گفتوگو با جلال معروفیان
امیرارسلان خضری: کردستان و مسائل آن همواره کنجکاوی خوانندگان را برای پیگیری رخدادها و اتفاقات جاری در آن برمیانگیزاند. مناقشات و برخورد احزاب و تشکلهای مدنی درباره موضعگیریها و عملکرد یکدیگر بر جذابیت این امر میافزاید. «جماعت دعوت و اصلاح» یکی از جریانهای مطرح در کردستان و دیگر استانهای اهلسنتنشین و تهران است که طی سالهای اخیر فعالیتهای چشمگیر داشته است. بنیانگذاران این تشکل مدنی در اواخر عهد پهلوی و در همسویی با خواست عمومی ملت در تبیین و ترویج گفتمان انقلاب اسلامی فعالیت میکردند. رویدادهای پس از پیروزی انقلاب، این گروه را با حدود یک دهه تحمل دشواری مواجه ساخت تا اینکه از اواخر دهه ۶۰ بهتدریج به عرصه عمومی بازگشت و اکنون قریب به سه دهه است که این تشکل بهصورت علنی و شبهرسمی دستکم در شانزده استان کشور فعالیت دارد. در گفتوگو با جلال معروفیان از اعضای شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح به برخی از انتقاداتی که به این تشکل از سوی برخی جناحها وارد میشود میپردازیم.
مطرح است که جماعت دعوت و اصلاح، شاخهای از اخوانالمسلمین جهانی و یک جریان وارداتی و غیراصیل است. ارتباط جماعت با اخوان عالمی را شرح دهید و تفاوت جماعت با شاخههای اخوان در سراسر جهان در چیست؟ منظور از داشتن منش اخوانی جماعت چیست؟
معروفیان: اسناد ما نشان میدهد که ما به گروه و جماعت دیگری وابسته نیستیم، بلکه از نظر تشکیلات، افکار و برنامهها، کاملاً مستقل هستیم. جماعت با اخوان ارتباط تشکیلاتی ندارد. ممکن است حضور دبیرکل در شورای مرکزی اتحادیه جهانی علمای مسلمان به چنین ذهنیتی دامن زده باشد، درحالیکه این مؤسسات متعلق به اخوانالمسملین نیستند و تقریباً تمام مذاهب و نحلههای فکری مسلمان در آنها حضور دارند؛ البته توضیح کوتاهی را در خصوص ارتباط اخوان و سایر گروههای اسلامی در جهان اسلام لازم میدانم. بعد از پایان خلافت عثمانی، گروهی که بهطور منسجم و گسترده اسلام را دوباره به صحنه اجتماع آورد، اخوانالمسلمین بود. اخوانالمسلمین معتقد بودند که اسلام از حکومت و سیاست جدا نیست، مسلمانان خود باید سرنوشت خودشان را رقم بزنند. این اعتقادات از دو طریق توانست گسترش پیدا کند یکی از نظر دینی که خون تازهای به کالبد نیمهجان مسلمانان تزریق کرد تا به خود اطمینان داشته باشند و دیگر اینکه اخوان شدیداً با حضور اشغالگران استعمارگر مخالفت میکرد. همین دلایل باعث شد تا اخوان بهعنوان یک تفکر و حرکت مثبت گسترش پیدا کند. به همین دلیل امروزه هر گروهی که خواستار احقاق حقوق مردم باشند و در حوزه سیاست فعالیت داشته باشد، برخی چنین میپندارند که زیرشاخه اخوانالمسلمین است، اما ذات اسلام اینگونه است که از مردم میخواهد برای استیفای حقوق خود تلاش و در مقابل ظلم و ستم، مقاومت کنند.
گفته میشود جماعت تلاش میکند اهرمی برای کنترل و مهار نیروهای ناسیونالیستی در کردستان باشد و به مسائل کردها کمتوجه است و چون اخوان عالمی، در خصوص جنایتهایی که به کردها روا داشته شده اعم از نسلکشی انفال و بمباران شیمیایی حلبچه موضعی نگرفته است، پس جماعت هم بهتبع آن در موضوعاتی چون رفراندوم اقلیم کردستان، حمله ارتش ترکیه به عفرین سکوت اختیار میکند. موضع جماعت در خصوص مسائل ناسیونالیستی کردستان چیست؟
معروفیان: اولاً جماعت یک تشکیلات کُردی صِرف نیست، بلکه در همه مناطق اهل سنت کشور و از میان همه قومیتها شامل بلوچ، ترکمن، فارس، عرب، آذری و تالش عضو و هوادار دارد. شاید عدهای گمان برند یا اینکه تبلیغ کنند که جماعت میخواهد برای جریانهای ناسیونالیستی در کردستان، یک آلترناتیو، بدیل یا جایگزین باشد، درحالیکه چنین کارکرد، هدف یا منظوری در هیچیک از برنامهها، موضعگیریها و اقدامات جماعت به چشم نمیخورد. هریک از جریانها و احزاب، فعالیت خود را انجام میدهند. فعالیت ما نیز در کردستان با فعالیت گروههای ناسیونالیستی ارتباطی ندارد. فعالیت هیچیک از گروهها در کردستان بهتنهایی نمیتواند فقط ملی یا مذهبی باشد و تا امروز تمام این حرکتها ملی-مذهبی بودهاند. اسلام در میان ملت کرد به شیوه و سبک زندگی تبدیلشده است و کاملاً با هم ادغام شدهاند.
متأسفانه امروزه در بیشتر حرکتهای ملیگرایانه، رویکرد سکولار افراطی و نوعی لائیسیسم ستیزهگر برتری یافته است؛ البته من به گروهها و حرکتهای اسلامی در کردستان هم نقد دارم. آنها نیز تاکنون برنامهای برای پرورش و بلوغ بیشتر حس ملیگرایی جامعه هدف خود نداشتهاند.
جماعت رقیب هیچیک از این جریانها نیست. با توجه به اینکه یکی از مؤلفههای هویت مردم کرد دین اسلام است جماعت میخواهد خوانشی امروزی از دین داشته باشد. ما از یک طرف با سکولار کردن جامعه به بهانه ملیگرایی مخالفیم و از طرف دیگر، نه میخواهیم و نه حق داریم بهبهانه اسلامگرایی، حس وطندوستی و هویت ملی مردم کرد را آنان بگیریم.
جماعت دعوت و اصلاح، همیشه و در حد وسع و توان خویش نسبت به مسائل کردستان واکنش نشان داده و موضعگیری کرده است، اما اینکه اخوانالمسلمین در این موارد موضعگیری نداشتهاند ارتباطی با ما ندارد و ما نباید پاسخگو باشیم، اما در مورد مسائل یک سال اخیر کردستان عراق، از قبیل رفراندوم و بحث کرکوک نه ما خود را یک حزب سیاسی-ملی صرف کُرد میدانیم و نه مردم هم ما را اینگونه میشناسند تا برای تمام مسائل موضع داشته باشیم. محدودیتها را همه وقوف دارند و نمیتوانیم در تمام امور اظهارنظر و اعلام موضع داشته باشیم. در اینکه هر رویداد و اتفاقی که ضرر و زیانی متوجه ملتمان کند ما را آزار خواهد داد شک نکنید ولی آیا میتوان راجع به هر اتفاقی حتی بیرون از مرزهای کشور، موضعگیری رسمی کرد؟ البته بهعنوان افراد جماعت در بسیاری از امور موضعگیری کردهایم. من سال ۱۳۹۰ برای قضیه کردهای ترکیه به اردوغان نامه بسیار تندی نوشتهام، آقای اسماعیلی، مسئول روابط عمومی جماعت در این مورد صحبت کردهاند. شاید ما همانند گروهها و حرکتهای دیگر موضع نگرفته باشیم و طبیعی است که هر جریانی بهگونهای خاص موضعگیری خواهد کرد.
آیا جماعت را آلترناتیو و جایگزینی برای احزاب ملیگرای کردستان و جریانهای اسلامی همچون سلفیت، مکتب قرآن و صوفیه، در منطقه میدانید؟
معروفیان: ما نه خود را رقیب کسی میدانیم و نه کسی را رقیب خود. مردم تصمیمگیرنده اصلی هستند و نمیتوان بهجای مردم تصمیم گرفت و راه را برای آنها انتخاب کرد، حتی خداوند بلندمرتبه نیز خطاب به مردم میفرماید من راه را به شما نشان دادهام شما در انتخاب راه مختار هستید. مردم راه خود را انتخاب میکنند و کسی نمیتواند آنها را مجبور به انتخاب کند.
ارتباط جماعت با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به چه شیوهای است؟ چه عواملی سبب شده است که در شرایطی که بسیاری از جریانهای سیاسی و مذهبی در کردستان اجازه فعالیت ندارند و بعضاً غیرقانونی و معاند شناخته میشوند، جماعت پس از یک دوره در خفا بودن امروز بهطور آشکارا فعالیت دارد و حتی در تهران، دفتر مرکزی خود را دایر میکند و مساجد و نمازخانههایی را برای انجام شعایر دینی اهل سنت بنا کرده است و نهادهای امنیتی نیز حساسیت کمتری به این حضور پررنگ و پرحجم دارند؟
معروفیان: ارتباط ما با حاکمیت مانند ارتباط تمام گروههای داخل ایران با حاکمیت است. اولاً ما خود را بهعنوان اپوزیسیون و برانداز جمهوری اسلامی ایران معرفی نکردهایم. ثانیاً در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است که هر تشکل و حزبی حق فعالیت دارد و ما نیز کاری کردهایم تا از این حق قانونی خود استفاده کنیم، البته جماعت در هیچ دورهای مخفی نبوده است و بهطور آشکار فعالیت کرده و به سختیها و مشکلاتی نیز دچار شده است. بعضی از رهبران جماعت زندانی شدهاند و عدهای را نیز از دست دادهایم. این سبک و شیوه کار ما بهگونهای بوده است که تا امروز توانستهایم فعالیت داشته باشیم. ما به تمام محدودیتها و کموکاستیها واقف هستیم و سعی میکنیم بهعنوان شهروند از حق خود بهره ببریم. در اینکه در حق کردها بیمهری شده است و در بسیاری از مواقع حق آنان پایمال شده است، شک نداریم، اما نگاه ما این است که این کملطفی تنها در مورد کردها نبوده است و ترک و عرب و… نیز از بخشی از حقوق خود بیبهره هستند. باید همه دستبهدست هم دهیم و ایران را آباد کنیم و جماعت ما نیز تلاش میکند در این راه قدم بردارد. البته حاکمیت برای جماعت نیز محدودیتها و سختگیریهای زیادی داشته است؛ البته در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته، فعالیت مدنی با چنین سختیهایی روبهرو است و ما نیز این حقیقت را پذیرفتهایم.
آیا جماعت برنامهای برای کسب پستهای مدیریتی خرد و کلان و پیروزی در انتخابات و سهمخواهی بیشتر کرسیهای انتخاباتی در شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی دارد؟
معروفیان: ما بهطور مستقیم برای چنین قضایایی فعالیت نمیکنیم، بلکه در صدد پرورش و آموزش نسلی توانمند در کردستان هستیم. کُردها برای گرفتن حق و حقوق اجتماعی و شهروندی خود، از تمام ظرفیتها و پتانسیلهایشان بهره لازم را نبردهاند. پس عمده تلاش ما در جهت توانمند کردن افراد در زمینه فعالیتهای مدنی، زیستمحیطی، فرهنگی و علمی است تا بتوانند در آینده نقشآفرینی کنند، شاید مردم و دولت، نیازمند نسل تربیتشده توانمند ما باشند و بهعنوان شورا و نماینده در پستهای مهم به فعالیت بپردازند و در آباد کردن این مرز و بوم نقش داشته باشند؛ بنابراین هدف ما گرفتن چند کرسی در مجلس نیست، اما شاید مردم و دولت به نسلی که تربیتیافته و توانمند هستند نیاز پیدا کند. در دوره ریاستجمهوری جناب خاتمی بعضی از افراد نزدیک به ما توانستند به شوراهای شهر و مجلس راه پیدا کنند.
علت دیدار با شخصیتهای سیاسی ملی و انتشار خبر آن در سایت رسمی جماعت چیست؟ آیا جماعت از تعریف خود بهعنوان یک تشکل مدنی با دغدغههای دینی عبور کرده و در حال تبدیل شدن به یک حزب سیاسی است؟
معروفیان: هر تشکل مدنی و غیرمدنی در هر کشوری زیست کند باید ارتباطی با حاکمیت داشته باشد؛ بنابراین ارتباط با مسئولان نباید سیاسی تلقی شود؛ و این باور که تشکل مدنی نباید فعالیت سیاسی داشته باشد، یک باور اشتباه است. فعالیت احزاب و تشکلهای مدنی شباهت زیادی به هم دارد با این تفاوت که احزاب بیشتر فعالیت سیاسی دارند اما فعالیت تشکلهای مدنی خواهناخواه سیاسی هم هست. درست یا غلط، هر حرکت و فعالیتی در کشور ما بهعنوان فعالیت سیاسی قلمداد میشود. دلیل انتشار اخبار و تصاویر جماعت این است که ما نمیخواهیم چیزی از دید مردم مخفی بماند. یکی از نقطه قوتهای جماعت علنی و شفاف بودن فعالیتهای آن است. نشستها، اردوها و انتخاباتها همه در سایت اصلاحوب در دیدرس مردم قرار داده میشوند تا مردم از فعالیتهای ما باخبر باشند.
نظر شما درباره تشکیل حکومت اسلامی چیست؟
حکومت، امری لازم و ضروری، ولی موضوعی کاملاً عرفی است؛ یعنی حق طبیعی مردم است که نوع و چگونگی حکومتِ خویش را انتخاب کنند و نباید در صددِ تحمیلِ شکل خاصی از حکومت بر مردم بود. آنچه مهم است کارکردهای حکومت و نوع ارتباط آن با مردم است. مردم، حاکم اصلی خویش و انتخابکننده حاکمان هستند و وضع قوانین نیز بر اساس خرد جمعی و حضور نمایندگان مردم خواهد بود و طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم حق نظارت بر حاکمان خویش را دارند که ساز و کار این نظارت را شرایط زمانی و مکانی تعیین میکند و سرانجام اینکه مردم هر وقت اراده کردند، باید حق عزل و نصب مجدد حاکمان خود را داشته باشند.
ما بیش از آنکه دغدغه نام حکومت را داشته باشم، چگونه حکومتکردن و کارکردها و دستاوردهای آن را مهم میدانیم. اگر در چارچوب نظریه مقاصد شریعت، وظایف و کارکردهای حکومت را تحلیل و بررسی کنیم، حکومت باید در صدد تأمین این مقاصد باشد: حفظ دین، حفظ نفس، حفظ عقل، حفظ نسل و حفظ مال. حکومت باید در خدمت مردم باشد نهفقط برای اجرای شریعت، حتی اگر بهبهانه تطبیق شریعت و بهنام حکومت اسلامی، مقاصد پنجگانه فوق به خطر بیفتند، نقض غرض است و نام و عنوان، چیزی را عوض نمیکند، ولی اگر یک حکومت عرفی، در صدد تأمین این مقاصد باشد، بسیار مفیدتر است و مقبولیت و مشروعیت بیشتری هم خواهد داشت.