در آستانه انتخابات ۱۴۰۰
لطفالله میثمی
در سال ۱۳۹۴ راهبرد و نقطه عطف تکاملی مهمی در ایران اتفاق افتاد که جامعه مدنی و نظام جمهوری اسلامی هماهنگ با هم این نقطه عطف را رقم زدند. برای اینکه به عمق این تحول پی ببریم در ابتدا لازم است نگاهی به گذشته موازنههای سیاسی بیندازیم.
مرحوم مدرس بین روس، انگلیس و امریکا «موازنه عدمی» را مطرح میکرد و میگفت: «نه روس، نه انگلیس و نه ینگهدنیا» و این در شرایطی بود که روس و انگلیس در ۱۹۰۷ ایران را به شمال و جنوب تقسیم کرده بودند و سالها طول کشید تا به کمک انقلابیون مشروطه استقلال ایران بازسازی شد. مرحوم مصدق در شرایطی که شاهان قاجار و پهلوی برای رضایت روس و انگلیس تلاش داشتند به هرکدام امتیازی بدهند موازنه منفی را مطرح کرد؛ بدین معنا که «نه روس، نه انگلیس» و استقلال ایران را از طریق قانون اساسی انقلاب مشروطیت حفظ کرد.
اوج این استقلالطلبی و آزادیخواهی در قانون ایجابی نُه مادهای ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران بود. متأسفانه دیری نپایید و دولت مصدق پس از ۲۸ ماه با کودتای نظامی انگلیسی-امریکایی سرنگون شد و آنها محمدرضا پهلوی که خود را سرباز فداکار مینامید و از ایران فرار کرده بود تاجبخشی کردند. محمدرضا شاه در نقد موازنه منفی مصدق که میخواست صنعت نفت به دست ایرانیان اداره شود موازنه مثبت را مطرح کرد و اولین مصداق آن قرارداد کنسرسیوم نفت مرکب از شرکتهای امریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی، کاپیتولاسیون و امتیازات بعدی بود.
در بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به رهبری مرحوم امام با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پیروز شد که شکل جدیدی از موازنه منفی بود. در آن زمان مردم دنیا از دو قطب جنگ سرد (امریکا و شوروی) زده شده بودند و در سطح دنیا از این شعار استقبال گستردهای شد، اما در کنار همین استقلال و آزادی، جمهوری اسلامی ایران نیز درخشید. پس از پیروزی انقلاب دیری نپایید که بعث عراق از طریق تجاوز به خاک ایران، پنج استان کشور را بهسرعت اشغال کرد و جنگ هشتساله به ایران تحمیل شد و ملت ما نیز دفاع جانانهای از خود نشان داد. مرحوم امام میخواستند با نظم جهان مقابله کنند و شورای امنیت را حق توحش نامیدند که چند قدرت و ابرقدرت میخواهند به کشورهای کوچکتر زور بگویند، ولی در ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ متوجه شدند این درگیری با نظم جهان زودرس است و به زمان بیشتری نیاز دارد و درنهایت قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفتند. ایران ابتدا برای پذیرش قطعنامه مقاومت میکرد، ولی کارشناسان ایرانی متوجه شدند قرار است ایران به دلیل مخالفتش با قطعنامه ۵۹۸ مشمول تحریمهای شورای امنیت شودو در نتیجه پیشگیری کردند و قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد.
فرمانده سپاه از امام پرسیده بود آیا این پذیرش تاکتیکی است. مرحوم امام در پاسخ گفته بودند جنبه استراتژیک دارد. با توجه به نیروهای وسیعی که امام در اختیار داشتند و با این وضع قطعنامه را پذیرفته بودند راه درست این بود که از این به بعد ما به لحاظ داخلی در کادر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به لحاظ خارجی در کادر شورای امنیت سازمان ملل، کار کنیم که نمونه و مصداق آن دوران هشتساله خاتمی بود.
با فروپاشی شوروی و بلوک شرق در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ (۴ دی ۱۳۷۰) موازنه نه شرقی، نه غربی تا حدی مختل شد و از طرفی به دنبال فشارهایی که امریکا به ایران میآورد ما مجبور بودیم روابط تجاری و بازرگانی خود را با چین و شوروی سامان دهیم. به نظر من بهترین کار پس از پذیرش قطعنامه، اتخاذ رویکرد تعاملی سازنده با جهان بود و فرمولی مثل برجام میبایست خیلی زودتر مصداق پیدا میکرد. بهویژه که در امریکا برژینسکی با نوشتن کتابی، راهبرد جدیدی را مطرح کرد که امریکا قصد دارد به جای ابرقدرت سلطه و منفی به ابرقدرتی علمی-تکنولوژیک و مثبت تبدیل شود و ما میتوانستیم با این تغییر به تعامل برسیم. اوباما نیز با رأی چشمگیری که آورد میخواست این خطمشی را تحقق دهد. تعامل سازنده با جهان دربرگیرنده موازنه عدمی، موازنه منفی، موازنه مثبت و نه شرقی، نه غربی هم بود. لازمه تعامل سازنده با جهان این است که ما از هویت مکتبی، سیاسی و نظامی مستقلی برخوردار باشیم تا بتوانیم بهترین بهرهبرداری را از این تعامل داشته باشیم. با داشتن انسجام مکتبی میتوانیم در برابر هر تهاجم یا شبیهخون فرهنگی مقاومت کنیم و آن تهاجمها را به تازیانه تکامل تبدیل کنیم. اگر مخالفتهای اسرائیل، عربستان، امارات و برخی از نیروهای داخلی با برجام و به عبارتی تعامل سازنده با جهان نبود میتوانستیم از سیاستهایی که این تعامل در اختیار ما میگذاشت بهرههای فراوانی ببریم، ولی متأسفانه از یکسو با کارشکنیهای داخلی و از سوی دیگر با روی کار آمدن ترامپ در امریکا و خروج او از برجام، این روند متوقف شد. ترامپ اعتراف کرد ایرانیها در هر مذاکرهای برنده خواهند شد. منظور ترامپ این بود که به باید ایران فشار حداکثری وارد کرد. از اینرو آخرین وزیر خارجه او، مایک پمپئو، یک طرح دوازده مادهای برای فشار به ایران تهیه کرد که هیچ ایرانی وطنپرستی زیر بار آن نرود تا مردم با تنگی معیشت دست به شورش بزنند که البته موفق نشد. حزب دموکرات در امریکا در مانیفست انتخاباتی خود بازگشت به برجام را مطرح کرد و درنهایت بایدن در امریکا رأی چشمگیری آورد و بازگشت به مذاکرات برجام دوباره جان تازهای گرفت.
امیدواریم همه ایرانیان دستبهدست هم دهند و با درک عمیقی از این تحول سعی کنیم با رفع موانع و تئوریزه کردن این تعامل شتاب بیشتری به آن بدهیم. برجام بهعنوان یک شعار ایجابی میتواند ما را از جنگ و ستیز با دنیا برحذر دارد، مگر اینکه مجبور باشیم در برابر تهاجم، به دفاع از آزادی و استقلال و سایر دستاوردهای کشورمان بپردازیم و در پرتو این تعامل و سیاست «نه به جنگ» بتوانیم از منابع سرشاری که در ایران داریم به عمران و آبادی مملکت کمک شایانی کنیم. هموطنان عزیز در داخل و خارج از کشور که قلبشان برای منافع ملی میتپد و دلسوزانه خواهان ایناند که دوران ستیز با دنیا پایان یابد بهتر است دور شعار ایجابی «برجام و تعامل سازنده با جهان» حلقه بزنند و همامضا شوند تا در پی آن، دوران تنشزدایی و عمران و آبادی آغاز شود.
پس از سالها نهاد ریاستجمهوری سعی داشت به انباشت تجربه دست بزند که از انباشت سرمایه هم مهمتر است و کاری کند که این نهاد به دام انقطاع استراتژیک نیفتد و رئیسجمهور بعدی و همراهانش به این انباشت تجربه دسترسی داشته باشند و به آن بیفزایند و اساتید و دانشجویان دانشگاه نیز از این انباشت تجربه بهرهمند شوند. دستهای مرموز حتی نتوانستند یک گفتوگوی دموکراتیک درون یک نهاد را که قرار بوده روندی برای انتشار نهایی داشته باشد تحمل کنند و بخشی از گفتوگوی وزیر امور خارجه را که قرار بود درونسازمانی، محرمانه و برای ثبت در تاریخ باشد افشا کردند.
متأسفانه این بار که هم مذاکرات برای احیای برجام شروع شده و هم محمدجواد ظریف بدون اینکه عضو حزب یا دستهای باشد محبوبیتی به دست آورده، عدهای نگران کاندیداتوری او برای ریاستجمهوری هستند و دستهای مرموزِ دستاندرکار یا ناآگاه، فایلی را منتشر کردند تا هم به روند انتخابات ضربه بزنند و هم به روند مذاکرات و همینطور فرد مصاحبهشونده را قربانی کنند. امید است با هوشیاری و آگاهی ملت ایران این دسیسه انتشار فایل صوتی به جایی نرسد، هرچند تحلیلمحتوای این فایل درسهای راهبردی نهفتهای دارد که میتواند به اندازه صدها جلد کتاب ارزش داشته باشد. یکی از این درسها این است که نخست باید نهاد ریاستجمهوری این روند را ادامه دهد. دوم اینکه دیگر نهادها نیز چنین کاری را شروع کنند و ادامه دهند؛ البته پیش از اتمام پروسه و با هوشیاری کامل اجازه مرحلهسوزی و انتشار زودرس داده نشود. از علی(ع) بیاموزیم که میگفت: «ما اکثر العبر و اقلل اعتبار»؛ چهبسا تجربههای بسیاری داریم که به جمعبندی آنها نمیپردازیم. درس دیگر انتشار عمومی این فایل، شناخت ماهیت دوستان و مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی بود. رابطه میدان و دیپلماسی و بهعبارتی مقاومت و دیپلماسی، یکی دیگر از درسهایی بود که از محتوای این گفتوگو و بحثهای پیرامونی پس از انتشار آن آموختیم و جا دارد در این زمینه گفتوگوی بیشتری صورت گیرد. همچنین میتوان استنباط کرد میدان مقاومت نیز باید از استراتژی جامع و مانعی برخوردار باشد تا دیپلماسی مکمل آن شود. درس مهمتر برای مخالفان و منتقدان این است که وقتی در شرایط فعلی، نه میتوان انقلاب کرد و نه میتوان و نه درست است از کمک خارجی برخوردار شد و نه اینکه به لحاظ راهبردی قانون اساسی تغییر مییابد، بنابراین با وجود تحریمهای حداکثری و مقاومتهای جانانهای که ملت و نظام جمهوری اسلامی کرده باید مراقب باشیم به دام چپروی و راستروی نیفتیم.
در پی انتشار این فایل، مقام رهبری در یک سخنرانی بدین مضمون گفتند «برجام از ابتدا تا کنون ناشی از تعامل نهادهای درون نظام بود و اینطور نیست که کار یک نهاد باشد»؛ بنابراین آب صاف و پاکی روی دست همه کسانی ریخته شد که سعی داشتند بگویند وزیر خارجه یا رئیسجمهور، جام زهری به ایشان خورانده است که همه میدانیم همراه با مخالفتهای اسرائیل و عربستان و ترامپ، در داخل نیز چه کارشکنیهایی انجام شد.
با این اوصاف امیدواریم حداقل یک بار هم که شده این افراد که رهبری را فصلالخطاب میدانند از عملکرد خویش انتقاد کنند و حداقل به کارشکنیهایشان پایان دهند. گفته شد اگر برجام موفق شود، تحریمها لغو و دلار ارزان میشود و ممکن است در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ طیف وسیعی که به معیشت خود فکر میکنند به جناح دیگری رأی دهند که در این زمینه گفتوگوهای بسیاری در مطبوعات، رسانههای اجتماعی و فضای مجازی انجام شده است.
به قول سردار محسن رشید، امیدواریم در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ با گل به خودی شورای نگهبان مواجه نشویم و کاری نشود که از آرای حداکثری مردم -که هم برای مشروعیت نظام و هم برای ادامه مذاکرات نیاز است- محروم شویم.■