بدون دیدگاه

بازار جهانی نفت خام

 

بروندادها، تهدیدها و فرصت‌ها

محمد آقایی در این مقاله آشکارا نشان می‌دهد در این سال‌ها هرچه اپک به رهبری عربستان تولید نفت را به بهانه افزایش قیمت هر بشکه کاهش می‌دهد، بی‌درنگ جای کاهش تولید را امریکا پر می‌کند و اجازه نمی‌دهد قیمت نفت از میزانی که برای تولید نفت شیل اقتصادی به نظر می‌رسد، کاهش یابد؛  بنابراین طراحان سیاسی-راهبردی باید بدانند به فرض که تحریم‌های نفتی لغو گردد ما قادر نیستیم به میزان قبل از تحریم‌ها نفت را صادر کنیم مگر با قیمت‌شکنی شدید، این امر افکار عمومی را از ما دور خواهد کرد، بنابراین وقت آن رسیده که با عزم ملی، اقتصاد خودمان را از اعتیاد مزمن به درآمد نفت رها ک کنیم و با آشتی ملی و ایجاد اعتماد متقابل، اقتصاد مقاومتی یعنی تولید اشتغال‌محور را افزایش دهیم.

 

محمد آقایی

 

در عرصه بازار جهانی نفت خام، چند مقوله به‌صورت زنجیره به‌هم‌پیوسته و در طول یکدیگر اثرسازی و خودنمایی می‌کنند. این مقولات عبارت‌اند از: عرضه و تقاضای جهانی نفت خام و فرآورده‌های نفتی و هیدروکربوری، عرضه و تقاضای نفت خام اوپک و نفت خام غیرمتعارف شیل، عرضه و تقاضای انرژی‌های تجدیدپذیر، ذخایر جهانی روی زمینی نفت خام، قیمت‌های نفت خام و فرآورده‌های آن، فنّاوری‌های تولید و استخراج نفت خام به‌خصوص نفت خام‌های شیل، سرمایه‌گذاری‌های در جریان روی افزایش تولید نفت خام اعم از سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای و سرمایه‌گذاری‌های فنّاورانه به‌خصوص در افزایش تولید نفت شیل، وضعیت اقتصاد تولید و توسعه نفت خام و انرژی مخصوصاً نفت خام شیل و انرژی‌های تجدیدپذیر و توجیهات فنی اقتصادی و زیست‌محیطی آن‌ها، آثار زیست‌محیطی تولیدات حامل‌های مختلف انرژی، وضعیت ژئوپلیتیک انرژی و نفت خام در مناطق مختلف جهان، تعاملات سیاسی تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان به‌خصوص تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان عمده.

این زنجیره به‌ هم ‌پیوسته در تعاملات و اثرگذاری‌های متقابل، به ترتیب ابتدا بر پایه عرضه و تقاضای نفت خام شروع و تا تعاملات سیاسی عنوان شده، پهنای آن در طول محور زنجیره و با اثرات طولی تا انتهای زنجیره ادامه دارد. در این زنجیره گسترده تعاملات، قیمت‌ها مستمراً شکل گرفته و سامان می‌یابند. در این بحث گسترده، بر پایه آمارهای سازمان اوپک و مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی، ابتدا از عرضه و تقاضا و در بادی امر از تقاضا آغاز نموده و به حلقه‌های دیگر این زنجیره نیز متعاقباً می‌پردازیم و به‌تناسب در هر قسمت به ذکر اهم مطالب و اختصار بسنده می‌شود به‌طوری‌که بتوان با ترسیم وضعیت و آثار آن‌ها درنهایت، به بروندادها و تهدیدها و فرصت‌ها و نتیجه‌گیری‌های منطقی و متناسب دست یافت.

تقاضای جهانی نفت خام

سطح تقاضای نفت خام جهانی در سال ۲۰۱۸ میزان ۸۲/۹۸ میلیون بشکه و در ۲۰۱۹ به میزان ۸/۹۹ میلیون بشکه در روز بوده که میزان ۹۸/۰ میلیون بشکه در روز افزایش را نشان داده است. این تقاضا در ۲۰۲۰ به میزان ۸۸/۱۰۰ میلیون بشکه در روز برآورد شده که نسبت به ۲۰۱۹ به میزان ۰۸/۱ میلیون بشکه در روز افزایش را نشان می‌دهد. سهم اوپک از این تقاضا، در سال ۲۰۱۸ میزان ۵۹/۳۱ میلیون بشکه و در ۲۰۱۹ به میزان ۷۱/ ۳۰ میلیون بشکه در روز بود که نسبت به سال ۲۰۱۸ به میزان ۸۸/۰ میلیون بشکه کمتر بوده و در سال ۲۰۲۰ به میزان ۵۸/۲۹ در نظر گرفته شده که نسبت به سال ۲۰۱۹ به میزان ۱۲/۱ میلیون بشکه در روز کمتر می‌شود. معنای این اعداد و آمار این است که باوجود افزایش تقاضای جهانی به میزان ۰۶/۲ میلیون بشکه در روز بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، تقاضا برای اوپک در بین سال‌های مذکور به میزان ۰۱/۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. این افزایش تقاضای جهانی و کاهش تقاضا برای اوپک و حتی تشابه عددی آن‌ها گویای مطلب مهمی است که پاسخ آن در تغییرات عرضه جهانی نفت خام در مناطق عرضه قابل مشاهده است.

عرضه جهانی نفت خام

عرضه نفت خام در جهان در سال ۲۰۱۸ میزان ۱۰/۹۹ میلیون بشکه و در سه‌ماهه سوم سال ۲۰۱۹ میزان ۳۶/۹۸ میلیون بشکه در روز بوده و در سال ۲۰۲۰ میزان ۸۶/۱۰۰ میلیون بشکه در روز است که تقریباً معادل تقاضای سال ۲۰۲۰ است. میزان عرضه و تولید از سال ۲۰۱۸ تا سال ۲۰۲۰ افزایش به میزان ۷۶/۱ میلیون بشکه در روز را نشان می‌دهد. برای آنکه مشخص گردد که این اضافه عرضه از کجا و کدام مناطق تأمین می‌شود نظری به تولیدکنندگان می‌اندازیم.

تولید اوپک در ۲۰۱۸ به میزان ۸۶/۳۱ و در سه‌ماهه سوم ۲۰۱۹ به میزان ۳۹/۲۹ میلیون بشکه در روز بوده است و در سال ۲۰۲۰ میزان آن ۵۷/۲۹ میلیون بشکه در روز خواهد بود. این به این معناست که تولید اوپک در این سه سال از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ با وجود افزایش تقاضای جهانی به میزان ۲۹/۲ میلیون بشکه در روز کاهش داشته است. تولید نفت اوپک در سپتامبر ۲۰۱۶ به میزان ۳۳ میلیون بشکه در روز و در سپتامبر ۲۰۱۹ به ۷/۲۸ و در آخر دسامبر ۲۰۱۹ در سطح حدود ۶/۲۹ میلیون بشکه قرار داشت، به‌طوری‌که در سال ۲۰۱۹ از میزان ۸/۳۰ میلیون بشکه در روز در ژانویه ۲۰۱۹ آغاز و در انتهای سال به عدد عنوان شده ۶/۲۹ میلیون بشکه در روز رسید. با بررسی‌های بعدی در این گزارش، به این مطلب لازم است پرداخته شود که این تغییرات در فواصل زمانی مطرح‌شده ناشی از چه اتفاقاتی بوده است. در سازمان اوپک بزرگ‌ترین تولیدکننده عربستان سعودی است که با نوسانات، حول‌وحوش اعداد حداکثر ۱۰ میلیون بشکه در روز در این مدت تولید کرده است.

در مقابل عرضه غیر اوپک اعم از نفت متعارف و نفت شیل و مایعات و میعانات گازی این کشورها و مایعات و میعانات گازی اوپک و نیز نفت غیرمتعارف غیر شیل اوپک (به میزان حدود ۸/۴ میلیون بشکه در روز که در میزان عرضه نفت خام اوپک، به دلیل تفاوت منظور نمی‌گردد) در ۲۰۱۸ درمجموع ۲۳/۶۷ میلیون بشکه در روز بوده است. از این میزان حدود ۸/۴ میلیون بشکه در روز مایعات و میعانات گازی اوپک و نفت خام غیر شیلی اوپک در ۲۰۱۹ است، که اگر فقط عرضه غیر اوپک اعم از نفت خام متعارف و نفت شیل و مایعات و میعانات گازی را در نظر بگیریم، در سال ۲۰۱۸ میزان آن ۴۷/۶۲ و در سال ۲۰۱۹ به میزان ۳۰/۶۴ میلیون بشکه در روز بوده است و در سال ۲۰۲۰ میزان آن را ۴۶/۶۶ میلیون بشکه در روز ارزیابی کرده‌اند.

این بدان معناست که علی‌رغم میزان ۲۹/۲ میلیون بشکه در روز کاهش در میزان تولید اوپک در این سه سال از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، میزان تولید غیر اوپک بر اساس آمار و برآوردهای عنوان‌شده در سه سال مذکور، حدود ۴ میلیون بشکه در روز افزایش در تولید را نشان می‌دهد که کاسته شدن از میزان تولید اوپک را کاملاً پرکرده و پوشش داده است.

حال به این امر می‌بایستی با دقت پرداخت که این افزایش تولید غیراوپک در این سال‌ها از کجاها حاصل گردیده است و در مقابل کاهش تولید اوپک از کجاها ایجاد شده و رابطه این دو چیست؟

در نوامبر ۲۰۱۹، از مجموع حدود ۶/۴۶ میلیون بشکه در روز تولید کنونی نفت خام متعارف و نفت شیل غیراوپک در جهان (به غیر از مایعات و میعانات گازی غیراوپک)، میزان ۷۶/۱۲ میلیون بشکه در روز آن مربوط به امریکا و ۷۶/۱۰ آن مربوط به روسیه و مابقی مربوط به تعداد کثیری کشورهای دیگر غیراوپک است که سهم امریکا در بین کشورهای غیراوپک و نیز در بین کلیه کشورهای جهان در عرضه جهانی بالاترین میزان است.

تولید نفت شیل اساساً در امریکا صورت می‌گیرد که در ژانویه ۲۰۱۷ و در شروع دولت ترامپ به میزان ۶/۴ میلیون بشکه در روز رسیده و از حدود یک سال قبل از آن رشد آن متوقف مانده بود، در ژانویه ۲۰۱۸ و در پایان اولین سال ریاست‌جمهوری ترامپ به ۸/۵ میلیون بشکه و در ژانویه ۲۰۱۹ به میزان ۲/۷ میلیون بشکه و در نوامبر ۲۰۱۹ تا مرز ۱/۸ میلیون بشکه در روز رسید که روندی پرشتاب در سال‌های اخیر رانشان می‌دهد. این میزان حدود ۱/۸ میلیون بشکه در روز تولید نفت شیل امریکا وجه غالب تولید حدود ۷۶/۱۲ میلیون بشکه در روز امریکا را تشکیل می‌دهد.

آنچه در مورد تولید نفت شیل در امریکا و در سال‌های اخیر مطرح شد نشان می‌دهد که از ژانویه ۲۰۱۷ تا نوامبر ۲۰۱۹، میزان این افزایش تولید نفت شیل امریکا به میزان ۵/۳ میلیون بشکه در روز بوده است، به‌طوری‌که مجموع تولید نفت متعارف و نفت شیل و مایعات و میعانات گازی امریکا را از ۴۰ /۱۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۷، به ۷۱/۱۶ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۸ (با ۳۱/۲ میلیون بشکه در روز افزایش نسبت به سال ۲۰۱۷) و ۳۳/۱۸ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۹ (با ۶۲/۱ میلیون بشکه در روز افزایش نسبت به سال ۲۰۱۸) رسانده است و در نظر دارند آن را در ۲۰۲۰ به حدود ۸۴/۱۹ میلیون بشکه (با ۵/۱ میلیون بشکه در روز افزایش نسبت به سال ۲۰۱۹) برسانند.

این اعداد نشان می‌دهد که میزان متوسط افزایش تولید کل نفت خام متعارف و نفت شیلی امریکا در سه سال بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ به میزان ۹۳/۳ میلیون بشکه در روز بوده که سهم افزایش تولید نفت شیل در درون آن همان‌طور که گفته شد به میزان ۵/۳ میلیون بشکه در روز است. همچنین مشخص می‌شود که سهم اصلی و غالب در افزایش تولید نفت امریکا مربوط به افزایش تولید نفت شیل است. معادل ۹۳ /۳ میلیون بشکه از افزایش درمجموع ۴ میلیون بشکه در روز برشمرده شده در تولید غیر اوپک در سه سال گذشته، مربوط به افزایش تولید امریکا و عمدتاً ناشی از افزایش تولید نفت شیل آن کشور است.

در وضعیت تولید در دیگر کشور تولیدکننده بعدی مهم در بین کشورهای غیر اوپک یعنی روسیه، در این سال‌ها شاهد تغییرات چشمگیر و فاحش تولید نبوده‌ایم و حول و حوش حداکثر ۱۱ میلیون بشکه در روز در سه سال اخیر تولید کرده است.

در مقابل افزایش تولید نفت امریکا و نفت شیل آن در سال‌های مذکور، شاهد کاهش تولید نفت اوپک و عمدتاً ناشی از اعمال تحریم‌های نفتی امریکا بر صادرات نفت ایران و ونزوئلا به‌ویژه در تحریم گسترده نفت ایران هستیم. به‌طوری‌که عمده کاهش تولید نفت در اوپک به میزان ۲۹/۲ میلیون بشکه در روز در سال‌های مذکور مربوط به تحریم‌های نفتی ایران و ونزوئلا است.

هدف و راهبرد انرژی و عرضه نفت خام امریکا در پیوند با سیاست‌های کلان آن کشو ر

قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در امریکا در سال ۲۰۱۷، در دولت اوباما طی سال‌ها هدف و راهبرد انرژی و عرضه نفت خام در امریکا عمدتاً بر رفتن به طرف خودکفایی انرژی آن کشور و رفع کمبود انرژی صرفاً از قاره امریکا برنامه‌ریزی‌شده بود. اساس کار به توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و توسعه نفت و گاز شیل متمرکز شد و بر روی موضوعات زیست‌محیطی حساسیت به خرج داده می‌شد. در سال‌های پایانی دو لت اوباما با کاهش سنگین قیمت نفت، اقتصاد تولیدات شیل با مشکلات اقتصادی مواجه گردید و رشد آن بسیار کند شد و در سطح ۶/۴ میلیون بشکه در روز باقی ماند. این زنگ خطری برای توسعه نفت و گاز شیل و رسیدن به خودکفایی انرژی بود. اضافه بر آن با سطح فنّاوری شکست مولکولی در تولیدات شیل، مشکلات سنگین زیست‌محیطی این تولیدات نیز مانعی برای توسعه آن‌ها محسوب می‌شد. امریکا وارد پیمان جهانی زیست‌محیطی پاریس شده بود و بر این مبنا، تولید و گسترش تولیدات شیل با سطح فنّاوری آن، آلاینده جدی آب‌ها و محیط‌زیست بود. همچنین گسترش تولید زغال‌سنگ را به دلیل مشکلات زیست‌محیطی متوقف کرده بود. لیکن باوجود این‌ها برای راهبرد افزایش تولید نفت شیل و رسیدن به مرزهای خودکفایی خو د کاملاً بر توسعه نفت شیل در حد امکان اقتصاد تولید آن و در سطح فنّاوری کشور تا آن زمان، سخت متمرکز بود. به‌طوری‌که افزایش تولید نفت شیل را حربه‌ای برای تحریم ایران و کاهش صادرات آن ناشی از تحریم‌های ظالمانه قرار داده بود. گسترده‌ترین تحریم‌های اولیه و ثانویه علیه ایران توسط دولت اوباما در آن زمان شکل گرفت که با شروع برجام مصوبه لغو تحریم‌های ایران توسط شورای امنیت سست و کند شد.

پس از روی کار آمدن دو لت ترامپ، راهبردهای انرژی و نفت خام و گاز امریکا و کلاً سیاست‌های امریکا تغییر کرد و زمینه‌سازی و فشار برای افزایش قیمت نفت خام مبنا قرار گرفت و حداکثر امکان برای افزایش تولید اقتصادی نفت و گاز شیل دنبال شد. توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر از اهمیت سابق افتاد و توسعه زغال‌سنگ پیگیری شد. این کشور به دلیل مسائل زیست‌محیطی که توسعه تولیدات شیل و توسعه تولید زغال‌سنگ به دنبال داشت، از پیمان زیست‌محیطی پاریس علیرغم مخالفت کشورهای اروپایی و دیگر کشو رها خارج شد. برای الزامات توسعه نفت شیل خود و برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت که مانع اقتصاد تولید نفت شیل و افزایش تولید نفت شیل بود، باوجود مخالفت تمامی کشورها به‌جز عربستان و اسرائیل و معدودی کشورهای نفت‌خیز اوپک دنباله‌روی امریکا و عربستان، از برجام به‌طور کاملاً غیرقانونی خارج شد تا تحریم ایران را به‌عنوان ابزاری برای کاهش صادرات نفت ایران و توسعه نفت شیل امریکا قرار دهد و این یکی از اهداف اساسی امریکا از خروج از برجام و تحریم ایران بود. البته سیاست و راهبردهای انرژی و نفت امریکا بخشی از راهبردهای جدید امریکا قرار گرفت. ترامپ برخوردهای یک‌جانبه‌گرایی و زمینه‌سازی توسعه هژمونی اقتصادی و توسعه هژمونی‌های ضعیف شده سیاسی نظامی امریکا را با سیاست امریکا اول، آن‌چنان گستاخانه و برخلاف قواعد و قوانین و عرف بین‌المللی به پیش برده است که غیر از خروج از دو پیمان یادشده از تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از پیمان‌های بین‌المللی امضاشده توسط امریکا نیز باوجود مخالفت‌های بین‌المللی خارج شد و آن‌ها را زیر پا گذاشت. این کشور در راستای افزایش تولید نفت شیل خود، فشار بر حامیانش در اوپک را بی‌محابا، اضافه بر فشارهای تحریمی و تحمیلی بر صادرات نفت ایران مستمراً ادامه داد تا عربستان و دیگر حامیان محدودش در اوپک را وادار به کاهش مستمر تولید نماید تا با قرار گرفتن قیمت نفت خام حول و حوش ۶۰ تا ۷۰ دلار در این سال‌ها و بر پایه این قیمت‌ها و بالابردن فنّاوری تولیدات شیل، این تولیدات را اقتصادی کرده و سرپا نگه‌داشته و تولید را اضافه کند. این امر باعث شده است که در این سه سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ تولید اوپک از ۳۳ میلیون بشکه در روز به ۶/۲۹ سقوط کند و به همین میزان تولید نفت شیل افزایش یابد و قیمت‌ها هم در همان حول و حوش مطروحه مورد انتظار امریکا باقی بماند. البته این موضوع افزایش تولیدات نفت شیل به مناسبت این تحمیل‌ها، باعث توسعه اشتغال بیش از یک‌میلیون شغل در امریکا نیز شد.

امریکا با این تحمیلات و سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه و زمینه‌سازی برقراری توسعه هژمونی خود، امنیت انرژی و امنیت خود را کاملاً مدنظر داشت، به‌طوری‌که به‌تدریج دیگر به تولیدات نفت و گاز خارج از قاره آمریکا وابسته نباشد و از این بابت وابستگی به نفت خاورمیانه و جنوب غربی آسیا نداشته و از این نظر دستش برای بحران‌سازی‌های ژئوپلیتیکی به‌ویژه در این بخش از جهان کاملاً باز باشد و بحران‌سازی در منطقه را برای اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیک خود و به‌عنوان نقطه اتکایی برای برخورد با رقبا به‌ویژه ایران و چین نیز مستمراً دنبال کند.

امریکا با کنار گذاشتن الزامات پیمان زیست‌محیطی پاریس، گذر از همه محدودیت‌های ناشی از الزامات زیست‌محیطی در توسعه و مصرف انرژی را کاملاً زیر پا گذاشت و افزایش تولیدات شیل و زغال‌سنگ را مبنا قرار داد، به‌طوری‌که حدود ۶۰ درصد  آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از گازهای گلخانه‌ای در جهان مربوط به دو کشور امریکا و چین است. امریکا از تعهدات کاهش آن خارج شده و در چین نیز همچنان شدت انرژی و آلودگی‌های زیست‌محیطی زیاد است.

میزان مصرف نفت و فرآورده‌های هیدروکربوری در حال حاضر در امریکا ۲۱ میلیون بشکه در روز و در چین ۱۴ میلیون، در هند ۵/۵ میلیون و در ژاپن ۴ میلیون، عربستان سعودی ۴ و در روسیه ۵/۳ میلیون و در کره جنوبی ۳ میلیون بشکه در روز است. ۳۶ درصد از مصرف چین، ۶۱ درصد مصرف هند، ۷۸ درصد از مصرف ژاپن، ۶۳ درصد از مصرف کره جنوبی و ۱۷ درصد از مصرف امریکا از خلیج‌فارس تأمین می‌شود و به این جهت امنیت تأمین انرژی چهار کشور آسیایی چین، هند، ژاپن و کره جنوبی و به‌ویژه چین به امنیت منطقه خلیج‌فارس وابسته است. امریکا با زمینه‌سازی در برقراری هژمونی سیاسی امنیتی نظامی در خلیج‌فارس با کمک و حمایت کامل وابستگان و هم‌پیمانان عربستانی و اماراتی خو د در منطقه، دائماً منطقه را در بحران‌های ژئوپلیتیکی قرار داده است. فروش بسیار گسترده تسلیحات در منطقه به‌ویژه به عربستان و امارات و کویت و بحرین، توأم با عقد قراردادها و تفاهمات نظامی امنیتی با آنان برای پیشبرد سیاست در بحران نگه‌داشتن منطقه و فروش عظیم تسلیحات وجه دیگر این سیاست‌های کلان امریکاست که در این میان عربستان سعودی نقش جدی در این حمایت‌ها را به عهده دارد. این وضعیت را در بحران‌های دهه ۵۰ خورشیدی از ناحیه رژیم کاملاً وابسته شاه ایران نسبت به امریکا شاهد بودیم به‌طوری‌که رژیم شاه نقش مهمی در حمایت از امریکا داشت و به‌عنوان دست‌نشانده‌ترین رژیم منطقه، برای زمینه‌سازی سازی تحقق نیاز امریکا در افزایش قیمت نفت در بحران او ل نفتی جهانی در سال ۱۹۷۳ میلادی (‌۱۳۵۲)، تلاش می‌کرد تا با هماهنگ شدن با امریکا در افزایش قیمت نفت، تولید نفت خیلی سنگین امریکا اقتصادی شود.

درهرصورت، بحران‌های ژئوپلیتیکی و تشنج‌آفرینی‌های منطقه‌ای امریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش دائماً تهدید امنیت تأمین انرژی چهار کشو ر چین و هند و کره جنوبی و ژاپن به‌ویژه چین است. به این جهت چین دائماً نگران تأمین امنیت انرژی از منطقه خلیج‌فارس در ارتباط با سوخت موتور توسعه کشورش است؛ و تنش‌آفرینی‌ها در منطقه به‌ویژه از ناحیه امریکا را دائماً تهدیدی علیه امنیت خو د می‌داند و روی آن حساسیت متناسب را نشان می‌دهد. هدف امریکا در این میان توسعه تولید نفت شیل و توسعه نظامیگری و فروش اسلحه با به خطر انداختن دائمی و در خطر جلوه دادن منطقه و زمینه‌سازی توسعه حضور مستمر خود و حمایت کامل تقویت اشغالگری سیستم صهیونیستی است که این اشغالگری بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین بحران امریکایی صهیونیستی در این منطقه است.

ذخایر روی زمینی نفت خام

در ماه نوامبر ۲۰۱۹ میزان ذخایر تجاری نفت خام کشورهای «ا ای سی دی» شامل امریکا، بالغ‌بر ۲۹۰۰ میلیون بشکه بود که حدود نیمی از آن نفت خام و نیمی دیگر فرآورده‌های نفتی و درمجموع برای حدود ۶۰ روز آن‌هاست. این میزان، از ذخایر ماه‌های مشابه ۳ سال گذشته بالاتر و از متوسط ۵ سال گذشته بالاتر است. میزان ذخایر نفت خام تجاری امریکا از این میزان، حدود ۴۴۰ میلیون بشکه در حال حاضراست. مجموع ذخائر تجاری و استراتژیک هیدروکربوری جهان در حال حاضر (روز نگارش این مقاله در آخرین روزهای سال ۲۰۱۹) به میزان حدود ۹۰۰۰ میلیون بشکه است.

قیمت نفت خام

قیمت نفت سبد اوپک در دسامبر ۲۰۱۹ حدود ۶۸ دلار در هر بشکه و متوسط سالیانه آن در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به ترتیب ۵/۴۹ و ۷/۴۰ و ۴/۵۲ و ۷/۶۹ و ۹/۶۳ دلار در هر بشکه بوده است. سطح قیمت در بادی امر تابعی از عرضه و تقاضا و سطح ذخیره‌سازی‌ها و سطح قیمت بنزین به‌ویژه در امریکا است.

نیاز به افزایش تولید نفت شیل ایجاب می‌کرد تا همان‌طور که قبلاً مطرح شد قیمت‌ها در حد ۶۰ تا ۷۰ دلار بماند تا هم تولید نفت شیل به‌ویژه با توسعه فنّاوری‌ها افزایش یابد و افزایش آن همچنان قابل توجیه اقتصادی باشد و هم سطح قیمت بنزین، تغییرات جدی در امریکا نیابد، زیرا افزایش قیمت بنزین روی روانشناسی اجتماعی مردم امریکا و نارضایتی آن‌ها بسیار مؤثر و در نگاهشان به دولت و میزان حمایت از آن به‌ویژه در سال انتخابات، بسیار اثرگذاراست. نفت همچنان تا سال ۲۰۴۰ نیاز تولید فرآورده‌های نفتی به‌ویژه بنزین و گازوئیل برای حمل‌ونقل در جهان بوده و جه غالب سوخت حمل‌ونقل از این طریق تأمین می‌شود و حامل‌های انرژی جایگزین، جای این حامل‌های اصلی را اصلاً پر نمی‌کنند.

بر این اساس افزایش تولید نفت شیل، الزام به کاهش متناظر را به‌طور تحمیلی برای اوپک ایجاب می‌کرد تا این افزایش، باعث افزایش عرضه و کاهش قیمت غیرقابل‌انتظار نگردیده و اقتصاد تولید نفت شیل ضربه نبیند.

از اجلاس ۱۷۱ اوپک در پایان نوامبر ۲۰۱۶ تا اجلاس ۱۷۷ در نوامبر ۲۰۱۹، دائماً مواجه با تصمیمات کاهش تولید اوپک و همراهی غیر اوپکی‌ها با آن‌ها برای جلوگیری از کاهش قیمت و به نفع افزایش تحمیلی تولید نفت شیل امریکا بوده‌ایم. این امر را امریکا مرتباً بر اوپک (و عمدتاً عربستان) و غیر اوپکی‌ها (و عمدتاً روسیه) اضافه بر تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه و یک‌جانبه اولیه و ثانویه به‌ویژه در مو رد ایران (به‌عنوان عضو مؤثر اوپک) در این سال‌های متمادی در دولت‌های اوباما و ترامپ تحمیل کرده است. هیچ‌گاه امریکا در این سال‌ها تولید نفت شیل خود را برای موازنه بازار و جلوگیری از کاهش قیمت، کاهش نداده است و تحمیل‌های کاهش تولید، برای فزون‌طلبی و سلطه‌طلبی همیشه بر دیگر کشورها و از ناحیه امریکا است.

قیمت نفت روی تغییرات محدود عرضه و ذخیره‌سازی جهانی و مسائل ژئوپلیتیک مناطق تولید نفت کاملاً حساس است و روی آن اثرگذار است.

نتیجه‌گیری

آنچه بر سرنوشت بازار نفت در جهان و منطقه و اوپک و غیر اوپک در سال‌های اخیر گذشته، گویای این مطلب است که با استمرار این روند بازار و نیز شرایط منطقه‌ای و جهانی و سیاست‌های کلان مشابه در دولت‌های متفاوت امریکا، استمرار روند تحمیل تحریم‌ها ادامه خواهد داشت.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین مطلبی که باید در کشور همگی به آن با وقو ف کامل و روشن‌بینی بنگرند، برداشت عمیق از این شرایط جهانی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای است که سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه امریکایی-صهیونیستی به استمراربخشی آن سخت نیاز دارند و دائماً آن را تعقیب می‌کنند و استمرار تهدیدهای تحریم‌های بی‌سابقه بازتاب آن است.

این مطلب با تکیه به روشن‌بینی و آینده‌نگری ایجاب می‌کند تا این تهدیدها را به‌طور حقیقی و اساسی با تبیین اهداف و راهبردهای کارا و اثربخش ضروری و با ایجاد یک رنسانس و اصلاحات کلیدی، تماماً تبدیل به فرصت کنیم و از کشور دور کنیم. بر این اساس مقتضی است از نیاز به درآمدهای صادرات نفت برای بودجه جاری کشور را کاملاً برای تقویت استقلال اقتصادی کشور صرف‌نظر کرده و کنار گذاشت. این به این معناست که هراندازه درآمد نفت صادراتی آینده را باید صرفاً در سرمایه‌گذاری‌ها و ایجاد ارزش‌افزوده بیشتر و در امور توسعه‌ای و توسعه زیر بنایی به کار گرفت، امری که در سیاست‌ها و قوانین برنامه‌های پنجم و ششم توسعه به آن تأکید شده بود.

یکی از مهم‌ترین الزامات اقتصاد بدون وابستگی به نفت به شرح مطروحه، برقراری مکانیسم کسب‌وکار رقابتی و سالم بازار در تمامی عرصه‌های بااهمیت اقتصادی تحت الزامات و شاخص‌های حکمرانی خوب و قانون‌مداری است. ما در جمهوری اسلامی در مقطع مهمی از تاریخ کشورمان به سر می‌بریم و به این اصلاحات نیاز جدی داریم. به امید موفقیت ان‌شاءالله▪

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط