نویسنده: جاناتان کوک، برگردان، چشم انداز ایران.
منبع: میدلیست؛ ۱۶ می ۲۰۲۵
این مقاله، به شکست پروژه رسانههای جریان اصلی و دولتهای اروپایی و آمریکا در سفیدشویی جنایات اسرائیل است. از دید نویسنده این سفیدشویی شکست خورده است. جاناتان کوک عوامل مختلفی را عامل شکست این پروژه میداند، اما شاید مهمترین عامل که کوک به آن اشاره نمیکند، نقطهعطف ۷ اکتبر باشد. نقطهعطفی که تشت رسوایی اسرائیل را از بام بر زمین افکند. کوک گاهی با تعابیری چون «حمله خشونتبار» از ۷ اکتبر یاد کرده است که برای وفاداری به نوشتار ایشان باقی مانده است، اما واقعیت این است که ۷ اکتبر، نقطه عطفی بزرگ در تاریخ فلسطین خواهد بود و باعث شد فرایند مرگ آرام در سکوت که برای فلسطینیان تدارک دیده بودند، شکست بخورد. امروز جنایات زیادی در غزه اتفاق میافتد، اما شاید حتی سیاستمداران رسوای اروپا و آمریکا هم نخواهند ننگ همراهی با اسرائیل را بر پیشانی خود داشته باشند.
چه کسی میتوانست تصور کند که پس از ۱۹ ماه کشتار و گرسنهنگهداشتن کودکان غزه توسط اسرائیل، اولین ترکها در دیوار حمایت غرب از اسرائیل ظاهر شود؟ سرانجام به نظر میرسد چیزی در حال تغییر است.
هفته گذشته، فایننشالتایمز، روزنامه اقتصادی بریتانیا، اولین رسانهای بود که سکوت خود را شکست و “سکوت شرمآور غرب” در برابر حمله مرگبار اسرائیل به این منطقه کوچک را محکوم کرد. در سرمقالهای که بهنوعی بیانگر موضع رسمی این روزنامه است، فایننشالتایمز آمریکا و اروپا را متهم کرد که با تبدیل غزه به مکانی “غیرقابل سکونت” – اشارهای به نسلکشی – و با هدف “رواندن فلسطینیان از سرزمینشان” – اشارهای به پاکسازی قومی – بهطور فزایندهای “در حال همدستی” با اسرائیل هستند.
البته هر دوی این جنایات شدید توسط اسرائیل نهتنها از زمان حمله خشونتآمیز و یکروزه حماس از غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، بلکه برای دههها آشکار بوده است. وضعیت گزارشدهی غرب که رسانههای آن کمتر از دولتهایی که فایننشالتایمز از آنها انتقاد کرد در این جنایت شریک نبودهاند، چنان اسفبار است که باید هر نشانه کوچکی از پیشرفت را غنیمت شمرد.
سپس اکونومیست به این صدا پیوست و هشدار داد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و وزیرانش تحت تأثیر “رویای خالی کردن غزه و بازسازی شهرکهای یهودی در آنجا” هستند.
در پایان هفته، ایندیپندنت تصمیم گرفت که “سکوت کرکننده در مورد غزه” باید پایان یابد. زمان آن رسیده بود که “دنیا به آنچه اتفاق میافتد آگاه شود و خواستار پایان یافتن رنج فلسطینیانی شود که در این منطقه به دام افتادهاند.”
در واقع بخش زیادی از جهان ماهها و ماهها پیش بیدار شده بود. این رسانهها و سیاستمداران غربی بودند که در طول ۱۹ ماه گذشته در حالی که نسلکشی ادامه داشت در خواب غفلت به سر میبردند.
سپس در روز دوشنبه، گاردین که ظاهراً لیبرال است، در سرمقاله خود این ترس را بیان کرد که اسرائیل در حال ارتکاب “نسلکشی” است، اگرچه فقط جسارت آن را داشت که این اتهام را در قالب یک سؤال مطرح کند.
این روزنامه درباره اسرائیل نوشت: “اکنون قصد دارد غزه را بدون فلسطینیان اداره کند. این اگر نسلکشی نیست، پس چیست؟ اگر اکنون نباشد، چه زمانی آمریکا و متحدانش برای متوقف کردن این وحشت اقدام خواهند کرد؟”
این روزنامه میتوانست بهدرستی سؤال دیگری بپرسد: چرا متحدان غربی اسرائیل – و همچنین رسانههایی مانند گاردین و فایننشالتایمز – ۱۹ ماه صبر کردند تا در برابر این جنایات موضع بگیرند؟
و همانطور که قابل پیشبینی بود، بیبیسی در انتهای این صف قرار داشت. روز چهارشنبه، برنامه PM بیبیسی (برنامه خبری قدیمی رادیو بیبیسی) تصمیم گرفت به شکلی غیرمعمول، شهادت تام فلچر، رئیس امور بشردوستانه سازمان ملل متحد را در شورای امنیت در اولویت قرار دهد. مجری برنامه، اون دیویس، گفت که بیبیسی تصمیم گرفته است “کاری کمی غیرمعمول انجام دهد.”
کاری واقعاً غیرمعمول. این شبکه سخنرانی فلچر را به طور کامل پخش کرد – تمام ۱۲ دقیقه و نیم آن. فلچر در آن سخنرانی گفت: “برای کسانی که کشته شدند و کسانی که صدایشان خاموش شده است: اکنون به چه شواهد بیشتری نیاز دارید؟ آیا شما قاطعانه عمل خواهید کرد تا از نسلکشی جلوگیری کنید و احترام به حقوق بینالملل بشردوستانه را تضمین کنید؟”
در کمتر از یک هفته، ما از وضعیتی که در آن کلمه “نسلکشی” در رابطه با غزه تابو بود، به وضعیتی رسیدیم که این کلمه تقریباً به جریان اصلی تبدیل شده است.
ترکهای در حال گسترش
ترکها در پارلمان بریتانیا نیز مشهود است. مارک پرایچارد، نماینده محافظهکار که در تمام عمرش حامی اسرائیل بود، از ردیفهای عقب برخاست و اعتراف کرد که در مورد اسرائیل اشتباه کرده است و آن را به خاطر “آنچه در حق مردم فلسطین انجام میدهد” محکوم کرد.
او یکی از بیش از یک دوجین نماینده محافظهکار و اعضای مجلس اعیان بود که همگی تا پیش از این مدافعان سرسخت اسرائیل بودند و از کر استارمر، نخستوزیر بریتانیا خواستند فوراً یک دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسد.
اقدام آنها پس از انتشار نامه سرگشادهای توسط ۳۶ عضو هیئت نمایندگان، نهادی ۳۰۰ نفره که ادعا میکند نماینده یهودیان بریتانیاست، صورت گرفت که از ادامه حمایت این نهاد از کشتار انتقاد کردند. این نامه هشدار میداد: “روح اسرائیل در حال از هم گسستن است.”
پرایچارد به نمایندگان دیگر گفت زمان آن رسیده که “برای انسانیت بایستیم، برای اینکه در سمت درست تاریخ قرار بگیریم، برای داشتن شجاعت اخلاقی برای رهبری.”
متأسفانه، هنوز هیچ نشانهای از این امر دیده نمیشود. تحقیقات منتشر شده در هفته گذشته، بر اساس دادههای اداره مالیات اسرائیل، نشان داد که دولت استارمر حتی در مورد محدودیتهای بسیار اندکی که سال گذشته بر فروش سلاح به اسرائیل اعمال کرده بود نیز دروغ میگوید.
علیرغم ممنوعیت ظاهری فروش سلاحهایی که میتواند در غزه استفاده شود، بریتانیا از زمان اعمال این ممنوعیت بیش از ۸۵۰۰ مهمات مختلف به اسرائیل صادر کرده است.
این هفته جزئیات بیشتری فاش شد. بر اساس آمار منتشر شده توسط نشریه نشنال، دولت فعلی در سه ماه پس از اجرایی شدن ممنوعیت، سلاحهای بیشتری به اسرائیل نسبت به کل سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ که دولت محافظهکار قبلی حاکم بود، صادر کرده است.
حمایت بریتانیا از اسرائیل در میانه آنچه دیوان بینالمللی دادگستری – دادگاه جهانی – آن را “نسلکشی محتمل” توصیف کرده است، چنان شرمآور است که دولت استارمر نیاز دارد وانمود کند که در حال انجام کاری است، در حالی که در واقع به مسلح کردن این نسلکشی ادامه میدهد.
بیش از ۴۰ نماینده پارلمان هفته گذشته به دیوید لامی، وزیر امور خارجه، نامه نوشتند و از او خواستند به اتهامات مبنی بر فریب افکار عمومی و پارلمان پاسخ دهد. آنها نوشتند: “مردم سزاوارند از میزان همدستی بریتانیا در جنایات علیه بشریت مطلع شوند.”
زمزمههای فزاینده در دیگر نقاط
در جای دیگر نیز زمزمههایی به گوش میرسد. این هفته امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، محاصره کامل کمکها به غزه توسط اسرائیل را “شرمآور و غیرقابل قبول” خواند. او افزود: “وظیفه من این است که هر کاری از دستم برمیآید انجام دهم تا این وضعیت متوقف شود. البته هنوز همهچیز درحد احتمالاتی برای تحریمها است.
با این حال، این تغییر لحن قابل توجه بود. جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، نیز به همین ترتیب این محاصره را محکوم کرد و آن را “غیرقابل توجیه” خواند. او افزود: “من همواره بر فوریت یافتن راهی برای خاتمه دادن به خصومتها و احترام به حقوق بینالملل و حقوق بشردوستانه بینالمللی تأکید کردهام.”
“حقوق بینالملل”؟ این حقوق در طول ۱۹ ماه گذشته کجا بود؟
در آن سوی اقیانوس اطلس نیز تغییر مشابهی در اولویتها مشاهده میشود. برای مثال، سناتور دموکرات کریس ون هولن اخیراً جسارت به خرج داد و اقدامات اسرائیل در غزه را “پاکسازی قومی” خواند.
کریستین امانپور خبرنگار سیاِناِن گفتگویی با شارون هاسکل، معاون وزیر خارجه اسرائیل، مصاحبهای بهطور غیرمعمول سختگیرانه انجام داد. امانپور عملاً او را به دروغگویی درباره گرسنگی دادن اسرائیل به کودکان متهم کرد.
در همین حال، جوزپ بورل، رئیس سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، هفته گذشته با شکستن تابوی دیگری، اسرائیل را مستقیماً به برنامهریزی برای نسلکشی در غزه متهم کرد:
«به ندرت شنیدهام رهبر یک کشور به این وضوح طرحی را ترسیم کند که با تعریف حقوقی نسلکشی مطابقت داشته باشد. ما با بزرگترین عملیات پاکسازی قومی از پایان جنگ جهانی دوم روبرو هستیم.»
البته بورل در حال حاضر هیچ تاثیری بر سیاست اتحادیه اروپا ندارد.
اردوگاه مرگ
این پیشرفتها به طرز دردناکی کند است، اما نشان میدهد که ممکن است به نقطه اوج نزدیک شویم.
در کنار دلایل مختلف، یکی از عوامل چنین وضعی خود دونالد ترامپ است.
زمانی که «عمو جو بایدن» دوستداشتنی و مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا پشت این نسلکشی بودند، برای گاردین، فایننشال تایمز و سیاستمداران محافظهکار قدیمی آسانتر بود که نابودی فلسطینیان غزه را در سکوت تماشا کنند.
برخلاف سلف خود، ترامپ اغلب فراموش میکند که باید جنایات اسرائیل را توجیه کند یا آمریکا را از آنها دور نگه دارد، حتی در حالی که واشنگتن سلاحهایی را برای اجرای این جنایات ارسال میکند.
همچنین نشانههای زیادی وجود دارد که ترامپ – با اشتیاق همیشگیاش برای دیده شدن به عنوان رهبر بلامنازع – به طور فزایندهای از زیرک بودن نتانیاهو در انظار عمومی عصبانی است.
این هفته، هنگامی که ترامپ به خاورمیانه سفر کرد، دولت او با دور زدن اسرائیل و مذاکره مستقیم با حماس، عیدان الکساندر، آخرین شهروند آمریکایی زنده در اسارت غزه را آزاد کرد.
ترامپ در اظهاراتش درباره این آزادی اصرار کرد که زمان آن رسیده است تا «به این جنگ بسیار وحشیانه پایان دهیم» – اظهاراتی که به وضوح با نتانیاهو هماهنگ نشده بود. قابل توجه است که اسرائیل در برنامه سفر ترامپ به خاورمیانه جایی ندارد.
پایان نسلکشی؟
اکنون به نظر میرسد زمان نسبتاً امنی برای اتخاذ موضعی انتقادیتر نسبت به اسرائیل است، همانطور که احتمالاً فایننشال تایمز و گاردین درک میکنند.
علاوه بر این، واقعیت این است که نسلکشی اسرائیل به نقطه پایانی خود نزدیک میشود. بیش از دو ماه است که هیچ غذا، آب یا دارویی وارد غزه نشده است. همه دچار سوءتغذیه هستند. با توجه به تخریب سیستم بهداشتی غزه توسط اسرائیل، مشخص نیست که تاکنون چند نفر بر اثر گرسنگی جان باختهاند.
تصاویر کودکان پوست و استخوانی که از غزه بیرون میآیند، به طرز ناراحتکنندهای یادآور تصاویر ۸۰ سال پیش از کودکان یهودی اسکلتی در اردوگاههای نازی است.
این موضوع یادآوری میکند که غزه – که پیش از خروج حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به مدت ۱۶ سال تحت محاصره شدید اسرائیل بود – در طول ۱۹ ماه گذشته از یک اردوگاه کار اجباری به یک اردوگاه مرگ تبدیل شده است.
بخشهایی از طبقه سیاسی و رسانهای میدانند که مرگ دستهجمعی در غزه را نمیتوان برای مدت طولانیتری پنهان کرد، حتی پس از آنکه اسرائیل روزنامهنگاران خارجی را از این منطقه اخراج کرد و بیشتر روزنامهنگاران فلسطینی را که سعی در ثبت این نسلکشی داشتند، به قتل رساند.
افسانه «جنگ غزه»
سرانجام، واقعیت این است که اسرائیل اعلام کرده است آماده است تا با «تصرف» این قلمرو کوچک، مسئولیت مستقیم نابودی غزه را بر عهده بگیرد.
به نظر میرسد «روز پس از» آنچه مدتها انتظار میرفت، در حال فرا رسیدن است.
طی ۲۰ سال گذشته، اسرائیل و پایتختهای غربی در دروغی همدست بودهاند که ادعا میکند اشغال غزه در سال ۲۰۰۵ پایان یافت، زمانی که آریل شارون، نخستوزیر وقت اسرائیل، چند هزار شهرکنشین یهودی را خارج کرد و سربازان اسرائیلی را به محیطی بسیار حفاظتشده در اطراف این منطقه منتقل کرد.
در حکمی سال گذشته، دیوان بینالمللی دادگستری این ادعا را بیاساس خواند و تأکید کرد که غزه، همراه با کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی، هرگز از اشغال اسرائیل خارج نشدهاند و این اشغال باید فوراً پایان یابد.
حقیقت این است که حتی پیش از حملات ۲۰۲۳ حماس، اسرائیل سالهای زیادی غزه را از طریق زمین، دریا و هوا تحت محاصره قرار داده بود. هیچ چیز – نه انسان و نه کالا – بدون اجازه ارتش اسرائیل به داخل یا خارج از غزه رفت و آمد نمیکرد.
مقامات اسرائیلی سیاست محرمانهای را برای قرار دادن جمعیت این منطقه تحت یک «رژیم غذایی» سخت – که حتی در آن زمان نیز جنایت جنگی محسوب میشد – اجرا کردند، رژیمی که تضمین میکرد اکثر جوانان غزه به تدریج دچار سوءتغذیه شوند.
از دست دادن پوشش رسانهای
اما «روز پس از» – که با «تصرف» و «اشغال مجدد» غزه توسط اسرائیل مشخص میشود – برای اسرائیل و حامیان غربی آن یک معما ایجاد میکند.
تاکنون، هر جنایت اسرائیل با خروج خشونتآمیز حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توجیه شده است. اسرائیل و حامیانش اصرار داشتهاند که حماس باید اسرای اسرائیلی را آزاد کند قبل از آنکه «صلحی» نامشخص برقرار شود.
این دو هدف هرگز سازگار به نظر نمیرسیدند – به ویژه اینکه هرچه اسرائیل غیرنظامیان فلسطینی بیشتری را در جریان «ریشهکنی» حماس میکشت، جوانان بیشتری به حماس میپیوستند تا انتقام بگیرند.
پاکسازی قومی
حامیان غربی اسرائیل اکنون باید با «برنامه» اسرائیل برای قلمرو ویران شده غزه دست و پنجه نرم کنند. خطوط کلی این برنامه در روزهای اخیر آشکارتر شده است.
در ژانویه، اسرائیل به طور رسمی آژانس امداد سازمان ملل (آنروا) را که از جمعیت زیادی از فلسطینیان آواره شده در اثر مراحل قبلی استعمار اسرائیل در فلسطین تاریخی حمایت میکند، ممنوع اعلام کرد.
حذف آنروا آرزوی دیرینه اسرائیل بود، حرکتی که هدف آن خلاص شدن از شر آژانسهای امدادی بود که از فلسطینیان مراقبت میکردند – و بدین وسیله به مقاومت آنها در برابر تلاشهای اسرائیل برای پاکسازی قومی کمک میکردند – و همچنین نظارت بر پایبندی یا عدم پایبندی اسرائیل به حقوق بینالملل.
جنگ علیه کمکهای بشردوستانه
روز جمعه گذشته، اندکی پس از اعلام «برنامه کمک» اسرائیل، این کشور یک موشک به مرکز آنروا در اردوگاه جبالیا شلیک کرد و مرکز توزیع غذا و انبار آن را نابود ساخت.
سپس در روز شنبه، اسرائیل چادرهای مورد استفاده برای تهیه غذا در خان یونس و شهر غزه را بمباران کرد. این کشور به آشپزخانهها و نانواییهای خیریه حمله کرده است تا آنها را تعطیل کند، که یادآور کمپین تخریب بیمارستانها و سیستم بهداشتی غزه است.
جمعبندی
راهی برای توقف این جنایات وجود دارد. اما این راه مستلزم آن است که سیاستمداران و روزنامهنگاران غربی شجاعت بسیار بیشتری از آنچه تاکنون داشتهاند، پیدا کنند. این به چیزی بیش از سخنرانیهای پرطمطراق نیاز دارد.
آیا آنها قادر به انجام کارهایی بیشتر هستند؟ نفس خود را حبس نکنید.