پدر طالقانی؛ آرمانگرای سوسیالیست

مرحوم طالقانی ابتدا که تفسیر را شروع می کردند، صدایشان آهسته بود اما به تدریج بلند و سپس غرا می شد و سکوت کاملی مسجد را فرامی گرفت. حتی بعضی ها که دیر می آمدند و نماز را به صورت فرادی و با صدای بلند می خواندند، صدای طالقانی بر صدای ایشان غلبه داشت. بیشتر کسانی که به مسجد می آمدند، دانشجویان دانشکده های تهران بودند. مرحوم مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، محمدعلی رجایی، محمد حنیف نژاد، سعید محسن، حسام انتظاری، پرویز یعقوبی و بسیاری دیگر به مسجد می آمدند. یادم هست که حنیف نژاد از دانشکده کشاورزی کرج به طرف مسجد در اتوبوس روی آیاتی که بنا بود آقای « می آمد و به من می گفت طالقانی تفسیر بگویند، فکر می کردم تا توشه گیری های ایشان از .» قرآن را بیشتر جذب کرده و به اصطلاح به دلم بچسبد وقتی در چهره آقای طالقانی دقت می کردم، به یاد سید جمال می افتادم و تأثیر زیادی روی من می گذاشتند. به ویژه در لحظاتی
خدا بزرگ تر « را این طور می گفتند که » الله اکبر « که ایشان تفسیر است. از که؟ از آمریکا، از شوروی و از شاه.