بدون دیدگاه

آیت‌ا‌لله منتظری، مخالفان وفاق ملی

عمادالدین باقی

روز ۲۹ آذر ۱۴۰۳، مصادف با پانزدهمین سالگرد عروج آیت‌ا‌لله منتظری بود. به همین مناسبت آقای عمادالدین باقی در محفل محدودی از فرهیختگان و علاقه‌م‌ندان به آیت‌ا‌لله منتظری، به ارزیابی عملکرد ایشان پرداخت. از آنجا که مطالب راهبردی مهمی در رثای ایشان بود چشم‌ا‌نداز ایران بر آن شد سخنان ایشان را در این شماره منتشر کند.

سخنان من بیشتر جنبه فتح باب دارد و سلسله‌ن‌شست‌ه‌ایی درباره حقوق بشر است. درباره حقوق مخالفان، باید عنوان کرد که این موضوع در جامعه ما پیشینه چندانی ندارد. پیش از انقلاب، دکتر شریعتی در یکی از سخنرانی‌ه‌ایشان عنوان کردند من مخالف عقیده شما هستم، اما جان خودم را می‌د‌هم که شما عقیده خود را بیان کنید؛ البته شریعتی این جمله را به نقل از ژان ژاک روسو بیان کرده‌ ‌است. به صورت مشخص در ایران در جایی ندیده‌ا‌م کسی از حقوق مخالف حرفی زده باشد. پس از انقلاب نیز فضای انقلابی بر جامعه حاکم بود و خبری از این صحبت‌ه‌ا نبود.
در نیمه دهه ۱۳۶۰ بود که مرحوم آیت‌ا‌لله منتظری برای نخستین بار اصطلاح «تضارب افکار» را وارد ادبیات سیاسی ایران کردند. در همان زمان در روزنامه کیهان با مدیریت شورای سردبیری با الهام از این اصطلاح، ستونی در روزنامه کیهان با عنوان «تضارب افکار» راه‌ا‌ندازی کردند که چند شماره بیشتر منتشر نشد، چون فشار آوردند و آن ستون نیز تعطیل شد. جالب بود در آن زمان چنین حرکتی با حمایت شخص دوم کشور انجام شد و موضوع آن در راستای سه شعار اصلی «انقلاب، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» بود. در هر صورت این ستون نتوانست دوام پیدا کند. تحت تأثیر مرحوم استاد، من نیز در اسفند ۱۳۷۶ در روزنامه جامعه سلسله مقالاتی را تحت عنوان «حقوق مخالفان» نگارش کردم که بعدها این سلسله مقالات در کتابی با همین عنوان منتشر شد.
در کل موضوع حقوق مخالفان در کشور ما سابقه چندانی ندارد؛ البته مباحث انکاری در این زمینه سابقه بیشتری در جامعه دارد. برای نمونه حقوق مخالفان در خوارج بسیار نمود دارد. یکی از فرقه‌ه‌ای خوارج تحت عنوان اَزارَقه معتقد بودند مخالفان ازارقه مشرک هستند و ریختن خون آن‌ه‌ا و گرفتن جان زنان و فرزندانشان مباح است. هرچند دیدگاه‌ه‌ایی داشتند که ممکن است جامعه روشنفکری امروز موافق آن باشند. برای نمونه مخالف سنگسار بودند؛ البته در خوارج فرقه‌ه‌ای معتدل‌ت‌ری مانند اباضیه وجود داشتند که معتقد بودند مخالفان ما کافر هستند، اما مشرک نیستند و ازدواج با آن‌ه‌ا جایز است و حتی ارث نیز می‌ب‌رند.
شیعه از سایر فرقه‌ه‌ای اسلامی پیشروتر بود و حتی متهم به گفت‌و‌گو با مخالف خویش بود و مناظره با فرقه زندیق کفار جزو سنت امامان ما بود. معروف است مأمون قبل از مرگ، نشست‌ه‌ای مختلفی با فرقه زندیق و فرقه‌ه‌ای مختلف برگزار می‌ک‌رد. خود او نیز در این مناظره‌ه‌ا میدان‌د‌ار بود و امام رضا(ع) نیز در این مناظره‌ه‌ا شرکت می‌ک‌ردند. در کتاب‌ه‌ای توحید صدوق، اخبار الرضا و احتجاج طبرسی، گزارش‌ه‌ایی از این مناظره‌ه‌ا با حضور امام رضا منتشر شده است.
در سال ۵۵۵ هجری قمری، کتابی با عنوان فضایل روافض نوشته شده و در این کتاب یکی از اتهامات شیعه این است که با مخالفان خود گفت‌و‌گو می‌ک‌نند. در سال ۵۶۰، «عبدالجلیل رازی» در باب این موضوع، کتابی می‌ن‌گارد که شما شیعه را متهم به گفت‌و‌گو با مخالف خود می‌ک‌نید، درحالی‎که این موضوع انکار قرآن و کلام خدا و دعوت محمد مصطفی(ص) است. منظور اینکه وقتی چنین سابقه‌ا‌ی در عقاید پیروان شیعه وجود دارد، شیعیان امروزی نباید از مخالفان خود و آزادی بیان بترسند، بلکه باید از آن استقبال کنند.
طی ۴۵ سال گذشته، رفتار ما به رفتار پیروان ازارقه شبیه‌ت‌ر بوده است تا پیروان مذهب شیعه. نتیجه این امر نیز سبب واگرایی اجتماعی، گسست بین مردم و حاکمیت و پیدایش بحران و نگرانی از براندازی شده است. امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به وفاق ملی نیاز دارد و فارغ از هر گونه تعلق سیاسی، یکی از شعارهایی که قابل قبول است همین شعار وفاق ملی آقای پزشکیان است که می‌ت‌واند یک نسخه نجات‌ب‌خش برای امروز ایران قلمداد شود. بدون شک، پیش‌ش‌رط تحقق وفاق ملی رعایت حقوق مخالفان است، نمی‌ت‌وان حقوق مخالفان را نادیده گرفت و منتظر وفاق ملی بود.
در کشور امریکا، به‌ع‌نوان یک کشور دموکراتیک، احزاب کمونیستی آزاد هستند و در رد سیستم امریکا کتاب می‌ن‌ویسند، ولی همین افراد در شرایط خطر از آن سیستم دفاع نیز می‌ک‌نند. نمونه آن بیانیه ۱۵۰ نفر از متفکران امریکایی پس از ۱۱ سپتامبر و حمایت از تصمیم حمله به افغانستان بود. در نهایت آن‌ه‌ا این سیستم را قبول دارند، چراکه می‌د‌انند همین سیستم، آزادی آن‌ه‌ا را تضمین می‌ک‌ند؛ البته این نگاه در واضعین قانون اساسی ما نیز وجود داشت.
در مجلس خبرگان قانون اساسی، رئیس کمیسیونی که اصل ۲۴ را بررسی می‎کرد شهید باهنر بود. آقای باهنر درباره این اصل گزارشی ارائه می‌ک‌ند و آقای بهشتی خطاب به ایشان می‌گ‌وید آیا امکان دارد کسی کتابی در رد سیستم جمهوری اسلامی بنویسد. آقای باهنر نیز جواب می‌د‌هد بله، این امکان وجود دارد و حتی اگر کسی در نقد دین نیز کتابی بنویسد مشکلی وجود ندارد. این دیدگاه‌ه‌ا در ابتدای انقلاب وجود داشت، ولی متأسفانه مسیر آن تغییر پیدا کرد و تنها کسی که به همان مسیر وفادار ماند «آیت‌ا‌لله منتظری» بود.
ایشان مصداق عینی دفاع از حقوق مخالف بود، زیرا قربانی کسانی شد که آن‌ه‌ا را قبول نداشت، کسانی که حتی خودشان را دشمن خودشان می‌د‌انستند. با وجود نقدهایی که به نظرات آیت‌ا‌لله منتظری درباره ولایت فقیه در اوایل انقلاب می‌ش‌ود، وی جزو واضعین ولایت فقیه بوده است؛ البته بعدها نظر ایشان درباره ولایت فقیه تغییر کرد. بعضی که تنها برخی از ابعاد شخصیت ایشان را القا می‌ک‌نند تصویر نادرستی از وی ارائه می‌د‌هند.
آیت‌ا‌لله منتظری در سال ۱۳۵۸ درباره شکنجه معتقد بودند به هیچ وجه نباید باب شکنجه را باز کرد. ایشان در حق اعتراض اجتماع در جلسه بیست‌و‌هشتم در اول مهر سال ۱۳۵۸ به‌ع‌نوان رئیس خبرگان جمله‌ا‌ی دارند که می‌گ‌ویند: «ما گاهی اوقات در این اصولی که تصویب می‌ش‌ود می‌خ‌واهیم به‌ا‌صطلاح ابرویش را درست کنیم، چشمش را کور می‌ک‌نیم. ما می‌گ‌وییم اجتماع و راهپیمایی به شرطی که توطئه علیه هیچ چیز نباشد. فردا هر اجتماعی که بخواهند بکنند و چهار نفر در یک مسجد جمع شوند یک پاسبان می‌آ‌ید و می‌گ‌وید می‌خ‌واهید علیه امنیت کشور توطئه کنید. این معنایش این است که قدرت را به دست دولت بدهیم که از هر اجتماعی، اعم از مذهبی و غیرمذهبی جلوگیری کند. ما قبلاً دیده بودیم اگر چهار نفر در مسجد جمع می‌ش‌دند و یک نفر از مبانی اسلام برایشان صحبت می‎کرد شهربانی می‌آ‌مد و جلوگیری می‌ک‌رد. حال اگر این احتمال می‌ر‌ود که یک دسته‌ا‌ی علیه اسلام به خیابان بیایند و تظاهرات کنند که به نظر من کسی جرئت نمی‌ک‌ند، اگر قید بگذاریم که هر راهپیمایی و اجتماعی اعم از اینکه در مسجد و حسینیه باشد، این بهانه را به دست دولت می‌د‌هد که بیاید و جلوگیری کند، بنابراین اصل بی‌خ‌اصیتی می‌ش‌ود».
حرف ایشان مصداق این جلسه ماست که پس از ۴۵ سال در بزرگداشت چنین شخصیتی که جزو بنیان‌گ‌ذاران انقلاب است، در اینجا (غیررسمی) این جلسه را برگزار می‌ک‌نیم، هرچند کیفیت این جلسه بسیار بیشتر از کمّیت آن است. به هر حال با وجود همین ممنوعیت‌ه‌است که قادر نیستیم بیرون از اینجا یک نشست با همین کیفیت به‌ص‌ورت وسیع‌ت‌ر برگزار کنیم. به هر بهانه‌ا‌ی جلوی برگزاری سالگرد افراد این‌چ‌نین بزرگ را می‌گ‌یرند. اگر می‌خ‌واهیم از این شرایط پرخطر به سلامت عبور کنیم، باید قدر بزرگان را بدانیم و از نظرات آن‌ه‌ا بهره‌م‌ند شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط