امیرعلی مالکی
امروزه با قدم گذاشتن در جهان مجازی با سیل عظیمی از صفحات مختلف روبهرو میشویم که به عرصه فعالیت ثروتمندان و به نمایش گذاشتن اموالشان تبدیل شده است. ثروتمندانی که بیپروایانه ماشینهای لوکس، خانههای بهاصطلاح «لاکچری» و تفریحات چشمنواز خویش را به نمایش عموم میگذارند، اما حقیقت چیست و چرا اینچنین فعالیتهایی امروزه در جامعه ایرانی رواج یافته است؟ ریشه و علل آن کدماند و آیا میتوان بر آن فائق آمد یا خیر؟ در اینجا قصد داریم تا با بررسی مصرف تظاهری در طبقه ثروتمند و فساد طبقه متوسط در فضای مجازی دریابیم که آیا ذات مصرف و نمایش ثروت به کدام طبقه تعلق دارد و آیا میتوان با حذف آن به ریشهکنی این مقوله یاری رساند؟ همچنین درصدد این بر خواهیم آمد تا با بررسی فساد طبقه متوسط به انواع مصارف آنها بپردازیم و نمایان سازیم نمایش ثروت امری خارج از وادی طبقات بوده و امروزه سایه خود را در تمام اجتماع گسترانیده است.
مصرف تظاهری در فضای مجازی
تورستن وبلن در سال ۱۸۹۹ کتاب نظریه طبقه تنآسا۱را نگاشت. کتاب به بررسی وضعیت زندگی طبقه ثروتمند جامعه امریکایی میپردازد. مقصود وبلن از طبقه ثروتمند در جامعه، مجموعه از افراد میباشند که نه از طریق کار بلکه از نوع فراغتشان شناخته میشوند. مجموع کتاب وبلن بر محور زندگی طبقه سرمایهدار و نحوه گذراندن اوقات فراغتشان و نمایش مصرف قرار دارد. طبقه مرفه که عمدتاً کارورز نبودهاند و متوجه شدهاند که «برای به دست آوردن و حفظ اعتبار، فقط داشتن ثروت یا قدرت کافی نیست [بلکه] ثروت و قدرت باید به نمایش گذارده شود»[۱]. نمایان ساختن این ثروت تنها بر اساس شیوههای متفاوت سبک زندگی ممکن میگردد. به عنوان مثال فردی که از یک اتومبیل لوکس استفاده میکند مردمان به نسب شیوه مصرفی او با وی ارتباط برقرار میسازند زیرا مصرف با هویت او یکسان است و جایگاه و منزلتش با فردی که با پای پیاده تردد میکند در دید جامعه مصرفی متفاوت میباشد. همچنین صاحبان ثروت سعی میکنند تا به شیوههای فراغتی متفاوت ثروت خویش را به نمایش بگذارند و به سبب همین مسئله نمیتوان شیوه زندگی خاصی را بر طبقه مرفه تحمیل ساخت (گاهی منزلت و ثروت خویش را از طریق شریکان زندگی خویش به نمایش میگذارند و زن را به عنوان ابزاری برای مطرح ساختن قدرت و ثروت خود میدانند و آنان را بهسان تابلوی نقاشی تزیین میکنند و گاهی خانههای لوکس خود را در صفحات مجازی به اشتراک میگذارند). پس نمیتوان با تحلیل بخشی از زندگی طبقه مرفه جامعه به تمامی ابعاد مصرفی آنان پی برد؛ اما این مصرف تظاهری تنها مختص طبقات ثروتمند جامعه میباشد؟ سی رایت میلز بهخوبی نمایان ساخته است که پس از جنگ جهانی دوم چگونه مصرف تظاهری مسیر خود را بهسوی طبقه متوسط جامعه مییابد و در درون آن نفوذ میکند؛ اما در اینجا اندک تفاوتی وجود دارد. مصرف تظاهری را تنها نمیتوان در وادی ثروتهای پولمحور خلاصه ساخت. [۲] مصرف تظاهری با توجه به شرایط مربوط به هر طبقه متفاوت میباشد. همچنین مصرف تظاهری بیشتر در رابطه با رقابتهای درون طبقهای میباشد و این کشاکش بین طبقاتی نیست. به عنوان مثال از آنجایی که سرمایه اقتصادی همه طبقات ابزاری برای فخرفروشی و چشموهمچشمی تلقی میگردد (زیرا همانطور که در بالا اشاره گردیده ثروت و چگونگی مصرف پیوندی عمیق با ماهیت افراد دارد) بنابراین کدام برای نمایش منزلت و اقتدار خود بنا به نوع سرمایهای که در اختیار دارند بهره میبرند. به عباراتی دیگر طبقات متوسط علاوه بر سرمایههای مالی خود سعی در به نمایش گذاشتن سرمایه فرهنگی خود نیز میباشند: همانند مدارک دانشگاهی، کتابخانههای شخصی، دانشگاه محل تحصیل، آرشیوِ فیلم و موسیقی، کافه گردیها و همچنین توانایی در یک مهارت یا دانش خاص. پس بنابراین با چنین درکی میتوان علل مملو بودن تصاویر در صفحات مجازی همچون اینستاگرام را درک ساخت. این شبکه اجتماعی امروزه ابزاری برای خودبیانگری و به نمایش کشیدن زندگی طبقه متوسط شهری یا حتی مرفه جامعه است. طبقات متوسط از آن جهت که فردیتشان در جامعه به علت تعرض به آزادی آنان مورد تجاوز قرار میگیرد سعی میکنند با شیوه خاص مصرف و نمایش دادن آن در صفحات مجازی، اقتدار و فردگرایی خویش را تثبیت کنند. همچنین طبقه ثروتمند شهری برای آنکه فراغت خود را به رخ جامعه بکشند و آن را نمایان سازند از مرزهای گسترده فضای مجازی بهره میجویند و آن را به نمایش میگذارند.
فساد طبقه متوسط نوپا
طبقه متوسط در ایران دارای موقعیتی متغیر و لغزان میباشند. هرلحظه امکان تنزل موقعیت آنان وجود دارد و تحرک اجتماعی مثبت (ورود به طبقه ثروتمند) بهندرت صورت میگیرد (البته اگر کسی بخواهد به روند طبیعی به این جایگاه دست پیدا کند) به همین علت طبقه متوسط جامعه در تلاش است تا از طریق سرمایه تحصیلی و فرهنگی به تصاحب سرمایه اقتصادی بیشتری دست یابد؛ بنابراین طبقه متوسط میخواهد از هر راهی سرمایه فرهنگی خویش را افزایش دهد و از این سرمایه برای تفاخر و نمایش استفاده کند. امروزه به علت مدرک محور بودن نظام شغلی در ایران و نادیده گرفتن استعدادها و تواناییهای مختلف اشخاص تنها راه برای تحرک اجتماعی که در پیش روی طبقه متوسط قرار دارد بهرهجویی از نظام آموزشی برای ارتقای سطح طبقاتی خود میباشد. چنین رفتاری در طبقه متوسط به صنعتی گشتن و بازاری شدن دانشگاه و علم میانجامد. همچنین سنت عددی و کمی کنکور بر آموزش ایران حاکی از صنعتی گشتن آموزش است. نهادهای آموزشی کنکوری با تصاحب بازار اقتصادی توانسته خود را جایگزین نظام آموزشی کنند. این آموزشگاههای با سوءاستفاده از مدرک محوری و صنعتی گشتن علم و همچنین ناکارآمدی نظام آموزشی (منطق عددی و حفظی نظام آموزشی که روشی منسوخ و ضد آموزش و پرورش است) میکوشند تا با وابسته ساختن مردم به خویش شرایط را برای سوءاستفاده آموزشی فراهم آورند و آموزش را از راهی برای تربیت انسانی به بازاری داغ برای خریدوفروش علمی پوچ تبدیل سازند. این فرایند حتی امروزه در دانشگاهها نیز به چشم میخورد. روند کنکوری سازی جامعه و پدید آمدن مافیاهای آموزشی امروزه با خریدوفروش پایاننامه، مقالهنویسی و حتی چاپ کتب برای ارتقای سطح استادان ضربات ناگواری را بر پیکره آموزش عالیه وارد ساخته است. خیل عظیمی از دانشگاههای آزاد نیز مشغول فروش مدرک در تمامی مقاطع تحصیلی میباشند. فسادی که از راه کسب درآمد و ارتقای سرمایه تحصیلی در ایران پدید آمده است همچون فساد طبقه مرفه و اختلاس و پولشویی نیست. این روند فساد آمیز آموزشی ایران امروزه به زایش «انسان منفعل» دامن زده است که علم را مثابه یک بازار درک میسازد و پویش علمی جامعه برای وی اهمیت ندارد. همچنین خریدوفروش پایاننامه، مدرک و تقلبهای علمی اساتید دانشگاهی به انفعالهای علمی زیانبار دامن زده است که هیچ تفاوتی با قاچاق و دزدیها کلان ندارد.
پولکی گشتن فرهنگ باعث گردیده تا طبقه متوسط جامعه از آن جهت که به لحاظ سرمایه اقتصادی همپای طبقات مرفه جامعه نیستند به فساد اقتصادی و فرهنگی در سطح خود دامن بزنند. به عبارتی دیگر درست است از لحاظ مادی در سطح طبقات فرادست خویش نیستند اما دغدغه فراوانی برای کسب هرچه بیشتر سرمایه دارند. به عنوان مثال بالا رفتن سکه، طلا، ارز در چند سال اخیر باعث گردیده تا طبقات متوسط که دغدغه افزایش سرمایه و داراییهای خویش را دارند درگیر بازی با نوسانات اقتصادی و تحریم گردند. این «فردگرایی منفی اقتصادی» بدون توجه به ضررهایی که در سطح کلان اقتصادی اعمال میگردد خوشحال یا ناراحت از بالا رفتن یا کاهش یافتن سرمایه ناچیز شخصی در نوسان خود هستند (این خیال واهی است زیرا با افزایش نرخ قیمتها قدرت خرید کاهش مییابد و به رشد سرمایه این افراد نمیانجامد).
فرزند تظاهری
سیر در صفحات مجازی انواع متفاوت مصرف تظاهری را در طبقات مختلف اقتصادی جامعه نمایان میسازد. طبقه ثروتمند در تلاش است تا با به نمایش گذاشتن ماشینهای لوکس، خانههای چشمنواز و نحوه گذراندن اوقات فراغت ثروت و سرمایه خویش را نمایان سازند؛ اما طبقات متوسط از مسیر دیگری نیز برای رسیدن به مصرف تظاهری بهره میجویند. طبقه متوسط با به نمایش گذاشتن فرزندان خود به فخرفروشی میپردازند. آنان سعی دارند تا با فرستادن فرزندان نخبه (البته بهتر است از واژه نخبه پوشالی بهره ببریم زیرا این طبقه تنها گمان میکند فرزندان نخبهای دارد که البته به لطف مؤسسات کنکور پرور به ادعایشان جامه عمل میپوشانند) خویش به مدارس، کلاسهای موسیقی و کنکور محور و غیره به فخرفروشی بپردازند. این فرزندان از طریق مدارس، آموزشگاهها، لباس و نحو آرایش، باشگاه یا ماشینی که سوار میشوند به عنوان نمادی از سرمایه والدین به نمایش درمیآیند. با قدم گذاشتن در فضای مجازی با موجی از صفحات مختص کودکان مواجه میشوید که توسط والدین آنان اداره میگردد و در تلاشاند تا با نمایش گذاشتن فرزندان خویش به مشهور ساختن آنان و درآمدزایی از طریق تبلیغات بپردازند که به حریم خصوصی کودکان تجاوز میکند و در آیندهای نهچندان دور به مشکلات فراوانی دامن میزند. درنتیجه کودکان در جامعه مصرفی امروزه ایران تبدیل به ابزاری برای فخرفروشی و نمایش درآمدهاند.
درنتیجه باید بیان ساخت که مصرف تظاهری مختص یک طبقه خاص در اجتماع نیست و با توجه به شیوههای متفاوت مصرفی میتواند به طبقات دیگر نیز سرایت کند. مصرف امری حذف ناشدنی از زندگی افراد میباشد. مصرف برای توده بهسان افیون میماند و باعث میگردد تا وی دلیلی برای تحرک اجتماعی و سودآوری برای شرکتها و ادارهجات داشته باشد. البته تمامی این مباحث در جامعهای ممکن پذیر است که فعالیت اقتصادی بهمثابه امری فردی تلقی گردد و امکان رشد را بدهد. بسیاری از ایدئولوژیها در جوامع متفاوت در تکاپو بودند تا با حذف مصرف در جامعه ایدئال خویش، آرمانشهری اعجابانگیز را پدیدآورند اما نتوانستند، زیرا نمیپنداشتند با جلوگیری از رشد یا سانسور مقولهای در جامعه خواستار برای آن افزایش مییابد.
منابع:
۱- طبقه تن آسا، اثر تورستن وبلن، نشر نی، ترجمه فرهنگ ارشاد، چاپ چهارم سال ۱۳۹۴.
۲- مصرف اثر رابرت باکاک، نشر شیرازه، ترجمه خسرو صبری، سال ۱۳۸۱.■
پینوشت:
۱.The Theory of the Leisure Class