بدون دیدگاه

یک بام و چند هوای نامساعد آموزش و پرورش در ایران

مهدی فخرزاده

 

مهدی فخرزاده

«آرنولد توینبی خاطرنشان کرده است که انحطاط یک فرهنگ بزرگ معمولاً با اعتلای یک کلیسای جهانی جدید همراه است که به پرولتاریای بومی امید می‌بخشد، درحالی‌که نیازهای طبقۀ نوظهور جنگ‌جویان را برآورده می‌کند. به‌نظر می‌رسد که مدرسه به‌طور مشخص همان کلیسای جهانی فرهنگ رو به انحطاط ماست.» ایوان ایلیچ

 

سال‌هاست کارشناسان معتقدند هدف از برنامه درسی، توسعه مهارت‌های اجتماعی در کودکان است و سال‌هاست که منابع درسی ما طوری طراحی شده است که این مهم را به انجام برساند. روزگاری «خانواده آقای هاشمی» این مسئولیت را بر دوش داشت و هر آنچه از آموزش محیط ‌زیست، تاریخ معاصر، شناخت ایران و حتی نگارش نامه نیاز بود، این ماجرای نوشته حداد عادل باید به انجام می‌رساند، اما امروز نگاه تخصصی‌تری به این موضوع وجود دارد و در مقاطع ابتدایی کتاب‌ها علمی و عملیاتی‌تر شده است و در مقاطع بالاتر، عناوین جدیدی افزوده شده است که محتوای این کتاب‌ها حاوی بسیاری از آموزش‌های مورد نیاز کودکان برای ورود به جامعه هست، اما آیا این محتوا توانسته است به هدف خود برسد؟ چه نقدی بر محتوای آموزشی وارد است که مانع از تحقق اهداف نویسندگان شده است؟ آیا این محتوا برای نسل فردا کفایت می‌کند؟

به‌جرئت می‌توان گفت محتوای آموزشی روند روبه بهبودی دارد، اما مسئله در نظام آموزشی ما، هم محتوای آموزشی هست و هم نیست. محتوای آموزشی هرچند از ماجرای جنسیت‌زده و ایدئولوژیک و مستقیم آقای هاشمی و خانواده‌اش فاصله گرفته است، اما همچنان جنسیت‌زده، ایدئولوژیک و حاوی آموزش‌های نصیحت‌گونه و مستقیم است. با این تفاوت که مخاطب آقای هاشمی دانش‌آموزی بود که کمتر به منبعی جز کتاب درسی دسترسی داشت و امروز دانش‌آموزی است که دسترسی کنترل‌نشده به جهان آزاد اطلاعات دارد.

اما از یک منظر آموزش و پرورش ما تبدیل به نهادی شده است که هر محتوایی در آن ریخته شود، نمی‌توان از آن انتظار خروجی متناسب با محتوا را داشت. این فضا ناشی از تبدیل امر مهم آموزش به کالاست. شاید بتوان گفت مهم‌ترین مسئله نظام آموزش در ایران، کالا شدن آموزش است. انسان برساخته در چنین ساختاری، فرآیند طبقاتی شدن جامعه را تشدید می‌کند. در این ساختار شما با توجه به سرمایه‌گذاری‌ای که انجام می‌دهید، می‌توانید جایگاه بهتری برای سرمایه‌گذاری بهتر و کسب سود بیشتر داشته باشید.

هرچند برنامه درسی اهداف متعالی و مترقی در سر داشته باشد، درنهایت برنده بازی مدرسه، برنامه درسی پنهان یا هر آن چیزی است که ساختار و سیستم کلان آموزش به دانش‌آموز حقنه می‌کند. درواقع نمی‌توان از ساختاری که تمام‌قد کودک را به مسیر رقابت برای کسب پول بیشتر با در اختیار گرفتن جایگاه اجتماعی بالاتر دعوت می‌کند، انتظار داشت که با نصایح «آقای هاشمی و خانواده» در چنین مسیری قرار نگیرد.

برای ارزیابی از توانایی ساختار آموزش و پرورش در آموزش مهارت اجتماعی، ابتدا باید ببینیم منظور از مهارت‌های اجتماعی چیست. این مهارت، برای بسط و گسترش تعامل اجتماعی افراد یک جامعه طراحی شده است و شاید بتوان گفت شاه‌بیت آن، «پذیرش دیگری» است؛ مفهومی که جدای از اینکه زیر ضرب ایدئولوژی برنامه درسی پنهان است تا حدودی زیر ضرب ایدئولوژی آشکار حاکم بر برنامه درسی نیز هست. اولین بخش از کتاب تعلیمات اجتماعی کلاس پنجم به «زندگی با دیگران» پرداخته شده است. در کشوری که تنوع قومی و مذهبی بالایی در آن وجود دارد و با همسایگان هم ارتباطی از نوع مهاجرت دارد، اگر این مفهوم درست جا نیفتد، بحران‌های بسیاری ایجاد خواهد شد. در همین ساختار با وجود دستور بالاترین مقام، وضعیت کودکان مهاجر هنوز بغرنج است. در همین ساختار، معلم در برخورد با مسئله‌ای به نام «گزینش»، باید از چارچوب‌های تنگ یک نوع ایدئولوژی رد شود و بسیار خودی باشد تا امکان تدریس بیابد و تازه به همین معلم که از فیلترهای گوناگون عبور کرده بود هم اعتمادی نیست و او باید منویات مدیر مدرسه را که خودی‌تر از معلم است اجرا کند. ما می‌خواهیم به کودکانمان تعامل با دیگران آموزش دهیم، اما نمی‌خواهیم کسی بداند دیگران چه کسانی هستند و چه فکر می‌کنند. درواقع برنامه پنهان آموزش در نظام آموزشی ما حامل ارزش‌هایی است که از دل آن انسان دارای مهارت اجتماعی یا انسانی بیرون نمی‌آید. کالایی شدن آموزش، طبقات اجتماعی را هرچه متمایزتر می‌کند و به دانش‌آموز می‌آموزد که آموختن هر مهارتی مستلزم پرداخت هزینه خواهد بود و اگر جایگاه طبقاتی او نمی‌تواند این هزینه را پرداخت کند، او نخواهد توانست از آموزش و توانمندی کافی بهره‌مند شود و در رقابت نفس‌گیر برای کسب جایگاه‌های اجتماعی، عقب خواهد ماند، اما برنامه آشکار آموزش هم بدون ایراد نیست و مشکلات اساسی دارد و بی‌تعارف هنوز این قابلیت را نیافته است که کودکان ما را جامعه‌پذیر کند.

در این میان اما درِ برخی از حوزه‌ها همچنان بر روی طبقات فرودست باز است. ورزش و به‌طور ویژه فوتبال حوزه‌ای است که فضای رشد در اختیار طبقات فرودست قرار می‌دهد. هرچند امروز آن فضا هم با تخصصی‌تر شدن باشگاه‌های ورزشی و خارج شدن از زمین‌های خاکی، به‌مرور طبقاتی خواهد شد. در همین تنها فضای باقیمانده، مدل باشگاه‌داری و رسم بازی حرفه‌ای فوتبالیست‌ها را به سمتی می‌برد که از الگوی ورزشکاری مانند پرویز دهداری یا هم‌نسلان او دور شوند و به الگوی ورزشکاران امروزین فوتبال ایران نزدیک شوند و از سنین حدود بیست‌سالگی نزدیک‌ترین و نازل‌ترین مدل‌ها برای میلیاردر شدن بیاموزند و البته عکس‌ها و نام‌هایشان روی تی‌شرت کودکان جنوب شهر حک شده باشد درحالی‌که روزگاری مرحوم اکرامی (بنیان‌گذار باشگاه شاهین) با تمسک با جذب استعداد از مدارس، قدرتمندترین، مردمی‌ترین و پرافتخارترین باشگاه ایران را تأسیس کرد که افتخارش تنها در قهرمانی‌هایش نبود، بلکه در فرهنگ و نسلی بود که تبدیل به سرمایه آینده فوتبال ایران کرد و امروز خبری از آن فرهنگ و نسل نیست. در مقابل منش کسانی چون تختی، اکرامی و دهداری، امروز کودکان ما با صرف هزینه توسط خانواده، دوره‌های «هوش مالی» می‌بینند و آماده رقابت برای کسب درآمد بیشتر می‌شوند. در چنین فضایی به‌نظر می‌رسد هیچ کتابی را یارای مواجهه با چنین ساختار قدرتمندی نیست، اما خود کتاب‌های درسی هم هرچند دچار تغییراتی شده‌اند، هنوز نیت مواجهه با این ساختار در آن‌ها نیست. درواقع گویی توافقی نانوشته میان مدرسه، محتوای درسی، ساختار اجتماعی و خانواده و دیگر ساختارها وجود دارد که اهداف انسانی و اجتماعی آموزش تحقق نیابد. در این شماره به بررسی محتوای آموزشی خواهیم پرداخت و در این پرونده بر روی تجربه معلمان حساب ویژه‌ای باز کردیم.

این پرونده تقدیم به روان پرمهر معلم گرامی، دوست و همراه چشم‌انداز ایران، خانم مریم روحانی می‌شود که این روزها در غم از دست دادنش فرورفتیم. مریم روحانی عمر بر سر آموزش «نگارش» نهاد؛ آموزشی که اگر می‌توانست جای خود را بیابد، محملی بسیار مناسب برای آموزش تفکر نقادانه و خلاقانه می‌شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط