجالان است. در یکی از گفت‌وگوهای آقای اوجالان با یکی از روزنامه‌نگاران ترکیه که در قالب کتابی منتشر شد برای تشریح ذوب شدن رهبران و نیروهای پ‌ک‌ک در رهبری می‌گوید روزی با کادر رهبری حزب جلسه داشته و همسرش (همسر سابق اوجالان که از وی جدا شد) خانم کثیره ییلدریم در آن جلسه علیه عبدالله اوجالان و نظراتش درباره موضوع خاصی سخنانی می‌گوید. پس از جلسه رهبران کنونی پ‌ک‌ک که آن دوره جزو کادر رهبری پ‌ک‌ک بودند از اوجالان می‌خواهند که خانم کثیره ییلدریم یعنی همسر اوجالان را بکشند، چون در مقابل دیدگاه و نظرات اوجالان حرفی زده که اوجالان می‌گوید با درخواست نیروهایش برای کشتن همسرش مخالفت کرده است. مثال دیگری بزنم. آقای اوجالان و سازمان کارگران کردستان ترکیه تصمیم گرفته بودند نیروهای سازمان کارگران کردستان ترکیه امساک کنند و هر نوع رابطه زن و مرد و روابط عاطفی و عاشقانه درون حزب ممنوع است. بخش بزرگی از سازمان این دستور را اجرا می‌کردند، اما مواردی نیز خارج از ضوابط سازمانی روی می‌داد که حکم برخورد با این افراد که مثلاً عاشق یکدیگر شده بودند مرگ بود و فوری اعدام می‌شدند و این حکم هیچ‌گاه مورد اعتراض قرار نمی‌گرفت. آقای عثمان اوجالان در گفت‌وگویش با من که در چشم‌انداز هم منتشر شده گفت در مرحله بعدی این افراد را نمی‌کشتیم، بلکه آن‌ها را بی‌آبرو می‌کردیم. چرا این تصمیم گرفته شد؟ چون همه اعضای پ‌ک‌ک باید در خدمت عشق به رهبری و سازمان باشند و هر نوع عشق دیگری ممنوع بود. این در حالی بود که آقای عبدالله اوجالان برای سازمان پ‌ک‌ک به قول خودش آکادمی تأسیس کرده بود. این آکادمی سازمان کارگران ترکیه در دره بقاع لبنان قرار داشت. در آن دوره نیروهای ارتش سوریه کنترل لبنان را درست داشتند و البته بقاع هم در کنترل شیعیان لبنان بود. مقرهای آکادمی فقط در بقاع نبود، بلکه در صور و صیدا هم قرار داشت، اما در این مقرها ورود نیروهای مسلح مرد پ‌ک‌ک ممنوع بود و تنها مردی که استاد آکادمی محسوب می‌شد آقای عبدالله اوجالان بود که در آکادمی‌های پ‌ک‌ک حضور داشت. کسی هم اعتراضی نداشت، چون حزب توسط کل اعضای سازمان درونی شده بود و البته هر نوع اعتراضی هم می‌توانست عواقب سختی در پی داشته باشد.
در دستگاه نظری و تئوریک سازمان پ‌ک‌ک دولت ترکیه بخشی از نظام سرمایه‌داری و نظام امپریالیستی بود که به رهبری امریکا در پی استعمار کشورهای جهان است؛ یعنی ساختار ایدئولوژیک حزب به‌شدت ضدامریکایی بود. تشکیل یک کردستان بزرگ هم بخشی از اهداف این ایدئولوژی بود، اما در دهه‌های بعد و پس از دستگیری آقای اوجالان نه‌تنها این دستگاه تئوریک (به‌جز بخش تقدیس رهبری و شخص اوجالان) به‌شدت فرسوده شد، بلکه به عللی حتی شاهد رویکرد پارادوکسیکال هم بود. به‌عنوان مثال به‌تدریج وجه ضدامریکایی رنگ باخت و امروز بخش سوری پ‌ک‌ک یعنی حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه یا پ.ی.د به‌عنوان پیاده‌نظام نیروهای امریکایی در سوریه عمل می‌کند و دولت و ارتش امریکا تا حال حاضر حفاظت از این نیروها در قالب قسد یا نیروهای دموکراتیک سوریه (قوات سوریا آل دیمقراطیه) را بر عهده گرفته است؛ یعنی دشمن تئوریک پیشین امریکا اینک به‌عنوان کارگزار بخشی از نیروی نظامی امریکایی عمل می‌کند. همچنین وجه دیگر موضوع هم یعنی اینکه امریکا که پ‌ک‌ک را در ردیف نیروهای تروریستی قلمداد می‌کرد اینک بخشی از این نیروها را به‌عنوان متحد خود در سوریه قلمداد می‌کند. این تغییر رویکرد پ‌ک‌ک عوارضی هم در پی دارد و آن استهلاک نظری و فرسودگی ایدئولوژیک سازمان پ‌ک‌ک است؛ یعنی در میان نیروهای سازمان ایجاد شک و دوگانگی می‌کند. به سخن دیگر امروز از ایدئولوژی پ‌ک‌ک تنها جلدی باقی مانده و آن هم متمرکز بر رهبر پرستی و تقدیس رهبری است؛ یعنی تنها بخش نمادین ایدئولوژی سازمان تقدیس آقای عبدالله اوجالان است. در این شرایط اگر قرار باشد بخشی از سازمان رهبری پ‌ک‌ک در برابر دستور یا پیشنهاد عبدالله اوجالان هم مقاومت کند و مخالفت کند ممکن است تنها بخش ایدئولوژیک سازمان یعنی تقدیس رهبری دچار شکنندگی عمیقی شود و به‌جز شکل‌گیری شعبه‌های جدید و انشعاب در پ‌ک‌ک چهره نمادین اوجالان هم با تَرَک روبه‌رو شود و این دستاورد بسیار بزرگی برای دولت ترکیه خواهد بود و در نتیجه اگر پیام آقای اوجالان بدون هر نوع پیش‌شرطی خواهان خلع سلاح پ‌ک‌ک باشد و حتی برای سرنوشت دیگر رهبران و نیروهای نظامی پ‌ک‌ک در این پیشنهاد فکری نشود و آن‌ها به حال خود رها شوند بیش از هر زمان دیگری ممکن است انشعاب در سازمان روی دهد و به این ترتیب ساختار متصلب سازمان مبتنی بر رهبر پرستی دچار تزلزل و شکنندگی شود.
این وضعیت اگر تنها دستاورد راهبرد دولت ترکیه باشد خود دستاورد بزرگی برای خلاص شدن ترکیه از دست چهره نمادین این سازمان شورشی یعنی پ‌ک‌ک است. این رویداد می‌تواند به بحران ایدئولوژیک بزرگی در سازمان پ‌ک‌ک هم مبدل شود؛ یعنی هم از نظر ایدئولوژی به تزلزل در پ‌ک‌ک منجر شود و هم از نظر سازمانی سازمان کارگران کردستان ترکیه را دچار بحران کند. در این صورت سازمان کارگران کردستان ترکیه برای مقابله با این بحران ساختاری باید تدابیری بیندیشید تا سازمان را از بحران نجات دهد و یکی از سناریوها آغاز درگیری‌های نظامی با یک کشور دیگر یا در کشور دیگری است و شاید ایران یکی از این مقاصد باشد.

پس شما همچنان فکر می‌کنید ممکن است پس از پیام اوجالان و دستور یا درخواست وی برای خلع سلاح، پ‌ک‌ک متوجه ایران شود؟
این یک احتمال قوی است و بر این اساساً باید درباره این احتمال و ابعاد و پیامدهای آن باید اندیشید. در ضمن شواهدی هم در این باره در دست است. یکم تجربه دو دهه گذشته است که منجر به تأسیس پژاک شد؛ یعنی در شرایطی که پ‌ک‌ک در موقعیت ضعیف و شکننده‌ای قرار داشت با تأسیس پژاک و شعبه سوری پ‌ک‌ک در عمل توانست به بازسازی خود کمک کند و الآن هم بخش بزرگی از خاک سوریه را به همین دلیل تحت تسلط خود دارد؛ البته گروه‌های معارض نظام سابق سوریه و گروه‌های وابسته به ترکیه چنین ارزیابی می‌کردند که دادن اختیار اداره مناطقی در سوریه به پ.ی. د یا قسد توطئه نظام اسد و ایران برای تحت فشار قرار دادن ترکیه است و به همین دلیل ایران را مورد نقد قرار می‌دادند.
نکته دوم هم طرح اتهامات رسانه‌های ترکیه به ایران مبنی بر کمک ایران برای تسلیح قسد و ازجمله ارسال صدها پهپاد به آنجاست. اتهامی که هم ایران آن را رد کرده و هم مظلوم عبدی فرمانده قسد و هم صالح مسلم آن را رد کرده‌اند. آیا طرح این اتهامات تنها برای اعتراض است یا مقدمه برنامه‌های آتی دستگاه امنیتی ترکیه است؟ آیا ترکیه با این بهانه هدف دیگری را مدنظر دارد؟
نکته سوم هم مواضع هفته‌های اخیر مقامات اسرائیل به‌ویژه سخنان صریح وزیر امور خارجه است. وی بر توجه جدی اسرائیل به برقراری ارتباط و توسعه ارتباط با گروه‌های کردی ترکیه و ایران تأکید کرد. در رسانه‌های اسرائیل هم این مدت بسیار به موضوع کردهای ترکیه و سوریه و ایران پرداخته شده است. این سخنان مقامات و نیز مطالب رسانه‌ای نشانگر نارضایتی اسرائیل از پروژه جدید مرتبط با عبدالله اوجالان است. اینکه اسرائیل چنین توانی دارد که مانع اثرگذاری رویکرد جدید عبدالله اوجالان شود هم موضوع دیگری است، اما شواهد موجود حاکی از آن است اسرائیل به‌صورت تاکتیکی هم شده قصد دارد روی سازمان‌های مسلح کردی سرمایه‌گذاری کند تا به مجموعه اقدامات خود برای اعمال فشار به ایران شکل تازه‌ای دهد.
عامل بعدی را هم پیش از این با تأکید بیان کردم. با انتشار پیام احتمالی آقای اوجالان مبنی بر خلع سلاح پ‌ک‌ک ممکن است زلزله بزرگی در ساختار سازمانی پ‌ک‌ک رخ دهد و همچنین از نظر ایدئولوژیک موجب بروز بحران ایدئولوژیک در پ‌ک‌ک شود. برای مقابله با این وضع و فشار روانی آن یکی از اقدامات رهبری پ‌ک‌ک می‌تواند تزریق هیجان و احساسات حماسی باشد که به بازگشت انسجام سیاسی در حزب یاری رساند و احتمال دارد در ایران یا سوریه و حتی در ترکیه اقدامات چریکی و نظامی و حتی بمب‌گذاری در دستور کار قرار گیرد و به این ترتیب ساختار حزب از بحث‌های سیاسی دور شده و با هیجان‌زدگی به امور نظامی و چریکی مشغول شود.

به نظر شما آیا ایران برای مواجهه با هر سناریویی آمادگی کامل دارد؟
ما به اطلاعات مربوط به این موضوع دسترسی نداریم که مقامات مرتبط با پرونده پ‌ک‌ک در این باره چه می‌کنند؟ آیا آمادگی لازم وجود دارد؟ به دلایلی چندان خوش‌بین نیستم. یکی بخشی‌نگری حاکم بر دستگاه‌های کشور است که موجب شده تا اقدامات دولت به معنای عام آن در ایران جزیره‌ای باشد. همین دعوای اخیر بین وزارت نفت و وزارت نیرو یکی از نشانه‌های این تشتت و ناهماهنگی است. در چنین شرایطی کشور برای مواجهه با هیچ موضوعی نمی‌تواند از حداکثر ظرفیت‌های خود استفاده کند؛ دوم اینکه پرونده موضوعاتی چون پ‌ک‌ک تنها در اختیار نهادهای نظامی و امنیتی است و این یعنی محروم کردن کشور از استفاده از دیگر ظرفیت‌های در اختیار؛ و سوم آنکه در کشور مراکز مطالعاتی دانشگاهی و اندیشکده‌های علمی یا مستقلی با محوریت منافع ملی برای مطالعه و رصد مستمر چنین پدیده‌های وجود ندارد و محققان و کارشناسان مورد نیاز تربیت نشده‌اند. پس باید در پاسخ به این پرسش بگویم که معمولاً واکنش‌های ایران به چنین موضوعاتی، آنی و بدون مطالعه و آمادگی کارشناسی لازم و تک‌وجهی و بدون دوراندیشی است. آیا در چنین شرایطی امکان طراحی راهبرد کشور بر اساس افق‌های چندساله وجود دارد؟
حتی به‌صورت روزمره در رسانه‌های کشور نیز درباره رویدادهای اخیر منطقه که بر منافع ملی ما می‌تواند اثرگذار باشد کمتر مطلب و تحلیلی منتشر می‌شود؛ یعنی افکار عمومی هم از آمادگی لازم برای مواجهه با این موضوع برخوردار نیست. یک مثالی را بیان کنم و به سخنانم پایان دهم. در دهم ژوئن ۲۰۱۴ برابر با ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ داعش موفق شد تا موصل را اشغال کند. در آن دوره تعداد زیادی نیروی مستشاری ایران در عراق و سوریه بود. برخی شخصیت‌های عراقی در آن دوره می‌گفتند حتی اگر پرنده‌ای در عراق پرواز کند ایران از آن باخبر است، اما دیدیم که داعش بخش بزرگی از سوریه و سپس موصل را در عراق اشغال کرد و کسی در ایران برای این بی‌اطلاعی و نداشتن تحلیل از اوضاع عراق و سوریه مورد پرسش قرار گرفت؟ همچنین در رویدادهای اخیر به‌یک‌باره نظام اسد فروریخت، درحالی‌که آقای لاریجانی در همان شب در صدا و سیما سقوط اسد را مورد تمسخر قرار داد و بر ماندگاری رژیم اسد تأکید داشت. آیا کسی برای این بی‌خبری از وضعیت سوریه پاسخگو بود؟ در مجموع باید نگران بود چون تصمیمات مهم برای امورات کشوری در ایران به‌صورت روزمره اتخاذ می‌شود.

و اگر این سناریو روی ندهد و تشکیلات این سازمان به سمت ایران و علیه ایران هدایت نشود و البته آقای اوجالان هم خلع سلاح پ‌ک‌ک را اعلام کند چه اتفاقی روی خواهد داد؟
اگر چنین شود مشخص می‌شود که بازی بسیار بزرگ و پیچیده‌ای در عرصه بین‌المللی در جریان است و احتمال دارد این یک مرحله از بازی باشد که خلع سلاح پ‌ک‌ک صورت گیرد و مرحله بعد هم تعیین تکلیف قسد و حزب مسلح کُرد سوریه مدنظر باشد و در نهایت اگر این مراحل موفق بود، احتمال دارد ترکیه و دولت‌های منطقه و فرامنطقه به سراغ تعیین تکلیف دولت محلی در شمال عراق یعنی دولت اقلیم کردستان عراق بروند تا ساختار سیاسی عراق هم بازسازی شود. این سناریو اگرچه دور از دسترس است، اما چندان هم بعید نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط