لطفالله میثمی
در آستانه خرداد ماه و سالگرد دوم خرداد ۷۶ قرار داریم. در این باره سخن بسیار رفته است. در این یادداشت نگاهی به سیاستورزیهای خاتمی می اندازیم.
دوران هشتساله ریاستجمهوری حجتالاسلام سید محمد خاتمی، جای بررسی بسیاری دارد و هنوز به عمق آن پرداخته نشده است. در میان کارهایی که انجام داد یکی این بود که بدون صرف یک گلوله و هزینه نظامی با تمامی همسایگان ایران قرارداد امنیتی و عدم تجاوز بست، طوری که رسانههای امریکا اعتراف کردند خاتمی یک هاله امنیتی نفوذناپذیر اطراف ایران ایجاد کرده و نگرانی خود از این مسئله را ابراز کردند. در میان کارهایی که نکرد و ناگفتهها یکی اینکه در دوره ریاستجمهوری او سیزده نفر از دیپلماتهای ایران در مزار شریف افغانستان به دست طالبان به شهادت رسیدند که میتوانست واکنش نظامی ایران را در پی داشته باشد، ولی این واکنش در آن شرایط به نفع ایران نبود و یک قطببندی کاذب بین شیعه و سنی ایجاد میکرد که امریکا و انگلیس و عربستان و پاکستان؛ یعنی، حامیان طالبان در آن مقطع این قطببندی کاذب را دامن زده و جنگ را لجستیک میکردند. اینطور که شنیده شده خاتمی در شورایعالی امینت ملی ایران دیگران را قانع کرد که تن به چنین جنگی ندهیم. هرچند نیروهای مسلح با مانورهای نظامی در مرز ایران و افغانستان اقدامات مناسبی انجام دادند.
گذر زمان نشان داد افغانستان و طالبان به چه سرنوشتی دچار شدند. تشکیلاتی که چهارپنجم افغانستان را در دست داشت با حمایت از القاعده و دخالت آنها در حمله به برجهای دوقلو و پنتاگون امریکا با واکنش امریکا روبهرو شد و دیدیم روند افغانستان به کجا منتهی شد.
در دوم خرداد ۷۶، خاتمی با شعار قانون اساسی و قانونگرایی رأی چشمگیر بیستمیلیونی مردم ایران را به دست آورد. انتخابات همزمان با تهدیدهای امنیتی و بستن سفارتخانههای خارجی بود که در درجه نخست همه این مشکلات برطرف شد. این رأی چشمگیر توجهات منطقهای و جهانی را به ایران برانگیخت و از لابهلای مطبوعات خارجی فهمیده شد امریکا پیشنهادی به خاتمی داده است که ایران را با عراق رودررو کند. خوب است بدانیم قبل از دوم خرداد ۷۶ خطمشی امریکا درباره ایران و عراق مهار دوجانبه[۱] برای امریکا هزینهبردار بود. امریکا سعی داشت هزینه درگیری را به ایران منتقل کند. پیشنهاد این بود ایران و عراق نهصد کیلومتر مرز مشترک دارند و ایران میتواند با حملات چریکی و جنگوگریز مرز عراق را ناامن کند و امریکا این خطمشی را لجستیک کند. مدلی که امریکا با کنتروها علیه نیکاراگوئه به کار بست و سرانجام چامارا در این کشور رأی آورد. شنیده شد خاتمی گفته بود پای گذاشتن به عراق همچون افتادن در طاس لغزندهای است که بیرون آمدن از آن امکان ندارد. البته بهنظر میرسد بعدها ترتیبات دیگری اتخاذ شد که نیروهای مخالف عراق که در مجلس اعلی سازماندهی شده بودند در بهار ۸۲ از طریق ایران به درون عراق منتقل شوند که همزمان با حمله غیرقانونی امریکا به عراق بود.
رؤسای جمهور ایران حق دارند هر ساله دو میلیارد تومان تنخواه گردان داشته باشند که به اختیار خود هزینه کنند که طی هشت سال ۱۶ میلیارد تومان میشود. او میتوانست با این مقدار پول به دوستان و آشنایان خود کمک کنند تا مؤسساتی تأسیس کنند، اما او از این مبلغ استفاده نکرد و گفت بهترین نهاد برای هزینه کردن نهاد سازمان برنامه است که عمیقاً میداند اولویتها چیست و کجا و چگونه باید هزینه کند.
حمله نیروهای بهاصطلاح خودسر به کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ نگرانی زیادی ایجاد کرد. خاتمی در پنجم مرداد در دانشگاه بوعلی همدان گفت حمله به کوی دانشگاه واکنشی به بیانیه وزارت اطلاعات بود و تأیید اینکه قتلهای زنجیرهای را افراد خودسر در وزارت اطلاعات انجام دادهاند و درواقع، اعلام جنگ به دولت بود.
نخستین سخنرانی مقام رهبری فاجعه بودن این حمله را بهخوبی نشان میداد. شنیده شد در شورای عالی امنیت خاتمی با فشار روبهرو بوده که در تهران حکومتنظامی برقرار شود. خاتمی با این کار مخالفت کرده و استدلال کرده وقتی در کوی دانشگاه افرادی از اپوزسیون چون مهندس سحابی، محمد بستهنگار و دکتر رئیسطوسی از امنیت ما دفاع میکنند و با رفتن دانشجویان به خیابان مخالفت میورزند چه نیازی به حکومت نظامی است؟ طبیعی بود برقراری حکومتنظامی از نظر داخلی و خارجی گامی در جهت بیثباتی ایران بود که خوشبختانه رخ نداد.
در آستانه دومین دور از ریاستجمهوری خاتمی بیش از هشتاد نفر از اعضای نهضت آزادی و تشکل ملی ـ مذهبی دستگیر شدند. خاتمی در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد من که رئیسجمهور مملکت هستم از این بازداشتها بیخبر بودم. نیرویی که دستاندرکار بازداشت بود پروندهها را در جهت اعدام مهندس سحابی و چند نفر دیگر سوق میداد ولی خاتمی با کمک کارشناسان وزارت اطلاعات بهویژه شخص وزیر ثابت کرد اینها بههیچوجه برانداز نبودند و از اتفاق در دادگاههای آنها هم اتهام براندازی مطرح نشد. هرچند در رسانهها و صداوسیمای جمهوری اسلامی تبلیغ شد که این افراد برانداز بودند درحالیکه از آنها اعاده حیثیت نشد. ناظران سیاسی معتقدند این بازداشتها برای این بود که مردم بگویند در دوره خاتمی این بازداشتها انجام شده و کسی به او رأی ندهد. در عمل دیدیم افراد وابسته به نهضت آزادی و تشکل ملیـمذهبی از ریاستجمهوری مجدد خاتمی حمایت کردند و برخلاف طراحی و مهندسی انتخابات خاتمی بیش از ۲۲ میلیون رأی آورد.
خاتمی به تأیید همگان در طی هشت سال یک دروغ نگفت؛ هرچند همه راستها را هم بیان نکرد. اینکه کسی هشت سال در قدرت و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران باشد و دروغ نگوید یک ثبات اخلاقی و اعتماد ایجاد میکند که در پرتو آن میتوانیم توسعه سیاسی و اقتصادی داشته باشیم.
امیدواریم مقامات مسئول در آستانه خرداد ۱۳۹۸ محدودیتها را از این شخصیت دلسوز ایران و ایرانیان بردارند و این پایانی باشد بر حصر مهندس موسوی، حجتالاسلام کروبی و خانم رهنورد.
[۱] Dual Containment