بدون دیدگاه

چرا بمب‌های ساخت امریکا، غیرنظامیان را در یمن به قتل می‌رساند؟

مایکل لافورجا۱ و

 والت بوگدانیچ۲

برگردان: آیدین طوافی

رئیس‌جمهور ترامپ به معاملات تسلیحاتی به چشم مولدهای شغل برای شرکت‌هایی همچون ریتیان۴ می‌نگرد. شرکتی که از طریق فروش [ تسلیحات] به ائتلاف سعودی، میلیاردها دلار به دست آورده است. دولت اوباما نیز در ابتدای امر از سعودی‌ها حمایت کرد، اما بعدها، پس از مرگ هزاران نفر، از حمایت خود پشیمان شد.

بمباران یک تالار عزاداری در صنعای یمن توسط نیروهای تحت هدایت سعودی در سال ۲۰۱۶، باعث کشته شدن دست‌کم ۱۴۰ نفر و مجروح شدن ۱۵۰ نفر شد. یک تکه به‌جامانده از بمب به کارخانه ریتیان مرتبط بود. (تصویر از آسوشیتدپرس- حانی محمد)

 

سالیان متمادی است که بمب‌ها فرود می‌آیند؛ بر چادرهای عروسی، تالارهای عزاداری، قایق‌های ماهیگیری و اتوبوس مدرسه- هزاران غیرنظامی را می‌کشند و به تبدیل شدن یمن به فاجعه‌بارترین بحران انسانی جهان کمک می‌کنند.

تسلیحات مهیاشده شرکت‌های امریکایی که مقامات امریکایی آن‌ها را تأیید کرده‌اند به عربستان سعودی اجازه می‌دهد کارزار بی‌پروای خود را دنبال کند، اما در ژوئن ۲۰۱۷، یک سناتور تأثیرگذار جمهوریخواه تصمیم گرفت این امر را از طریق منع تأیید خریدهای جدید، متوقف کند. این لحظه‌ای بود که می‌توانست به کشتار پایان دهد، اما نه در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ.

به‌واسطه میلیاردها دلار [سود در فروش تسلیحات]، پیتر ناوارو،۵ مشاور سرسخت تجارت و یکی از مشاوران مورد علاقه رئیس‌جمهور، عزم خود را برای متوقف کردن سناتور جزم کرد. ناوارو، پس از مشورت با سازندگان اسلحه در امریکا، در یادداشتی به جرد کوشنر۶ و دیگر مقامات بلندرتبه کاخ سفید، خواستار دخالتی در این موضوع و در صورت امکان از سوی شخص ترامپ شد. عنوان او برای این یادداشت چنین بود: «معامله تسلیحاتی ترامپ‌-خاورمیانه در خطر جدی است، کاهش اشتغال قریب‌الوقوع است».

طی چند هفته، دست سعودی‌ها بار دیگر برای خرید تسلیحاتی امریکایی باز شد. این دخالت که پیش از این گزارش نشده بود، نشان‌دهنده تغییری اساسی در سیاست خارجی امریکا تحت هدایت ترامپ است که عموماً ملاحظات اقتصادی را به دیگر ملاحظات مرجح می‌دارد. اگرچه پیشنهاد و توقف فروش خارجی تسلیحات در گذشته بیشتر معطوف به اهداف دیپلماتیک بود، دولت ترامپ با کمترین توجه به چگونگی استفاده از این تسلیحات، به‌طور عمده از آن‌ها برای پیشبرد منافع و مشاغل به‌وجود آمده استفاده می‌کند.

ترامپ مشاور تجاری خود، پیتر ناوارو را مسئول افزایش تولیدات امریکایی، به‌خصوص در صنایع جنگ‌افزاری کرده است.

ترامپ به این دلیل پیتر ناوارو، اقتصاددان کالیفرنیایی را که بیشتر به دلیل مجادلاتش با چین مشهور است، انتخاب کرد که پلی میان دفتر بیضی‌شکل و شرکت‌های [تسلیحات] دفاعی باشد. دولت او همچنین با بازنویسی قوانین صادرات تسلیحات به فروش اسلحه به ارتش‌های خارجی سرعت بخشیده است. وزارت خارجه که مسئول تأیید معاملات تسلیحاتی است، حال باید بیش از آن مشغول ترویج این معاملات باشد.

لورن ب. تامپسن،۷ تحلیلگر کهنه‌کاری که به تولیدکنندگان بزرگ تسلیحاتی مشاوره می‌دهد، می‌گوید: «کاخ سفید فعلی در مقایسه با دیگر دوره‌هایی که به یاد دارم، نسبت به مدیران صنایع دفاعی پذیراتر بوده است».

هیچ درهم‌تنیدگی دیگری به‌اندازه جنگ در یمن بده‌بستان این سیاست را آشکار نکرده است. در این مورد با توجه به بررسی هزاران صفحه مستندات ضبط‌شده و مصاحبه‌هایی با بیش از پنجاه نفر از افراد مطلع از این سیاست یا کسانی که در تصمیم‌گیری مشارکت داشته‌اند، حمایت دولت ترامپ از فروش تسلیحات به طولانی‌تر کردن تنازعی کمک کرده است که به کشته شدن بیش از ۱۰۰ هزار نفر در فقیرترین کشور جهان عرب و افزایش بی‌ثباتی در منطقه‌ای منجر شده که پیش از این نیز در شرایط حساسی قرار داشته است.

اسلحه‌سازان امریکایی که [محصولات]خود را به سعودی‌ها می‌فروشند، می‌گویند نسبت به سهامداران خود مسئولیت دارند و کار اشتباهی انجام نمی‌دهند. آن‌ها می‌گویند تعیین‌کننده سیاست‌ها نیستند و تنها از آن‌ها پیروی می‌کنند؛ زیرا فروش اسلحه به ارتش‌های خارجی باید به تأیید وزارت خارجه برسد.

اما هم‌زمان با تشدید وضعیت در یمن، حداقل یک شرکت؛ یعنی شرکت ریتیان کاری بیش از انتظار برای تصمیم‌گیری توسط مسئولان امریکایی انجام داده است. این شرکت جدیت بسیار زیادی برای تأثیرگذاری بر روی این مسئولان به خرج داده است، حتی پس از آن که اعضای کنگره به دلایل انسانی، برای توقف فروش [اسلحه] به عربستان سعودی تلاش کردند.

ریتیان، یکی بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان اسلحه برای سعودی‌ها، به همراه چند شرکت دیگر که به دید گروه‌های حقوق بشری در کشتار غیرنظامیان یمن دست داشته‌اند، مدت مدیدی است که پادشاهی [سعودی] را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مشتریان خارجی خود در نظر می‌گیرند.

بنا بر تحلیلی از مستندات موجود دولت ایالات‌متحده، پس از شروع جنگ یمن در ۲۰۱۵ و حمایت شتاب‌زده دولت اوباما از سعودی‌ها، ریتیان بیش از ۳ میلیارد دلار در فروش جدید بمب به ثبت رساند. ریتیان با نیت به انجام رساندن معامله، از سازوکار همیشگی صنعت [اسلحه‌سازی] استفاده کرد: سوءاستفاده از خلأهای قانونی از طریق استخدام مسئولان سابق وزارت خارجه که نیازی به ثبت به‌عنوان لابی‌گر ندارند، برای فشار به همکاران سابق خود در جهت تأیید فروش تسلیحات.

اگرچه این شرکت پیش از این نیز جای پای خود را در واشنگتن محکم کرده بود، مارک اسپر،۸ سردسته لابی‌گران این شرکت در دولت ترامپ به وزارت ارتش و پس از آن به وزارت دفاع رسید و به این ترتیب مدیران ریتیان به ارتباطات نزدیک‌تری دست یافتند.

آن‌ها با جدیت آقای ناوارو را به جبهه خود جذب کردند و او نیز از طرف ریتیان، به دخالت [در امور] مسئولان کاخ سفید پرداخت و به شکل موفقیت‌آمیزی وزارت امور خارجه‌ای را که قدرتش تحت هدایت ترامپ کاسته شده است، برای موافقت با بحث‌برانگیزترین معاملات تحت فشار قرار داد.

آن‌ها همچنین دیوید ج. اربن۹ را نیز به گروه خود اضافه کردند، لابی‌گری که ارتباطات نزدیکش با آقای اسپر و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه به دهه ۱۹۸۰ بازمی‌گردند، زمانی که هر سه نفر در وست‌پوینت (آکادمی نظامی ایالات‌متحده)‌ حضور داشتند.

هم‌زمان با جبهه‌گیری کشور علیه جنگ [یمن] ، تعدادی از مسئولان امریکایی- دموکرات و جمهوریخواه – تلاش به متوقف کردن کشتار از طریق جلوگیری از فروش تسلیحات به سعودی‌ها کردند. تلاش آن‌ها، به‌واسطه فشارهای ریتیان توسط کاخ سفید خنثی شد.

با وجود شش بار درخواست، نمایندگان ریتیان از صحبت در خصوص گزارش‌ها درباره فروش خارجی [تسلیحات] سر باز زدند. کورین کوالسکی،۱۰ سخنگوی وقت این شرکت در دسامبر گفت: «ما باور داریم که گفت‌وگوی بیشتر درباره فروش خارجی تسلیحات، بهتر است که با مقامات دولت ایالات‌متحده انجام شود».

قانون‌گذاران هر دو حزب با محکوم کردن ادامه فروش تسلیحات در جنگ یمن، نگرانی‌های انسانی و امنیتی خود را مطرح کرده‌اند: بعضی اسلحه‌ها در نهایت به دست گروه‌های شبه‌نظامی اسلامی در کشور رسیده است.

سناتور مایک لی،۱۱ سناتور جمهوریخواه ایالت یوتا که رویکرد دولت نسبت به این نزاع را به شکل عمومی مورد نقد قرار داده است ، می‌گوید: «ما از چگونگی استفاده از این تسلیحات یا امکان استفاده از آن‌ها علیه سربازان ایالات‌متحده در آینده بی‌خبریم. این جنگ هرگز توسط کنگره مورد تأیید قرار نگرفته است».

دیگران می‌گویند که سیاست رئیس‌جمهور در فروش تسلیحات از قدرت ایالات‌متحده کاسته است.

تام ملینوفسکی،۱۲   نماینده دموکرات ایالات نیوجرسی که در لهستان کمونیست به دنیا آمده است و هدایت اداره حقوق بشر وزارت خارجه را در دوره پرزیدنت اوباما بر عهده داشته است، می‌گوید: «مردم به ما نگاه می‌کنند. ما تنها کشوری در جهان هستیم که قادر است از این قدرت عظیم تحت اختیارمان در جهتی فراتر از منافع محضمان استفاده کنیم».

آقای ملینوفسکی می‌گوید: «پرزیدنت ترامپ با افتخار گفته است که ما باید به فروش اسلحه به عربستان سعودی ادامه دهیم زیرا آن‌ها مقدار زیادی پول به ما پرداخت می‌کنند. به نظر می‌رسد که او به سیاست خارجی را همچون تجارت مسکن می‌نگرد – هر کشور مانند یک شرکت است و کار ما کسب درآمد».

دولت ترامپ از فروش تسلیحات به عربستان سعودی به‌عنوان عنصری حیاتی در جهت رشد اشتغال و اقتصاد امریکا دفاع می‌کند.

آقای ترامپ در اکتبر ۲۰۱۸، پس از قتل جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار ساکن امریکا که موجب افزایش مطالبه توقف فروش [تسلیحات] به سعودی‌ها شده بود، به فاکس بیزنس گفت: «ما اقتصاد فوق‌العاده‌ای ساخته‌ایم. من از بوئینگ و لاکهید و ریتیان می‌خواهم که سفارش‌ها را بپذیرند و افراد زیادی را برای ساخت این ابزارآلات استخدام کنند».

ریتیان مقامات سابق ایالات‌متحده را در جهت فشار برای تأیید معاملات تسلیحاتی با عربستان سعودی، یکی از بزرگ‌ترین مشتریان این شرکت، استخدام کرده است. تصویر از پاسکال روسیگنول، رویترز

مستندات نشان می‌دهند پس از روی کار آمدن دولت آقای ترامپ، فروش خارجی تسلیحات که مورد حمایت دولت ایالات‌متحده قرار گرفته، به‌شدت افزایش یافته است. میانگین [این معاملات] در سه سال نخست دولت آقای ترامپ ۵۱ میلیارد دلار بوده است درحالی‌که این رقم در یک سال از دوره آخر آقای اوباما، که خود نیز شاهد افزایشی بزرگ بود، ۳۶ میلیارد دلار گزارش شده است.

گروه‌های صنعتی تسلیحاتی می‌گویند طی دو سال اول آقای ترامپ، مشاغل دفاعی رشدی ۳.۵ درصدی (حدود ۸۸۰ هزار شغل) داشته‌اند، اگرچه آخرین اعداد موجود مشخص نمی‌کنند که چه تعداد از این مشاغل، تولیدی بوده‌اند.

کاخ سفید درخواست‌ها برای اعلام نظر را به شورای امنیت ملی ارجاع داده است که سخنگوی آن می‌گوید: «ایران و نیروی نیابتی آن‌ها یعنی حوثی‌ها» عربستان سعودی را هدف قرار داده و جان امریکایی‌ها را به خطر انداخته‌اند. جان اُلیت،۱۳ سخنگوی شورای امنیت ملی، در ادامه می‌گوید: «ما به حمایت از حق عربستان سعودی در مقابله با این تهدیدها پایبندیم، همچنان که بر تمام تدابیر مناسب برای جلوگیری از صدمه به جان غیرنظامیان پافشاری می‌کنیم».

یکی از سخنگویان وزارت خارجه می‌گوید دولت به‌وضوح اعلام کرده است که «امنیت اقتصادی، امنیت ملی است» و اینکه دولت «در حال تقویت موضع ما در قبال فروش تسلیحاتی بوده است که به منافع ملی ما کمک می‌کنند». او این نظر را که حقوق بشر فاکتوری کم‌اهمیت‌تر در ملاحظات بوده است، رد می‌کند و بر رویکردی جدید پافشاری می‌کند که «درواقع تمرکز بر روی حقوق بشر» را از طریق آموزش‌های نظامی و دیگر برنامه‌ها با متحدین  [ایالات‌متحده امریکا] افزایش می‌دهد.

آنتونی ویر،۱۴ یکی از مسئولان سابق وزارت امور خارجه در دوران آقای اوباما می‌گوید که دولت‌های قبلی هر دو حزب در تلاش برای ایجاد تعادلی میان منافع اقتصادی فروش تسلیحات و واقعیت‌های عملی موجود بوده‌اند.

آقای ویر می‌گوید: «این یک صنعت صادراتی مهم با تعداد زیادی شغل کارخانه‌ای است که ایالت‌های بسیاری را در برمی‌گیرد، اما همچنین فاجعه‌ای نیز در یمن در حال رخ دادن است، جایی که یک اتوبوس مدرسه که محل نشستن دانش‌آموزان بود، حالا با اجساد آن‌ها پر شده است».

جلب کردن توجه رئیس‌جمهور

آقای ترامپ در رقابت ریاست‌جمهوری تا حدی به دلیل تعهد خود برای احیای تولید امریکایی پیروز شد. ترامپ در ۷ نوامبر ۲۰۱۶، یک روز پیش از انتخابات در رالی۱۵ کارولینای شمالی به جمعیت حاضر گفت: «ما مشاغلی را که از شما دزدیده شده‌اند، باز می‌گردانیم. ما معدنچیان، کارگران کارخانه‌ای و کارگران فولاد را باز می‌گرداینم. ما آن‌ها را دوباره شاغل می‌کنیم».

با کم‌رنگ شدن فروغ ابتدایی، اما واقعیت خود را نمایان کرد. سه مسئول سابق دولت ترامپ می‌گویند مشاوران ترامپ دریافتند راه‌های زیادی برای تأثیر بر تولید و تجارت توسط دولت، آن هم به شکل مستقل وجود ندارد.

پیتر ناوارو فکر می‌کرد راه‌حلی دارد. او اقتصاددانی است که در هاروارد تحصیل کرده است و مقالاتی درباره استراتژی مدیریت نوشته است و نویسنده کتاب اگر امروز در برزیل باران می‌بارد،‌ استارباکس بخر است. ناوارو تخصصی در صنعت تسلیحاتی امریکا ندارد. با این حال، او به اعضای تیم انتقال ترامپ از جمله استیفن بنن،۱۶ یکی از معتمدترین مشاوران ترامپ نشان داد که استناد به امنیت ملی و تقویت صنایع دفاعی، راه‌های موجود برای تحمیل تعرفه‌ها، ایجاد مشاغل تولیدی و کم‌کردن کسری تجارت است. بنا به گفته کسی که از این گفت‌وگوها اطلاع دارد، آقای بنن از ایده او استقبال کرد.

در دسامبر ۲۰۱۶، رئیس‌جمهور منتخب، ناوارو را به ریاست شورای ملی تجارت منصوب کرد؛ شورایی تازه‌ساخت با تعریفی مبهم که به نظر می‌آمد با دیگر نقش‌های مستقر در کاخ سفید در تنازع است و اگرچه این سازمان ظاهراً تنها بر روی کاغذ وجود داشت، این مقام به آقای ناوارو اجازه داد به جلسات کابینه دسترسی داشته باشد. جلساتی که او در آن‌ها با قدرت از نقطه‌نظرات خود دفاع می‌کرد، درحالی‌که دیگر مسئولان تنها به او نگاه می‌کردند.

دونالد ترامپ به او مسئولیت حمایت از تولیدات تسلیحاتی امریکایی را از طریق افزایش فروش خارجی تسلیحات در کنار دیگر چیزها واگذار کرد. شرکت‌های دفاعی از این موضوع باخبر شدند. پس از تصدی ترامپ، نمایندگان ریتیان و دیگر شرکت‌ها برای دیدار آقای ناوارو رهسپار شدند. او نیز آماده شنیدن صحبت‌های آن‌ها بود. تامپسون،۱۷ تحلیلگر و مشاور می‌گوید موضع محکم آقای ناوارو در قبال چین شهره بود و آن‌ها از این موضوع در جهت منافع خود استفاده کردند. آقای تامپسون به‌سرعت قرار ناهاری میان آقای ناوارو و رهبران صنایع [دفاعی]، از جمله تامس آ. کندی۱۸، رئیس وقت مدیران و مدیرعامل اجرایی کنونی ریتیان ترتیب داد.

دونالد ترامپ در اتاق بیضی، به همراه آقای ناوارو (سمت راست)، اقتصاددانی که پیش از این در کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶ فعالیت کرده بود. تصویر از داگ میلز، نیویورک‌تایمز

 

تامپسون می‌گوید شرکت‌های دفاعی خود را همچون معدود شرکت‌های فنّاوری پیشرفته‌ای که هنوز رقابت را به چین نباخته‌اند، به نمایش گذاشتند. بر اساس گفته‌های مسئولان سابق دولتی، طی سال اول ریاست‌جمهوری آقای ترامپ، در حالی که مشاوران یک‌دیگر را تضعیف می‌کردند و به طور منظم در حال تغییر و جایگزینی بودند، آقای ناوارو مدعی مأموریتی ضروری بود و روابط جدید او با مدیران [صنایع] تسلیحاتی، او را نسبت به این تلاطم مصون داشته بود.

به‌زعم ایشان، در مقابله با رهبران بلندپایه در خصوص مسائلی که برای آقای ناوارو مهم بود، شرکت‌ها وی را همچون وکیل مدافعی یافته بودند که [از تنازع] پروا نداشت و اگرچه مسئولان اغلب با پیش‌فرض‌های او به ستیز می‌پرداختند و در جهت به حاشیه راندن او تلاش می‌کردند، اما ناوارو تأثیر خود را بر آقایان کوشنر و ترامپ حفظ کرد.

ترامپ از داشتن یک اقتصاددان درس‌خوانده در هاروارد که با عقاید او در زمینه تجارت موافقت داشت لذت می‌برد. مسئولان دولتی سابق می‌گویند هنگامی که ناوارو به طور مکرر به فروش تسلیحات به عربستان سعودی و دیگر کشورها اشاره می‌کرد و گاهی نقطه‌نظرات مورد استفاده ریتیان و دیگر سازندگان تسلیحات را تکرار می‌کرد، رئیس‌جمهور به نوبه خود به او گوش می‌داد.

ناوارو در مصاحبه‌ای می‌گوید که تمرکز او بر پیشبرد سیاست‌های اقتصادی آقای ترامپ بوده است، نه بر تشویق شرکت‌ها. او می‌گوید: «من شرکت‌ها را نمایندگی نمی‌کنم. من نماینده رئیس‌جمهور، کارگران امریکایی، مردان و زنان یونیفورم‌پوشمان هستم. موضوع همین است، تمام».

بنا به گفته چندتن از مسئولان سابق و فعلی وزارت خارجه که همچون دیگر افراد مصاحبه‌شده برای این مقاله، اجازه صحبت به شکل عمومی را ندارند، سیاست‌های تهاجمی آقای ترامپ در خصوص فروش تسلیحات با نگرانی‌هایی در میان بعضی از اعضای وزارت خارجه روبه‌رو شد. بخشی از این نگرانی‌ها به این دلیل بود که دولت از موضوعات حقوق بشری نگران به نظر نمی‌رسید. اگرچه دولت‌های قبل در مواردی برای به دست آوردن هدفی تمایلی به مسلح کردن رژیم‌های تندخو داشتند، اما به نظر می‌رسید که آقای ترامپ فروش تسلیحات را به خودی خود به‌عنوان هدف در نظر می‌گیرد.

آن‌ها می‌گویند بدتر این بود که نشانه‌هایی از فهم ناچیز دولت از مبانی فروش تسلیحات دیده می‌شد که می‌تواند تبعات عظیمی بر سیاست خارجی و امنیت ملی داشته باشد.

یکی از نشانه‌های این نگرانی‌ها در بهار ۲۰۱۷ دیده شد. هنگامی که آقای کوشنر و دیگران سعی داشتند [معامله] فروش تسلیحاتی‌ای را پیش از سفر آقای ترامپ به عربستان سعودی تنظیم کنند، جلساتی را در کاخ سفید ترتیب دادند که وزارت خارجه، تنها نهادی که به لحاظ قانونی می‌تواند معاملات خارجی را تأیید کند، به آن‌ها دعوت نشده بود. مسئولان سابق و فعلی می‌گویند که متخصصان فروش تسلیحات در وزارت خارجه، تنها پس از تماس یکی از مسئولان ارشد پنتاگون و اصرار او برای ورود سریع [به موضوع] از این جلسات با خبر شدند.

 

بازگشت ۵ میلیارد دلاری

پنج سال پیش، هنگامی که جنگ در یمن آغاز شد، ریتیان شرکتی در حال بازگشت [به رونق اقتصادی] بود.

ریتیان، شرکتی در والتهم ماساچوستس، طی سال‌ها تبدیل به سومین شرکت تسلیحاتی ایالات‌متحده شده بود،‌ مؤفقیتی که با فروش موشک‌های پاتریوت، معروف‌ترین سیستم این شرکت تقویت شده بود، اما ریتیان ضربات زیادی از سود کم و کاهش بودجه فدرال خورده بود و آقای کندی، رئیس اجرایی شرکت، مصمم بود شرایط را عوض کند. او مسیر خود را با فروش بین‌المللی [تسلیحات] آغاز کرد.

درآمد ریتیان از فروش خارجی بیشتر از لاکهید مارتین۱۹ و دیگر غول‌های امریکایی [صنعت دفاعی بود و کمتر مشتری خارجی‌ای مهم‌تر از عربستان سعودی بود. ارتباط ریتیان با سعودی‌ها به دهه ۱۹۶۰ باز می‌گردد، زمانی که این شرکت به اولین شرکت تسلیحاتی امریکایی تبدیل شد که در پادشاهی عربستان سعودی] پایگاه دائمی ساخته است.

از آن زمان، نسل‌های مختلف مدیران ریتیان، از طریق استخدام اعضای خانواده سلطنتی به‌عنوان مشاور، ساختن مدارس و سرمایه‌گذاری بر روی پروژه‌های مورد علاقه دربار سلطنتی به دنبال نزدیک کردن روابط شرکت با سعودی‌ها بودند.

این رابطه نزدیک دو روز پس از حمله یازده سپتامبر ۲۰۰۱ آشکار شد، زمانی که سه دانشجوی سعودی بنا به گزارشی از کمیسیون ۱۱ سپتامبر، سفر خود به خارج از کشور را از ترمینال خصوصی ریتیان در تمپای فلوریدا آغاز کردند. (هیچ کدام از این افراد، از جمله یکی از آن‌ها که عضوی از خاندان سلطنتی بود ارتباطی به حمله‌ها نداشتند، اما اتباع سعودی در میان گروگان‌گیرها بودند).

این ارتباط دیرپا به آقای کندی کمک کرد تا وضع شرکت را برگرداند. مستندات دولت ایالات‌متحده نشان می‌دهد از زمان آغاز جنگ یمن، ریتیان حداقل شش فروش عمده به عربستان سعودی و شرکایش با ارزش بیش از ۵ میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. [این معاملات[باعث افزایش ثروت شرکت و قرار گرفتن آن در وضعیتی شد که به دنبال ادغام با یونایتد تکنالجیز،۲۰دیگر شرکت بزرگ دفاعی باشد، ادغامی که در آوریل ۲۰۲۰ به انجام رسید. بعضی از معاملات برای موارد دفاعی به سادگی روند تأیید دولتی را طی کردند، اما فروش تسلیحات تهاجمی، شامل بیش از ۱۲۰ هزار بمب نقطه‌زن و قطعات بمب که سعودی‌ها از آن در جنگ یمن استفاده می‌کردند، با موانع جدی روبه‌رو شد. مستندات دولت نشان می‌دهد این معاملات که بیش از ۳ میلیارد دلار ارزش داشت در میان پرسودترین [معاملات] بود.

امدادرسان‌ها در تالار عزاداری که در صنعا بمباران شد. تصویر از محمد حویز/آژانس فرانس‌پرس

 

مشکلات برای شرکت در ۸ اکتبر ۲۰۱۶ آغاز شد، زمانی که هواپیماهای ائتلاف سعودی مکرراً یک تالار عزاداری را در صنعا، پایتخت یمن هدف قرار دادند، جایی که حدود ۱۵۰۰ مرد، زن و کودک که برای سوگواری [درگذشت] پدر یکی از مسئولان دولتی جمع شده بودند.

اولین بمب ساختمان را تخریب کرد و بعضی را در لحظه کشت و دیگران را در میان سنگ‌های ذوب شده در حال تقلا قرار داد. بمب دوم زمانی اصابت کرد که مردم برای کمک به بازماندگان جمع شده بودند. سومین بمب زمانی پرتاب شد که مجروحان در حال حرکت در میان تکه چوب‌های پراکنده و بتن‌های شکست‌شده بودند.

حسن جبران، بازمانده ۴۲ ساله به امدادگران حقوق‌بشری گفت: «مردم در آتش بودند و بعضی زنده زنده سوختند».

او ادامه داد: «کودکان بسیاری نیز بودند. سه کودک بودند که بدن‌هایشان کاملاً تکه‌تکه شده بود و در همه‌جا پخش شده بود».

حداقل ۱۵۰ نفر کشته و ۵۰۰ نفر در این بمباران، که سعودی‌ها بعدها آن را اشتباه خواندند، زخمی شدند. کمی پس از حمله، امدادگران حقوق بشری در میان خرابه‌ها تکه‌ای از یک بمب را یافتند که عدد شناسایی یک شرکت امریکایی بر آن قرار داست: ریتیان.

این یکی از حداقل دوازده حمله به غیرنظامیان بود که گروه‌های حقوق بشری ارتباط آن با مهمات این شرکت را در طول دو سال اول جنگ یافته بودند.

وقتی در سال ۲۰۱۷ از جان دی. هریس دوم،۲۱ معاون وقت توسعه تجاری ریتیان، پرسیده شد که آیا غیرنظامیان کشته و زخمی شده باعث درنگ او شده‌اند، او به سی‌ان‌بی‌سی پاسخ داد که خیر، «زیرا ما کار سختی را به انجام می‌رسانیم تا مطمئن شویم که کشورهایی که سیستم‌های ما را به کار می‌گیرند از بهترین آموزش‌ها و توان استفاده از سیستم به نحوی مقتضی برخوردارند».

حمله به صنعا دولت اوباما را ناآرام کرده بود، دولتی که حمایت از سعودی‌ها را پذیرفته بود، اما رفته‌رفته نسبت به جنگ نگران می‌شد. اندرو میلر،۲۲ یکی از متخصصان خاورمیانه در شورای امنیت ملی آقای اوباما، می‌گوید: «این حمله نیاز به پاسخی داشت. در آن زمان برای ما روشن شده بود که جنگ به سویی رفته است که ما پیش‌بینی‌اش را نکرده بودیم».

در دسامبر دولت تحویل قطعات بمب‌هایی را که فروخته شده، اما هنوز تحویل نشده بودند متوقف کرد، تصمیمی که سعودی‌ها و ریتیان را عصبانی کرد. آقای کندی تماسی شخصی با سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آقای اوباما حاصل کرد، اما دولت هیچ اقدامی انجام نداد.

این شرکت باید تا پایان دوره اوباما صبر می‌کرد و پس از آن هرچه زودتر شروع به ساخت ارتباطات با دولت ترامپ می‌کرد؛ مدیران شرکت باید کار می‌کردند.

«ریتیان، تبریک»

تنها هفت ماه پس از روی کار آمدن دولت جدید، آقای کندی در کاخ سفید در کنار آقای ترامپ ایستاده بود و در حال تماشای امضای تفهیم‌نامه درباره تجارت با چین توسط رئیس‌جمهور بود. وقتی امضای تفهیم‌نامه تمام شد، آقای ترامپ خودکار خود را بالا گرفت و پرسید: «ریتیان کجاست؟» آقای کندی خم شد و هدیه را پذیرفت.

توماس ا. کندی، مرکز تصویر، در دیدار از کاخ سفید زمانی که رئیس مدیران ریتیان بود. تصویر از اندرو هرر، بلومبرگ

 

آقای ترامپ گفت: «ریتیان، تبریک».

آگوست ۲۰۱۷ بود و دولت ترامپ در آستانه شرایط بحرانی قرار داشت. هنگامی که او به مدیرانی نیاز داشت که حمایت خود را از سخت‌گیری‌های جدید بر چین نشان دهند، رهبران تجاری در حال رها کردن رئیس‌جمهور۲۳ در شارلوتزویل ویرجینیا بودند.

آقای کندی برای کمک به آقای ترامپ در آنجا حضور داشت، اگرچه شرکت او هیچ ارتباطی با چین نداشت. او اتفاقی در آن‌جا نبود.

کارمندان سابق ریتیان می‌گویند در ماه‌های اولیه ریاست‌جمهوری، مدیران ریتیان در تلاش برای نزدیک شدن به دولت از طریق هماهنگ کردن ملاقات میان آقای کندی و آقای ترامپ در تعدادی از مناسبت‌ها، از جمله در حین سفر رئیس‌جمهور به عربستان سعودی در ماه میهمان سال بودند.

کمی پس از این سفر، دولت ترامپ اجازه تحویل قطعات بمب‌ها به عربستان سعودی را که دولت ترامپ به تأخیر انداخته بود، داد، اما شرکت بیشتر از این‌ها می‌خواست. در نتیجه آن‌ها به آقای ناوارو رجوع کردند. بنا به گفته یکی از کسانی که اطلاع مستقیمی از موضوع دارد دفتر آقای ناوارو به ریتیان در جهت هماهنگی برای حضور آقای کندی در مراسم تنفیذ ماه آگوست کمک کرد.

برای رئیس‌جمهور، این لحظه‌ای در جهت حفظ وجهه و نقطه عطفی در روابط شرکت و کاخ سفید بود. در ماه‌های پیش‌رو، آقای ناوارو تلاش بسیاری برای ریتیان و معاملات آن با عربستان سعودی انجام داد.

او اولویت خود را تلاش برای واژگون کردن مانع جدیدی قرار داد که بر سر راه معاملات شرکت گذاشته شده بود تصمیمی در ماه ژوئن توسط سناتور باب کورکر،۲۴ سناتور جمهوریخواه ایالت تنسی، برای متوقف کردن فروش تسلیحاتی از ریتیان و دیگر شرکت‌ها به کشورهای حوزه خلیج فارس که دلیل آن به جنگ یمن ارتباطی نداشت. آقای کورکر به‌عنوان رئیس کمیته سیاست خارجی سنا از اختیار متوقف کردن این معاملات برخوردار بود. این حرکت، ریتیان را در موضعی سخت قرار داد. شرکت پیش از این قراردادی به ارزش نزدیک به ۲ میلیارد دلار با سعودی‌ها و اماراتی‌ها برای بمب‌ها و قطعات بمب داشت، اما برخلاف معامله پیشین که آقای اوباما آن را متوقف کرده بود، این توافق‌نامه ریتیان را در معرض جریمه‌های طاقت‌فرسایی در صورت عدم تحویل قرار می‌داد.

در ابتدا آقای ناوارو توجه خود را به آقای کورکر معطوف کرد. یکی از مسئولان کاخ سفید می‌گوید او از این شاکی بود که سناتور [کورکر] در حال دخالت در اولویت‌های رئیس‌جمهور بود. این مسئول در خصوص[تلاش برای] واژگون کردن توقف[فروش تسلیحات] گفت: «واضح بود که این امر برای او اولویت شماره یک بود».

در زمستان آن سال، آقای ناوارو تمرکز خود را به سوی رکس دابلیو. تیلرسن،۲۵، وزیر امور خارجه تغییر داده بود. آقای ناوارو دریافته بود که وزارت امور خارجه کماکان تأیید خود را برای معاملات تسلیحاتی ریتیان به کنگره ارسال نکرده است- قدمی حیاتی برای نهایی شدن معاملات.

برای از بین بردن این مانع، آقای ناوارو یادداشت خود را در ژانویه ۲۰۱۸ به مسئولان ارشد کاخ سفید ارسال کرد و مصرانه از آن‌ها خواست تا آقای تیلرسن را مجبور به همراهی کنند. یکی از دریافت‌کنندگان [این یادداشت] آقای کوشنر بود که همچون آقای ترامپ، پدر همسر آقای کوشنر، از رابطه‌ای نزدیک با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی لذت می‌برد و نسبت به شکایت‌های سعودی‌ها درباره معاملات تسلیحاتی معلق‌شده حساس بود.

این یادداشت را سه تن از مسئولان سابق و فعلی کاخ سفید شرح داده‌اند. یکی از این افراد بخش‌هایی از آن را برای خبرنگار نیویورک‌تایمز قرائت کرد.

این یادداشت از مسئولان کاخ سفید درخواست می‌کرد که «با تیلرسون دیدار کرده و او را هدایت کنند که بلافاصله» معاملات معلق را برای تأیید به کنگره ارسال کند. سپس ادامه می‌دهد کاخ سفید باید با آقای کورکر تماس حاصل کند تا مطمئن شود او سریعاً مسیر معاملات را هموار خواهد کرد.

آقای ناوارو نوشته بود: یک شرکت مشخص یعنی ریتیان، تعدیل هزاران نیرو را آغاز خواهد کرد، مگر آنکه کاخ سفید بی‌درنگ دخالت کند». او این اطلاعات را به «منابع صنعتی» نسبت داده بود. او می‌افزود: «شاید نیاز باشد که رئیس‌جمهور نیز به ماجرا وارد شود» که ارجاعی بود به آقای ترامپ.

آقای ناوارو در مصاحبه‌ای گفت که او خود را نه به این خاطر که معاملات شرکتی درخطر بوده، بلکه به این خاطر که آقای تیلرسون سیاست خارجه‌ای را به پیش می‌راند که با سیاست خارجه آقای ترامپ هماهنگ نبود، درگیر کرده است.

پیتر ناوارو گفت: «هنگامی که رئیس‌جمهور ایالات‌متحده متوجه شد که محموله‌های معاملات تسلیحاتی مورد تأیید او متوقف شده‌اند گفت: «این مشکل را حل کن». این کاری است که من در کاخ سفید انجام می‌دهم. من مشکل را حل می‌کنم».

رکس تیلرسن، وزیر امور خارجه سابق، مرکز تصویر، توسط آقای ناوارو به تلاش برای متوقف کردن فروش تسلیحات به سعودی‌ها متهم شده بود. تصویر از تام برنر، نیویورک‌تایمز

 

در فاصله‌ای یک هفته‌ای از انتشار یادداشت، آقای تیلرسن با آقای کورکر دیدار کرد. سه هفته بعد، آقای کورکر ممنوعیت را برداشت. آقای کورکر از اظهار نظر [در این مورد] سر باز زد.

مسئولان سابق می‌گویند  یادداشت آقای ناوارو در شرایطی نوشته شد که رابطه تیلرسن و کاخ سفید رو به زوال بود و تأخیر در تحویل تسلیحات به سعودی‌ها شکاف را در لحظاتی حیاتی عمیق‌تر می‌کرد. روحیه داخلی وزارت نیز رو به ضعف بود و بسیاری از پست‌های ارشد خالی مانده بودند.

تینا کیدناو۲۶ که بر اداره تأیید فروش تسلیحاتی وزارت امور خارجه در آن زمان نظارت می‌کرد، هشدار خود به آقای تیلرسون در جلسه‌ای را به یاد می‌آورد. خانم کیدناو در مصاحبه‌ای گفت: «به او گفتم ادامه توقف این معاملات قطعاً می‌تواند باعث نارضایتی از سوی کاخ سفیدی شود که تمرکز خود را بر روی افزایش فروش تسلیحات به عربستان سعودی گذاشته است».

آقای ترامپ، آقای تیلرسن را در ماه مارس همان سال اخراج کرد.

سومین دخالت شکست می‌خورد

ریتیان ممکن بود متحد قدرتمندی در کاخ سفید داشته باشد که بر یک سناتور جمهوریخواه و یک عضو نامحبوب کابینه تأثیر داشت، اما این شرکت بر دموکرات‌های کنگره تسلطی نداشت.

هفته‌ها پس از کمک آقای ناوارو به پایان دادن تعلیقی که آقای کورکر موجبش شده بود، یکی دیگر از سناتورهای بلندپایه، معاملات ریتیان را متوقف کرد. سناتور دموکرات نیوجرسی، رابرت منندز۲۷ سومین تلاش را برای جلوگیری از فروش تسلیحاتی انجام داد که جنگ یمن را تغذیه می‌کردند.

تا آن زمان جنگ وارد سومین سال خود شده بود. شمار کشته‌شدگان به بیش از ۵۰ هزار نفر رسیده بود که شامل ۹ هزار غیرنظامی می‌شد و این نگرانی را در میان آقای منندز و دیگر قانون‌گذاران افزایش داده بود که سعودی‌ها به‌اندازه کافی برای جلوگیری از کشته شدن غیرنظامیان تلاش نمی‌کنند. در ماه می ۲۰۱۸، آقای کندی از ریتیان با آقای منندز در کنگره دیدار کرد. او دعوی شرکت خود را در اتاقی تزیین‌شده تسلیم کرد که عموماً برای خوشامدگویی به مقامات خارجی محفوظ نگه داشته می‌شود.

سناتور منندز که به‌عنوان یکی از اعضای بلندپایه کمیته روابط خارجی از اختیار متوقف کردن فروش [تسلیحات] برخوردار بود، تحت تأثیر واقع نشد.

آقای منندز در یک مصاحبه گفت: «من به او گفتم که مشکل ایدئولوژیک ندارم؛ من پیش از این از دیگر معاملات تسلیحاتی حمایت کرده‌ام، اما شما نمی‌توانید به‌عنوان یک شرکت، فروش تسلیحات به کشوری را تشویق کنید که از آن[تسلیحات] در جهت زیرپا گذاشتن هنجارهای بین‌المللی استفاده می‌کند. من انگیزه منفعت را درک می‌کنم اما انگیزه منفعت در مواجهه با نقض حقوق بشر و تلفات غیرنظامی برایم قابل‌درک نیست».

در همان زمان، دفتر واشنگتن شرکت ریتیان، مسئولان سابق وزارت خارجه را برای فشار به همکاران سابق خود در دولت به کار گماشت. در میان آن‌ها، تام کلی۲۸ حضور داشت، سفیر سابق امریکا در جیبوتی که کشوری کوچک است که در آن‌سوی خلیج عدن نسبت به یمن قرار گرفته است.

به گفته مندی اسمیتبرگر۲۹، یکی از تحلیل‌گران دفاعی در گروه تحقیقاتی۳۰ پراجکت آن گاورمنت اورسایت۳۱ به خدمت گرفتن مسئولان سابق دولت به خاطر تخصص و روابط عمیقشان، یک استراتژی معمول در میان پیمان‌کاران تسلیحاتی بود. یک خلأ قانونی باعث می‌شود که آن‌ها نیازی به ثبت‌نام به‌عنوان لابی‌گر نداشته باشند.

خانم اسمیت برگر می‌گوید: «این افراد به‌واسطه افرادی که می‌شناسند استخدام می‌شوند. این شکلی از فساد قانونی است».

آقای کلی به درخواستی برای نظر دادن [در این رابطه] پاسخ نداد.

در همین حین آقای ناوارو به تلاش خود برای [به ثمر رساندن] معاملات ریتیان ادامه داد.

او پیش از این بر بازنویسی یکی از سیاست‌های انتقال تسلیحات مرسوم دولتی در جهت ساده‌تر کردن دریافت تأیید دولت برای شرکت‌هایی همچون ریتیان نظارت داشت، سیاستی که قوانین فروش تسلیحات به ارتش‌های خارجی را تعیین می‌کرد. قوانین جدید که برای اولین بار «امنیت اقتصادی» را به‌عنوان یکی از اصول راهنما قرار داده بودند، خواستار افزایش حمایت وزارت امور خارجه از شرکت‌های دفاعی امریکایی بودند که در خارج [از ایالات‌متحده] قرار دارند و خواهان کاهش محدودیت‌های کندکننده انتقال شد.

آقای ناوارو سپس شروع به برگزاری جلسات هفتگی با مسئولان شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه برای بررسی پیشرفت قراردادهای معلق، ازجمله قراردادهای ریتیان کرد.

بنا به گفته دو تن از افراد حاضر در بعضی از جلسات، او در حین جلسات فشار شدیدی بر مسئولان برای پیشبرد معاملات وارد می‌آورد. او مکرراً می‌پرسید: «چرا جلوتر نرفته‌ایم؟»

افراد حاضر [در جلسات] می‌گویند که بعضی از مسئولان وزارت امور خارجه از این نگران بودند که یکی از مشاوران تجاری کاخ سفید، بدون هیچ نقشی در امور خارجی در حال تسریع معاملات تسلیحاتی است که نتایج دیپلماتیک عمیقی به همراه خواهد داشت.

آقای ناوارو در مصاحبه خود گفت که این جلسات برای «به زانو در آوردن بروکرات‌های کهنه‌کاری» ضرورت داشت که درخواست‌های رئیس‌جمهور را به انجام نمی‌رساندند.

آقای ناوارو گفت: «ما به طور قابل ملاحظه‌ای سرعت تأیید[معاملات] را در کنگره و وزارت خارجه به نفع کارگران امریکایی و امنیت متحدان و شرکایمان افزایش دادیم».

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات‌متحده، در دیدار سال قبل با محمد بن‌سلمان، ولیعهد عهربستان سعودی. تصویر از اندرو کابلرو-رینودلز

 

پاییز همان سال، سی‌آی‌ای محمد بن‌سلمان را به دست داشتن در قتل آقای خاشقجی، روزنامه‌نگار و ساکن ایالات‌متحده متهم کرد که این امر باعث خدشه‌دارتر شدن جایگاه شاهنشاهی [سعودی] در کنگره شد، اما فشارها بر وزارت امور خارجه از سوی آقای ناوارو و مسئولان صنعتی تا بهار سال گذشته در حال افزایش بود، زمانی که آقای پمپئو که پس از ریاست سی‌آی‌ای، به‌عنوان وزیر امور خارجه جایگزین آقای تیلرسن شده بود، تصمیم به تأیید معاملات گرفت.

آوریل همان سال، آقای پمپئو با دیگر مسئولان بلندپایه دولتی دیدار کرد و در خصوص اعلام وضعیت اضطراری برای آزادسازی تسلیحات [معامله‌شده] به گفت‌وگوو پرداخت – اتفاقی که پیش از این به‌ندرت رخ داده بود. بنا بر گفته کسی که از این جلسات اطلاع دارد، کمی پس از آن، تصمیم بر این شد که با استناد به لزوم مقابله با ایران که حامی حوثی‌های یمن بود، معاملات تسریع شوند. یکی از سخن‌گویان وزارت امور خارجه از ابراز نظر در خصوص این گفت‌وگووهای خاص سر باز زد.

اعلام وضعیت اضطراری می‌توانست به دور زدن کنگره و دلسرد کردن متحدان بیانجامد، اما به هر حال آقای پمپئو و دیگران این موضوع را پیگیری کردند.

تنها تعداد انگشت‌شماری از افراد در پنتاگون و وزارت امور خارجه از این طرح آگاهی داشتند. به گفته شخص مذکور، آن‌ها هیچ‌کس را از اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه به جلسات دعوت نکردند، اداره‌ای که در دولت‌های قبلی در خصوص فروش تسلیحات مورد مشورت قرار می‌گرفت.

در ۲۴ می ۲۰۱۹، جمعه قبل از هفته منتهی به‌روز یادبود،۳۲ آقای پمپئو آخرین قدم را برداشت. او با استناد به حمایت ایرانی‌ها از شورشیان یمن، اعلام وضعیت اضطراری را که برای آزادسازی بیش از  بیست  معامله معلق، ازجمله معامله فروش بمب ریتیان طراحی شده بود، به کنگره تحویل داد. طی چند هفته، تسلیحات [مورد نظر] دوباره[به‌سوی مقصد] به حرکت درآمدند. تا پایان سال، شمار کشته‌شدگان غیرنظامی در یمن به بیش از ۱۲ هزار نفر رسید.

تله‌ای «همچون کاغذ مگس‌گیر»

هم‌زمان با آماده شدن آقای ترامپ برای انتخابات، دولت بدون نشان دادن هیچ پشیمانی، فروش تسلیحات به سعودی‌ها را به‌عنوان یک پیروزی مطرح می‌کند. در ماه اکتبر، آقای ترامپ پیش از سوار شدن در مرین‌وان در جمع خبرنگاران گفت: «روابط ما بسیار خوب است و آن‌ها صدها میلیارد دلار از تولیدات ایالات‌متحده خریداری می‌کنند. این میلیون‌ها شغل است».

حمله‌ای به استان الجوف در فوریه باعث کشته شدن ۳۲ غیرنظامی شد که بیشتر آن‌ها زن و کودک بودند. در میان خرابه‌ها، قطعات بمبی مرتبط با ریتیان یافت شد. تصویر از شهروندی برای حقوق بشر۳۳

 

اما برای آن‌ها که در ابتدا به حمایت امریکا از سعودی‌ها متعهد شدند، پنج سال گذشته انباشته از بازاندیشی و بدگمانی بود.

مسئولان کاخ سفید اوباما، تلاش سعودی‌ها برای به دست آوردن حمایت امریکا را به یاد می‌آورند. آن‌ها این تلاش را با عنوان تماس «پنج دقیقه مانده به نیمه‌شب» می‌شناسند. اواخر ماه مارس ۲۰۱۵ بود و سعودی‌ها می‌خواستند هرچه سریع‌تر بدانند که آیا ایالات‌متحده از حمله قریب‌الوقوع سعودی‌ها به یمن برای سرکوب شورشیان هم‌راستا با ایران که دولت مورد حمایت سعودی‌ها را در یمن سرنگون کرده بودند، حمایت می‌کند. هم‌زمان با مشارکت ایالات‌متحده در گفت‌وگووهای هسته‌ای با ایران، سعودی‌ها این اقدام نظامی را به‌عنوان اقدامی ضروری برای دفاع از مرزهای خود در مقابل تجاوز ایران توصیف می‌کردند.

بن رودز،۳۴ یکی از مشاوران سیاست خارجی آقای اوباما در مصاحبه‌ای می‌گوید: «این اتفاق خیلی سریع رخ داد. اوباما عموماً برای به‌کارگیری نیروی نظامی ایالات‌متحده، فرایندی سخت‌گیرانه داشت و این اتفاق بسیار متفاوت بود».

با چند گزینه که هیچ‌کدامشان مطلوب نبودند، مشاوران، طرحی پرخطر برای حمایت از کشوری را پیشنهاد کردند که میلیاردها دلار سلاح امریکایی در اختیار دارد اما تجربه بسیار کمی در استفاده از آن‌ها دارد.

آقای اوباما با وجود بدگمانی‌ها [این طرح را] پذیرفت. او نمی‌خواست در جنگ دیگری درگیر شود، به همین دلیل در ابتدا حمایت دفاعی را بدون تعریف روشنی از معنای آن پیشنهاد کرد. صنایع تسلیحاتی بعدها از همین ابهام برای فروش میلیاردها دلار تسلیحات تهاجمی و دفاعی به سعودی‌ها استفاده کردند.

در روز تماس، هم‌زمان با خروج مشاوران آقای اوباما از اتاق وضعیت، حداقل چند نفر احساس بدی داشتند. یکی از مشاوران بعدها گفت: «ما می‌دانستیم که شاید سوار ماشینی می‌شویم که راننده آن مست است.»

در فاصله چند ساعت، کابوس آن‌ها تبدیل به واقعیت شد.

هم‌زمان با جلسه تفهیمی سفیر سعودی‌ها در واشنگتن با رسانه‌ها، هواپیماهای سعودی بر فراز یمن در پرواز بودند. در بمباران اول، حوالی ساعت ۲ بامداد، سعودی‌ها محوطه‌ای مسکونی را مورد حمله قرار دادند و ۱۴ کودک را به قتل رساندند. در طی شب، همسایگان، کشته‌ها و نجات‌یافتگان را از زیر توده‌هایی از سنگ که روزی خانه آن‌ها بود بیرون کشیدند. سه کودک فرزند مردی به نام یاسر الحبشی بودند که تا برخاستن از کما (۱۳ روز بعد) از مرگ آن‌ها اطلاع نداشت.

با وجود شواهد بسیار از افزایش تلفات غیرنظامی در ماه‌های آینده، کاخ سفید در صدد مهار خصومت‌آمیز سعودی‌ها برنیامد.

استیو پامپر،۳۵ یکی از اعضای ارشد سابق در شورای امنیت ملی آقای اوباما در مصاحبه‌ای گفت: «مردم همیشه اشتباه محاسباتی می‌کنند، اما چیزی که مرا در طول خدمتم در دولت اوباما متأثر کرد این نبود که ما سوار بر این کشتی آشوب شدیم، بلکه این بود که ما خود را از آن بیرون نکشیدیم».

دود بر فراز صنعا در سال ۲۰۱۵، پس از حمله‌ای به رهبری سعودی‌ها که منجر به مرگ ۷ نفر شد. تصویر از تایلر هیکس، نیویورک‌تایمز

 

در نوامبر ۲۰۱۸ در یک حرکت اعجاب‌انگیز، سی نفر از مسئولان سابق دولت اوباما، بیانیه‌ای عمومی را در جهت ابراز پیشمانی [از ورود به جنگ یمن] امضا کردند. آن‌ها از آنچه به گفته خود تبدیل به چک سفید امضای حمایت نظامی از سعودی‌ها شده بود، ابراز پشیمانی کردند.

آقای پمپئو از مسئولان دولتی که بر سیاست [معطوف به] سعودی‌ها نظارت داشتند، دفاع کرد و آن‌ها را افرادی جدی و خیرخواه خواند: «و ما هنوز خود را در این وضعیت بغرنج، در تنگنا یافتیم. نمی‌توانستیم آن را جمع کنیم و حالا باید آن را به دولتی تحویل می‌دادیم که قرار بود آن را بدتر از ما اداره کند و من می‌خواستم بفهمم چرا ما به چنین امری مبادرت ورزیدیم».۳۶

نتیجه، گزارشی طویل و مورد تأیید گروه بحران بین‌المللی۳۷ بود – سازمانی غیرانتفاعی که خود را وقف یافتن راه‌حل بحران‌ها کرده است. این گزارش می‌گفت که فروش تسلیحات امریکایی «همچون کاغذ مگس‌گیری که ایالات‌متحده را در یمن به تله انداخته است» عمل کرد. این عبارت، یادآور هشدار معروف پرزیدنت آیزنهاور در خصوص تأثیر سیاسی ناپیدای «مجتمعات نظامی-صنعتی» بود.

جرالدم. فایرستاین۳۸، سفیر سابق ایالات‌متحده در یمن در دوره آقای اوباما که حالا در انستیتوی خاورمیانه۳۹، اندیشکده‌ای که بخشی از آن توسط امارات متحده عربی تأمین بودجه می‌شود، مشغول به کار است می‌گوید که با وجود تلفات غیرنظامی، امریکا نباید به یک متحد استراتژیک مهم پشت کند. او در ماه اکتبر گفت: «ما باید به این نگاه کنیم که آیا باور داریم که سعودی‌ها این کار را از قصد انجام می‌دهند یا از روی قصور. من مطمئن نیستم که هیچ‌یک از این دو سو اثبات شده باشند.»

آقای پامپر می‌گوید که مسئولان وزارت امور خارجه تلاش کرده‌اند تا به خلبانان سعودی در جهت حداقلی کردن تلفات غیرنظامی مشاوره دهند که اکثر آن‌ها بی‌نتیجه بود، اما حتی این تلاش نیز مشکل بزرگ‌تر را نادیده می‌گیرد. آقای پامپر می‌گوید: «ما در یمن بودیم. ما نباید آنجا می‌بودیم».

در جست‌وجوی ردپای ایالات‌متحده در مکان‌های بمباران‌شده یمن

محققان سازمان شهروندی برای حقوق بشر (مواطنه) در صنعا در حال مستندسازی از حملات مرگ‌بار علیه غیرنظامیان و ردیابی تسلیحات مورد استفاده از شرکت‌های دفاعی ایالات‌متحده ازجمله ریتیان هستند.

بخشی از بمب GBU-12 ساخۀ شرکت ریتیان که به‌وسیلۀ حمل‌ونقل حامل زنان و کودکان اصابت کرد.

باقی‌مانده کامیون حامل غیرنظامیان پس از حمله هوایی
تصویر از مواطنه

 

منطقه‌ المطمه، استان جوف

تاریخ: ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۶

تعداد کشته‌ها: ۱۵

پس از آن‌که یک بمب ائتلاف، کامیونی حامل ۱۵ زن و کودک را در خارج از صنعا متلاشی کرد، یکی از محققان مواطنه، قطعه‌بمبی را با شماره شناسایی ریتیان پیدا کرد. گزارش نهایی، این شرکت را به حمله مذکور مرتبط ساخت و موجب افزایش شک درباره تحقیقات داخلی سعودی‌ها شد که مدعی بود هدف این حمله رهبران شورشیان حوثی بوده است. رضیه المتوکل، یکی از بنیان‌گذاران مواطنه می‌گوید: «ما مستندسازی می‌کنم و سپس منتشر می‌کنیم. این کاری است که ما انجام می‌دهیم».

بخش دیگری از بمب GBU-12 ساخت شرکت ریتیان که باعث مرگ خانواده اهل الجماعی شد.

پیراهنی خونین که گمان می‌رود متعلق به کودکی سه یا چهارساله باشد که در این حمله کشته شده است.
تصویر از مواطنه

 

منطقه‌ الظهار، استان آب

تاریخ: ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶

تعداد کشته‌شده‌ها: ۶

محققان مواطنه صدها حمله را به ثبت رسانده‌اند و داستان‌های قربانیان و بازماندگان را جمع‌آوری کرده‌اند. یکی از شاهدان درباره دختری یازده‌ساله پس از حمله‌ای به یک ساختمان می‌گوید: «پاهای او پاره شده بودند و بدنش سوخته بود. من او را در پتویی قرار دادم و سپس به دنبال دیگر اعضای خانواده او گشتم».

قطعه‌ای از بمب GBU-12 ساختهٔ شرکت ریتیان که یک زن به نام حیفا الذوقری را کشته و چندتن دیگر را مجروح کرد.

منطقهٔ مسکونی پس از حمله تصویر از مواطنه

منطقه‌ دار سعد، استان عدن

تاریخ: ۳۰ آوریل ۲۰۱۵

تعداد کشته‌ها: ۱

تلاش مواطنه به شکل‌گیری مباحثه در شورای امنیت ملی سازمان ملل و همچنین کنگره امریکا کمک کرد، جایی که سال گذشته، خانم المتوکل در آن شهادت داد. او به کمیته امور خارجه کنگره گفت: «بعضی از این حمله به‌احتمال زیاد جنایت جنگی هستند. بسیاری از آن‌ها از بمب‌ها و مهمات ساخته امریکا استفاده می‌کنند. تک‌تک این حمله‌ها جان افراد بی‌گناه را به نابودی کشیده است».

 

منبع: نیویورک تایمز

تاریخ: ۱۶ مه ۲۰۲۰/ ۲۷ اردیبهشت

 

پی‌نوشت:

  1. Michael LaForgia
  2. Walt Bogdanich

۳.https://www.nytimes.com/2020/05/16/us/arms-deals-raytheon-yemen.html

  1. Raytheon
  2. Peter Navarro
  3. Jared Kushner
  4. Loren B. Thompson
  5. Mark Esper
  6. David J. Urban
  7. Corinne Kovalsky
  8. Mike Lee
  9. Tom Malinowski
  10. Tom Malinowsk
  11. Anthony Wier
  12. Raleigh
  13. Stephen K. Bannon
  14. Thompson
  15. Thomas A. Kennedy
  16. Lockheed Martin
  17. United Technologies
  18. John D. Harris II
  19. Andrew Miller
  20. به دلیل نظرات او در خصوص خشونت‌های نژادی
  21. Bob Corker
  22. Rex W. Tillerson
  23. Tina Kaidanow
  24. Robert Menendez
  25. Tom Kelly
  26. Mandy Smithberger
  27. معادل Watchdog group، به معنای تحت‌اللفظی، گروه مراقبتی است، اما به‌واسطه نامأنوس بودن این عبارت، گروه تحقیقاتی جایگزین شده است.
  28. Project on Government Oversight
  29. Memorial Day
  30. مواطنهلحقوقالانسان
  31. Ben Rhodes
  32. Steve Pomper
  33. احتمالاً ادامه مصاحبه آقای پامپر است، ولی در متن اصلی به گوینده این جملات اشاره‌ای نشده است.
  34. International Crisis Group
  35. Gerald M. Feierstein
  36. Middle East Institute

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط