بدون دیدگاه

جلوه‌هایی از انسان‌دوستی حافظ

بخش سوم و پایانی
احمد کتابی

گفتی از حافظ ما بوی ریا می‌آید / آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی
(غزل ۴۷۵ دیوان حافظ به تصحیح دکتر خانلری، ص ۵۳۷)

۴-انتقادپذیری
آمادگی آدمی برای پذیرش انتقادها و ایرادهای دیگران نسبت به خود، و شکل متعالی‌تر آن، مهیا بودن وی برای «انتقاد از خود» (auto criticism)، ازجمله عوامل مؤثری است که موجب توسعه و تعمیق خودشناسی در انسان و به تَبَعِ آن، فراهم آوردن زمینه برای مدارا و تساهل بیشتر می‌شود؛ زیرا وقتی آدمی بر اثر انتقادات دیگران به عیب‌ها و نقص‌های خود آگاهی یافت، قهراً از توانایی و سعه‌صدر بیشتری برای تحمل تقصیرها و یا رفتارهای ناروای دیگران برخوردار خواهد شد. در این خصوص، شواهد مثال متعددی در دیوان خواجه می‌توان یافت؛ از آن جمله:
سیاه نامه‌تر از خود کسی نمی‌بینم / چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود؟!۱
(غزل ۲۱۹، ص ۴۵۴)
شرمم از خرقه آلوده خود می‌آید / که بر او پاره به صد شعبده پیراسته‌ام
(غزل ۳۰۵، ص ۶۲۶)
ز باده خوردنِ پنهان ملول شد حافظ / به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم
(غزل ۳۴۲، ص ۷۰۰)
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح / شرمسارِ رخِ ساقی و میِ رنگینم
جامِ مِی‌گیرم و از اهل ریا دور شوم / یعنی از خلق جهان پاکدلی بگزینم
….
من اگر رند خراباتم و گر حافظ شهر / این متاعم که تو می‌بینی و کمتر زینم
(غزل ۳۴۷، ص ۷۱۰)

۴-۱- ملامت‌جویی
حافظ در مقام انتقاد از خود، گاه طریق افراط در پیش می‌گیرد و به شیوه «ملامتیه»۲ تجاهر به فسق می‌کند و جسورانه به گناهان کرده و ناکرده، علناً تظاهر و در مواردی حتی تفاخر می‌کند. بی‌گمان نفرت عمیق او از زهد و زاهدان ریایی در این تجاهرها و اعترافات نامتعارف نقش و تأثیر اساسی داشته است. درواقع، حافظ برای آنکه با ریا از ریشه مبارزه کند خود را شاید از باب مصلحت، اهل ریا و تزویر می‌خواند؛ تا بدین‌وسیله بهتر بتواند به نقد آن بپردازد (خرمشاهی، ذهن و زبان حافظ، ص ۲۴۲) اکنون به ارائه بعضی شواهد حاکی از ملامت جویی حافظ پرداخته می‌شود:
سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم / که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم
بیار می که به فتوای حافظ از دل پاک / غبار زرق۳ به فیض قدح فرو شویم
(غزل ۳۷۲، ص ۷۶۰)
این خرقه که من دارم در رهنِ شراب اولی
وین دفترِ بی‌معنی غرقِ می ناب اولی
(غزل ۴۵۷، ص ۳۹۰)
خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا
همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم
(غزل ۳۶۶، ص ۷۴۸)
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
آه اگر از پِیِ امروز بود فردایی
(غزل ۴۸۱، ص ۹۷۸)

۴-۲- ادب‎ورزی
صرف‌نظر از مواردی محدود، حافظ اصولاً شاعری مقید و ملتزم به رعایت ادب و عفت کلام است و از تحقیر و توهین مخالفان و رقیبان خود پرهیز دارد. التزام خواجه به مراعات ادب و نزاکت به درجه‌ای است که در یکی از غزل‌هایش، ورود به خرابات را مشروط و منوط به رعایت ادب کرده است:
قدم مَنِه به خرابات جز به شرطِ ادب
که ساکنان درش محرمان پادشهند
(غزل ۱۹۶، ص ۴۰۸)
و در بیتی دیگر تا آنجا پیش می‌رود که بی‌ادبان را حتی لایق مصاحبت نمی‌داند:
حافظا؛ علم و ادب ورز که در مجلس خاص
هر که را نیست ادب، لایق صحبت نبود
(غزل ۲۱۳، ص ۴۴۲)

۵-نسبیت‌گرایی
جنگ هفتادودو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت رهِ افسانه زدند
(غزل ۱۷۹، ص ۳۷۴)
یکی از ویژگی‌های برجسته اندیشگی حافظ، نفی مطلق‎اندیشی و کمال‌طلبی و موجه دانستن و مجاز شمردن برداشت‌ها و قرائت‌های گوناگون از حقیقت است. در زیر اهم شاهد مثال‌هایی که در تأیید این مدعا از دیوان خواجه استخراج شده است ارائه می‌شود:
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست
(غزل ۶۰، ص ۱۳۶)
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی برحسب فهم گمانی دارد
(غزل ۱۲۱، ص ۲۰۸)
معشوق چون نقاب ز رخ برنمی‌کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند؟
(غزل ۱۹۱، ص ۳۹۸)
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند؟
به قدر بینش خود هر کسی کند ادراک
(غزل ۲۹۴، ص ۶۰۴)

۶- خوش‌بینی و حسن خلق
خوش‌بینیِ درباره آینده و حملِ بر صحت و حسن نیت کردن اعمال و اقوال دیگران، از نشانه‌های بارز مدارا و تساهل به شمار می‌رود که در دیوان خواجه به‌کرات و با تأکید بدان‌ها توصیه شده است. در اینجا به ارائه شواهد برجسته این مقوله اکتفا می‌شود:
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
(غزل ۸، ص ۳۲)
به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش
که نیستی است سرانجام هر کمال که هست
(غزل ۳۰، ص ۵۶)
نظر پاک تواند رخِ جانان دیدن
که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد
(غزل ۱۳۳، ص ۲۸۲)
دلا ز طعن حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطرِ امیّدوار ما نرسد
(غزل ۱۵۲، ص ۳۲۰)
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
(غزل ۱۵۷، ص ۳۳۰)
بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
(غزل ۱۶۹، ص ۳۵۴)
از غمِ هجر مکن ناله و فریاد که دوش۴
زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید
(غزل ۲۳۵، ص ۵۲۲)
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن
(غزل ۳۸۵، ص ۷۸۶)
ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت
این شام صبح گردد و این شب سحر شود
(نقل از حافظ تشریح)
دلا مَنال ز شامی که صبح در پِیِ اوست
که نیش و نوش به هم باشد و نشیب و فراز
(همان)

۷-عدالت‌گرایی و ستم‌ستیزی
از مظاهر بارز انسان‌دوستی، دادگرایی و ظلم‌ستیزی است. خوشبختانه در این زمینه نیز شواهد کافی در دیوان حافظ مشاهده می‌شود:
شاه را بِه بود از طاعتِ صدساله و زهد
قدرِ یک ساعت عمری که در او داد کند
(غزل ۱۸۵، ص ۳۸۷)
دورِ فلکی یکسره بر مِنهَج۵ عدل است
خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل
(غزل ۲۹۸، ص ۶۱۲)
گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم
عزم سبک عنان تو در جنبش آورد
این پایدار مرکز عالی مدار هم
(غزل ۳۵۴، ص ۷۲۴)
و نیز:
نی دولت دنیا به ستم می‌ارزد
نه لذت مستی‌اش الم می‌ارزد
نی هفت‌هزارساله شادی جهان
این محنت هفت‌روزه غم می‌ارزد
(رباعی ۳۸، ص ۱۱۰۹)
حافظ همچنین، ضمن یکی از قطعات دیوانش، بزرگان و محتشمان را از عیش و نوش و تنعمِ شبانه‌روزی ونیز خشم گرفتن بر زیردستان بر حذر می‌دارد و شوکت و مهتری را در غم‌زدایی از خلایق و مراعات حال آنان می‌داند:
نشود مهتری چو دست دهد
روز و شب را شراب نوشیدن
یا طعام لذیذ بس خوردن
یا به الوان لباس پوشیدن۷
یا بر آن‌ها که زیردست تواند
هرزمان بی گنه خروشیدن
من بگویم که مهتری چه بود
گر تو خواهی ز من نیوشیدن
مملکت را ز غم رهانیدن
به مراعات خلق کوشیدن
(نقل از امثال‌وحکم دهخدا، ص ۱۷۹۹)

پی‌نوشت‌ها
1. در این بیت، دود دل به مرکبی سیاه تشبیه شده است که به سَرِ قلم می‌رود.
2. فرقه‌ای از صوفیان که در ملأعام به ارتکاب گناه و اعمال ناروا و عدم انجام دادن فرایض تظاهر می‌کردند تا به خیال خود از ریا و تزویر اجتناب کرده باشند. آنان پیروان «حمدون بن احمدبن عماره» بودند که می‌گفت: «علم خدایتعالی به تو نیکوتر از آن باشد که علم خلق، پس باید که اندر خلأ با حق‌تعالی معاملت نیکوتر از آن کنی که اندر ملأ با خلق.»(فرهنگ معین)
3. ریا، تزویر
4. دیشب
5. طریقه، شیوه
6. لباس‌های رنگارنگ به تن کردن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط