بدون دیدگاه

گفت‌وگوهای امارات و ایران

 

جورجیو کافی یِرو

برگردان: هادی عبادی

 

امارات متحده عربی سه سال و نیم پیش روابط خود را با ایران کاهش داد. اماراتی‌ها در پی اعدام شیخ نمر در عربستان و رویدادهای مربوط به کنسولگری‌های سعودی در تهران و مشهد در ژانویه ۲۰۱۶، حمایت خود را از ریاض تقویت کردند. تصمیم به کاهش روابط با ایران از سوی امارات، سویه دیگری نیز داشت و این امر ده ماه پس از شروع عملیات نظامی عربستان و امارات علیه حوثی‌های مورد حمایت ایران در یمن رخ داد. در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، ابوظبی به‌شدت از تلاش‌های امریکا علیه تأثیر ایران در منطقه حمایت کرده و این امر، امارات را به بازیگری مهم در سیاست «فشار حداکثری» دولت امریکا علیه تهران تبدیل کرده است.

امارات در ماه مه ۲۰۱۸ از تصمیم امریکا برای خروج از توافق برجام حمایت کرد و رهبران این کشور به‌شدت از تحریم‌های امریکا علیه ایران پشتیبانی کرده‌اند. ماه گذشته و پس از اتفاقاتی که برای کشتی‌های تجاری امارات روی داد، دو هیئت اماراتی به تهران رفتند. در ۲۶ ژوئیه «هیئت صلح» اماراتی برای گفت‌وگوهایی راهی تهران شدند که موضوعات مورد بحث در این ملاقات از منظر عموم پنهان ماند. چهار روز بعد، هیئت دیگری به رهبری ژنرال محمدعلی مصلح الاحبابی رئیس گارد ساحلی امارات نیز به تهران رفت. مقامات دو کشور طی ملاقات دوم در مورد امنیت دریایی و زمینه تنش‌های روزافزون در خلیج فارس گفت‌وگو کردند. در شش سال گذشته، این اولین دفعه‌ای بود که مقامات دو کشور چنین نشستی داشتند و همین امر موجب ایجاد پرسش‌هایی در مورد احتمال تغییر در سیاست خارجی امارات نسبت به ایران شد.

یکی از مقامات اماراتی اظهار داشت در ملاقات ۳۰ ژوئیه موضوعاتی مرتبط با امنیت مرزی و ناوبری در آب‌های مشترک خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفت. او در ادامه گفت این مذاکرات ارتباطی با تنش‌های سیاسی میان امارات و ایران نداشت. وزارت خارجه امارات نیز اظهار داشت این ملاقات بر ورود غیرقانونی، فعالیت‌های مخالف مقررات، صید آبزیان، مرزهای مشترک و مسائل دریایی در امور دوجانبه متمرکز بود. سالم محمد الزعاب، مدیر اداره همکاری امنیت بین‌الملل نیز از این نشست ابراز رضایت کرد. او در این زمینه گفت: «هدف این ملاقات، کسب اطمینان از امنیت شهروندان امارات، ازجمله صیادان این کشور بود.» روزنامه اعتماد در تهران نیز گزارش داد هدف این نشست، بهبود همکاری دوجانبه در حوزه امنیت دریایی بود و هیئت اماراتی با ژنرال قاسم رضایی، فرمانده گارد مرزی پلیس ایران دیدار کرد. وب‌سایت‌های ایرانی نیز تصاویری از دست دادن رضایی و الحبابی در این نشست منتشر کردند.

چه عاملی باعث شد امارات تصمیم بگیرد تا این هیئت‌ها را به تهران اعزام کند؟ آیا اقدام امارات که به‌شدت حامی تلاش‌های ترامپ برای منزوی کردن تهران است، نمی‌تواند این سیاست را تضعیف کند؟ بسیاری از تحلیلگران تلاش کردند انگیزه‌های امارات را شرح دهند. بعضی از آن‌ها اظهار کردند اماراتی‌ها با نزدیکی به تهران، در حال تلاش برای تغییر روابط خود با ایران هستند. با این وجود، دیگران این ملاقات را عادی، بدون اهمیت خاص و منحصراً در مورد امور دریایی می‌دانند. به‌نظر می‌رسد حقیقت در میانه این دو دیدگاه قرار می‌گیرد. به‌نظر می‌رسد امارات به دنبال گفت‌وگو با ایران است تا از خطر کشمکشی بزرگ در خلیج فارس بکاهد که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و منافع امنیتی امارات بگذارد. رهبران امارات برای نیل به این مقصود، به شکلی عمل‌گرایانه در حال استفاده از روابط خود با تهران هستند که با وجود افزایش تنش میان ابوظبی و دیگر پایتخت‌های عربی با تهران در سال‌های اخیر، همچنان کانالی باز محسوب می‌شود.

در اویل سال ۲۰۱۶، امارات برخلاف عربستان، بحرین و سودان، روابط خود را با تهران کاملاً قطع نکرد بلکه آن را کاهش داد. این کشور با این روش، سفارت خود را در تهران باز نگه داشت و در سه سال و نیم گذشته همچنان میزبان گردشگران ایرانی بود. اگرچه ابوظبی نقش زیادی در تعیین سیاست خارجی امارات دارد، نگرانی‌های دبی و سایر امارات شمالی باعث معتدل شدن سیاست این کشور نسبت به ایران شده است. ارتباطات دبی نسبت به تهران به علت پیوندهای اقتصادی و فرهنگی مستحکم، نسبت به ارتباطات ابوظبی با تهران ازلحاظ تاریخی خاص و متفاوت بوده است.

رهبران امارات به رابطه خود با ایران از دریچه تجارت می‌نگرند و برای تجارت، اولویتی بالاتر سیاست قائل می‌شوند. با این وجود، حاکمان آل‌نهیان در ابوظبی که پس از بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۹ کنترل خود را بر امارات مستحکم کرده‌اند، به ایران از دریچه امنیتی می‌نگرند. رویکرد آن‌ها به ایران، بسیار شبیه دیدگاه‌ها در بحرین و عربستان است. این تفاوت‌های بنیادین میان ابوظبی و دبی، رابطه دوجانبه میان امارات و ایران را پیچیده کرده است. نکته قبل توجه اینکه شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی از ایده رفع تحریم‌ها بر ایران پس از امضای توافق موقت در سال ۲۰۱۳ استقبال کرد که این امر منجر به اعتراض شدید مشاور دولت سعودی شد و او این اظهارات را غیرقابل‌پذیرش خواند. مسلماً اعمال تحریم بر ایران همچون محاصره قطر، واکنش‌های متفاوتی در ابوظبی و دبی برانگیخته است. دبی ازنظر مالی هم از کمپین «فشار حداکثری» امریکا علیه تهران و هم از محاصره دوحه آسیب‌دیده است، درحالی‌که ابوظبی از این دو اقدام حمایت کرده است.

با وجود همکاری نزدیک ابوظبی با ریاض علیه تهران، اماراتی‌ها و ایرانی‌ها بدون سر و صدا کانال ارتباطی میان دو کشور را حفظ کرده‌اند. امارات در این دوره به دنبال سود بردن از کانال‌های ارتباطی خود با ایران برای کمک به گفت‌وگو است. از دیدگاه امارات، چنین اقدامی عامل اصلی در اجتناب از سناریوهایی است که می‌تواند به درگیر شدن امارات در کشمکشی نظامی بینجامد؛ کشمکشی که منجر به جنگ در خاک امارات یا آب‌های سرزمینی این کشور شود. درواقع، این نشست در تهران در زمینه رویدادهای متعددی در منطقه رخ داد که ابوظبی را نگران کرده است. دیدار هیئت اماراتی را باید در ادامه گزارش‌هایی تفسیر کرد که در مورد خروج اماراتی‌ها از یمن شنیده می‌شود. ضمناً واکنش محتاطانه امارات نسبت به حمله به نفت‌کش‌ها در سواحل این کشور در ۱۲ مه و اجتناب امارات از مقصر دانستن ایران در این رویداد، معطوف به نگرانی‌های این کشور از اقداماتی می‌باشد که ممکن است به مواجهه نظامی خارج از کنترل بینجامد.

درحالی‌که مقامات ابوظبی از سیاست دولت ترامپ در فشار حداکثری به تهران حمایت می‌کنند، تمایلی ندارند شاهد جنگ جدیدی در خلیج فارس باشند. انور قرقاش، وزیر خارجه امارات، در ۱۵ مه چنین گفت: «باید رفتار ایران را به‌وضوح زیر نظر داشته باشیم، اما هم‌زمان نباید اسیر چنین بحرانی شویم… این منطقه‌ای است که ما نیز در آن زندگی می‌کنیم و مهم است بحران‌های آن را مدیریت کنیم.»

این دیدگاه قرقاش عمل‌گرایانه است و او به این امر توجه می‌کند که هر نوع افزایش تنش‌ها می‌تواند به‌شدت منافع حیاتی امارات را تضعیف کند. از دیدگاه امارات، بهتر است با ایران مشارکت شود و از طریق گفت‌وگو برای کاهش تنش‌ها تلاش شود تا اینکه امارات یا منافع این کشور جزو اهداف آتی ایران قرار گیرند.

این امر مهم است که منتظر بمانیم و ببینیم گفت‌وگوهای دریایی اخیر ایران و امارات می‌تواند به مسائل بزرگ‌تر توسعه یابد و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، واکنش واشنگتن و ریاض چه خواهد بود. فقدان هرگونه واکنش رسمی از سوی دولت ترامپ، این ظن را تقویت می‌کند که احتمالاً کاخ سفید رویکرد صبر و انتظار را اتخاذ کرده است. حسین ایبیش کارشناس خاورمیانه در این زمینه اظهار داشت: «اگر توسعه روابط امارات با ایران به نتیجه برسد، آنگاه شاید چیزی وجود داشته باشد که ترامپ روی آن کار کند. اگر این روابط به شکست بینجامد، این امر هزینه‌ای برای دولت ترامپ نخواهد داشت.» اگر این گفت‌وگوها به دستاوردی بینجامد، ایالات‌متحده به‌طور بالقوه می‌تواند از آن سود ببرد. ترامپ که به دلایل داخلی رویکرد خشنی در برابر ایران اتخاذ کرده و درعین‌حال نمی‌خواهد وارد جنگ شود، احتمالاً گفتگوهای امارات و ایران را مثبت ارزیابی می‌کند.

دیدگاه عربستان

به‌وضوح مشخص نیست عربستان به نزدیکی ابوظبی به تهران چگونه می‌نگرد. از یک‌ طرف، آسان است که تصور کنیم سعودی‌ها این اقدام امارات را پس از خروج نسبی این کشور از یمن، خیانتی دیگر می‌دانند. درواقع، پرسش مهمی که مطرح می‌شود این است که عقب‌نشینی امارات چه تأثیری بر رابطه میان محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و محمد بن زائد ولیعهد ابوظبی خواهد گذاشت. اماراتی‌ها به کمک نیروهای نیابتی خود در یمن تلاش می‌کردند یمن جنوبی مستقل را ایجاد کنند. این دیدگاه به طرز اجتناب‌ناپذیری با رویکرد عربستان تفاوت دارد که خواهان حفظ وحدت یمن است. به‌علاوه، اکنون‌که امارات بخش قابل‌توجهی از نیروهای خود را از یمن خارج کرده، سعودی‌ها مشکلات بسیار بیشتری در مواجهه با حوثی‌ها دارند. ارتش عربستان که قابلیت‌های کمتری نسبت به ارتش امارات دارد، اکنون باید به‌تنهایی با حوثی‌ها بجنگد.

ریاض به گفت‌وگوهای میان ایران و امارات در ماه گذشته به‌عنوان فرصتی بالقوه می‌نگرد تا ببیند کدام‌یک از مقامات ایرانی حاضر به گفت‌وگو هستند. ایبیش اظهار داشت: «درحالی‌که چنین گفت‌وگوهایی با ایران نشان از تغییری تاکتیکی در دیپلماسی امارات می‌دهد، نباید دچار این اشتباه شویم که تغییرات قابل‌توجهی در سیاست خارجی این کشور پدید آمده است. همین امر را می‌توان در مورد ایران مطرح کرد؛ اما روابط میان امارات و ایران که هیچ‌گاه کاملاً از بین نرفته، بیشتر گشایش‌یافته و این امر با گذشت زمان می‌تواند احتمال گفت‌وگو میان عربستان با ایران را افزایش دهد.»

نیاز به ارزیابی هوشمندانه‌تر

اگر کاهش تنش‌ها در خلیج فارس و خاورمیانه مدنظر باشد، باید به نشست‌های اخیر در تهران با خوش‌بینی نگاه کرد، اما این امر نباید ما را گمراه کند. بدون شک امارات و ایران در بسیاری از مسائل منطقه‌ای از عراق تا یمن و از بحرین تا لبنان در دو صف متمایز قرار دارند. ضمن اینکه منازعات مربوط به حاکمیت بر جزایر خلیج فارس نیز مانع هر نوع پیشرفت قابل‌توجه در مناسبات دوجانبه است.

بن زاید و افراد حلقه نزدیک به او همچنان به ایران به‌عنوان بازیگری نگاه می‌کنند که برای امارات و کشورهای عربی تهدید محسوب می‌شود. این رویکرد منفی در میان مقامات اماراتی به حدی قوی است که به‌نظر نمی‌رسد گفتگوهایی چون مورد اخیر بتواند آن را از بین ببرد. سرانجام اینکه چنین گفتگوهایی از جانب امارات به معنی تلاش برای ایجاد روابط حسنه نیست، بلکه تلاشی برای تعامل امارات با بحران‌هایی است که شامل ایران می‌شود.■

منبع: لوب‌لاگ

تاریخ: ۶ آگوست ۲۰۱۹/ ۱۵ مرداد ۹۸

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط