حسین پورخصالیان
نشریه دویچه وله در شماره اخیر خود، ۲۲ آگوست ۲۰۱۸ نوشتهای (نقل از ایران ژورنال ۲۰۱۸) آورد که در آن مورد فکر برپایی یک پیمان نظامی بین عربستان، اردن، مصر و امارات با امریکا تجزیهوتحلیل میشود. بهنظر میرسد کشورهای نامبرده میخواهند یک «ناتوی عربی» برپا کنند. در ماه مه ۲۰۱۷ در حضور دونالد ترامپ، عربستان کشورهای اسلامی را دعوت کرد تا درباره چنین پیمان نظامی مشورت بشود و هدف از آن را مقابله با تهدیدات دشمنان داخلی و خارجی بیان کردند که ایران در رأس آن قرار دارد. تنها نتیجهای را که عربستان بهدست آورد این بود که برای رسیدن به هدفهای اینچنینی از امریکا قول پشتیبانی گرفت و همچنین عربستان مطمئن شد که مصر و اردن و امارات همکاری خواهند کرد.
پرسشی که مطرح میشود این است: «ناتوی عربی» برای چه تشکیل میشود و و از چه ناحیهای خود را در خطر میبیند؟ در این باره ابراهیم متقی، پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه، میگوید: «میتوان گفت که پیمان نظامی «ناتوی عربی» بهگونهای در سال ۲۰۰۰ میلادی پایهگذاری شده بود. در آن زمان مورد توافق قرار گرفت که ترکیه کشورهای شرق منطقه ناتو را پوشش دهد و با کشورهای عربی برای همکاری نظامی تماس برقرار کند. پس از چندی کشورهای عضو ناتو خودشان از کرده خودشان به دو دلیل پشیمان شدند: اول اینکه از فزونی نفوذ ترکیه میترسیدند، زیرا این کشور میکوشید در بین کشورهای آسیای میانه برای خود جای باز کند؛ و دوم اینکه میخواستند ناتو بهعنوان یک پیمان نظامی کشورهای آتلانتیک شمالی بماند، همانطور که در اسم و در طبیعت این پیمان نهفته شده است. در عمل در سال گذشته چنین پیمانی برقرار شده بود، با شروع تحریم علیه قطر و حتی در سه سال پیش با جنگ در یمن عملیات خود را آغاز کردند. آنان قطر را متهم کردند که تروریسم بینالمللی را تقویت و با ایران همکاری میکند.»
برجستگی دیگر قول و قرارها بین کشورهای عربی نامبرده و امریکا آغاز مبارزه علیه ایران است. آقای متقی میگوید: «باید در نظر گرفت که ناتو زمانی برپا شد که کشورهای آتلانتیک شمالی دشمن نیرومندی مانند شوروی را در مقابل داشتند و حالا اینها ایران را دشمن قوی خود میپندارند، چنانچه تاکنون اسرائیل را بیگانه میدانستند، حالا ایران برای آنها حکم بیگانه را دارد» متقی ادامه میدهد که این همپیمانان ناتو/عربی مشکل میتوانند شهروندان خود را به دوستی با اسرائیل و دشمنی با ایران تشویق و تحریک کنند، بگذریم از اینکه خود کشورهای عربی بین خود بعضاً در تضاد قرارگرفتهاند که مورد قطر یکی از آن است. تحریم این کشورها علیه قطر آنقدر است که بدون پشتیبانی ایران و ترکیه، مردم قطر میتوانند دچار گرسنگی شوند.»
دوگلاس باندو، یکی از مشاوران سیاسی-اقتصادی دونالد ترامپ و عضو اتاق فکر مؤسسه کاتو[۱] مقالهای در نشریه کاتو نوشت و در آن احتمال میدهد مشکل است چنین کشورهایی بتوانند در پیمان نظامی خود موفق شوند. دوگلاس باندو اشاره میکند که ترامپ هرچند از یکسو میخواهد پیمان «ناتوی عربی بسازد ولی از سوی دیگر موجبات در هم فروریزی ناتوی اصلی میشود.»
به باور دوگلاس باندو برای امریکا راحتتر است که با ایران به توافق برسد. از این گذشته چگونه میتوان با کشورهایی به توافق پایدار رسید که بهدلیل بیثباتی سیاسی و نظام دیکتاتوری، مانند مصر، در سرازیری سقوط قرار گرفتهاند.
به باور متقی شاید برای عربستان و امریکا درستتر باشد که اتحادی سهجانبه که اسرائیل ضلع سوم آن باشد تشکیل شود، ضمن اینکه چنین پیمانی نمیتواند بدون همکاری ناتو مؤثر عمل کند و از این فراتر، ناتو از سال ۲۰۰۱ تاکنون با مشکل افغانستان سرگرم است و تاکنون نتوانسته است به اهداف خود برسد. فراموش نشود مشکل یمن نیز هنوز برای عربستان حل نشده است. از این گذشته باید به نقش روسیه هم توجه داشت که پوتین توانست آنچنان بر اسرائیل، سوریه و ایران تأثیر بگذارد که دیگر حملات اسرائیل علیه مواضع ایران در این اواخر صورت نمیگیرد.
دوگلاس باندو جملهای را از روزنامه اردنتایمز میآورد که خواست قلبی عربها را بیان میکند: یکی از وظائف اصلی پیمان ناتوی عربی باید مقاومت در مقابل اسرائیل باشد. [و این چیزی است که ترامپ نمیتواند بپذیرد]
دونالد ترامپ مانند یک دلال با شیرینزبانی کاتالوگ انواع اسلحه را به محمدبنسلمان نشان میدهد
[۱] Cato-Institut