بدون دیدگاه

جنگ بی‌پایان

طارق علی
منتشر شده در New Left Review – Sidecar، ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵
برگردان: چشم انداز  ایران

گالری‌ای از چهره‌های کریه‌المنظر که ترامپ گرد آورده بود – تنها کمبودِ یک تُنیک(۱) رومی در بازسازیِ او از امپراتور نرون احساس می‌شد – در شهر تفریحی شرم‌الشیخ، که نامش مترادف تجمل و استبداد است، با خضوع و خرسندی «صلح در خاورمیانه» را جشن گرفتند.
اما چه صلحی؟ همان روز، در اورشلیم، نرون اعلام «پیروزی» کرد و در برابرِ سربازان کمکی و اهداکنندگان پولش در کنِست فریاد زد:

ما بهترین سلاح‌های دنیا را می‌سازیم و تعداد زیادی از آن‌ها را داریم. و صادقانه بگویم، مقدار زیادی از آن‌ها را به اسرائیل داده‌ایم. بی‌بی همیشه به من زنگ می‌زد: «می‌شود این سلاح را برایم بگیری؟ آن یکی را چطور؟» بعضی‌هایشان را اصلاً تا آن روز نشنیده بودم، بی‌بی! اما ساختمشان! [خندهٔ حضار] و ما آن‌ها را اینجا آوردیم، نه؟ و بهترین‌اند. بهترین. و شما هم خوب ازشان استفاده کردید. البته استفاده‌کردن بلد هم می‌خواهد – و شما واقعاً خوب بلد بودید.

«چه کار شگفت‌انگیزی! چه کار بزرگی انجام داده‌اید»، نرون با شگفتی گفت.
«این‌ها فقط چند دلیل‌اند که باعث می‌شوند من به این‌که بهترین دوست اسرائیل در تمام تاریخ هستم، افتخار کنم.»
پیش از پایان نمایش، فریادی هم نثار مریم ادلسون شد که در جایگاه تماشاگران نشسته بود: «درسته، مریم؟»
ترامپ با لحنی خاطره‌گویانه ادامه داد:

مریم و شِلدون به دفتر بیضی می‌آمدند… فکر می‌کنم بیش از هر کسی به کاخ سفید سفر کردند… نگاهش کنید، چقدر بی‌گناه نشسته. شصت میلیارد دلار در بانک دارد! [خنده] فکر کنم گفت: نه، بیشتر! و او عاشق اسرائیل است… شوهرش مردی پرخاشگر بود، ولی من دوستش داشتم… خیلی از من حمایت می‌کرد. زنگ می‌زد و می‌گفت: «می‌توانم بیایم ببینمت؟» و من می‌گفتم: «شِلدون، من رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ام، قضیه این‌طوری کار نمی‌کند.» ولی می‌آمد… آن دو مسئولِ خیلی چیزها بودند، از جمله اینکه مرا به فکرِ بلندی‌های جولان انداختند.

این رشته افکار – و رشته‌هایِ متصل به کمک‌های مالیِ ادلسون‌ها – او را به این پرسش کشاند که آیا وفاداری اصلی مریم به آمریکاست یا اسرائیل.
«می‌دانم با این حرف برایش دردسر درست می‌کنم، اما یک بار ازش پرسیدم: “خب، مریم، می‌دانم عاشق اسرائیلی. اما بیشتر کدام را دوست داری – ایالات متحده یا اسرائیل؟” او پاسخ نداد. یعنی شاید اسرائیل را بیشتر دوست دارد!»

چنین پرسشی طبق تعریف «اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست» مصداق یهودی‌ستیزی است؛ در حالی‌که در خاک آمریکا، دانشگاه‌ها از سوی دولت نرون به خاطر رفتارهایی کمتر از این تهدید یا مجازات می‌شوند.
او بار دیگر بخش پنهان را بلند فریاد می‌زند: نقش شرم‌آور پول لابی اسرائیل در حمایت بی‌قید و شرط نخبگان سیاسی و فرهنگی آمریکا از ویران‌سازی غزه را عریان می‌کند.

در همین حال، تنها پنجاه مایل آن‌طرف‌تر از ضیافت شادی در کنِست، نزدیک به دو میلیون فلسطینیِ گرسنه و بی‌خانمان در جستجوی سرپناه، غذا و آب بودند.
چه خواهد شد؟ حماس بیست گروگان را آزاد کرده و اسرائیلی‌ها دو هزار زندانی را.
وقفه‌ای جزئی حاصل شده – خبری خوب – اما اسرائیل صراحتاً اعلام کرده که اشغال استعماری هرگز پایان نخواهد یافت.
افزون بر شاید صد هزار کشته، اسرائیل موفق به تصاحب گسترده زمین شده است.
پیش از «توافق صلح» نرون، نیروهای دفاعی اسرائیل بیش از ۸۰ درصد از ۱۴۰ مایل مربع نوار غزه را در اختیار داشتند؛ پس از عقب‌نشینی تا «خط زرد اولیه»، به گفته الجزیره، هنوز ۵۸ درصد غزه را در دست دارند – از جمله بخش اعظم رفح، بیش از نیمی از خان‌یونس، بخش‌هایی از غزه‌سیتی، و بیت‌حنون و بیت‌لاهیا در شمال.
هزاران فلسطینی همچنان بی‌محاکمه در اردوگاه‌های متمرکز اسرائیل بازداشت‌اند.(۲)

نتیجه این توافق آن است که نوار غزه عملاً پاره‌پاره شده، و اکثریت مردم فلسطین به زاغه‌های چادری رانده شده‌اند.
بافت شهری تقریباً به‌کلی در اثر گلوله‌باران، بمباران، پهپادها و بولدوزرهای اسرائیلی نابود شده: ۸۰ درصد ساختمان‌ها آسیب دیده یا تخریب کامل‌اند؛ ۹۰ درصد خانه‌ها و ۸۰ درصد اراضی کشاورزی از میان رفته‌اند.
اکنون در غزه ۱۷ هزار یتیم وجود دارد و سازمان ملل تخمین می‌زند دو سال گذشته توسعه انسانی در غزه را تا حدود ۶۹ سال عقب رانده است.

شش روز پس از آتش‌بس، فلسطینی‌ها هنوز به دست ارتش اسرائیل به دلخواه کشته یا زخمی می‌شوند.
گذرگاه رفح و دیگر نقاط ورودی هنوز زیر کنترل اسرائیل‌اند.
دولت نتانیاهو با ادعا اینکه فلسطینیان توافق را می‌شکنند، چون نتوانسته‌اند اجساد گروگان‌های اسرائیلی را از زیر آوار پیدا کنند، کمک‌های انسانی را عملاً مسدود کرده است.

با این همه، اسرائیل هنوز به اهداف جنگی خود نرسیده است.
حماس نه تنها نابود نشده، بلکه به گفته وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن، با سرعت بیشتری نیرو جذب می‌کند.
گرچه بخش بزرگی از رهبری حماس کشته شده، یکی از مقامات آن گفت که حمله ارتش اسرائیل «نسل‌های جدیدی» را به مقاومت پیوسته کرده است.
آنان از موشک‌ها، بمب‌ها و گلوله‌های منفجرنشده آمریکایی و اسرائیلی برای ساخت مواد منفجره دست‌ساز استفاده می‌کنند.
مرحله سوم توافق ترامپ می‌گوید حماس باید سلاح‌های خود را تسلیم کند، اما پیتر بینارت توضیح می‌دهد چرا این امر نامحتمل است:
«دهه‌هاست این گروه اسلام‌گرا رقیب سیاسی خود، تشکیلات خودگردان به رهبری فتح، را به خاطر دست‌کشیدن از مقاومت مسلحانه در حالی که فلسطین هنوز اشغال است، سرزنش می‌کند. بعید است حماس اکنون، بی‌آنکه هیچ نشانه‌ای از راه‌حل سیاسی قابل‌قبول دیده شود، از آن اصل صرف‌نظر کند.»

جنگ اسرائیل و فلسطین که در ۱۹۴۷ آغاز شد، هنوز پایان نیافته است.
رهبران آن – از سوسیال‌دموکرات‌هایی چون بن‌گوریون و گلدا مئیر در دهه‌های پنجاه و شصت تا افراطیون راست کابینه کنونی نتانیاهو – هرگز پنهان نکرده‌اند که هدف نهایی‌شان «ارض اسرائیل» است.
از سال ۲۰۲۳، هدف آشکارشان پایان‌دادن به داستان فلسطین برای همیشه بوده است.
اما این هم، با پشتیبانی بایدن، ترامپ و بیشتر اقمار اروپایی – با بریتانیا در پیشاپیش آن – هنوز به ثمر ننشسته است.

پیام برای جنبش‌های شگفت‌انگیز همبستگی با فلسطین که در بسیاری از نقاط جهان شکل گرفته‌اند، روشن است:
اعتصاب سراسری ایتالیا برای غزه بار دیگر سیاست رادیکال را در آن کشور زنده کرده است.
اکثریت قاطع مردم آلمان، فرانسه و بریتانیا علیه دولت‌های فاسدشان ایستاده‌اند.
ترامپ و استارمر در داخل، به سوی اقتدارگرایی می‌روند.
جنایات جنگی در غزه نسلی تمام را بیدار کرده است.
جهان عرب، دریغا، هنوز خفته است – هرچند کابوس‌هایش تاریک‌تر می‌شوند و اسرائیل به‌عنوان نماینده اصلی امپریالیسم در منطقه منصوب شده است.

پیام روشن است:
فراموش نکنید. رها نکنید. خشمگین بمانید.
این کمترین کاری است که می‌توانیم برای مردم فلسطینِ زیر اشغال اسرائیل انجام دهیم.
جنگ ۱۹۴۷ در اشکال گوناگون ادامه یافته است: ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و ۲۰۲۳.
این آخرین مرحله پایان نیست – به هیچ معنا و معیاری.


۱- «تُنیک رومی» یا همان «تُوگا» در ترجمه معنایش همان ردای امپراتوران روم باستان است — نه صرفاً لباس، بلکه نماد قدرت خودکامگان.

۲- منظور از «اردوگاه متمرکز» در متن اصلی (Israeli concentration camps) اشاره به بازداشتگاه‌های جمعی است که در آن هزاران فلسطینی بدون محاکمه نگهداری می‌شوند. نویسنده با آگاهی از بار تاریخی واژه، از آن برای برجسته‌سازی تضاد اخلاقی میان حافظهٔ هولوکاست و رفتار اسرائیل استفاده می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط