نوشته دورسا جباری، منتشر شده در سایت الجزیره، ۱۵ ژوئن ۲۰۲۵
حتی در حالی که ایران حملات خود به اسرائیل را انجام میدهد، همزمان در حال بررسی گزینههای نظامی و دیپلماتیک خود است.
در سه روز گذشته ایران در برابر حملات اسرائیل ایستادگی کرده است؛ حملاتی که به کشته شدن بیش از ۲۴۰ ایرانی، از جمله چندین عضو ارشد نظامی این کشور انجامیده است.
اما واکنش ایران، وارد آوردن ضرباتی به شکلی بوده که اسرائیل هرگز آن را تجربه نکرده بود؛ موشکهای ایرانی خسارات ویرانگری را در بزرگترین شهرهای اسرائیل از جمله تلآویو و حیفا وارد کردهاند.
تاکنون میزان دقیق خسارات واردشده به هر دو طرف — و اینکه کدام اهداف به طور مشخص هدف قرار گرفتهاند — روشن نیست؛ چرا که جنگ اطلاعاتی همراه با این درگیری نظامی، دسترسی به اطلاعات دقیق را دشوار ساخته است.
همچنین مشخص نیست که هر دو طرف چه میزان موشک و مهمات در انبارهای خود دارند و تا چه مدت میتوانند این جنگ را ادامه دهند.
آنچه میدانیم این است که ایران به بزرگترین برنامه موشکی خاورمیانه مجهز است و هزاران موشک بالستیک با بردها و سرعتهای متفاوت در اختیار دارد. با سرعت کنونی حملات، ایران احتمالاً میتواند برای هفتهها به حملات خود به اسرائیل ادامه دهد — زمانی کافی برای وارد آوردن خسارات قابل توجه به اسرائیل، که جامعه آن پس از سالها عمدتاً تنها در معرض حملات گروههای مسلح ضعیفتر در غزه، لبنان و یمن بوده و چنین حجم گستردهای از حملات را تجربه نکرده است.
ایران همچنین در حال نشان دادن کارآمدی موشکهای پیشرفتهتر خود است. برای نخستین بار، موشک «حاج قاسم» روز یکشنبه علیه اسرائیل به کار رفت؛ موشکی که توانست از سامانههای دفاع هوایی اسرائیل عبور کند و تصاویر منتشرشده از اسرائیل به وضوح نشان میدهند که قدرت و سرعت آن نسبت به موشکهای قدیمیتر ایران در حملات پیشین، بسیار بیشتر است.
البته ایران به تعداد نامحدودی از این موشکهای پیشرفته دسترسی ندارد و ناچار خواهد شد در مصرف آنها صرفهجویی کند؛ اما در ترکیب با موشکهای استانداردتر و هزاران پهپادی که در اختیار دارد، ایران از توان نظامی کافی برای وارد آوردن خسارت به اسرائیل برخوردار است — و این توانایی در تضاد با تصورات بسیاری است که باور داشتند ایران در کوتاهمدت قدرت کافی برای ادامه نبرد را ندارد.
اجتناب از درگیری با آمریکا
در حالی که سامانه گنبد آهنین اسرائیل در معرض آزمایش شدید حملات موشکی ایران قرار گرفته، اسرائیل به متحد اصلی خود یعنی ایالات متحده متکی شده تا در رهگیری این حملات به آن کمک کند.
با این حال، ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ تاکید کرده است که طرف این درگیری نیست و هشدار داده که اگر ایران به منافع آمریکا در منطقه — از جمله پایگاههای نظامی آن در سراسر خاورمیانه — حمله کند، عواقب سختی در انتظارش خواهد بود.
برای ایران، حمله به پایگاهها یا پرسنل آمریکایی بدترین سناریوی ممکن است که میکوشد از آن اجتناب کند. رهبر ایران، معمولاً در تصمیمات خود با احتیاط عمل میکند و نمیخواهد وارد نبرد مستقیم با آمریکا شود یا به واشنگتن بهانهای دهد تا نیروی نظامی خود را مستقیماً در کنار اسرائیل وارد میدان کند.
یک حمله مشترک اسرائیل و آمریکا میتواند توانایی انهدام تأسیسات هستهای فوقمحافظتشده ایران را فراهم کند و موقعیت اسرائیل را بهشدت تقویت کند.
همچنین چنین حملهای به احتمال زیاد پایگاههای آمریکایی مستقر در کشورهایی چون کویت، قطر، عربستان سعودی و ترکیه را درگیر خواهد کرد؛ کشورهایی که دشمن مستقیم ایران محسوب نمیشوند و تهران تمایلی به کشاندن آنها به درگیری ندارد. افزون بر این، ایران این کشورها را به عنوان میانجیهای بالقوه نیز ارزشمند میداند.
گزینههای دیگر ایران
ایران گزینههای دیگری نیز در اختیار دارد. این کشور بارها تهدید کرده که میتواند تنگه هرمز — که میان ایران و عمان قرار دارد — را ببندد و بلافاصله انتقال میلیونها بشکه نفت در روز را متوقف کند. قیمت نفت که روز جمعه به طور موقت به ۷۸ دلار در هر بشکه رسید، در صورت بستن تنگه هرمز میتواند به بیش از ۱۰۰ دلار افزایش یابد.
بستن تنگه هرمز یکی از برگهای برنده ایران در کوتاهمدت است که در صورت ادامه جنگ میتواند آن را بازی کند.
مسیرهای خروج از بحران
اما در نهایت ایران به دنبال یافتن راهی برای پایان دادن به درگیری است؛ درگیریای که ظرفیت تبدیلشدن به جنگ منطقهای با دو قدرت هستهای — اسرائیل و آمریکا — را دارد و میتواند آسیبهای سنگینی به اقتصاد ایران وارد کرده و موجب ناآرامی داخلی شود.
ایران همچنین میداند که در حالی که اسرائیل نیز محدودیتهایی برای ادامه نبرد دارد، حمایت ایالات متحده به اسرائیل این امکان را میدهد که ذخایر مهمات خود را راحتتر از ایران تکمیل کند.
دولت ایران به وضوح اعلام کرده که در صورت توقف حملات اسرائیل، مقابله به مثل را متوقف خواهد کرد و حاضر است به مذاکرات هستهای با آمریکا بازگردد. وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، روز یکشنبه گفت: «به محض این که این حملات [اسرائیل] متوقف شود، ما نیز متقابلاً پاسخ خواهیم داد.»
اما این موضوع بستگی به ایالات متحده و رئیسجمهور غیرقابل پیشبینی آن دارد. ترامپ باید اسرائیل و نخستوزیر بنیامین نتانیاهو را برای توقف حملات تحت فشار بگذارد و مشخص نیست که آیا حاضر است این کار را انجام دهد یا نه.
مواضع ترامپ در قبال این درگیری به طور مداوم در حال تغییر است. از یک سو خواستار پایان جنگ شده، اما همزمان ایران را تهدید نیز میکند.
ایران همچنین میداند که ترامپ فردی نیست که بتوان به او اعتماد یا تکیه کرد. ایالات متحده پیش از حمله اسرائیل در هفته گذشته، در فریبکاری شریک بود و در حالی که وانمود میکرد مذاکرات هستهای روز یکشنبه برگزار خواهد شد، در واقع میدانست که اسرائیل برنامه حمله دارد.
با این همه، رسیدن به توافقی به میانجیگری آمریکا، محتملترین گزینهای است که ایران برای مهار اسرائیل و پایان دادن به درگیری در اختیار دارد؛ درگیریای که توان ایران را به نمایش گذاشته اما ادامه آن برایش هر چه بیشتر دشوار میشود.