بدون دیدگاه

کنش‎گران مرزی در عصر پایان قهرمانان

امکان‌سنجی کنش‎گری مرزی جمعی

کمال رضوی

«کنش‎گران مرزی» عنوان نظریه مبتکرانه دکتر مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و نواندیش دینی، برای بازیابی و معرفی گونه‌ای از کنش‎گری ایرانی از دوردست‌های تاریخ ایران تا امروز است. کنش‎گران مرزی بدواً یک مفهوم بود، اما با فرآوری‌های نظری-تاریخی بعدیِ مبدع آن فرصت آن را یافته که در قامت یک نظریه بردمتوسط برساخت و مطرح شود. این مفهوم/نظریه لااقل شانزده سال در پروژه فکری فراستخواه جریان داشته و گام‌به‌گام تکامل یافته تا به سرفصل فعلی رسیده است.

کنش‎گران مرزی اجمالاً به طیفی از کنش‌گران اشاره دارد که در حد فاصل جامعه و دولت به پرسه‌زنی و تلاشگری مشغول‌اند؛ به تعبیر فراستخواه پایی در ایوان جامعه و پایی در دیوان دولت دارند؛ از منابع و فرصت‌های درون سیستم، امکانی برای توسعه و تکامل جامعه خلق می‌کنند، صدای جامعه را در خط‌مشی‌ها و سیاست‌های درون دولت بازتاب می‌دهند و توانمندسازی جامعه را از رهگذر نهادسازی و در پیوند با منابع و امکان‌های دولت پی می‌گیرند. کنش‎گران مرزی خود سطوح مختلفی دارند؛ از کسانی که در جنب و حاشیه قدرت و فاصله بیشتر با جامعه مراوده دارند و سخن می‌گویند تا کنش‌گرانی که در پیوند تنگاتنگ با جامعه، در کار تعدیل و تحدید قدرت، تصمیم‌سازی و سیاست‌سازی اصلاح هستند. تفصیل چیستی و چگونگی عملکردهای مرزی در جلد اول کتاب فراستخواه بازتاب یافته است (گام نو، چاپ چهارم، شهریور ۱۴۰۲). در مدت کوتاهی که از انتشار کتاب می‌گذرد (قریب به هشت ماه) معرکه‌ای از آرا و نقدها و نظرات حول آن پدید آمده و این نشان از جدی بودن این نظریه و پویایی فضای فکری در مواجهه با نظرات مبتکرانه دارد. در شرح و تفصیل و گاه سنجش و نقادی کنش‎گران مرزی در این مدت سخن زیاد و مکرر گفته شده است. در این نوشته کوتاه به سهم خود به‌عنوان یک دانش‌آموز جامعه‌شناسی مشارکت مختصری در این مباحث می‌کنم، به این امید که این مختصر، تکرار مکرر نباشد.

    از ابتکار فردی نخبه‌گرایانه به ابتکارات جمعی

محور تز کنش‎گران مرزی فراستخواه (لااقل در جلد اول آن که انتشار عمومی یافته) ابتکارات فردی نخبگان است. این تز به ما می‌گوید چگونه طیفی از نخبگان گاه به مرارت و دشواری و گاه با دست‌انداز کمتر، در کار بازتاباندن صدای جامعه در سیاست‌های حکومت بوده‌اند. گو اینکه این ابتکارات فردی بعضاً و بلکه اغلب به نهادسازی و سازمان‌یابی‌های جمعی نیز منجر شده است، اما نقطه عزیمت و خاستگاه کنش‎گری مرزی، عمل کنش‌گر منفرد است. چنین است که در این کتاب، چهره‌های بزرگی چون عباس‌میرزا، امیرکبیر، امین‌الدوله، رشدیه، امین‌الضرب و … پیش‎روی خواننده قرار می‌گیرند؛ و نیز چهره‌هایی که گرچه کمتر شناخته‌شده هستند (نظیر شوشتری، بدایع‌نگار، محمود شیمی و امثالهم) اما کنکاشی اولیه نشان می‌دهد این‌ها نیز «سرآمدان» عصر خود بوده‌اند که از خوب یا بد روزگار کمتر در افواه عمومی مطرح شده‌اند. با این وصف، کنش‎گران مرزی تا اینجا نظریه‌ای نخبه‌گرا و مبتنی بر ابتکارات فردی عاملان است. فراستخواه ابایی ندارد از اینکه این نظریه را «بازیابی عاملیت ایرانی» عنوان کند؛ درواقع این امر، وجهی جدایی‌ناپذیر از خود نظریه است که در مواجهه با ساختارهای متصلب و تاریخِ نشدن‌ها و بن‌بست‌ها، کنش‎گران مرزی با ابتکار و پویایی و خلاقیت، روزنه‌ها و راه‌هایی برای اصلاح تدریجی و بهروزی جامعه و اهلی کردن قدرت گشوده‌اند؛ بنابراین طبیعی است که در میانه دوگانه مرسوم عاملیت-ساختار، این نظریه بر وجه عاملیت تأکید دارد، اما سخن ما در اینجا نه نادیده گرفتن ساختار، بلکه مغفول ماندن عاملیت‌های «جمعی» است. امروز و با پایان یافتن عصر ابرمردها و قهرمان‌ها ما با کنش‌گران خرد مرزی مواجه هستیم؛ کنش‌گران بی‌نشان نظیر تحصیلکردگان مدارج عالی، اهالی علم و هنر و مهندسی و فنّاوری که از درون جامعه به ساختار قدرت سرریز (و به تعبیر فراستخواه «چکه») کرده‌اند و به سهم و مدار خود دست‌اندرکار بهسازی ساختارهای متصلب قدرت هستند. این کنش‌گران خرد مرزی، ابتکارات کلان یا دایره تأثیر در حد کنش‎گران مرزی پرپژواک را ندارند، اما هستند و به اعتبار بود و سرمایه و داشته‌های خود، به ساخت‌وساز هم مشغول‌اند. این وجه از کنش‌گران خرد مرزی از نظر فراستخواه دور نبوده است؛ چنان‎که در فراز پایانی گفت‌وگوی درباره اصلاح دینی در شرایط امروز (مجله چشم‌انداز ایران، شماره ۱۴۰)، به این کنش‎گران مرزی خرد و تأثیر آن‌ها اشاره کرده است، اما آنچه تا حدی در این تز مغفول مانده، ابتکارات کنش‎گری مرزی جمعی در زمانه‌ای است که امکان ظهور اَبَرکنش‎گران مرزی منفرد تا حدود زیادی منتفی است. نمود این کنش‎گران مرزی جمعی را کجا می‌توان یافت؟ حول این پرسش می‌باید تأمل و کنکاش کرد، اما همان‌گونه که در ساحت کنش‎گری مدنی، شاهد پیدایش سازمان‌های جمعی داوطلبانه و غیرانتفاعی هستیم و از دل این سازمان‌ها نیز شاهد شکل‌گیری شبکه‌ها هستیم، می‌توان نمود این کنش‎گری جمعی را در عملکردهای مرزی نیز دنبال کرد. در سمن‌ها و انجمن‌های داوطلبانه گاه فرد مؤسس و مبتکر است که محوریت یافته و انجمن مدنی حول او تبلور می‌یابد، اما گاه نیز چنین نیست، بلکه نفراتی چند از افراد دغدغه‌مند هستند که محور عمل جمعی قرار می‌گیرند. این امر به‌ویژه در تأسیس شبکه‌های سازمان‌های مردم‌نهاد در دوران متأخر هویداتر است؛ شبکه‌هایی که نمونه متکامل آن‌ها موجودیت‌های جمعی است که در قالب «شبکه شبکه‌ها» مشغول فعالیت هستند و بیش از آنکه بر محور کنش‌گر مدنی منفرد بچرخد، بر همکاری و هم‌افزایی طیفی از نیروهای جمع‌الجمعی، جمعی و فردی متکثر مبتنی‌اند. این شبکه‌ها گرچه شبکه مدنی خوانده می‌شوند، اما با ادبیات فراستخواه، عملکرد مرزی نیز دارند؛ چراکه جدا از خاستگاه غیردولتی و اجتماعی که پی می‌گیرند، با نقادی و مطالبه‌گری بعضاً در صدد اصلاح خط‌مشی‌ها و سیاست‌های دولت در مواجهه با بحران‌ها نیز هستند و دیوار حائلی میان خود و حکومت نمی‌کشند؛ در جاهایی وارد گفت‌وگو با نهادهای حاکمیتی شده و می‌کوشند اگر گوش شنوایی باشد بر سیاست‌های جاری تأثیر بگذارند. نمود دیگری از این کنش‎گری جمعی، بنیادهایی هستند  که در سیستان و بلوچستان می‌کوشند تا طیفی از تشکل‌های مردم‌نهاد و خیریه، نهادهای حکومتی و دستگاه‌های اجرایی مسئول در توسعه استان را به گفت‌وگو و هم‌افزایی با یکدیگر دعوت و تا حد ممکن به یکدیگر نزدیک کنند. در نمونه‌های ذکرشده، ردپای کنش‌گران محوری منفرد در سامان‌یابی فعالیت آن‌ها مشهود است، اما این شبکه‌ها چیزی ورای فعالیت منفرد شخصیت‌های محوری هستند و موجودیت و اثری «جمعی» دارند. نظریه کنش‎گران مرزی در تبیین و تجویز برای امروز ایران ناگزیر از چرخش از ابتکارات فردی به بازیابی نمونه‌ها و نمودهای کنش‎گری مرزی جمعی است. مثلاً به‌عنوان یک پاسخ اولیه ممکن است بتوان روی نقش اندیشکده‌ها، مؤسسات مطالعاتی-حمایت‌طلبی (Advocacy) و نظایر این‌ها تمرکز کرد که در صدد ایجاد فضاهایی واسط میان جامعه و دولت برای اصلاح و بهبود سیاست‌ها هستند.

    دین در میانه ایوان جامعه و دیوان دولت

نظریه کنش‎گران مرزی برهم‌کنش دو ساحت جامعه و حکومت را محل بررسی خود قرار می‌دهد، اما در شرایط تاریخی و بلکه امروزی ایران، ما با ساختِ سه‌ساحتی «جامعه-دین-حکومت» مواجه هستیم. درست است که در یک جامعه انفکاک‌یافته به لحاظ نهادی، دین، نهادی در بطن جامعه است که کارکردهای اجتماعی و فرهنگی خود را دارد؛ اما در جامعه ایرانی با عدم انفکاک‌ها و آمیزش‌های دین با قدرت از یک‌سو و با ساحت‌های متکثر اجتماعی از سوی دیگر، هر نظریه‌ای ناگزیر از تعیین نسبت خود با دین است. چنان‎که اگر در سرنوشت بسیاری از کنش‎گران مرزی بازیابی‌شده توسط فراستخواه نیز عمیق شویم، خواسته و ناخواسته اصطکاکی با نهاد دین داشته‌اند و ناگزیر از تعیین تکلیف با میدان دین و کنش‌گران آن بوده‌اند. به‌علاوه نمی‌توان از نظر دور داشت که یکی از مهم‌ترین ساحت‌های نبرد و منازعه میان جامعه و حکومت در ایران امروز، ساحت دین است. در چنین جغرافیای نهادی و انسانی‌ای، هر نظریه‌ای در فهم جامعه و حکومت، خواسته و ناخواسته با دین در اشکال متنوع حکومتی و جامعه‌ای آن مواجه است؛ چنان‌که کنش‎گران مرزی نیز هم از آن حیث که در حال گفت‌وگو با حکومتی آمیخته با دین هستند و هم از آن حیث که در حال کارسازی برای جامعه‌ای آکنده از نیروها و نمادهای دینی هستند، برای اثرگذاری در مقیاس کلان با مقوله دین مواجه‌اند؛ در غیر این صورت دایره اثرگذاری آن‌ها محدودتر از قبل می‌شود؛ البته می‌توان به تجربه طیفی از کنش‎گران مرزی اشاره کرد که بی‌آنکه با دین و نهاد رسمی آن گلاویز شوند، نقش خود را ایفا کرده‎اند و اثر خود را نهاده‌اند. بعلاوه افزودن ضلع سوم دین به دو ضلعی حکومت و جامعه در این نظریه، می‌تواند برخی از تیپ‌ها و نمودهای کنش‎گری مرزی را بیرون از دایره وارسی قرار دهد؛ چراکه این نمونه‌ها و نمودها بی‌سروصدا از کنار دین گذشته‌اند و آن را نفیاً یا اثباتاً در پروژه خود دخیل نکرده‌اند، اما در جنب نظریه کنش‎گری مرزی جای گشودن پرانتزی برای کنش‌گرانی که در مثلث و محدوده پرمخاطره حکومت-دین-جامعه در ایران امروز قدم می‌زنند، خالی است. این نکته را به‌عنوان یک افزوده دیگر بر این نظریه در تحلیل و تبیین شرایط امروز ایران می‌توان مدنظر قرار داد.

زبده کلام اینکه کنش‎گری مرزی اگر قرار باشد از حد ابتکارات منفرد (و گرچه ارزشمند اما محدود در تنگناهای ساخت قدرت) فراتر رفته و به راهبردی برای تغییر و تعمیق گذار دموکراتیک در ایران منجر شود، ناگزیر از ارتقا به کنش‎گری مرزی جمعی از یک‌سو و تعیین تکلیف با پدیده دین در حد فاصل جامعه و حکومت است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط