محمد آقایی تبریزی
با توجه به انتخابات میاندورهای در امریکا و همزمان با افزایش قیمت بنزین در این کشور ترامپ سعی کرد به عربستان، امارات، کویت و دیگر کشورها فشار بیاورد تا تولید نفت خود را افزایش دهند و متعاقباً قیمت بنزین کاهش یابد. از سویی امریکا بهلحاظ فنی قادر به افزایش تولید نفت غیرمتعارف خود نیست. ترامپ در راستای تلاشهای خود با بیحرمتی کامل خطاب به آلسعود گفت: اگر ما از شما حفاظت نکنیم، بیش از دو هفته دوام نمیآورید؛ بنابراین باید نفت را ارزان کنید. همچنین شنیده شده محمد بنسلمان به کویت سفر کرد تا این کشور را به افزایش تولید راضی کند، اما موفق نشد. از مهندس محمد آقایی، کارشناس برجسته نفت و معاون وزیر اسبق نفت در امور پخش و پالایش، خواستیم درباره میزان عرضه و تقاضا، میزان ذخائر نفت، میزان سرمایهگذاری، پیشبینی عرضه و تقاضا و همچنین نقش دیپلماسی در این روند توضیحاتی برای خوانندگان نشریه ارائه دهند. ایشان دستاورد ارزنده کارشناسی خود را در اختیار نشریه قرار دادهاند که خوانندگان عزیز را به مطالعه عمیق آن دعوت میکنیم.
برای تحلیل شرایط و پیشبینی آیندهای که در عرصه بازار و صنعت نفت، در شرایط تحریم امریکا با آن مواجهیم ذکر مقدمهای را لازم میدانم.
اصولاً بازار نفت و قیمت آن یک پایه اولیه و اصلی دارد و آن میزان تعاملات عرضه و تقاضا و تأثیر این دو عنصر بر یکدیگر است. در این موضوع پایهای باید چند عامل اساسی بهطورجدی در نظر گرفته شوند که عبارتاند از: میزان عرضه؛ میزان تقاضا؛ میزان ذخایر بهویژه در مناطق کلیدی؛ و پیشبینی آینده عرضه و تقاضا.
علاوه بر اثر پایه اولیه، میزان و سطح سرمایهگذاری در دست اقدام و آینده در نقاط کلیدی عرضه و تقاضا و فنّاوریهای مورداستفاده و قابلپیشبینی استفاده در آینده بر روی پیشبینی قیمت تأثیر میگذارد و به توسعه سرمایهگذاری و فنّاوری مرتبط است. سرمایهگذاریها، علاوه بر افزایش تولید و عرضه روی حفظ سطح تولید و عرضه نیز تأثیر دارد؛ زیرا بازتولید مستمر از هر میدان و مخزن نفتی، حتی حفظ سطح تولید از میدان نیز جز با سرمایهگذاری مستمر میسر نیست. بر این مطلب فنی این نکته را نیز باید افزود که طول عمر هر مخزن نفتی و میزان تخلیهشده از آن و میزان فاصله آن با نیمهعمر تولید از مخزن و گذر از نیمه عمر، در سطح و پتانسیل تولید در دوره زمانی کنونی و آینده تأثیرگذار است؛ بهطوریکه میادینی که از نیمهعمر خود عبور کردهاند ظرفیت تولید روزانه دورههای پیش از ورود به نیمهعمر را از دست خواهند داد. در حال حاضر، اکثریت قریب بهاتفاق میادین بزرگ نفتی در اقصی نقاط دنیا و در کشور ما از نیمهعمر خود گذشتهاند. این امر ایجاب میکند سرمایهگذاری جدی بر روی توسعه آن میدان و بقیه میادین برای حفظ کیفیت و ظرفیت موجود صورت گیرد. سرمایهگذاری و کیفیتبخشی به فنّاوریهای اکتشاف و توسعه و تولید و حفاری نیز امری بسیار مهم در ارتقای تولید تلقی میشود. در امر فنّاوری و توسعه باید به این امر بسیار توجه داشت که توسعه فنّاوری در مدیریت نرمافزاری و سختافزاری، باعث افزایش بهرهوری در تولید و کاهش قیمت تمامشده تولید میشود. همچنین در افزایش بهرهوری تأسیسات مصرف انرژی و کاهش مصرف و تقاضا در سطح کشوری و منطقهای و جهانی تأثیر جدی دارد که خود مقولهای مهم است، لیکن با وجود اهمیت این موضوع در این نوشته، وارد این بحث در عرصه فنّاوری مصرف و تقاضا نمیشویم.
نکته سوم و مهم دیگر توجه به وضعیت تعاملات دیپلماسی عمومی، دیپلماسی انرژی، ژئوپلیتیک انرژی اتخاذی در قطبهای مختلف سیاسی و ژئوپلیتیک اثرگذار ناشی از سیاستهای متخذه آنها بر بازار نفت و قیمت آن است. تنشهای سیاسی و ژئوپلیتیکی در جهان و منطقهای عرضه و تقاضا روی امنیت عرضه و تقاضا و نگرانیهای آینده در مورد بازار عرضه و پیشبینیهای مرتبط بهطور جدید تأثیرگذار بوده و مستقیماً این تنشها بیثباتی و افزایش قیمتها را بهدنبال خواهد داشت و اصولاً هرگونه بیثباتسازی در امنیت انرژی بهطور مستقیم روی قیمت در سطح عرضه و تقاضای موجود و پیشبینیهای آینده آن اثرگذار است. با ذکر این مقدمه لازم به تأکید است که برای ارزیابی بازار و قیمت، باید زمینه و میزان و سطح هریک از این سه نکته ترتیبی و به هم پیوسته و مکمل را در هر زمان و شرایط و با عنایت به وزن و جایگاه و تأثیرات متقابل هریک از آنها، بهویژه در شرایط کنونی، بهدرستی مورد ارزیابی دقیق و ملاحظه قرارداد تا پیشبینیهای معتبری از آینده امکانپذیر شود. در شرایط عادی و بدون حضور تنشهای سیاسی و ژئوپلیتیکی، با توجه به توسعه سرمایهگذاریها و فنّاوریها، بر اساس مدلهای اقتصادی و انعکاس پارامترهای مرتبط به عوامل در جایگاه خود در مدل، میتوان به پیشبینی وضعیت آینده بازار و قیمت دست یافت، ولی در شرایط تنشزا و بحرانهای ژئوپلیتیکی صرفاً این مدلها جوابگو نیست. قطعاً همانطور که مطرح شد با دقت و موشکافی میبایستی به تأثیر متقابل این سه مطلب به هم پیوسته برای ارزیابی آینده پیشرو پرداخت. در شرایط کنونی، در ارتباط با مطلب اول و دوم باید به وضعیت و میزان کنونی پیشبینی عرضه و تقاضا و ذخیرهسازیها پرداخته شود، همچنین توجه و ارزیابی عرضه در دو عرصه نفتهای متعارف و نفت شیل غیرمتعارف و مراکز تولید و عرضه آنها مهم است. در این ارتباط باید به عرضه و تقاضا، در سطح نفت خام و میعانات و مایعات گازی و فرآوردههای نفتی بهویژه بنزین و گازوئیل و سوخت هوایی نیز توجه کرد. از آنرو که نهتنها روی پایه قیمتهای نفت خام، بلکه در پیوند با پایه قیمتی، نفت خام بهطور جدی اثر متناسب خود را روی پایه قیمتهای فرآوردهها مخصوصاً بنزین میگذارد.
پیشبینی عرضه جهانی
بر اساس گزارشهای اوپک، آژانس بینالمللی انرژی، اداره اطلاعات انرژی امریکا و بولتن ماهیانه مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی ایران، در ماه آگوست ۲۰۱۸، سطح تولید نفت خام متعارف و غیرمتعارف و میعانات و مایعات گازی درکل جهان حدود ۷/۹۷ میلیون بشکه در روز بوده است که نزدیک ۱۵ میلیون بشکه آن میعانات و مایعات گازی و حدود ۸/۵ میلیون بشکه آن نفت غیرمتعارف است. همچنین میزان تولید نفت خام در کشورهای اوپک حدود ۵/۳۲ میلیون بشکه در روز بوده و حدود ۹/۵ میلیون بشکه در روز میعانات و مایعات گازی و حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز نیز نفتهای غیرمتعارف تولید کردهاند که نفت غیرمتعارف اخیر از تولید فرآورده از گاز طبیعی از تأسیسات «جی.تی.ال»[۱] در قطر و نیجریه صورت گرفته است. در بین کشورهای اوپک در آگوست ۲۰۱۸ میزان تولید نفت خام عربستان ۴/۱۰، عراق ۶/۴، ایران ۵۹/۳، امارات ۹۷/۲، کویت ۸/۲، نیجریه ۷/۱، ونزوئلا ۲/۱ و لیبی ۹۳/۰ میلیون بشکه در روز بوده است. همچنین در ماه مذکور میزان تولید میعانات و مایعات گازی در عربستان ۳۸/۱، قطر ۲۱/۱، ایران ۸۸/۰، امارات ۷۹/۰، نیجریه ۴۵/۰ و ونزوئلا ۱۴/۰ میلیون بشکه در روز بوده است و کاهش تولید ونزوئلا عمدتاً بهدلیل تحریمهای امریکاست. میزان صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران در ماه آگوست حدود ۵/۲ میلیون بشکه در روز بوده که حدود ۵۰۰ هزار بشکه آن میعانات گازی بوده است. میزان تولید نفت خام در کشورهای غیراوپک حدود ۵/۴۳ میلیون بشکه در روز بوده است و حدود ۶۷/۸ میلیون بشکه در روز میعانات و مایعات گازی و حدود ۸۳/۵ میلیون بشکه در روز نیز نفتهای غیرمتعارف تولید کردهاند که عمده نفتهای غیرمتعارف کشورهای غیراوپک در امریکا صورت گرفته بهطوریکه حدود نیمی از تولید ۷۸/۱۰ میلیون بشکه از تولید نفت آن کشور از منابع غیرمتعارف است. همچنین تولید میعانات و مایعات گازی در امریکا در ماه مذکور حدود ۵/۴ میلیون بشکه در روز بوده است. همینطور در میان کشورهای غیراوپک تولید نفت خام روسیه حدود ۶۳/۱۰، چین ۷۱/۳، برزیل ۶۹/۲، نروژ ۴/۱ و هند ۷/۰ میلیون بشکه در روز بوده است.
بر اساس پیشبینی منابع مذکور، در ارتباط با متوسط تولید و عرضه سال ۲۰۱۸، کشورهای غیراوپک، حداکثر ۴۰۰ هزار بشکه در روز درمجموع تولید نفت خام، اعم از متعارف و غیرمتعارف و میعانات و مایعات گازی نسبت به تولید متوسط آنها در ماه آگوست ۲۰۱۸ افزایش خواهند داشت، بهطوری که میزان متوسط تولید نفت خام و میعانات و مایعات گازی کشورهای غیراوپک در سال ۲۰۱۸ حدود ۱/۲ میلیون بشکه در روز نسبت به میزان تولید آنها در سال ۲۰۱۷ افزایش خواهد یافت. همچنین بر اساس پیشبینی منابع فوق و کارشناسان ذیصلاح، افزایش محسوسی نیز در میزان نفت خام تولیدی کشورهای اوپک تا پایان ۲۰۱۸ صورت نمیپذیرد و تولید میعانات و مایعات گازی اوپک برای سال ۲۰۱۸ نسبت به سال ۲۰۱۷ حداکثر حدود ۲/۰ میلیون بشکه افزایش خواهد داشت.
پیشبینی تقاضای جهانی
بر اساس پیشبینی منابع مذکور، متوسط تقاضای جهانی در سال ۲۰۱۸ به میزان حدود ۹۹ میلیون بشکه در روز خواهد بود که نسبت به تقاضای ۷/۹۷ میلیون بشکه در روز در آگوست ۲۰۱۸ و نیز متوسط تقاضای جهانی ۲۰۱۷ به ترتیب به میزان حدود ۳/۱ و ۶/۱ میلیون بشکه در روز بیشتر خواهد بود. در آگوست ۲۰۱۸ میزان تولید حدود ۲/۰ میلیون بشکه از میزان تقاضا در آن ماه کمتر بود و در سهماهه چهارم ۲۰۱۸ میزان تقاضا به سطح حدود ۱۰۰ میلیون بشکه در روز میرسد که قطعاً کمتر از میزان عرضه در آن ماه خواهد بود و کاهش عرضه همچنان فشار متناسب را روی افزایش قیمت نفت خام، فرآوردهها و کاهش سطح ذخیرهسازیها خواهد گذاشت. در سال ۲۰۱۸، در امریکا میزان تقاضای نفت خام و میعانات و مایعات گازی و فرآوردههای موردنیاز (مازاد بر تولیدات پالایشگاههای داخلی آن کشور) جمعاً حدود ۲/۲۵ میلیون بشکه در روز، برای اروپا حدود ۴/۱۴، چین ۱۳، هند ۵ میلیون بشکه در روز است. در امریکا روزانه حدود ۹ میلیون بشکه در روز یا بهبیان دیگر بالغ بر ۴/۱ میلیارد لیتر در روز بنزین مصرف میشود. تولیدات پالایشگاهی در امریکا حدود ۷/۱۷ میلیون بشکه در روز بوده بنابراین با توجه به میزان تقاضا در آن کشور، امریکا همچنان واردکننده نفت خام و فرآورده است. با وجود رشد قیمت نفت خام در یک سال اخیر و سطح تولید کنونی نفت خام اعم از متعارف و غیرمتعارف در آن کشور، تغییر محسوس و اثرسازی در افزایش تولیدات و کاهش واردات نفت خام و فرآورده مطابق آنچه در پیشبینیهای سالهای اخیر در آن کشور در نظر گرفته شده بود، صورت نگرفته و عملاً امکانپذیر نشده است.
ذخیرهسازیهای تجاری نفتی در جهان:
در جولای نسبت به ژوئن ۲۰۱۸ در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه[۲] مجموع ذخایر تجاری نفت خام و فرآورده ۱۹۷ میلیون بشکه نسبت به مدت مشابه سال قبل و ۳۳ میلیون بشکه نسبت به متوسط پنج سال پیش از آن، کمتر بوده است و به حدود ۲۸۲۳ میلیون بشکه رسیده است؛ متناسب آن نیز ذخایر تجاری کشورهای خارج از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه کاهش یافته و درمجموع بهدلیل کمبود تولید در جهان نسبت به تقاضا، از ذخایر جهانی کم شده است؛ بهطوریکه در چین حجم ذخیرهسازی نفت خام و فرآورده در نیمه سال ۲۰۱۸ به حدود ۳۸۰ میلیون بشکه رسید.
با نظر به آمار و ارقام فوقالذکر چند نتیجهگیری مهم به دست میآید:
- تولید جهانی نفت خام بهاندازه تقاضای جهانی نیست و این یکی از عوامل مهم افزایش قیمت و کاهش ذخیرهسازیهاست.
- تولید جهانی حداقل تا پایان سال ۲۰۱۸ و نیز تا دوران میانمدت از سطح تقاضا پایینتر است.
- افزایش تولید محسوسی در کشورهای اصلی تولیدکننده نفت خام؛ یعنی روسیه، امریکا و عربستان حداقل تا پایان سال ۲۰۱۸ متصور نیست، کما اینکه آنچه افزایش قابل حصول در کشورهای امارات و کویت امکانپذیر بوده تاکنون در سال جاری صورت گرفته است.
- مهمترین عامل تعیینکننده در عدم تعادل و بیثباتسازی بازار و عرضه در سال ۲۰۱۸ و بهویژه در ماههای اخیر، تحریمهای امریکا علیه ایران و ونزوئلاست.
- -بر اساس تقاضا و شرایط بازار و شرایط جهانی و پیشبینی تولید جهانی تا پایان سال ۲۰۱۸، امکان به صفر رساندن صادرات نفت ایران بر اثر تحریمها و کاهش چشمگیر نسبت به سطح تولید و صادرات کنونی امکانپذیر نیست و در سطح تولید جهانی بهجز تأثیراتی که تا کنون تحریمهای امریکا بر عرضه صادراتی نفت خام ایران و ونزوئلا گذاشته شده است تأثیر محسوس دیگری پیشبینی نمیشود.
تنشهای سیاسی و ژئوپلیتیکی و تهدیدها:
همانطور که مطرح شد، تنشهای سیاسی، ژئوپلیتیکی و تهدیدها بر بازار و صنعت و قیمتها اثر خود را میگذارد و به آثار و آمار آن در بحث عرضه و تقاضا و قیمتها تا حدودی اشاره شد. نمونه بارز آن تحریمهای امریکا علیه ایران و ونزوئلاست که بر روی عرضه اثرگذارده و به عدم تعادل و بیثباتسازی بازار منجر میشود. این یک دروغ بزرگ و آدرس غلط دادن آشکار و مغالطه نخنمایی است. دولت ترامپی زورگو و قانون بینالمللیشکن امریکا بهطور ظالمانه با اعمال تحریم علیه این دو کشور درون اوپک باعث تشنج و تنش بیثباتساز و افزایش قیمتهای ماههای اخیر در عرضه و قیمت نفت خام و بنزین در سطح جهانی و خود کشور امریکا شده و آن را به گردن اوپک میاندازد. امریکا حق ندارد برخلاف قوانین بینالمللی اعمال تحریم کند و در یک تناقض آشکار با این حرکت و با فرافکنی ادعا کند که اوپک عامل افزایش قیمت است. این فرافکنی، توهین جدی به فهم دولتها و جوامع بشری است که موجب همصدایی جهانی در مخالفت با تحریمهای امریکا شده است. بهجز رژیم متجاوز عربستان و رژیم اشغالگر و متجاوز اسرائیل و تعداد معدودی از همدستان آنها و دیگر کشورها از این رفتار ترامپی اصلاً حمایت نمیکنند.
تقاضا بهطور جدی تحت تأثیر افزایش قیمت و اثر آن در کاهش رشد اقتصادی است و متقابلاً این کاهش روی میزان تقاضا اثر کاهنده دارد. تنشها و تشنجات تعاملات اقتصاد فیمابینی و بینالمللی و متعاقب آن تنش در روابط سیاسی فیمابین و بینالمللی بهویژه در سطح امریکا با چین و اتحادیه اروپا با اعمال تعرفهها و اعمال تحریمها علیه روسیه و تهدید دائمی کشورها به بهانههای مختلف توسط دولت ترامپی امریکا، بر روی رشد اقتصادی جهان و این مناطق اقتصادی تأثیر خود را میگذارد و بازتابهای بینالمللی را به دنبال خواهد داشت؛ البته نمونههای دیگری نیز در دوران دولت ترامپ شاهد بودهایم که موجد آثار و تنشهای سیاسی و تشنجات بینالمللی بوده و هستند و از ناحیه آن، دولت با یکسونگری و مطلقنگری و نفرتپراکنی با تکیه به ناسیونالیسم افراطی امریکایی بروز کرده است: نظیر خروج از پیمان زیستمحیطی و آب و هوایی پاریس، خروج از پیمان نفتا، خروج از یونسکو، وضع قوانین ضد مهاجرت و ویزا، انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس اشغالی برخلاف مصوبات شورای امنیت و مقابله با آرای دیوان بینالمللی لاهه. بهطوریکه درصحنه بینالمللی، تضعیف شدید این دولت در مجمع عمومی سازمان ملل و جلسه شورای امنیت که با حضور و اداره ترامپ بود تماماً علیه او شکل گرفت و مصوبه ۱+۴ علیه تحریم با جهتگیری مقابلهای آنها باسیاست تحریمی امریکا علیه ایران و وضع تعرفههای متقابل چین و اتحادیه اروپا در عکسالعمل با تعرفههای امریکایی را شاهد بودهایم. سیاستهای تنشآفرین و بیثباتساز امریکا و حامیان اشغالگر و متجاوز او امنیت جهانی و منطقهای و امنیت انرژی را در سطح بینالمللی و منطقهای به مخاطره جدی انداخته است و شدیداً امنیت انرژی ایران و ونزوئلا را در دو سر اوپک برخلاف حقوق بینالمللی و در مقابله با منافع ملی این کشورها به مخاطره کشیده است. اینکه این تحریمهای ظالمانه چیست و با چه هدفی دنبال میشود یک مطلب است، ولی اینکه میزان اثر این تحریمها چیست مطلب دیگری است.
فرصتها
مطلب مهمی که در این ارتباط باید بهطورجدی توجه داشت موفقیتهای اخیر ایران در عرصه دیپلماسی منطقهای و بینالمللی است. این موفقیتهای پشت سر هم را باید با سیاستها، تدابیر مدبرانه و غیراحساسی و با تغییرات و تحولات پارادایمی و جهتگیریها بهویژه در داخل تشدید کرد و از فرصت جدی پیشآمده به بهترین شکل و عاقلانه بهرهبرداری منطقی و مطلوب کرد.
نمونههای موفقیتهای سال جاری در عرصه دیپلماسی بینالمللی عبارتاند از موفقیت برخورد دیپلماسی و مواضع ایران در مجمع عمومی سازمان ملل در مقابل مواضع امریکا و اسرائیل و عربستان، موفقیت در مقابل عدم کارایی و باخت مواضع سیاسی تحریمی امریکا در جلسه شورای امنیت که برای دولت ترامپ هیچ دستاوردی در این جهت نداشت. موفقیت ناشی از مصوبه ۱+۴ در حمایت از برجام که برآمده از سیاست پایداری ایران در برجام و در مقابل خروج امریکا از برجام بود، موفقیت ناشی از حکم دیوان داوری لاهه در مقابله با قسمتی از تحریمهای امریکا علیه ایران که دیوان، خود را برخلاف نظر و درخواست امریکا در رسیدگی به شکایت ایران ذیصلاح دانست و حکم اولیه در مقابله با قسمتی از تحریمها و در ارتباط با شکایت ایران از امریکا داد. این از موفقیت ارزشمند ایران از دریافت حکم شایسته این دیوان درباره شکایت امریکا از ایران علیه مواضع نفتی دولت مرحوم دکتر مصدق که دیوان حکم بر عدم صلاحیت خود به رسیدگی به آن داد، دارای نتایج اولیه بالاتر بود. مصوبه شورای امنیت در محکومیت اقدام فجیع تروریستی اهواز که بهاتفاق آرا صورت گرفت موفقیتهای در عرصه از بین بردن گسترده اشغال و سازماندهی و اقدامات تروریستی در عراق و سوریه، موفقیتهای تاکنون در دیپلماسی در ادلب، موفقیت داخلی در تصویبهای مرتبط به FATF در مجلس شورای اسلامی (امید آن است که این آخری طی مراحل بعدی به مصوبه نهایی در کشور تبدیل شود) موفقیتها و فرصتهای راهبردی ایران هستند که اگر بهدرستی و بهموقع از این فرصتها استفاده شده و با فرصتهای جدید دیپلماسی درصحنه داخلی و بینالمللی بر پایه منافع ملی توسط ایران مزید شود، قابلیت هرچه بیشتر و گستردهتر ایران در ایجاد همخوانی و سینرژی بیشتر با جامعه جهانی و منطقهای در جهت فشار برای کاهش تحریمها و تنشهای سیاسی و تشنجات جهانی و منطقهای وبی ثبات ساز امریکا و اسرائیل و معدود حامیان و همراهان منطقهای آنها را فراهم میآورد. میبایستی با درک صحیح این فرصتهای راهبردی و استفاده مؤثر و بهموقع از آنها، راهبردهای راهگشا و کارا و اثربخش اتخاذ و با گذر از کلیات آن اقدامات تحولآفرین و ابتکارات اجرائی و عملی و جزئی مقتضی آنها را سریعاً در سطح بینالمللی و منطقهای و بهویژه در داخل سامان داده و بهپیش برد. در سطح بینالمللی و منطقهای تأکید بر صلحطلبی و تشنجزدایی و امنیت منطقهای و امنیت انرژی در مقابل سیاستهای تنشآفرین و تشنجزا و بیثباتساز و برهم زننده امنیت بینالمللی و منطقهای و امنیت انرژی توسط امریکا و حامیان اشغالگر و متجاوز محدود منطقهای بسیار اساسی است. یکی از لوازم راهبردی این امر، هماهنگی جدی در توسعه سیاستهای صلح طلبانه ایران فیمابین شرق خاورمیانهای مدیترانه و غرب مدیترانهای و اتحادیه اروپا و در خاورمیانه و خلیجفارس و با چین و هند و روسیه و شرق آسیا در تحکیم و پایداری امنیت و صلح و ثبات منطقهای و بر پایه منافع ملی است که در مواضع صلح طلبانه رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی اخیر سازمان ملل درصحنه بینالمللی و با تأکید بر برجام مطرح گردید. در سطح داخلی انجام اصلاحات با قوام و ریشهای برای حکمرانی خوب و تقویت جدی و تعیینکننده بنیه و پتانسیل داخلی بر پایه منافع ملی و اتحاد معنادار ملت بسیار مهم و کارساز است.
ظرفیتهایی نیز در سطح جهانی و منطقهای ایجاد میشود که خود نشاندهنده تضعیف جدی دولت ترامپ و دولتهای منطقهای همراه اوست که نمونههای بارز آن قتل فجیع و پربازتاب خبرنگار بینالمللی سرشناس سعودی توسط عربستان در ترکیه، فجایع بیسابقه اسرائیل در سرزمینهای اشغالی و در راهپیماییهای بازگشت فلسطینیان، فجایع بیشمار روزانه ائتلاف امریکایی اسرائیلی-سعودی- اماراتی در جنگ تجاوزکارانه یمن، حمایت گسترده مالی لجستیکی تجهیزاتی نظامی و سیاسی و رسانه این ائتلاف از تروریستهای داعشی و وهابی مسلح به سلاحهای سنگین در عراق و سوریه مواضع دولت امریکا در جهت تضعیف اتحادیه اروپا و چین است. نفرتآفرینی و نیز تحقیر عجیب و شکننده عربستان و حامیان محدود عربی عربستان توسط دولت ترامپ و مواضع ناحق امریکا علیه اوپک با وجود مشکات ناشی او برای اوپک (که بحثش گذشت) همگی جز آبروریزی بیشتر برای امریکاییها و حامیان محدود منطقهای او ثمری دیگر نداشته است.
تحریمها باعث کاهش نسبی نفت خام صادراتی ایران و ونزوئلا و کاهش عرضه جهانی شده، لیکن نه در سطحی که امریکا برای ایران انتظار داشت و دارد. تضاد آثار پیشبینیشده تحریم توسط دولت ترامپ با میزان افزایش تولید و عرضه نفت خام و عدم امکان جایگزینی نفتهای تحریمی بحرانی است که دولت امریکا تا بدین حد تصورش را نکرده بود. برخلاف انتظاری که دولت ترامپ تصور میکرد افزایش تولید جبرانکننده تمامی صادرات نفت خام ایران از طریق افزایش تولید عربستان، امارات و کویت در منطقه و افزایش در خارج از اوپک و روسیه و افزایش تولید نفت شیل امریکا تخیل دولت ترامپ امریکایی بوده است، بهطوری که سفر دستور داده شده اخیر امریکا به ولیعهد عربستان برای رفتن به کویت و جلب موافقت آنها برای افزایش تولید در کویت و تولید از میدان مشترک پرمسئله خفجی کاملاً بینتیجه بود و ولیعهد عربستان با دست خالی و باعجله از کویت بازگشت. تحریمها دلیل اصلی افزایش قیمت نفت خام و متناسب با آن افزایش قیمت بنزین و فرآوردههای دیگر در جهان و امریکاست. قطعاً افزایش ۷۰ درصدی قیمت بنزین در امریکا ناشی از تحریمها و آشکارسازی علت اصلی آن توسط رسانهها، اقتصاددانان، اندیشکدهها، پژوهشکدهها و دانشگاهها و مخالفان گسترده دولت ترامپ در امریکا در آستانه انتخابات مهم مجالس آن کشور و آثار روانی که این امر روی جامعه امریکا میگذارد و نیز مخالفت گسترده کشورهای مختلف علیه این تحریمها بهدلیل پایداری ایران در برجام و مخالفتها با مواضع ترامپ و همراهان او در داخل کشور و سیستم و دولت امریکا و نیز در زمینههای مختلف و در سطح بینالمللی و داخلی، ترامپ و همراهانش را با یکی از بزرگترین بحرانها در دولت او و مهمتر از آن در امریکا پس از جنگ جهانی دوم روبهرو کرده است.
[۱] GTL
[۲] OECD