بدون دیدگاه

صورت مذاکرات شورای انقلاب (۲)

پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۵۸

ترکیب شورای انقلاب، تکلیف اموال دربار پهلوی

حسین رفیعی

نیابت آقای بهشتی در شورای انقلاب، تصویب شد. ریاست با آقای طالقانی و دکتر شیبانی منشی است.

موسوی اردبیلی: در مسئله رفراندوم تغییر رژیم دو نظر است: یکی؛ آری جمهوری، نه سلطنت. بعد تشکیل مجلس مؤسسان. دیگری؛ قانون اساسی تکمیل شود و اصل مسئله یک‌جا به رأی گذاشته شود. اگر قانون اساسی را از آقا بگیریم، هیئتی روی آن حدود ده روز بررسی کند و اگر لازم است اصلاح کنیم و بیست روز بحث شود، نظر مردم گرفته شود، صد نفر آماده کنیم، با توسل به گفتن، نوشتن و توضیح از آن دفاع کنند. بیست روز یا یک ماه بعد از آنکه حرف‌ها زده شد و مخالفان مطالب خود را گفتند و احیاناً اصلاحاتی به عمل آمد در معرض افکار قرار داده و یک‌جا رأی گرفته شود.

بهشتی: سه مسئله مطرح است: قانون اساسی، رفراندوم و تشکیلات شورا. در مورد تشکیلات شورای انقلاب یک رئیس با حق امضا نیاز است.

بنی‌صدر: شورای انقلاب غایب، امام زمان غایب، دولت غایب، کمیته امام غایب، خود امام غایب، دیروز کارگران اصرار داشتند وزیر کار بیاید توضیح بدهد اما نیامد. توده مردم، اتصال به تصمیم‌گیرنده‌ها را ندارند. این کار بی‌خطر نیست. مردم حقی دارند. کارگران می‌گویند ما نباید باشیم؟ دانشگاهی باشد. دانشجو باشد. کارگر باشد. دهقان باشد و زنان باشند.

بهشتی: بانوان داشت.

بنی‌صدر: نه، شما تعیین کنید. می‌شود آرای آن‌ها را گرفت.

خامنه‌ای: این حرف زمزمه‌اش هست. قبول ندارم. در مورد اینکه ترکیب قشرهای مختلف باشد، نمایندگان واقعی این قشر را نمی‌شود پیدا کرد. ممکن است تشکیلاتی باشند و نماینده نداشته باشند. بازاری‌ها هم هستند.

بنی‌صدر: آن‌ها هم باشند.

خامنه‌ای: در مورد کارگران حرف هست، ممکن نیست. همچنین در مورد دانشجویان و قشرهای دیگر. شورای انقلاب پارلمان نیست که نمایندگان ملت باشند. آن‌هایی که هستند قدرت استثنایی است. برای رسیدن به تشکیلات درست مملکتی، این تشکیلات را خمینی معین می‌کند. این‌ها کسانی هستند که کم ‌و بیش در مبارزات شرکت داشته‌اند و خارج از مردم و مبارزات نیستند. زجرها دیده‌اند. عده حاضر در حکم عده‌ای هستند که در کشورهای دیگر رهبری انقلاب را در دست می‌گیرند.

موسوی اردبیلی: اعضای فعلی شورا هم آن‌هایی که هستند نماینده قشرها نیستند. چند نفر معمم هست، ولی نماینده آن‌ها نیست. یا افراد دیگر، هرکدام مربوط به قشری است. بودن کارگر هم همان موقعیت ما را پیدا می‌کند. پایه‌اش انتصاب است. انتصاب از طرف آقا.

مهندس سحابی: شورای انقلاب ترکیبی است از نمایندگان گروه‌های شرکت‌کننده در انقلاب. مثل جبهه یا مجلس شورای ملی منظور نیست. البته نمایندگی از رهبر انقلاب دارد و رهبر انقلاب هم آقاست که نماینده ملت است. رابطه چنین است. چون شورا که نماینده جمعی است، پس باید همان صفت جمع را داشته باشد. بازتاب‌کننده افکار شرکت‌کننده در انقلاب باشد. بدین علت لازم است نماینده قشرها و گروه‌های شرکت‌کننده در جنبش در اینجا باشند تا ببینند فکرش منعکس است. رابطه طبیعی و ارگانیک برقرار می‌شود. شورا اصالت ذاتی پیدا می‌کند، و الا اصالت اعتباری است. اگر آقای خمینی نباشد، شورا اعتباری ندارد. اگر مردم نماینده خودشان را ببینند، شورا طوری باشد که قشرهای مختلف در آن باشند.

بنی‌صدر: مهندس گفت انتخاب نماینده برای شورا طول دارد، یک سال طول می‌کشد، ولی من در کمتر از پانزده روز انجام می‌دهم. نمایندگان دانشجویان مختلف بیایند و نماینده تعیین کنند. از اول هم آقا پذیرفته بودند که شورا انتخابی باشد. معتمدین مملکت را در سراسر ایران جمع کنند. حالا این‌طور شد.

خامنه‌ای: از اولش این‌طور بود.

بنی‌صدر: می‌شود جمع کرد.

بهشتی: اشکال کار این است که شورا فعلاً سیزده عضو تعیین‌شده دارد. دو نفر برحسب اساسنامه و به فکر خودشان اضافه کنند. سیزده نفر انتخابی نیست. برای دو نفر دیگر مسئله انتخاب ناساز کردن، دوگانگی است.

باهنر: مسائلی که مطرح می‌شود، در مسیر خوب تعقیب شود. شورا کارش موقت است تا استقرار حکومت درست. تعیین افراد کار ماست. ضمن اینکه آن مطالب رد نمی‌شود. فعلاً جای دو عضو خالی است. انتخاب کنید.

بنی‌صدر: موقت است، برای وقتی است که عملی انجام ندهد که پایه آینده شود. مثل دولت موقت که پایه آینده را می‌گذارد.

بهشتی: صحیح است.

بنی‌صدر: لازم نیست پانزده نفر باشد. بکنید هجده نفر.

مهندس سحابی: سه تا هم علی‌البدل.

بهشتی: طبق مصوبات، مسئله رفراندوم تمام شد. حالا بحث محدود می‌شود. درباره زیادی عده شورا، عده‌ای طبق رعایت مقتضیات فعلی، مطرح شد که بیایند. روی دو نفر اصلی پیشنهاد دارم. این دو نفر به‌صورت سمبلیک، یکی کارگر، یکی دانشجو، به‌صورت قبل تعیین شود. شورا شناسایی کند تا به آقا پیشنهاد کنیم.

بنی‌صدر: طبق رویه قبلی چیست؟

بهشتی: همان‌طور که اول بوده، اول پنج نفر بود، بعد گسترش ‌یافته. اول شناسایی صورت گیرد، بعد دو نفر به‌صورت سمبلیک انتخاب شوند، یکی کارگر باشد و یکی دانشجو.

موسوی اردبیلی: با این نظر موافقم؛ اما آقای بنی‌صدر! شورا بعد از آمدن آقا نبوده، مدت‌هاست کار کرده. دو نفر را به این وضع می‌پذیریم، مشروط بر اینکه افرادی باشند که کشش فکری اینجا را داشته باشند، نه اینکه صرفاً به خاطر اینکه دانشجو یا کارگرند.

مهندس سحابی: اقل مایقنع. پیشنهاد آقای بهشتی قبول. سه نفر علی‌البدل نگه‌ داریم، از قشرهای دیگر.

بهشتی: روی آن بحث نشود.

بنی‌صدر: رویه قبلی را نمی‌پسندم. پیشنهاد دارم که دانشجویان مسلمان، سازمان‌هایش شناسایی شود و انتخاب کنند، انتصاب را تحویل نمی‌گیرند.

خامنه‌ای: تأکید می‌کنم تخم لق انتخاب را نشکنند. پانزده روز نمی‌شود که آمده‌اید.

بنی‌صدر: مسائل دانشگاهی ایران را ما واردتریم.

بهشتی: قطعاً.

خامنه‌ای: نماینده دانشگاه فردوسی مشهد، شیراز، تبریز، همدان، دودستگی است و ممکن نیست آنجا انتخاب کنند. کارگران را جمع کنند.

مطهری: من هم تأیید می‌کنم صحبت‌های آقای خامنه‌ای را و فلسفه مهندس سحابی را رد می‌کنم. واقعیت قضیه چیست؟ آیا قشرهای مختلف و دارای آرمان‌های مختلف متضاد که احیاناً هم آرمان‌ها را در یک شخص به ‌نام خمینی منعکس دیدند. او مظهر یک سلسله آرمان‌های مختلف متناقض است. شورای رهبری باید مظهر آقای خمینی باشد که او مظهر گروه‌های مختلف است، از کثرت به وحدت و از وحدت به‌سوی کثرت است. انقلاب ایران همان چیزی است که همه معادله‌ها را به‌هم‌ریخته، چون چنین معادله‌ای که می‌گویند، ندارد. همه مردم آرمان مشترک پیدا کردند، نه مظهر آرمان‌های متضاد که در حال دیگر به کثرت برگردد. اگر این کار را بکند، تخم لق شکسته یا فلسفه نقض شده و باطل ‌شده. اگر بگوییم کارگران یک سلسله منابع در دست دارند پس مدافع آن‌ها کو؟ باید گفت بازاری، کارمند فلان و غیره هم در نهضت شرکت داشته‌اند و این حرکتی که ملت کرده و اعتقادی و آرمانی بوده، به مادی و طبقاتی تبدیل می‌شود. این اعتراض عده قلیلی است که روشنفکران باشند و پوچ‌ترین طبقات از نظر عمل هستند و نباید به حساب آورد. عملی نیست. اگر بخواهیم عمل کنیم فلسفه شورای انقلاب نقض شده، باید بگویم این‌ها مظهر آرمان مشترک نیستند. افرادی که در قشرهای مختلف زندگی می‌کنند، محیط خودشان را بهتر درک می‌کنند. ما بازار را درک نمی‌کنیم.

فرضاً مدافع حق کارگر باشیم، محیط آن‌ها را درک نمی‌کنیم. افراد مختلف که دارای شناخت مختلف از طبقات جامعه هستند که نیاز جامعه را بیان کنند، درست است. در غیر این صورت، هر گروهی نماینده می‌خواهد.

بهشتی: تذکر! آقای مهدوی کنی عضو اینجا هستند و نیامده‌اند. پس چهارده نفر هستیم. اگر حبیبی بیاید می‌ماند یک نفر. با حبیبی هم باید صحبت کرد.

شیبانی: آن نماینده شرکت نفت که صحبت او شد اگر بیاید بهتر است.

بنی‌صدر: انتخابات را اگر به هم نزنیم، شورا اتفاقاً موفق‌تر بود، سکوت را هم انتخابات حفظ کرد. فلسفه ایشان، همان فلسفه شاه است که مرکز مشترکات و متناقضات است. اشتراک نباشد، تضاد است. این مشترکات مظهرش شاه است. مظهر قدرت ملت هم با آن طریق، آقای خمینی نیست. اگر بخواهیم ما نماینده مظهر قدرت ملت باشیم، باید انقلابی باشیم. فلسفه قیمومیت را بپذیریم رهبری هم چنین نمی‌کند. چرا شورا این‌جور نباشد؟

دکتر سحابی: آقای مطهری فرمودند مجمع تناقضات و هم دردها از همین است. انسانی که درک کرده، کارگر، دانشجو، سرمایه‌دار، آن‌ها که انگشت روی درد گذاشته‌اند و خود مردم قبول کرده‌اند که شورا نمونه‌ای از او باشد. قسمت دوم را خودتان جواب دادید. نمی‌تواند کسی بیاید از منافع کارگر دفاع کند و او از مسائل کارگری اطلاع نداشته باشد و او می‌تواند مطلب را اطلاع دهد.

مطهری: انتخاب ضرورت ندارد.

دکتر سحابی: در مورد انتخاب، حرف شیبانی را تأیید می‌کنم. همانطور که دیگران تعیین شدند، کسی را که مورد قبول دانشجویان است بیاوریم.

طالقانی: با مطلب بهشتی که یک نفر بیشتر جا نداریم، دیگر بحثی باقی نیست.

بهشتی: کلمه شورای انقلاب که به حکم ضرورت به‌عنوان ما تعیین شده سبب می‌شود برداشت‌هایی که می‌شود بین اسم و مسمّا اختلاف ایجاد کند. شورای انقلاب برای همکاری با رهبر انقلاب است. یک رهبر دارد، دیگران معاونان او تا مرحله به ثمر رسیدن انقلاب بناست باشد. انقلاب چاره‌ای ندارد جز اینکه تصمیم را رهبر بگیرد. چون تصمیم با او بوده، اینکه انقلاب تا اینجا رسیده او مسئول است. رهبر احساس کرده معاونانی می‌خواهد، یارانی می‌خواهد. اگر کشور اقدامی کرد، به‌صورت سمبلیک، کسانی را بگذاریم بهتر است و اولویت دارد، نقض غرض نباشد. کسی ما را به رهبری تحمیل نکرده. چه شد که رهبری سیاسی جامعه تا امروز، نه دانشجو بود، نه کارگر، نه کشاورز و نه چیز دیگر. جبهه ملی امروز واقعیت اجتماعی است. این مطلب باشد برای خارج جلسه. روند کار این بوده، فعلاً یک نفر بیشتر جا نداریم. اگر کارگر یا دانشجو باشد، اولویت باشد.

موسوی اردبیلی: در این بحث اصل اساسنامه فراموش ‌شده. آقایان خودشان روی آن نظر دارند. آقا گفته است طبق ولایت شرعی این کار را کرده‌ام. اگر نمی‌پذیریم بر محور این بحث، اگرنه رأی ما بی‌مورد است. بعضی حرف‌ها با عمل، درست درنمی‌آید.

قطب‌زاده: حرف آقای بهشتی مورد تأیید است. شورا، شورای انقلاب نیست، شورای مشاوره دولت غیرانقلابی است. ولی چون آقای خمینی تعیین کرده با رهبر انقلاب رابطه دارد. اگر ندارد، به‌صورت مشخص، بنی‌صدر در دانشگاه اقدام کند.

طالقانی: این بحث صحیح نیست.

قطب‌زاده: ما غیرانقلابی هستیم. آوردن چند نفر در این سطح اگر باشد، خیلی راحت‌تر است.

دوم، مسئله اساسنامه و بحث این‌طور نیست. اساسنامه نوشته شده برای کارها. نه در ۱۵ تاست و نه در ۱۸ تا. هر یک بر اساس ولایت معین شده.

موسوی اردبیلی: انتخاب را من گفتم.

قطب‌زاده: امکان انتخاب است. با توجه به اینکه شورا بخواهد مخفی باشد، شیوه انتخابی آن را نقض می‌کند. از حبیبی باید خواست که بیاید. بهتر آن است این تعداد به ۱۸ نفر برسد.

بنی‌صدر: تمام جنبش‌ها شکست خوردند، چون در آن افراد انتخابی نبودند. مجلس اول چنین نبود. انتخاب واقعی بود، جلو محمدعلی شاه ایستاد. مجلس بعد چون خود مردم نبودند، شکست خورد. جبهه ملی دوم به همین سرنوشت دچار شد. در تاریخ ما جنبش سربداران، آخر، دست غیره افتاد؛ شکست خورد. ناراضی زیاد است. دلیل آن است که به دولت مراجعه می‌شود، می‌گوید: نه. محاکمات مخفی بوده، نیروهایی در جامعه هستند که باید در رهبری باشند.

بهشتی: فعلاً یک نفر کسری است. دوستان از میان دانشجویان، کارگران یا غیر آن‌ها برای جلسه آینده یک نفر را مطرح کنند. انتخاب اگر شد، بیاید. سه نفر علی‌البدل را هم اسامی‌شان را یادداشت کنند تا جلسه یکشنبه تصمیم بگیریم.

طالقانی: تا به حال افراد معین شده با انتخاب شورا بوده؟ بلی، آقایان: مهندس سحابی، قطب‌زاده، شیبانی و بنی‌صدر.

بهشتی: تا حالا رویه این‌طور بوده.

طالقانی: انتصاب بوده.

بهشتی: ولی ما معرفی کردیم.

مطهری: گروهی، وقتی تصویب شد که شما (طالقانی) زندان بودید.

بهشتی: روز یکشنبه، یک فرد اصلی و سه نفر علی‌البدل را مطالعه کنید و معرفی نمایید.

مطهری: افرادی را اگر در نظر دارید، مطرح کنید.

بنی‌صدر: صبر کنیم، شور شود.

مصادره اموال به‌جامانده از خاندان پهلوی

بهشتی: فوریت دارد. آقا گفتند کلیه اموال خاندان پهلوی و شاخه‌های او زیر نظر شورای انقلاب، صرف بهبود فوری قشر محروم شود.

کتیرایی: طرح مستقلی از طرف دولت آمده، او اجرا کند.

بهشتی: امام گفتند حسابی باز کنید در بانک و کلیه اموال به آن منتقل شود.

طالقانی: اموال نقدی کم است.

مهندس سحابی: سهام کارخانه‌ها و غیره.

قطب‌زاده: قصرها را می‌شود فروخت.

بهشتی: آقا گفته‌اند شورا مسئولیت را بپذیرد، حساب باز کنیم و ایشان به اطلاع می‌رسانند.

کتیرایی: لایحه‌ای را دکتر سحابی دادند، راجع به مصادره اموال پهلوی. لایحه خوب بود، باز جرح و تعدیل شد. دقت کامل شده. بعداً نباید تصویب شود. در ضمن باید به اطلاع برسانم که اموال به شکل غیرمنقول است. اموال منقول کم است، اغلب در گرو بانک‌هاست و بیش از ارزش آن‌ها پرداخت شده. در حقیقت به دولت بدهکارند. شمس پهلوی وام از بانک مرکزی گرفته، چون دستوری بوده، کارشناس و ارزیاب گران‌تر محاسبه کرده و طبق لایحه متعلق به دولت است و چیزی از آن‌ها دست دولت را نمی‌گیرد. البته مجموعه‌اش صفر هم می‌شود. بنیاد پهلوی شکل دیگری را دارد. در نیویورک ساختمان ۳۴ طبقه هست و سالور رئیس بنیاد شده، به علت اینکه به امور آن‌ها وارد است.

شیبانی: باید اموال را گرفت، ولو اینکه بانک ورشکست شود.

بهشتی: اموال به‌طور موقت است و اموالی که مال دولت نبوده و متعلق به دربار و شاخه‌های دربار و شاخه‌هایی که بعد نفوذ می‌کردند، شریف امامی و غیره را نام بردند. بر طبق دیدگاه‌های انقلاب ضبط شود. در مورد اینکه چه کسانی باید در دست بگیرند، باید قانون گذرانده و در اختیار شورا بگذارند.

کتیرایی: دولت بدهد.

بهشتی: کلیه اموال، مستقیماً در یک واحد زیر نظر شورای انقلاب رسیدگی می‌شود. مصرف هم یک مصرف بهبود وضع زندگی طبقه محروم برای شورا و برای تبلیغات، خودش مسئله‌ای است اگر پولی نباشد باز از باب تبلیغات هست.

طالقانی: فقرا را در برنمی‌گیرد، در متن اظهار شود.

کتیرایی: صبر کنید لایحه بیاید.

بهشتی: فعلاً شورا نظرش را بدهد که مسئولیت قبول می‌کند یا نه، کیفیت اجرا باشد برای بعد.

کتیرایی: شورا وظایفی دارد. این مخالف اساسنامه است.

بهشتی: شورا جانشین مقام سلطنت و مجلس است. در سمت جانشین مقام سلطنت، ایجاب می‌کند کلیه اموال و املاک را ضبط کند.

مطهری: ارث چی؟ به کفتار می‌رسد.

بنی‌صدر: مجلس شورا حق دارد به هر مقام که خواست، بدهد. دولت را ورشکسته اعلام کنیم.

بهشتی: موضوع این است که رهبر مطلبی را مناسب برای این مرحله انقلاب دانسته و این وظیفه را به شورا محول کرده، شورا راجع به آن بحث می‌کند. بحث اینکه پول دارد یا نه، کسی ورشکست می‌شود یا نه، خارج از بحث است. اموال مالک‌داشته، مالکان خلع‌ید‌شده، لایحه می‌خواهد یا نه؟ پیشنهاد این است که این اموال در اختیار شورا باشد. اگر چیزی دارد، صرف بهبود زندگی فوری محرومان شود.

بنی‌صدر: بیان کتیرایی این است که سالبه به انتفای موضوع است. املاک موجود، بیشتر مدیون است. مدیون دولت است. اگر اعلام شود که محتوا نداشته باشد، مثل قرض‌های دیگر است. چرا قبل از مطالعه کردن، ایراد می‌کنند؟ حتماً طرف دولت است. دولت می‌گوید قرض است.

بهشتی: وقتی شورا می‌گوید در رادیو اعلام‌شده، امام خواسته‌اند، رسیدگی را شورا بکند.

مهندس سحابی: تصمیم انقلاب است، ملی شدن. ملی شدن به نفع طبقات خاص (محروم)، خود تصمیم انقلابی است. روی آن باید سر و صدا کرد. اینکه اموال ندارد یا بدهی زیادتر است، چیزی نیست که لاینحل باشد. بانک‌ها مال دولت است. دولت می‌خواهد سرمایه طلبکاری را ببخشد به مردم و کلیه اموال و سهام کارخانه را که درآمد دارد در اختیار شورا باشد، در اختیار مردم بگذارد و تقسیم بشود. دولت در آینده ممکن است لفت ‌و لیس شود. مشکلاتش زیاد است. یک هیئتی تعیین شود.

قطب‌زاده: مطلب همان است که مهندس گفت. اگر عیبی هست روی آن قسمت است که دادگاه‌های انقلاب باید به‌سرعت رسیدگی کند.

هاشمی: اولین قلم پول اشرف پهلوی است. واسطه گفت ۴۵ میلیون تومان پول نقد است که منتقل می‌کنم. مسائل خارج مطرح است این شکل نیست؟

مطهری: آقای طالقانی گفتند اگر بدین‌صورت است تقسیم شود، بلبشو می‌شود. فرض کنیم بیمارستان‌ها، مدرسه و چیزهای دیگر که مورد احتیاج شدید مردم فقیر است، در اختیار آن‌ها قرار گیرد.

به ‌اتفاق آرا تصویب شد که شورا این امور را در دست بگیرد.

طالقانی: اگر اضافه شود، موقوفات مجهول‌المصرف تهیه شود.

بهشتی: از جلسه ما کمیسیونی از دو نفر انتخاب شوند، جهت تهیه یک طرح‌گونه برای این کار که در جلسات بعد مطرح کنند.

پیشنهاد شد بنی‌صدر باشد و طرح را تهیه کند.

دکتر سحابی: مسئله فوریت ندارد.

موسوی اردبیلی: اموال از بین می‌رود. گوسفند است و غیره.

بهشتی: شماره‌حساب فوری باز شود.

بنی‌صدر: تا برسند طرح‌گونه تهیه کنند جزو طرح، حداقل کمیسیونی است. اینکه کی‌ها باشند و شماره‌حساب مشخص شود همین امروز اشخاصش را تعیین و اعلام کنید. شماره‌حساب برای سه نفر که با دو امضا حق برداشت باشد.

قطب‌زاده: اگر بنا شد حساب فوری باشد طرح تا سه‌شنبه حاضر شود. برای کمیسیون سه نفر بهتر است. همان سه نفر باشد امضا را به‌راحتی می‌شود تغییر داد.

مطهری: روضه می‌خواهد. چیزی نیست.

طالقانی، شیبانی و بنی‌صدر، به‌عنوان اعضای کمیسیون مزبور تصویب شد.

طالقانی: پیشخدمت مخصوص کلیدهای کاخ را آورد، به مصطفی ملکی دادم. یک‌عده پیشخدمت‌های مخصوص شاه اموال زیادی بردند. فرش‌ها، صندوق‌های شمش طلای کاخ که مهروموم‌شده، از دادگستری بروند برای تحقیق از پیشخدمت‌ها.

مهندس سحابی: اموال هژبر یزدانی، او کارخانه‌هایی دارد در سنگسر. اگر اجازه می‌دهید برویم سرپرستی.

طالقانی: کمیته سمنان، دکتر اقتصاد ما آنجاست.

بازرگان: دادستان دادگاه انقلاب خواسته اموال ضبط شود.

طالقانی: بعضی کمیته‌ها خوب کار کرده. کمیته سمنان که تحت نظر دکتر اقتصاد است، اموال را حفظ کرده‌اند.■

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط