چهار دهه تلاش برای تعمیق و گسترش دانش راهبردی
لطفالله میثمی
آبانماه ۱۳۶۰با امتیاز هفتهنامهراه مجاهد بهنام اینجانب موافقت شد. با تقاضای خودمان هفتهنامه به ماهنامه و پس از مدتی به دوماهنامه تبدیل شد. دوماهنامهبهصورت ارگان نهضت مجاهدین خلق ایران منتشر میشد. وزارت ارشاد اعتراض میکرد که امتیاز بهنام شخص حقیقی است و نه یک ارگان حقوقی، ولی از آنجا که روزنامه جمهوری اسلامی نیز بهصورت ارگان حزب جمهوری اسلامی منتشر میشد ما هم تا زمانی که این حزب منحل نشده بود عنوان ارگان را بهکار میبردیم.
نشریه راه مجاهدعلیرغم فشارهای گوناگون و در طوفانیترین شرایط ایران که سرعت حوادث و تحولات بیسابقه بود تا ۷۲شماره دوام یافت و در هفدهم فروردین ۱۳۷۲ بهموجب حکم حجتالاسلام حسینیان، دادستان دادگاه ویژه روحانیت، توقیف شدو در دهم خرداد ۱۳۷۶ با حکم قاضی مرتضوی در مجتمع قضایی امام خمینی تبرئه شد.
طی این دوازده سال، ۷۲ شماره راه مجاهد دربرگیرنده حوادث مهمی بود. بهطوری که نمایه این شمارهها را «آرشیو انقلاب» نامگذاری کردیم. همزمان، دوستان و همکاران نشریه با فداکاری بینظیری نشریه را اداره میکردندبهطوری که بازداشت نهماههمدیرمسئول و چندتن از همکاران تأثیری در ترتیب نشریه نگذاشت.
از مقطعی از تاریخ انقلاب که دفاع از واژه ملی و مبارزات ملی کفرآمیز تلقی میشد، توزیع نشریه به تهران، قزوین و دزفول محدود شد. در بعضی از شهرستانها نشریه را میسوزاندند؛اما نشریه انتشار محدود خود را ادامه داد. گذر ایام و برگهای تاریخ بهگونهای ورق خورد که واژه ملی و منافع ملی در بین مردم و مسئولان جایگاه رفیعی پیدا کرد. تاجایی که در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ مقام رهبری چنین گفتند: «ممکن است بعضیها -حالا به هر دلیلی- نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت بکنند، اما از کشورشان که میخواهند حمایت کنند، آنها هم باید بیایند پای صندوق رأی. همه باید بیایند.»
هر شمارهای از نشریهراه مجاهد که منتشر میشد نگران بودیم که مبادا توقیف شود، ولی از ظرفیت نظام اطلاع کافی نداشتیم، زیرابچههای انقلاب که در وزارت ارشاد و ارگانهای اطلاعاتی کار میکردند همان اصلاحطلبان بعدی بودند که با شعار جامعه مدنی و قانونگرایی قوه مقننه و مجریه را بهدست آوردند.
پس از تبرئه نشریه راه مجاهد و رفع توقیف این بار با موافقت وزارت ارشاد نشریه با نام دوماهنامه سیاسی-راهبردی چشمانداز ایران منتشر شد.اولین شماره آن درمرداد و شهریور ۷۸ منتشر شد و اکنون پس از ۳۵ سال از آغاز کار مطبوعاتی افتخار داریم که صدمین شماره این دوماهنامه را در آبان ماه امسال به ملت عزیز تقدیم کنیم. ناگفته نماند که در این ۱۸ سال ۱۳ ویژهنامه نیز در کارنامه خود داریم.
اولویتهای چهارگانه نشریه در ابتدا عبارت بود از:
نخست کارشناسی ملی؛ دوم دفاع از قانون اساسی و قانونگرایی دولت خاتمی؛ سوم تلاش برای ادامه انتشار چشمانداز ایران و چهارم همکاری با دیگر مطبوعات از طریق مصاحبه و مقاله.
در گذشته به نحلهای که تعلق داشتم، علاوه بر کار مکتبی و فرهنگی پیگیر، نسبت به دو مؤلفه از کار فرهنگی تأکیدبسیاری داشت؛ «دانش راهبردی» و «دانش سازماندهی» و از آنجا که دانش راهبردی در مطبوعات ما ضعیف بود من آن را انتخاب کردم و به همین دلیل نشریه به شکل سیاسی راهبردی ادامه یافت و در شرایطی که برخی مطبوعات از تیراژ نیم میلیونی برخوردار بودند این نشریه توانست روی پای خود بایستد و مخاطبان ویژه خود را پیدا کند که با یاری خدا و کمک همکاران عزیز نشریه تاکنون ادامه یافت.
زندهیاد مهندس عزتالله سحابی، آقایان ماشاالله شمسالواعظین، رضا تهرانی، سعید حجاریان و سایر دستاندرکارحرفهای مطبوعات ایران، سیاسی- راهبردی بودن نشریه را تأیید و مرا به ادامه انتشار این کار تشویق میکردند. بر آن شدم که بهجای درگیر شدن در چند کار و انجام نصفه و نیمه آنها کاری کوچک و محدود را خوب انجام دهم و در پی آن بودم که با تلاش نامحدود تماموقت در نشریه باشم. در همین راه بود که با همکاران بسیار خوبی آشنا شدم. تلاش من در شرایط تعطیلی فلهای مطبوعات وبا درسگرفتن از تجربه آنها و بهمنظورماندگاری نشریه این بود که دفتر نشریه پاتوق سیاسیون حرفهایشناختهشده نشود و بهعبارتی دفتر نشریه کار یک حزب را انجام ندهد.
اوایل سال ۱۳۹۵ حجتالاسلام سید محمد خاتمی در دیداری به من گفتند نشریه چشمانداز ایران تا آنجا که میتوانسته و میشدهحرفهای خود را منتشر کرده است ومهمتر از آن این است که ماندگار هم شده است. رمز ماندگاری ۳۵ ساله در عرصه مطبوعات شاید این بود که کیفیت و تولید را فدای کمیت نکردیم و با وجود اینکه انتشار هر دو ماه یکبارنشریه با ضرر مواجه میشد-دوماِ هزینه برای یک محصول-ولی مزیت آن این بود که توانستیم طی دو ماه با مخاطبان نشریه برخورد فعال و تعامل داشته باشیم و بازتاب نظرات آنها را در نشریه بیاوریم. مزیت دیگر این بود که از کارهای غیرمولد و اقتباس و نسخهبرداری پرهیز کردیم. طی این ۱۸ سال انتشار نشریه ما از هیچگونه کمک وزارت ارشاد مانند مسکن، دفتر کار، وام، موبایل و آگهی برخوردار نبودیم. ماهیت مقالات هم طوری است که از آگهی شرکتهای دولتی و خصوصی نیز برخوردار نیستیم و حامی مالی نداریم که خدمتگزارش باشیم و تکیهگاه مالی ما اشتراکها، کمکهای مخاطبان و همت عالی آنان بوده است.
تأکید نشریه در این مدت بر مقولههایی مانند اصلاح دینی، قانون اساسی، نفت و سیاست خارجی بوده است. ما سعی کردیم وفاق ملی و فرایند جامعه بدون حذف نیرو در هر مقاله موج بزند. مطالب اصلاح دینی عمدتاً در همین حوزه دور میزده است. طی این ۱۷ سال، ۱۸ بار هم به شعبات بازپرسی و دادگاهها رفتهایم و خوشبختانه از تمام آنها سربلند بیرون آمدهایم و نشریه در هیچ دادگاهی توقیف نشد. یکبار در سال ۱۳۹۰ از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بهطور غیابی به لغو امتیاز نشریه، یکسال زندان برای مدیرمسئول، پنج سال ممنوعبودن از کار سیاسی و مطبوعاتی و دهسال ممنوعالخروجی از مملکت محکوم شدم. متهم شده بودم که دو سال متواری شده بودم و این درحالی بود که من هر روز در دفتر حاضر بودم و آژانسهای اکباتان و توحید و دوربینهایمداربسته شاهد رفتوآمدهر روزه من به خانه و دفتر بود؛در این مدت سه بار در بازپرسی و دادگاه حاضرشده بودم. در پی این محکومیت چند ساعت در دفتر زندان اوین بازداشت بودم که دکتر مولایی وکیل اینجانب به این حکم اعتراض کرد و در معیت مأموران مسلح به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب رفتیم و با موافقت قاضی صلواتی با وثیقه آزاد شدم،اما پروندهسازی به حدی آشکار بود که قاضی صلواتی این پرونده را به دادگاه کیفری استان فرستاد و در شعبه ۷۸ صرفاً به جریمه نقدی مختصر آن هم برای وفاداری به ترجمه یک روزنامه کویتی محکوم شدم.
خوشبختانه عملکرد نشریه از سال ۷۸ تا ۹۰ به نحوی بود که دادستان کل و دادگاه مطبوعاتو هیئتمنصفه هم نظر مساعدی به این پروندهسازی نداشت. در همان مقطع سال ۹۱ با مشکل بزرگی مواجه شدیم؛تیم چهارنفرههمکارانمان را که یازده سال با آنهامأنوس بودیم در پی برخی فشارها از دست دادیمکه ضربه سختی برای نشریه بود. در نبود همکاران عزیز حتی مجبور بودم مصاحبهها را خودم از نوار پیاده کنم.
فشار دیگری که به نشریه وارد شد این بود کهبهطور غیرقانونیبرخی از مشترکان نشریه را در مازندران احضار و آنها را از ادامه اشتراک منع کردند. عجیب اینکه ما در هیچ دادگاهی محکوم نشده بودیم و مخاطبان ما نشریه را از کیوسکهای همان استان بهطور آزاد خریداری میکردند. رنج دیگری که بر من و روزنامهنگاری گذشت این بود که در اسفند ۷۹ و بهار ۸۰نزدیک به ۸۰ نفر از فعالان ملی-مذهبی و نهضت آزادی به اتهام براندازی بازداشت شدند. با اینکه من یقین داشتم اتهام براندازی یک برچسب ناچسب است، ولی نمیتوانستم در نشریه از آنها آشکارا دفاع کرده یا حتی دفاعیات آنها را منتشر کنم. این درحالی بود که اتهام براندازی بههیچوجه در دادگاه مطرح نشد و از آنها اعاده حیثیتی بهعمل نیامد.
از اقدامات مفید نشریه در این مدت طرح «امانی-رایگان» بود و بیشتر کسانی که برایشان نشریه بهطور رایگان فرستاده میشد یا دانشآموز بودند یا طلبه و دانشجو. دیگر اینکه در این مدت طبل قطببندیهای کاذب را به صدا درنیاوردیم و به شخصی هم توهین نکردیم. روی صداقت، امانت و انصاف جریانها بیشتر حساب باز میکردیم تا طیفبندیهای سیاسی جناحی.
در بخش «چشمانداز خوانندگان» نشریه نظر خوانندگان به نشریه و انتقاد آنها را به نشریه منعکس میکردیم و همچنین چکیده راهبردی مطبوعات و رسانههای جهان را در بخش «ایران در آیینه رسانهها» و چکیده راهبردی تحولات و مطبوعات داخلی را در «چشمها و گوشها» منعکس میکردیم. گرچه بخشی از نشریه به تاریخ معاصر اختصاص داده میشد هدف ما این بود که درسهای گذشته چراغی برای حال و آینده باشد.
باید در آستانه انتشار صدمین شماره نشریه یادآور شوم که از مخاطبان نشریه درخواست کردیم ارزیابی خودشان را از این ۱۰۰ شماره و ۱۳ ویژهنامهبرایمانبفرستند. من با مطالعه اجمالی این دیدگاهها به این نتیجه رسیدم که نخست هر مخاطبی با ارزیابی نشریه «چه باید کرد» خود را نیز همزمان مطرح کرده است و دوم اینکه امیدواریم بتوانیم به پیشنهادهای آنها جامه عمل بپوشانیم سوم اینکه نشریه چشمانداز ایران دیگر متعلق به مدیرمسئول و صاحبامتیاز نیست بلکه متعلق به مخاطبان آن است.امیدوارم به یاری ایزد متعال و یاری همکاران عزیز و هماهنگی با وزارت ارشادبتوانیم فعالیتهای مطبوعاتی قانونی خود را ادامه دهیم و از مخاطبان خواهان آنیم که اشتراک سالیانه و همت عالی فراموش نشود.